نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم ،از فرماندهان پرسیدم : کشورما در آن زمان درگیر یک جنگ خارجى بوده و آنهایى که در مقابل شما قرار داشتند صرفا سرباز بودند و براى مقابله با یک دشمن خارجى به کشورمان حمله کرده بود به جبهه آمده بودند، آیا کشتن این سربازان تاثیرى دارد آیا اصلا این کار مجاز است شما چه انتظارى داشتید؟ براى کشتن این نفرات چه جوابى دارید؟
جواب که به من دادند این بود : ما قبل از شروع عملیات با بلندگو هشدار میدادیم و خودمان را معرفى میکردیم ،و میگفتیم که اگر خود را تسلیم کنید زنده میمانید، وقتى خود را به جاى کسانى قرار میدادم که در جبهه در معرض بلندگوى دشمن قرار داشتند، گوش نکردن اولین کار بود، چرا که این یک روش شناخته شده در هنگام تک از جانب نیروى مهاجم، براى پایین آوردن روحیه طرف مقابل بود، بهرصورت با این جواب احمقانه که فقط توجیه جنایت بود ، نمیتوانستم کنار بیایم، چه خودم در همان روزها در جبهه جنوب و دریک تیپ زرهى راننده تانک بودم، یعنى طبق این گفته،بایستى با شنیدن صداى بلندگو خود را تسلیم میکردم و الا دشمن محسوب میشد م، یعنى در جنگ بین ایران و عراق ، ایرانى در مقابل ایرانى قرار میگرفت ، و صدام چه لذتى میبرده، حال باید پرسید مزدور کیست؟
از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق در آلبانی ـ قسمت ششم
حسن شهباز ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 11.03.2019
http://www.iran-azadi-albania.info/
در ابتدا میخواهم دلیل نقل این سرنوشت را بگویم، هم اکنون در درون این تشکیلات صدها تن مانند من وجود دارند که در یک محیط بسته و در حقیقت در یک زندان جسمى و روحى حبس شده اند و با سخت ترین ضوابط تحت کنترل میباشند ،چارچوبهایى که روز بروز نفرات را بیشتر در درون خود فرو میبرود و بسته تر میکند وهمه آنها دریک ناآگاهى محتوم ،محکوم به مرگى تدریجى و بدون هیچ هویتى هستند
آنچه که گذشت
در تعطیلات میان ترمى دانشگاه براى زیارت به عراق رفته بودیم، در مسیرمان طی گشت و گذارى که در شهرها ی مختلف عراق داشتیم ، متوجه شدیم که بعد از حمله آمریکا ،تمامی نفرات سازمان، توسط امریکا خلق سلاح شده اند و در اشرف بسر میبرند، بعد از کمى مشورت تصمیم گرفتیم سرى به آنجا بزنیم ، حس کنجکاوى وشناخت بیشتراز این افراد و آگاهى از مواضع سیاسى آنها در آن لحظه تنها دلایلى بود که ما را به این دیدار تشویق میکرد .و بدینگونه بود که ما وارد اشرف شدیم
چند روز اول ، ضوابط ارتش را برایمان تشریح کردند،بعد وارد قسمت پذیرش شدیم
در پذیرش آموزشهاى مختلفى داده میشد که در فصل هاى قبلى به آموزش تشکلیلات و تاریخچه و بریف هاى سیاسى ،پرداختم .
علاوه بر این آموزشها ، از شکل گیرى تک و پاتک هاى زمان جنگ هشت ساله و چگونگى وارد شدن فرقه در این جنگ از خاک عراق نوارهایى تحت عنوان عملیات هاى آفتاب و چلچلراغ و فروغ جاودان نشان داده میشد ، فیلم هاى که در آن ،از یک طرف با کلى قهرمان نمایى وتعریف و تمجید ،هزاران دلیل براى درستى آن آورده میشد، بطوریکه براى کسانى که ناآگاه بودند ، تبدیل به ”لا رئیب فى” میشد ،اما از طرف دیگر در این نوارها ، صحنه هایى ازاسیرشدن سربازان ایرانى ، اجساد و خودروهاى سوخته درکنار جاده گرفته تا کوچ اجبارى اهالى را نشان میداد که این موضوع برایم قابل هضم نبود ، کشتن سرباز ایرانى در جبهه و آن را ضربه اى مهلک بر پیکر نظام تلقى نمودن برایم سنگین بود،اینجا اولین جایى بود که احساس کردم با این افراد زاویه دارم ، چونکه خودم در آن زمان سرباز بودم . و اتفاقا در همان زمان عملیات مرصاد ما در آماده باش بودیم و چه بسا ممکن بود خودم در معرض این آزمایش و در طرف مقابل این افراد قرار میگرفتم،نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم ،از فرماندهان پرسیدم : کشورما در آن زمان درگیر یک جنگ خارجى بوده و آنهایى که در مقابل شما قرار داشتند صرفا سرباز بودند و براى مقابله با یک دشمن خارجى به کشورمان حمله کرده بود به جبهه آمده بودند، آیا کشتن این سربازان تاثیرى دارد آیا اصلا این کار مجاز است شما چه انتظارى داشتید؟ براى کشتن این نفرات چه جوابى دارید؟
جواب که به من دادند این بود : ما قبل از شروع عملیات با بلندگو هشدار میدادیم و خودمان را معرفى میکردیم ،و میگفتیم که اگر خود را تسلیم کنید زنده میمانید، وقتى خود را به جاى کسانى قرار میدادم که در جبهه در معرض بلندگوى دشمن قرار داشتند، گوش نکردن اولین کار بود، چرا که این یک روش شناخته شده در هنگام تک از جانب نیروى مهاجم، براى پایین آوردن روحیه طرف مقابل بود، بهرصورت با این جواب احمقانه که فقط توجیه جنایت بود ، نمیتوانستم کنار بیایم، چه خودم در همان روزها در جبهه جنوب و دریک تیپ زرهى راننده تانک بودم، یعنى طبق این گفته،بایستى با شنیدن صداى بلندگو خود را تسلیم میکردم و الا دشمن محسوب میشد م، یعنى در جنگ بین ایران و عراق ، ایرانى در مقابل ایرانى قرار میگرفت ، و صدام چه لذتى میبرده، حال باید پرسید مزدور کیست؟ البته این موضوع بى شباهت به جمله اى از کتاب مزرعه حیوانات،نوشته جرج اورل نیست،که میگوید ،هیچ حیوانی بدون علت حیوان کشی نمی کند ، دو کلمه در ذهن حیوانات رفته بود، یک: خلاف فرمان کاری صورت نگرفته است،دو: کشتن خائنینی که با دشمن هم عهد بوده اند کاملا با علت است.
یعنى کسانى که در جبهه علیه صدام میجنگیدند دشمن این فرقه محسوب میشدند. اما جالب اینجاست که فیلم هاى منتشر شده از وزارت اطلاعات عراق در رابطه با پولهایى که این سازمان از صدام حسین میگرفته ،واقعا عرق شرم بر پیشانى هرکس که حتى یک روز در این سازمان بوده را ایجاد میکند.
حسن شهباز
////////////////////////////////////////////
انتخاب سردبیر
اعلام جدایی رسمی آقای غلامرضا شکری از فرقه رجوی در آلبانی
بعد از چند ماه دیگر با تهمت دیگری که از طرف فرقه مجاهدین مواجه شدم ،مستمری ماهیانه مرا قطع کردند، و بعد از آن کمیساریا پشتیبانی من را به عهده […]
احسان بیدی: مفهوم ” کپسول زمان ” در فرقه مجاهدین خلق از نگاه نشریه آلمانی اشپیگل
حتما باخبر شدید که نشریه معتبر آلمانی اشپیگل با تهیه گزارشی از زوایایی پنهان ، هر چند برای ما آشکار، مقر فرقه مجاهدین خلق به نام ” زندان اشرف 3 ” پرده برداشت و […]
تحصن و آکسیون اعتراضی اعضای جدا شده از فرقه مجاهدین خلق در میدان اسکندر بیک تیرانا ـ آلبانی
امروز ، 22.02.2019 برابر با سوم اسفند 1397 ، حدود 40 نفر از اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی در میدان اسکندر بیک آلبانی گرد هم آمدند تا […]
میش مست:اهرم های سرکوب و اختناق در فرقه رجوی
اهرم دیگر سرکوب واختناق که بازهم رجوی تلاش فراوانی برای حفظ آن به خرج داده هرچند که در عمل هیچ کارایی ندارد حفظ ساختار یک ارتش بازنشته و ورشکسته است […]
حسن حیرانی: واکنش هراس آلود فرقه مجاهدین نسبت به روشنگری نشریه معتبر آلمانی اشپیگل از زندان این فرقه در آلبانی
ولی واقعیت چه بوده است؟ از آنجایی که سران فرقه مجاهدین بیشترین اشراف را به خودشان و نفراتشان و مزرعه حیواناتی که درست کرده اند، دارند در دوراهی بین بد و بدتر قرار گرفته […]
برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند، خاطرات غلامعلی میرزایی ـ قسمت سوم
روزها گذشت تا رسیدیم به 17 شهریور من آنروز که جمعه بود ریس پاسدار همان پادگان01 کادر بودم بایستی ساعت 9 آنجا می بودم از اینکه روز تعطیلی بود سرویس […]
گزارش رسانه آلمانی اشپیگل: افرادی که از سازمان مجاهدین جدا شدهاند از شکنجه و آزارهای روانی سخن میگویند
چنین موضوعی در کنفرانس اخیر در ورشو مشهود است. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل که همپیمان ترامپ است از جنگ علیه ایران سخن گفت و «رودی جولیانی» وکیلترامپ هم در سخنرانی در تجمع مجاهدین […]
پرویز حیدرزاده: توطئه فرقه مجاهدین علیه اعضای جدا شده در آلبانی ـ لغو تحصن اعضای جداشده مقابل کمیساریای عالی پناهندگان
چند ماهی است که کمیساریا عالی پناهندگان اعلام کرده که حمایتهای مالی و کمکهای انساندوستانه افراد جدا شده از فرقه مجاهدین خلق را قطع میکند و این هم در شرف […]
حسن حیرانی: آمریکای نمک نشناس و حق پایمال شده خواهر مریم
این همه شما پول از کیسه سعودی خرج کردید و به این سناتورها و کنگرس من های های مفت خوردادین که در برنامه های شما شرکت کنند و طبق گفته […]
خاطرات عظیم میش مست : خروج از زندان های صدام حسین و ورود به جهنم رجوی قسمت سوم و آخر
این بار به بهانه بورژوازی و تهدیدات آن این بار هم مثل گذشته تهدید اصلی ومرز سرخ اصلی خانواده وارتباط خانوادگی عنوان شد. گوشی وموبایل خطرناکتر از هر سلاح اتمی […]
حسن حیرانی: به مناسبت موضعگیری مدیران اطلاعاتی آمریکا ـ موشی که ترامپ برای مریم خانم زایید
حدودا یک دهه پیش هم دقیقا در یک چنین حالتی که لات بازیهای بوش بالا گرفته بود و در تضاد منافع با ایران در عراق خیلی نظرهای مختلفی داده میشد […]
اعلام جدایی رسمی آقای هادی ثانی خانی از فرقه مجاهدین در آلبانی
فهیمه اروانی خندید و گفت ما همچین چیزی نداریم مگر ما سرپل رفتن نفرات از ایران به اروپا هستیم . گفتم درهر صورت من میخواهم بروم ازفضای اینجا و توپ وتانک وحشت […]