شهرام ناظری که دوشنبه گذشته (۲۹ آبان) در تهران نیز کنسرتی باشکوه به یاد قربانیان زمینلرزه و به قصد جمعآوری کمک برای زلزلهزدگان برگزار کرده بود، در آغاز برنامه از کمکهای عظیم مردمی در منطقه تقدیر کرد و با برخواندن شعر “سایه” دلیل این همه ناکامی مردم را جویا شد: چرا پروانگان را پر شکسته ست / چرا هر گوشه گرد غم نشسته ست؟ / چه درد است این، چه درد است این، چه درد است / که در گلزار ما این فتنه کرده ست؟ / چرا مطرب نمیخواند سرودی / چرا ساقی نمیگوید درودی؟ سپس ساز و آوازی عرفانی در بیات ترک آغاز شد. همدلی و هماهنگی سازها و خواننده بسیار شنیدنی و دیدنی بود. فرجپوری که بیشتر قطعات این کنسرت را ساخته با نوای دلپذیر کمانچهاش دل میبرد و گفتوگوی سازی او با مجید متبسم، نوازنده چیرهدست تار، لحظات دلپذیری را خلق میکرد: من عاشقی از کمال تو آموزم / بیت و غزل از جمال تو آموزم / در پردهٔ دل خیال تو رقص کند / من رقص خوش از خیال تو آموزم همراهی ریتمیک پژمان حدادی و بهنام سامانی، نوازندگان متبحر تنبک و سازهای کوبهای، بسیار دلنشین بود و با شیوه خوانندگی ناظری بسیار سازگار. ناظری قبل از شروع به خواندن، زمزمههایش شنیده میشود و از تحریرهایش هرگونه که بخواهد سود میجوید؛ تحریرهایی که گاه یاد خوانندگان ترکمن را زنده میکند.
شور و ولوله با کنسرت شهرام ناظری و گروه دستان در فیلارمونی کلن
28.11.2017 ـ دویچه وله
شهرام ناظری و گروه دستان تور اروپایی خود را شامگاه شنبه ۴ آذر در سالن باشکوه فیلارمونی کلن آلمان آغاز کردند. کنسرت کلن به یاد قربانیان زلزله کرمانشاه با غم آغاز شد و با شادی و امید به پایان رسید.
گروه “دستان” به همراهی استاد شهرام ناظری شامگاه شنبه (۴ آذر / ۲۵ نوامبر) تور اروپایی خود را در شهر کلن آغاز کرد. حمید متبسم (تار)، حسین بهروزینیا (بربط)، سعید فرجپوری (کمانچه)، پژمان حدادی و بهنام سامانی (نوازندگان سازهای کوبهای) ناظری را در این کنسرت همراهی میکردند.
تصنیف “بهار غمزده” با شعر استاد هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) که خود در شهر کلن ساکن است، آغازگر کنسرت پرشکوه گروه “دستان” به همراه استاد شهرام ناظری بود. این تصنیف زیبا را سعید فرجپوری در بیات ترک ساخته و ناظری آن را به “عزیزانی تقدیم کرد که در زمینلرزه اخیر کردستان کشته شدند”.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
شهرام ناظری که دوشنبه گذشته (۲۹ آبان) در تهران نیز کنسرتی باشکوه به یاد قربانیان زمینلرزه و به قصد جمعآوری کمک برای زلزلهزدگان برگزار کرده بود، در آغاز برنامه از کمکهای عظیم مردمی در منطقه تقدیر کرد و با برخواندن شعر “سایه” دلیل این همه ناکامی مردم را جویا شد:
چرا پروانگان را پر شکسته ست / چرا هر گوشه گرد غم نشسته ست؟ / چه درد است این، چه درد است این، چه درد است / که در گلزار ما این فتنه کرده ست؟ / چرا مطرب نمیخواند سرودی / چرا ساقی نمیگوید درودی؟
سپس ساز و آوازی عرفانی در بیات ترک آغاز شد. همدلی و هماهنگی سازها و خواننده بسیار شنیدنی و دیدنی بود. فرجپوری که بیشتر قطعات این کنسرت را ساخته با نوای دلپذیر کمانچهاش دل میبرد و گفتوگوی سازی او با مجید متبسم، نوازنده چیرهدست تار، لحظات دلپذیری را خلق میکرد:
من عاشقی از کمال تو آموزم / بیت و غزل از جمال تو آموزم / در پردهٔ دل خیال تو رقص کند / من رقص خوش از خیال تو آموزم
همراهی ریتمیک پژمان حدادی و بهنام سامانی، نوازندگان متبحر تنبک و سازهای کوبهای، بسیار دلنشین بود و با شیوه خوانندگی ناظری بسیار سازگار. ناظری قبل از شروع به خواندن، زمزمههایش شنیده میشود و از تحریرهایش هرگونه که بخواهد سود میجوید؛ تحریرهایی که گاه یاد خوانندگان ترکمن را زنده میکند.
“آوای موج” نام قطعه بعدی بود که آن را هم سعید فرجپوری در دشتی ساخته که به ساز و آواز منتهی میشود. ناظری میکوشید غم حاکم در ابتدای کنسرت را با احساس بسیار و با زیبایی صدایش و همخوانی اعضای ارکستر برطرف کند.
او شعر این قطعه را از عراقی وام گرفته بود:
نخستین باده کندر جام کردند / ز چشم مست ساقی وام کردند / چو با خود یافتند اهل طرب را / شراب بیخودی در جام کردند
بخش دوم کنسرت را شهرام ناظری به تنهایی آغاز کرد. او به همراه سه تار خود مولویخوانی کرد:
پیدا شدم پیدا شدم / پیدای ناپیدا شدم / شیدا شدم شیدا شدم / من او بدم من او شدم / با او بدم بی او شدم
او به یاد قربانیان زمینلرزه کردستان کردی خواند و حاضران را به وجد آورد و بعد صحنه را ترک گفت و گروه دستان به صحنه آمد. اعضای گروه قطعهای سازی را در شور نواختند. مشاهده نوازندگانی که به هنگام نواختن چشمانشان را میبستند و تنظیم زیبا و هماهنگی اعضای گروه در نواختن تاثیر بسیاری بر تماشاگران و شنوندگان در سالن میگذاشت.
دو نوازی زیبای حسین بهروزنیا (بربط) و حمید متبسم (تار) که بعد فرج پوری نیز به جمعشان اضافه شد، پر از احساس بود، و دونوازی پرکاشن استادانه پژمان حدادی و بهنام سامانی بسیار شنیدنی بود و گروهنوازی پایانی اوج این اثر زیبا شد.
سپس زمان آن رسید تا شهرام ناظری به جمع گروه بپیوندد و ترانه محلی جهرمی را بخواند: “مو همدم تو / تو گل نرگسی مو شبنم تو”. پس از آن، نوبت به ترانه فولکلوریک کردی “اسمر اسمر” رسید که پر از ریتم است و جنب و جوش و زندگی.
کف زدنهای پرشور حاضران در سالن بار دیگر گروه را به روی صحنه آورد و آنها با خواندن ترانه کردی دیگری علاقمندان را به وجد آوردند.
سالهاست گروه “دستان” با ترکیب امروزی خود فعالیت میکند. این گروه که زمانی کیوان کلهر، محمدعلی کیانینژاد، مرتضی اعیان، بیژن کامکار، پشنگ کامکار و اردشیر کامکار را نیز در خود داشته، از یکدستی و یگانگی خیرهکنندهای برخوردار است.
گروه “دستان” از موفقترین گروههای موسیقی ایرانی در دو دههٔ اخیر است که به گروهنوازی و تنظیمهای سازی استادانه در عین حفظ جایگاه هر یک از سازها اهمیت به سزایی میدهد. آثاری که این گروه موسیقی تاکنون آفریده و اجرا کرده نشان میدهد که این گروه فردمحور نیست و همه اعضای آن امکان ظهور هنری دارند؛ و چه دلپذیر و استادانه مینوازند!
در همین زمینه:
لغو کنسرت ناظری و دستگیری تهیهکنندگان موسیقی
به دستور دادستانی نیشابور کنسرت شهرام ناظری در این شهر لغو شد. از سوی دیگر مسئولان قضایی ایران اعلام کردند که ۸ نفر در ارتباط با تهیه کلیپهای “مبتذل” موسیقی در تهران بازداشت شدهاند. (28.05.2016)