گفتگو با مهرداد ساغرچی
ایران فانوس، سی ام اکتبر ۲۰۱۵:… البته سازمان و رهبری اش هیچگاه برای پاسخ به تناقضات مختلف خودش را مسول ندانسته و نمیداند و همه چیز را با هوچی گری و آی دزد آی دزد، سعی در برگرداندن افکار دیگران داشته اند. سازمانی که مدعی مبارزه برای صلح و آزادی هست، هرگز نمیتواند خودش یک توجیه منطقی برای سرکوب مطلق درون تشکیلاتی اش داشته باشد. اما افرادی که در اسارت فرقه به سر میبرند خود نیز …
گفتگوی ایران فانوس با مهرداد ساغرچی
فانوس: با سلام و تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. سوال اول درباره موضوع و بحث منع اعدام است که در هفته های گذشته مورد توجه هم بود بخصوص سازمان مجاهدین طبق معمول از این مساله برای تبلیغات استفاده کرده است، نظر شما را میخواستم در این باره بشنوم؟
مهرداد ساغرچی: با سلام و سپاس از شما، بله مساله رد و لغو اعدام که از اکتبر سال ۲۰۰۲ یک روز هم برای آن در نظر گرفته شد که امید بر آن بوده است که با لغو این عمل، دنیا را به جای زیباتری تبدیل کنیم.
حال که شما مساله را به مجاهدین و استفاده تبلیغاتی این گروه از مساله ای که به طور خاص در ایدیولوژی مجاهدین جایگاه ویژه دارد. مجاهدین از نخستین روزهای ظهور خود با ایجاد اصطلاحی به نام اعدام انقلابی، برای ترورها و کشتن مخالفین یا دشمنان خودشان توجیه درست کردند، دقیقا در راستای همین شعار بود که توانستند خشم و کینه و ترور را بر همه جامعه آن روز پراکنده کنند و این را دقیقا بعد از انقلاب هم انجام دادند و با توجیه اینکه اگر سران دشمن را از بین ببرند زودتر پیروز میشوند و نهایتا با ترورهای کور این اعمال را توجیه کردند و بنام مبارزه هر آنچه که خواستند انجام دادند و حالا هم چون کفگیر شعارهای چندین ساله شان به ته دیگ خورده است و میدانند که امروز دیگر صرف نمیکند که خیلی از این شعارها بدهند به کارهای دیگری دست زده اند.
فانوس: البته نباید از مساله درونی سازمان و جنایاتی که حتی در حق خود اعضا کرد، چشم پوشی کرد. با توجه به اینکه تعدادی از کسانی که شاهد حذف فیزیکی افراد دگر اندیش در درون سازمان بوده اند هم مقالاتی از مشاهدات خود نوشته اند نظر شما چیست؟
مهرداد ساغرچی: بله یادآوری خوبی کردید. من هم این را در بسیاری از درددل های بچه های جداشده که مینویسند، دیده ام. ببینید تا به امروز سازمان مجاهدین به هیچیک از اتهامات وارده به خودش چه از طرف مخالفین و چه از اعضاء سابق خود و به هیچیک نه خواسته و نه میتواند پاسخ بدهد. مساله اعدام و حذف مخالفین در عمق اعتقاد مجاهدین هست و چنانکه که رهبری مجاهدین در آخرین پیامهای خود باز هم به حذف و از بین بردن منتقدین خودش، وعده داد و این ربطی به زمان و مکان ندارد که در این میانه در مناسبات مجاهدین هم این سرکوب ضریب میخورد، کمااینکه شخص رجوی میگفت هر کاری فرد سازمان خلاف تشکیلات انجام دهد، بدتر از پاسدار دشمنش هست و دقیقا با این کلمات، میگفت که جرم هر کس از سازمان ببرد، به دلیل اینکه سازمان شهید داده است، اعدام است و این یک حرف نبود. کما اینکه در خاطرات بچه های جداشده میخوانیم که چگونه مرگهای ساختگی، وسیله برداشتن مخالفین فکری در سازمان بوده است.
لازم است اشاره کنیم که تا امروز در مصوبات دست ساز شورای دست ساز رجوی هم جرات نوشتن اصل لغو مجازات اعدام را وارد نکردند و پیشنهاد میکنم که نوشته خانم آن سینگلتون را در این باره مجددا نگاه کنید که اشاره میکنند که چگونه مسعود رجوی از قانون پیشنهادی آقای متین دفتری برای لغو اعدام جلوگیری میکند.
فانوس: بله اما سوال اینجاست اینها که ادعای آزادی و رها کردن دارند، چگونه چنین چیزی را توجیه میکنند. بخصوص برای نیروهای داخل سازمان و همینطور چطور مریم رجوی در بوق تبلیغاتی چنین میتواند بگوید که ما یعنی مجاهدین خواستار چنین چیزی هستیم؟
مهرداد ساغرچی: البته سازمان و رهبری اش هیچگاه برای پاسخ به تناقضات مختلف خودش را مسول ندانسته و نمیداند و همه چیز را با هوچی گری و آی دزد آی دزد، سعی در برگرداندن افکار دیگران داشته اند. سازمانی که مدعی مبارزه برای صلح و آزادی هست، هرگز نمیتواند خودش یک توجیه منطقی برای سرکوب مطلق درون تشکیلاتی اش داشته باشد. اما افرادی که در اسارت فرقه به سر میبرند خود نیز درگیر این ایدئولوژی هستند که فکر میکنند اگر سازمان چنین قوانینی دارد، حتما درست است و آنرا تایید میکنند تا زمانیکه به دنیای آزاد پا بگذارند و هوای تازه دیگری به جز جو بسته و فرقه ای سازمان را کنار بگذارند، خواهند دید دنیا آن چیزی نیست که مجاهدین تعریفش را میکنند. حال اگر بخواهیم به یک واقعیت مهم اشاره کنیم، این است که مجاهدین هرگز و هیچگاه تفکرشان نسبت به مخالفینشان عوض نخواهد شد. بخصوص مخالفینی که اندکی هم انتقاد به مجاهدین داشته باشند. در نتیجه شعارها و حرفهای مریم رجوی در پاریس در باره مساله اعدام، هیچ ربطی به اعتقادات مجاهدین ندارد و این هم یک گوشه کوچک از شعارهای توخالی و تبلیغاتی مجاهدین میباشد. بسیاری از کسانی که تحت عنوان شخصیت و مسئول سابق و وزیر سابق و فلان رییس سابق در برنامه های مجاهدین به عنوان مخاطب یا حضار شرکت میکنند، کسانی هستند که مطلقا به ماهیت واقعی مجاهدین آگاهی ندارند و اگر کسی هم ذره ای اطلاع داشته باشد، همانا که با بستن چشم و گوش برای اندکی دستمزد مهر سکوت بر لب میزند.
فانوس: بله متشکرم. اما سوال آخر، به نظر شما چرا فرقه رجوی این چنین برنامه هایی را مستمر در دستور کار خود میگذارد؟
مهرداد ساغرچی: واقعیت این است که این فرقه بیش از دو دهه است اول به اعضا و کادرهای خود مستمرا وعده های دروغ داده است و مستمرا اخبار دروغ را به خورد نیروهای خودش و مردم داده است. همین خصلت هم به تمام نیروهایش سرایت کرده است. کافی است به برنامه تلویزیونی مجاهدین و مصاحبه های نفرات سازمان نگاه کنید، آنوقت متوجه میشوید افرادی که کمترین اطلاعی از دنیای خارج از خودشان ندارند و هر آنچه به آنها دیکته شده است، بازگو میکنند. واقعا مناسبات مجاهدین یکی از غم انگیز ترین داستانهای سازمانهای تمام دنیا میباشد که باید روزی همه آنچه که با شخصیت و روح و جسم افراد کردند را به صورت کتاب درآورد.
فانوس: با تشکر ازوقتی که گذاشتید.
مهرداد ساغرچی: من هم از شما سپاسگزارم.