ایران فانوس: چرا مریم قجر خود پیام جنگی نمی دهد؟

0
1047

در این پیام اما بر سیاق قبل، مسعود رجوی خیالی مثال همیشه از تناقض گویی آغاز می کند و از شهر شیراز مرکز جنگ و گریز و انقلاب نوین، یاد می کند و حافظ شیرازی را نیز خشونت طلب می داند و آنچنان روده درازی می کند که به کوروش کبیر نیز می رسد و نان ملی گرایی را در کاسه خود قرار می دهد و خود را ناسیونالیست می نامد. او سپس از اربابانش مثل آمریکا و عربستان سعودی و نه بیشتر، انتقاد می کند که اگر مرد میدان بودند هم اکنون می بایست کار را تمام می کردند ولی عربستان سعودی توان دفاع از خود در مقابل تهاجمات ایران را ندارد پس چگونه اینان می توانند آتش را در ایران به ویژه در شهر شیراز روشن کرده باشند؟ در حالی رهبر خیالی اذعان می دارد که از اغتشاشات و خشونت های اخیر بیگانگان دست نداشته و سودی نمی برند بلکه جملگی از آن کانون های شورشی بوده که موارد متعددی بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در باب کشاندن خشونت به داخل ایران اظهار لحیه کرده و از نیروهای خود چنین چیزی را خواسته بود…

چرا مریم قجر خود پیام جنگی نمی دهد؟

ایران فانوس ـ 30.11.2019

mobareze-mosalahane-Iran-Ghalam-Motade khoshounat 2

Fanous logo

چرا مریم قجر خود پیام جنگی نمی دهد؟

ایران فانوس، 28.11.2019

همان گونه که در نوشته قبلی ایران فانوس به نام „شما شکست خوردید“ به مناسبت پیام شماره شانزدهم مجاهدین آوردیم و انتظار داشتیم و منتظر پیام شماره هفدهم باقی ماندیم، سرانجام پیام شماره هفده نیز از عالم غیب صادر شد چرا این که هم اکنون، زمان زمان تبلیغ و بهره برداری از خشونت است.

http://www.iran-fanous.de/2019/11/18/شما-شکست-خوردید/

 پیام شماره هفدهم مجاهدین که مکرراً به مسعود رجوی نسبت داده شد، روی سایت های مختلف شان آمده است. این پیام جنگی، به نام „شورش ادامه دارد، آتش شلعه بر کش“ نام دارد و محتوای پیام از نوع تبلیغ و بهره برداری از خشونت است.

https://leader.mojahedin.org/i/مسعود-رجوی-پیام-شماره-۱۷-شورش-ادامه-دارد-تنها-جواب-شیخ،-آتش-آتش-شعله-برکش

در پیام شماره هفدهم، به جای این که مریم قجر که خود حضور مادی در اروپا دارد و از حیث سیاسی و حقوقی رهبر مجاهدین خلق به شمار می رود تبعات پیام و اعلان جنگ را به عهده بگیرد، آن را به رهبر خیالی نسبت می دهد تا از تبعات داخلی که کشته سازی و سرکوب و تبلیغ خشونت است و تبعات خارجی و حقوقی نیز دارد بگریزد.

در این پیام اما بر سیاق قبل، مسعود رجوی خیالی مثال همیشه از تناقض گویی آغاز می کند و از شهر شیراز مرکز جنگ و گریز و انقلاب نوین، یاد می کند و حافظ شیرازی را نیز خشونت طلب می داند و آنچنان روده درازی می کند که به کوروش کبیر نیز می رسد و نان ملی گرایی را در کاسه خود قرار می دهد و خود را ناسیونالیست می نامد.

او سپس از اربابانش مثل آمریکا و عربستان سعودی و نه بیشتر، انتقاد می کند که اگر مرد میدان بودند هم اکنون می بایست کار را تمام می کردند ولی عربستان سعودی توان دفاع از خود در مقابل تهاجمات ایران را ندارد پس چگونه اینان می توانند آتش را در ایران به ویژه در شهر شیراز روشن کرده باشند؟

در حالی رهبر خیالی اذعان می دارد که از اغتشاشات و خشونت های اخیر بیگانگان دست نداشته و سودی نمی برند بلکه جملگی از آن کانون های شورشی بوده که موارد متعددی بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در باب کشاندن خشونت به داخل ایران اظهار لحیه کرده و از نیروهای خود چنین چیزی را خواسته بود.

در این پیام، رهبر خیالی به دفعات مختلف سعی می کند از زبان مسئولین ایرانی مثال بیاورد و حضور خود و کانون های شورشی را غیر مستقیم، لانسه و اغتشاش و اعتراضات را به نام خود و کانون های شورشی خیالی تمام کند.

لابد قتی رهبری جنگ و جدال خیالی می شود، کانون های شورشی نیز می توانند خیالی باشند و خیالی عمل کنند. این چنین است که مریم قجر، رهبری سیاسی و حقوقی مجاهدین خلق در اروپا که تبلیغ و بهره برداری از خشونت و کشته سازی از اعتراضات

جرم محسوب می شود و قابل پیگیری حقوقی است، با خرمردرندی می خواهد از تبعاتش بگریزد و خود را اسلام بردبار همچون بن سلمان در عربستان سعودی، جلوه دهد و خشونت و خشونت ورزی را کما فی السابق به رهبر مفقود شده نسبت دهد تا اگر خشونت جواب داد خود سوار مرکب خشونت شود و اگر خشونت تبعات قانونی و سیاسی داشت، خود را به راحتی کنار بکشد و گناهان و خطا را به رهبر خیالی نسبت دهد.

با این وجود می بایست به رهبران حاضر و غایب خشونت و خشونت ورزی یادآوری کرد، مردم معترض حق دارند اعتراض کنند البته به اندازه تکلیفی که دارند حقوق نیز دارند اما حق اعتراض در چارچوب قانون و عرف و تجربه و منافع ملی است. در کشور ایران، تا کنون ثابت شد خشونت جواب نمی دهد. همان گونه که طی سنوات قبل خشونت به دور تسلسل و باطل سرکوب و تلفات از هر طرف بدل شد و راه به عدالت و توسعه نبرد.

همچنین، تاریخ را اگر خوانده باشید حافظ شیرازی خشونت طلب نبود و کوروش نیز در صدد جنگ داخلی و برادرکشی نبود و مترصد قدرت با هر وسیله ای در راستای انتقام از هموطنانش نبود.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس

لینک به منبع

———————————

ایران فانوس: شما شکست خوردید

ایران فانوس: شما شکست خوردید

اول این که گروهی که طی پنجاه سال اخیر همه نوع جنگ و جدال را انجام داده و امتحان کرده و نتیجه نگرفته بلکه شکست خورده و هزینه سنگینی از قبل مردم پرداخته در اولین قدم می بایست طی یک جمع بندی واقعی رهبری و متد جنگ و جدالش را عوض کرده و طبعاً رهبرانش را محاکمه کرده و قیمت جنگ را بپردازد و بیش از این بر پاشنه قبلی نچرخد و بر متدهای کهنه پافشاری نکند بلکه اعتبار و ارزش مبارزه و آزادی را با پرداخت بهاء، ارج بنهد. اعتراضات چند روز اخیر که باعث صدور فتوای غیظ و غضب از جانب رهبران مجاهدین شده است، هم اکنون، کشور ایران تنها کشوری نیست که مردمش به مناسبت مسایل صنفی و گرانی بنزین  به خیابان آمده اند بلکه دهها کشور جهان مردمش به خاطر مسایلی چون بنزین و مالیات و گرانی، اعتراض دارند. وقتی جهان تک قطبی یا چند قطبی همزمان سمت و سوی راست و اقتدار دارند، طبعاً سمت و سوی مخالفین و اعتراضات مردمی از پیش معلوم و مشخص است. اعتراضات مردم، هیج کجا اعتراضات کهنه و دمده از نوع چریکی و مبارزه مسلحانه و تفنگ و نارنجک و نفرت و انتقام، نیست حتی مبارزه با امپریالیسم و جایگزینی آن با کمونیسم، نیست بلکه اعتراضات سمت و سوی اجتماعی و گرانی و فساد دارند. در پیام شانزدهم نسبت داده شده به رهبری مجاهدین، در لابلای پیام، دو نکته مسخره آمیز به چشم می خورد و مابقی از جنس „انا شریک“ خود را نخود آش کرده و یا اعتراضات اخیر را به خود نسبت داده تا با خرمردرندی زمینه سرکوب اعتراضات را بهتر و آسانتر فراهم کند…

شما شکست خوردید

ایران فانوس، 18.11.2019

تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام شغالان و کفتاران؛ گروهی که در عرصه های اجتماعی و سیاسی و نظامی و انقلابی و چریکی و آزادیبخش و غیره، شکست خورده و می بایست هزینه شکست خود را بپردازد و در دادگاه پاسخگوی خیانت و جنایت علیه بشریت، باشد، اعتراضات صنفی اخیر در ایران خود را نخود آش کرده و با گفتن „انا شریک“ اعتراضات داخل را به خود و کانون های خیالی نسبت می دهد. پیام شانزدهم مجاهدین خلق که به سیاق قبل آن را به رهبر مفقودالاثر، نسبت داده اند همچنین چند نکته جالب و مسخره آمیز به همراه دارد.

https://leader.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%B1%DB%B6-%D9%84%D8%B1%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%AF%D8%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%87%D9%85%DA%86%D9%88%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%DA%86%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%DA%AF%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%8E%D9%86%D9%8E%D9%80%D9%80%D8%AF-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%AF

اول این که گروهی که طی پنجاه سال اخیر همه نوع جنگ و جدال را انجام داده و امتحان کرده و نتیجه نگرفته بلکه شکست خورده و هزینه سنگینی از قبل مردم پرداخته در اولین قدم می بایست طی یک جمع بندی واقعی رهبری و متد جنگ و جدالش را عوض کرده و طبعاً رهبرانش را محاکمه کرده و قیمت جنگ را بپردازد و بیش از این بر پاشنه قبلی نچرخد و بر متدهای کهنه پافشاری نکند بلکه اعتبار و ارزش مبارزه و آزادی را با پرداخت بهاء، ارج بنهد.

اعتراضات چند روز اخیر که باعث صدور فتوای غیظ و غضب از جانب رهبران مجاهدین شده است، هم اکنون، کشور ایران تنها کشوری نیست که مردمش به مناسبت مسایل صنفی و گرانی بنزین  به خیابان آمده اند بلکه دهها کشور جهان مردمش به خاطر مسایلی چون بنزین و مالیات و گرانی، اعتراض دارند. وقتی جهان تک قطبی یا چند قطبی همزمان سمت و سوی راست و اقتدار دارند، طبعاً سمت و سوی مخالفین و اعتراضات مردمی از پیش معلوم و مشخص است. اعتراضات مردم، هیج کجا اعتراضات کهنه و دمده از نوع چریکی و مبارزه مسلحانه و تفنگ و نارنجک و نفرت و انتقام، نیست حتی مبارزه با امپریالیسم و جایگزینی آن با کمونیسم، نیست بلکه اعتراضات سمت و سوی اجتماعی و گرانی و فساد دارند.

در پیام شانزدهم نسبت داده شده به رهبری مجاهدین، در لابلای پیام، دو نکته مسخره آمیز به چشم می خورد و مابقی از جنس „انا شریک“ خود را نخود آش کرده و یا اعتراضات اخیر را به خود نسبت داده تا با خرمردرندی زمینه سرکوب اعتراضات را بهتر و آسانتر فراهم کند.

مورد اول، سوز و گداز رهبری مجاهدین این است که شما، مخالفین، چرا به سن و سال اشرفیان خرده می گیرد، اگر جوان می خواهید بفرمایید نسل جوان ایران به پا خاسته و در حال اعتراض در خیابان است!

در حالی که به رهبر شکسته خورده و بهاء نداده ی شکست، می بایست گفت، اعتراضات اخیر مردم در ایران، نه جوانان و نوع مطالبات و مدل اعتراضات شان، ربطی و سنخیتی با خواسته ها و مطالبات تروریستی و فرقه گرایانه شما ندارد. شما به دنبال زد و بند و وابستگی و تجزیه و تباهی ایران هستید که این را نه حاکمیت بلکه مردم نیز اجازه نمی دهند.

مورد دوم، رهبری فرضی مجاهدین به رهبری حکومت خرده می گیرد که شما در خطابه تان چرا ما را در کنار بقایای شاه که شکست خورده اند قرار دادید؟

در این مورد نیز باید به رهبری زواردررفته قبل از مفقود شدن، خاطرنشان کرد که فرق مابین تو و رضا پهلوی اگرچه مشابهت زمین تا آسمان است اما حداقل رضا پهلوی اسم و رسم و صدا و تصویر و آدرس و ریخت و قیافه دارد، در حالی که شما از هیچ کدام بهره ای نبردید و ضمناً اگر همین الآن از مردم داخل تا خارج، نظرخواهی کنید و فرق مابین خود و بقایای شاه، را پرسش کنید و جویا شوید بر شما معلوم خواهد شد که نتیجه خشونت و تباهی و شکست، تا چه حد منفی و باعث بدنامی شما و هم ریشان شما خواهد بود.

با این وصف کسی که می خواست عاشورا بپا کند و کوهستان ها را آتش بپا کند و فلان جا را منفجر کند و از مردم نسق بگیرد و از مخالفینش انتقام بگیرد، با پیامی از قبر و آن هم از جنس „انا شریک“ بسنده کرده و بیشتر از این نیز در توانش نیست. بنابراین، می بایست منتظر پیام مسخره آمیز هفدهم از عالم غیب باقی ماند تا چنته نداشته ای که بر همگان آشکار بود آشکارتر گردد.

////////////////////////

 

 

مجاهدین خلق در آلبانی چه می کنند؟ غسل و توبه در نشست های شبانه با خواندن تناقضات جنسی

Sobhani-Enghelan ideolojik mojahedin khalgh-Rajavi

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید