آریا ایران : رجوی به آدمکشی، ترور و جنایت معتاد است

0
1241

یک آدم ۹۸ ساله الان تو تلویزیون نروژ ۲ سال پیش داشت حرف می زد. جزو کانون های شورشی بوده. می گفت، به من گفتند این آدرس رو ببین شهر درامنت جنوب نروژ. برو یک کسی توی آن خانه است و بکشش. اونموقع که موبایل نبوده. می گفت من موتور سیکلت را گرفتم و رفتم اونجا نگاه کردم دیدم یه خونه ای هست و یک خانم مسنی آنجا دارد آشپزی می کند. میگه برگشتم.
این الان توی سندهایی هست که سرو صدا هم کرد.
برگشتم گفتم ای داد و بیداد به من اشتباه داده اند. با موتورسیکلت رفتم سر پل از جایی زنگ زدم و گفتم بابا، شما آدرس اشتباهی به من داده اید. یک پیرزنی اونجا وایستاده داره آشپزی می کنه.
گفت همان را باید بکشی. حرف هم نزن!
حالا ببینید اینها را مقایسه بکنید با سازمان مجاهدین…
میگه بهم گفتند حرف نزن. برو همانی را که بهت آدرس دادیم را باید بکشی.
میگه، اومدم. رفتم شیشه را شکستم ،‌ رفتم تو ، داشت غذا درست می‌کرد ،‌ از پشت زدم اون پیرزنه را کشتم.

مجاهدین خلق حکم ترور خانواده ها, اعضای جداشده, و منتقدان را صادر کردند

رجوی به آدمکشی، ترور و جنایت معتاد است

آریا ایران – 27.05.2020

تلویزیون مجاهدین روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه – ۱۷ می ۲۰۲۰, در برنامه «ارتباط مستقیم» و با صحنه گردانی ابوالقاسم(محسن) رضایی دبیر شورا و پرویز خزایی نماینده مسعود رجوی و مریم رجوی در نروژ، حکم ترور اسماعیل وفا یغمایی, اعضای جداشده, خانواده ها و منتقدان مجاهدین را صادر کرد.
پرویز خزایی نماینده زوج رجوی در نروژ با اشاره به مقاومت نروژی ها در مقابل آلمان هیتلری، ترور افرادی مانند اسماعیل وفا یغمایی و دیگر منتقدان سازمان مجاهدین را مباح و مشروع می داند و مورد استقبال ابوالقاسم(محسن) رضایی یکی از مسئولان مجاهدین و دبیر شورا قرار می گیرد.

پرویز خزایی نماینده رجوی در نمایش تلویزیونی مجاهدین با استناد به یک داستان بی سروته در نروژ، دستور ترور می دهد و می گوید:
«ببینید هموطنان عزیزم الان ضبط شده است در تلویزیون نروژ . یک کسی بود (ببینید چکار کردند با خائنین و این همه سعه صدر آقای رجوی، آزادشون می کرد. می داد به صلیب سرخ، می رفتند از پشت مجاهدین را می زدند. مگه بعنوان خانواده مجاهدین شهید نیامدند توی مجاهدین و از پشت مجاهدین را شهید کردند. ) یک آدم ۹۸ ساله الان تو تلویزیون نروژ ۲ سال پیش داشت حرف می زد. جزو کانون های شورشی بوده. می گفت، به من گفتند این آدرس رو ببین شهر درامنت جنوب نروژ. برو یک کسی توی آن خانه است و بکشش. اونموقع که موبایل نبوده. می گفت من موتور سیکلت را گرفتم و رفتم اونجا نگاه کردم دیدم یه خونه ای هست و یک خانم مسنی آنجا دارد آشپزی می کند. میگه برگشتم.
این الان توی سندهایی هست که سرو صدا هم کرد.
برگشتم گفتم ای داد و بیداد به من اشتباه داده اند. با موتورسیکلت رفتم سر پل از جایی زنگ زدم و گفتم بابا، شما آدرس اشتباهی به من داده اید. یک پیرزنی اونجا وایستاده داره آشپزی می کنه.
گفت همان را باید بکشی. حرف هم نزن!
حالا ببینید اینها را مقایسه بکنید با سازمان مجاهدین…
میگه بهم گفتند حرف نزن. برو همانی را که بهت آدرس دادیم را باید بکشی.
میگه، اومدم. رفتم شیشه را شکستم ،‌ رفتم تو ، داشت غذا درست می‌کرد ،‌ از پشت زدم اون پیرزنه را کشتم.
بعد از ۵ سال که نروژ آزاد شد، این تو دلم بود که نکنه اشتباه کرده ام. چی بود این زن!؟
میگه من رفتم به مسئولم گفتم این عقده تو دل من مونده، این چی بود؟
گفتند این، مثل همین یغمایی بوده. باور کنید یک چیزهایی راجع بهش میگن که عین یغمایی است. همین اسماعیل یغمایی.
این (اسماعیل یغمایی)آمد، با ما بود. برید و رفت علیه مقاومت شعر و مقاله می نوشت.
و بعد دستور می‌دهند نروژی‌های فلان و فلان که می‌گویند نباید آدم بکشید ، ‌بهش گفتند تو بسیار کارخوبی کردی.
و بعد در تلویزیون نروژ می گفت، حالا از این به بعد بخواهم بمیرم با خیال راحت می میرم که این خائن بزرگ را کشتم!
حالا ما این بریده مزدوران را نجات دادیم، آوردیم اینجا و … کی کرده این کارها رو؟ لهستان کرده؟ فرانسه کرده؟ انگلیس کرده؟…
…همه جا چنین بوده و هست. آمریکای لاتین، نیکاراگوئه، بولیوی … هست کتکشان می زدند. ولشون می کردند و بعد اعدامشون می کردند.
حتی در اسپانیا که یک سرهنگی فرمانده رصد مقاومت بوده ولی بریده بود و من سند این را خوانده ام و دارم.
به آن بریده گفتند چرا بریدی؟ گفته که من بریدم می خواهم بروم.
گفتند که تو اطلاعات داری و باید بمانی.
گفته نه من می خواهم بروم.
همانجا هفت تیر را کشیده و تیر خالی کرده توی مغزش جلو بقیه اعضای مقاومت و کشتش.
حالا ما سعه صدر از خود نشان می دهیم…»


خزایی شارلاتان دیالوگ بالا را آگاهانه و به دروغ به نیروهای مقاومت اسپانیایی ها وصل می کند. در صورتیکه این مثال مربوط به رفتار رجوی با افراد جدایی خواه در عراق است که دقیقا با همین دیالوگ در زمان صدام حسین آدم کشته است.
نمونه بارز از همین مثال در تشکیلات مجاهدین در پایگاه ابراری سلیمانیه اتفاق افتاد.
تابستان سال ۱۳۶۵ یکی از افراد سازمان که از بخش تدارکات به بخش نظامی منتقل شده بود، اعلام جدایی می کند و همان لحظه می خواهد از پایگاه خارج شده و پی کار و زندگی خود برود. از درب پایگاه خارج شده و وارد خیابان می شود، اما حفاظت درب مانع ازرفتن او می شود. نگهبان بلافاصله به مسعود عدل فرمانده پایگاه اطلاع می دهد. می آیند و چند نفره دست و پایش را گرفته و بزور از درب وارد حیاط پایگاه می کنند.
دقیقا با همان دیالوگی که خزایی گفته، با آن فرد وارد کشمکش می شوند و با کلت یک تیر در سرش شلیک می کنند و او نقش بر زمین می شود.
با شنیدن صدای تیر همه ما ها که در اطاق های کار بودیم بیرون ریختیم و با یک جسد در نزدیک درب خروجی مواجه شدیم. مسعود عدل می گفت، طرف اسلحه نگهبان را گرفته و خودکشی کرد!یک نمونه دیگر در پایگاه موسوم به سردار در حاشیه کرکوک اتفاق افتاد و همزمان بود با حضور جمع کثیری از شورایی ها در پایگاه سردار که از اروپا برای خوشگذرانی به آنجا رفته بودند.
خزایی، متین دفتری و بانو، مهدی سامع و بانو و … به همراه ابوالقاسم رضایی به آنجا آمده بودند و دقیقا واقعه ای که در سلیمانیه اتفاق افتاده بود، آنجا نیز تکرار شد.
دیالوگی که خزایی می گوید مربوط به واقعه آدمکشی رجوی در پایگاه های ابراری سلیمانیه, منصوری در منطقه ماوت و پایگاه سردار در  کرکوک است و نه در اسپانیا!

سند ویدیویی ترور و حذف فیزیکی خانواده ها و اعضای منتقد مجاهدین توسط رهبران سازمان

نمونه درخواست انسانی امیر وفا یغمایی برای ملاقات با مادرش در آلبانی و همینطور درخواست ملاقات دیگر خانواده ها از ایران و اروپا، بهانه به دست رجوی داد تا حرف خود را از زبان شارلاتان هایی مانند پرویز خزایی عملی و آشکار سازد.
زوج رجوی به آدمکشی اعتیاد دارند و خود این را بهتر از دیگران می دانند. آنها مانند کژدمی هستند که در آتش درخواست ملاقات خانواده ها گرفتار آمده اند.
رجوی اگر راست می گوید، از امنیت اعضای خود می ترسد و ریگی در کفش ندارد، درخواست ملاقات خانواده ها را از طریق یکی از ارگان های حقوق بشری سازمان ملل متحد یا صلیب سرخ انجام دهد. اما او از ریزش ناگهانی تشکیلات خود در آلبانی هراس دارد.
رجوی می داند که حتی اگر به یک خانواده اجازه ملاقات دهد، فرد هم خانواده او بلافاصله از تشکیلات سازمان جدا شده و خواهد رفت. رجوی از این پاره شدن و رفتن ها می ترسد نه از دیگران. وزارت اطلاعات و سپاه قدس و … بهانه ای برای عدم شکل گیری ملاقات خانواده ها می باشد!

مسلما مریم رجوی، مسعود رجوی و سایر عمله های این فرقه تبهکار در مقابل رویکردهای تروریستی مجاهدین و شورای بی صاحب در خاک اروپا باید پاسخگو باشند.

دستور قتل، تشویق به ترور فیزیکی واخلاقی با الگوبرداری از آنارشیست های ناسیونالیست افراط گرا تحت عنوان مقاومت در تلویزیون رسمی سازمان مجاهدین، ترویج ایدئولوژی منحط داعش گونه باند تبهکار رجوی برای حذف فیزیکی منتقدان و دگر اندیشان است. مسئول زوج تبهکار رجوی است!

آریا ایران – جمعه ۲ خرداد ۱۳۹۹ – ۲۲ می ۲۰۲۰

لینک به منبع

//////////////////////////////

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید