همزمان دو طرف زیرساختهای صادرات نفت یکدیگر را هم هدف گرفتند. عراق به دلیل مرز آبی کوچکش با خلیج فارس آسیبپذیرتر از ایران بود و در همان اوایل جنگ صادرات نفتش از راه دریا متوقف شد. عراق در طول جنگ با استفاده از خط لوله، و کامیون نفت صادر کرد. ایران به دلیل وسعت مرزهای آبیاش تا پایان جنگ قادر به صادرات نفت از دریا بود. اما از اواسط جنگ، حجم صادراتش به شدت کاهش یافت. در حدود سالهای ۱۳۶۲-۱۳۶۳ آنچه جنگ نفتکشها ایران برای فشار بر جامعه جهانی و حامیان عراق، خلیج فارس را ناامن کرد که باعث کاهش صادرات عربستان و کویت هم شد.
سیمای دو همسایه؛ جنگ با اقتصاد ایران و عراق چه کرد؟
سه دهه پیش، در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت و جنگ هشت ساله ایران و عراق پایان یافت. با فروکش کردن غبار جنگ، چهره دوکشور با هشت سال قبل تفاوتهای آشکاری داشت. جنگ زیرساختهای نفتی ایران و عراق را ویران کرده بود. خسارت مالی جنگ – دستکم – برابر با حدود یک دهه تولید ناخالص داخلی هر کشور بود. هر دو کشور بخشی از نیروی کار جوان و متخصص خود را از دست داده بودند و ایران با یک انفجار جمعیتی رو به رو بود.
در ادامه این گزارش تلاش شده است بعضی از شاخصهای اقتصادی و جمعیتی ایران و عراق، قبل و بعد از جنگ مقایسه شود.
خسارت مالی جنگ چقدر بود؟
قبل از آغاز جنگ، تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۷۱ میلیارد دلار و عراق حدود ۳۶ میلیارد دلار بود. یکی از مطالعات جامع را کامران مفید، استاد دانشگاه کاونتری بریتانیا، در دهه ۱۹۹۰ انجام داده است. براساس این مطالعه، خسارت جنگ برای ایران و عراق را برابر با حدود یک دهه تولید ناخالص داخلی این دو کشور بوده است.
با این توضیح که در این تحقیق اذعان شده که بسیاری از هزینههای انسانی، کمک به خانواده جان باختگان و هزینههای از کار افتادگی زخمیها، درنظر گرفته نشده است.
اگر بخواهید معیاری امروزی از این خسارت به دست بیاورید، خسارت وارد شده به ایران به دلار امروز حدود یک تریلیون و ۲۴۰ میلیارد دلار و خسارت عراق به حدود ۸۷۳ میلیارد دلار میرسد.
نفت
بخشی از خسارت وارده شده به دو طرف، از کاهش فروش نفت بود. ایران و عراق، دو کشور وابسته به نفت بودند که در طول جنگ هم برای به زانو درآورد اقتصاد طرف مقابل زیرساختهای صادرات نفت یکدیگر را هدف قرار دادند. نمودار زیر کاهش تولید دو کشور را در آغاز و طول جنگ نشان میدهد.
همزمان دو طرف زیرساختهای صادرات نفت یکدیگر را هم هدف گرفتند. عراق به دلیل مرز آبی کوچکش با خلیج فارس آسیبپذیرتر از ایران بود و در همان اوایل جنگ صادرات نفتش از راه دریا متوقف شد. عراق در طول جنگ با استفاده از خط لوله، و کامیون نفت صادر کرد. ایران به دلیل وسعت مرزهای آبیاش تا پایان جنگ قادر به صادرات نفت از دریا بود. اما از اواسط جنگ، حجم صادراتش به شدت کاهش یافت.
در حدود سالهای ۱۳۶۲-۱۳۶۳ آنچه جنگ نفتکشها ایران برای فشار بر جامعه جهانی و حامیان عراق، خلیج فارس را ناامن کرد که باعث کاهش صادرات عربستان و کویت هم شد.
ثروت
قبل از آغاز جنگ، ایران کشوری ثروتمند بود. سرانه تولید ناخالص داخلی ایران، به حدود ۱۰ هزار دلار میرسید. این عدد به معنی متوسط ثروت مردم نیست و تنها معیاری برای نشان دادن ثروت موجود در کشور به نسبت جمعیت است.
برای مقایسه، در آغاز جنگ، درآمد سرانه کره جنوبی، کمی بالاتر از عراق و حدود ۳ هزار دلار بود. بعد از جنگ درآمد سرانه ایران به چهار هزار دلار رسید و کره جنوبی به ۸ هزار دلار.
در این دوران، طبیعتا رشد اقتصادی ایران و عراق هم دچار رکود و نوسان شدید شد. این روند باعث شد که ایران و عراق، و حتی تا حدودی دیگر تولید کنندگان نفت خلیج فارس، از مسیر قابل پیشبینی رشدشان خارج شوند. ایران که قبل از جنگ هم از موج انقلاب عبور کرده بود راهی کاملا متفاوت از مسیر رشد دوران محمر رضا شاه پهلوی در پیش گرفت. این برآورد که ایران میتوانست اقتصادیش را به سطح کره جنوبی برساند در سالهای بعد بارها در رسانههای مطرح شد. در سالهای جنگ کره جنوبی، تجربه جنگ و تنش را پشت سرگذاشت و در مسیر رشد حرکت کرد.
جمعیت
در دوران جنگ، حکومت ایران سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفت. البته این سیاست بیشتر تبلیغاتی بود، چون دولت پولی برای تشویق مالی خانوارها به داشتن فرزند بیشتر نداشت. نتیجه یک انفجار جمعیتی بعد از انقلاب بود.
افزایش جمعیت، و کاهش درآمد در پایان جنگ باعث شد که ایران در پایان جنگ کشور فقیرتری شود. در این مدت دولت زیرساختها را برای پذیرش جمعیت بیشتر توسعه نداده بود که باعث کاهش کیفیت زندگی شد.