شوخی با دمکراسی

0
1488

اما این همه داستان نیست و اشارات کوتاه درام گراهام به خانواده دوستی کامینز و علاقه او به همسر و فرزندش بُعدی عمیق را به این کاراکتر می دهد. ولی شاه بیت اثر تقابل کریگ الیور و دومینیک کامینز در یک کافه و قبل تر نمای لانگ شات آنها در مترو باز می گردد که در نهایت پختگی، تعامل و تقابل دراماتیک دوقطب سناریو را که هیچ اِلِمانی از  آنتاگونیست – پروتاگونیست را ندارند در دل سناریو بیان می کند. به موازاتش کارگردانی به شدت درست توبی هاینس هم بر موفقیت اثر به شکل پررنگی افزوده است. میزانسن، اندازه درست نماهای کلوزآپ، تدوین و سرعت کات در این سکانس، به اثر غنای بسیار زیادی می بخشد، به گونه ای که مخاطب را به یاد اثری چون “مخمصه” می اندازد. در کنار آن نمادشناسی تصویری که از تابلو های نقاشی در موزه تا کلمات نوشته شده، موسیقی کلاسیک معنادار به کار گرفته شده و غیره همگی ما را با اثری هوشمند طرف می کند. افزون بر آن یقینا اثر بر تک خال بازی بندیکت کامبربچ می گذرد که گریم متفاوتش این بار سبب شده مخاطب با کامبربچی پیچیده تر روبه رو باشد که نمایشی از مغز متفکر برگزیت است. در کل “Brexit: The Uncivil War”،  اثری آبرومند، قابل‌احترام و تحسین برانگیزی است که در بضاعت پایین یک فیلم تلویزیونی خوش می درخشد.

نگاهی به فیلم سینمایی “Brexit: The Uncivil War”

شوخی با دموکراسی!

عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی ـ 23.06.2019

فیلم سینمایی “Brexit: The Uncivil War” در کل به دنبال مطرح کردن تلقبی گسترده و سازمان یافته در جریان همه پرسی جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا است تا برگزیت را در ذهن افکار عمومی این کشور از اعتبار ساقط کند.
شوخی با دموکراسی!

 متن پیش رو نگاهی ابتدا دارد به متن سینمایی  Brexit: The Uncivil War محصول سال 2019 انگلستان و در ادامه به اختصار فرامتن و محتوای اثر نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

متن
“Brexit: The Uncivil War” که از دل سناریویی با قلم جیمز گراهام، نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس بریتانیایی و کارگردانی توبی هاینس شکل گرفته است، اگر چه یک فیلم تلویزیونی به شمار می رود، اما به واقع هیچ پارامتری را برای یک اثر خوش فرم سینمایی کم ندارد؛ درام سیاسی پخته گراهام که اقتباسی از نوشته های تیم شیپمن و کریگ اولیور است در کنار فرم روایی تصویری توبی هاینس که بیشتر یک کارگردان تلویزیونی به شما می رود، اثری خلق کرده است که اگر نگوییم بی نقص است، یقیناً باید آن را اثری کم نقص دانست؛ آن هم در مورد یک زلزله سیاسی در بریتانیا که هنوز هم او مردم این کشور با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و روز به روز شرایط این کشور و حتی قاره اروپا را دستخوش تحولات جدی می‌کند.
اچ‌بی‌او فیلمز، استودیو بی‌بی‌سی، کانال ۴ و هاوس پروداکشنز برای خلق یک درام سیاسی خوش فرم از هیچ متریالی در کمک به نویسنده و به خصوص کارگردان اثر دریغ نکرده اند و نتیجه آن یک اثر چشم نواز، سرراست و جدی است که با نیم نگاهی رئالیستی و درتی رئالیستی سعی می کند آنچه در پس پرده همه پرسی جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا گذشته است را به زبان ساده برای مخاطبینش به نمایش بگذارد که مطمئناً در این راه بسیار موفق عمل کرده است.
اگر چه در نگاه اول درام گراهام به نظر جانبداری مغرضانه از طرفداران عدم جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا قلمداد می شود و برخی معتقدند که این مسئله لطمه جدی را به اثر و سناریو زده است، اما یقیناً سینما در مورد “چه” گفتن نیست، بلکه در مورد “چگونه” گفتن است و گراهام با وجود این که به صراحت نقدی جدی و گزنده را در دل درامش بر سیاست مداران پشت پرده خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا دارد، اما او(نویسنده) با زبان و فرمی سینمایی و از دل یک داستان پردازی دقیق، مهندسی شده با یک پرداخت شخصیتی پخته توانسته است مسئله خود را به زبان درام در نهایت زیبایی بیان کند. در ثانی فیلم نامه اثر از روی کتاب کریگ اولیور که خود در فیلم مسئول کمپین Remain است، گرفته شده پس طبیعی است که مخاطب در همان ابتدا با دیدن این اسامی تکلیف فیلم را در قبال برگزیت بداند.
“همه می‌دونن که کی برنده شد ولی نمی‌دونن چجوری”؛ کل اثر بر پایه همین یک جمله به تاکتیک های به کار گرفته شده توسط Vote Leave در طول رقابت با کمپین Remain اشاره دارد که نتیجه نهایی رفراندوم را رقم زد و باعث پیروزی شکننده طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شد. فیلمنامه جیمز گراهام نگاهی ساختارمند را به پروسه سیاسی چگونگی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا دارد که در آن ستون درام با کاراکتری به نام “دومینیک کامینز” پی ریزی شده و به جلو می رود. نکته بسیار مهم به این مسئله باز می‌گردد که اساساً گراهام درام سیاسی خود را، نه بر پایه پروتاگونیست(قهرمان) و آنتاگونیست(ضدقهرمان) که در بستر یک سناریوی شبه روان شناسانه و نمایش خاکستری از شخصیت خلق می کند؛ کاراکتری خاکستری که دارای یک عمق شخصیت است و در نهایت هوشیاری و شناخت بر ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی بریتانیا، سعی می کند تا آن چه را که در راستای تفکراتش وجود دارد، محقق کند که در نهایت تحقق همین تفکراتش به بزرگترین زلزله سیاسی این کشور در سال 2016 انجامید.
اما این همه داستان نیست و اشارات کوتاه درام گراهام به خانواده دوستی کامینز و علاقه او به همسر و فرزندش بُعدی عمیق را به این کاراکتر می دهد. ولی شاه بیت اثر تقابل کریگ الیور و دومینیک کامینز در یک کافه و قبل تر نمای لانگ شات آنها در مترو باز می گردد که در نهایت پختگی، تعامل و تقابل دراماتیک دوقطب سناریو را که هیچ اِلِمانی از  آنتاگونیست – پروتاگونیست را ندارند در دل سناریو بیان می کند. به موازاتش کارگردانی به شدت درست توبی هاینس هم بر موفقیت اثر به شکل پررنگی افزوده است. میزانسن، اندازه درست نماهای کلوزآپ، تدوین و سرعت کات در این سکانس، به اثر غنای بسیار زیادی می بخشد، به گونه ای که مخاطب را به یاد اثری چون “مخمصه” می اندازد. در کنار آن نمادشناسی تصویری که از تابلو های نقاشی در موزه تا کلمات نوشته شده، موسیقی کلاسیک معنادار به کار گرفته شده و غیره همگی ما را با اثری هوشمند طرف می کند. افزون بر آن یقینا اثر بر تک خال بازی بندیکت کامبربچ می گذرد که گریم متفاوتش این بار سبب شده مخاطب با کامبربچی پیچیده تر روبه رو باشد که نمایشی از مغز متفکر برگزیت است. در کل “Brexit: The Uncivil War”،  اثری آبرومند، قابل‌احترام و تحسین برانگیزی است که در بضاعت پایین یک فیلم تلویزیونی خوش می درخشد.
فرامتن
“Brexit: The Uncivil War” درباره زلزله سیاسی بریتانیا است که علاوه بر انگلستان، ولز، اسکاتلند، ایرلند و کل اتحادیه اروپا را نوز هم درگیر کرده است. زلزله ای که هر جلوتر می رود باعث پررنگ تر شدن شکاف اجتماعی و سیاسی جامعه بریتانیا شده است، به گونه ای که در سایه برگزیت اکنون این کشور هویتی دوپاره پیدا کرده است. طرفداران عدم جدایی از اتحادیه اروپا هر روز با برگزاری راهپیمایی به دنبال همه پرسی مجدد هستند و از آن سو جدایی طلبان هم بر طبل استقلال از اتحادیه اروپا هستند.
اما این زلزله سیاسی اکنون به یک کلاف سردرگم هم بدل شده است. دولت ترزا می خواستار اجرای برگزیت در قالب توافقی درست و منطقی با اتحادیه اروپا است، اما پارلمان این کشور بسته های پیشنهادی نخست وزیر را یکی پس از دیگری رد می کند و انگلستان را در آستانه خروج بدون توافق قرار داده است. در این راستا سه شنبه هفته جاری مجلس عوام انگلیس برای بار چهارم با اجرا شدن طرح خروج از اتحادیه اروپا مخالفت کرد و به آن رأی منفی داد. از سوی دیگر، پارلمان انگلیس به آلترناتیوهای برگزیت نیز تا کنون روی خوش نشان نداده و به آن‌ها هم چراغ‌ قرمز نشان داده است. همین شرایط سبب شده است که بسیاری از ناظرین بریتانیا را در وضعیتی بحرانی ببینند که در تاریخ خود بی سابقه و یا حداقل کم سابقه بوده است. چون لندن تا ۲۳ فروردین (۱۲ آوریل) فرصت دارد تا برای اجرای برگزیت با اتحادیه اروپا به توافق برسد و چنانچه این امر محقق نشود باید گزینه برگزیت سخت (بدون توافق) را عملیاتی کند، آن هم در شرایطی که افزایش فشار بر دولت خانم می سایه و استعفای او هم هر روز در حال پررنگ تر شدن است.
اما فیلم “Brexit: The Uncivil War” فارغ از این شرایط به دنبال طرح مسئله ای دیگر است. اساسا اثر تقلبی سازمان یافته را از جانب دومینیک کامینز در جریان برگزیت به نمایش می گذارد که در مدت کارزار تبلغاتی سعی کرده با اثر گذاری غیر مستقیم در فضای مجازی بر ناخودآگاه جامعه مردد بریتانیا میان خروج و یا عدم خروج از اتحادیه اروپا که تقریبا 3 تا 3 میلیون 500 هزار نفر تخمین زده شده است، شرایط را برای تحقق برگزیت در جریان همه رسی شکل دهد. در این راستا کامینز با ارسال 1 میلیارد پیام تبلیغاتی غیر مستقیم باعث تغییر نگرش در این طیف مردد انگلیسی شده و به اعتقاد فیلم همین رای بخش مردد باعث پیروزی جدایی طلبان از اتحادیه اروپا در همه پرسی سال 2016 شد. اتفاقی که پای دومینیک در هیئت تحقیق و تفحّص هم کشاند. یعنی اثر در کل به دنبال مطرح کردن تلقبی گسترده و سازمان یافته در جریان همه پرسی جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا است تا آن را در ذهن افکار عمومی این کشور از اعتبار ساقط کند.

 

( ۴ )

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید