آیا مجاهدین قادرند روشهای خود را تغییر دهند؟ وضعیت دوگانه و ناتواناییهای مجاهدین
ایران دیدبان، هجدهم اوریل ۲۰۱۸:… در حال حاضر، رقابت آلترناتیوهای رنگارنگی که به شیوههای مسالمت آمیز اعتقاد دارند و همچنین کسانی که مواضع آمریکا در قبال ایران را نادرست می دانند بیش از هر دوران دیگری در خارج از کشور گسترش یافته است، جریان هایی که مجاهدین به شدت با آنها تضاد دارند و آنها به شدت با مجاهدین مخالفند، کافی …
آیا مجاهدین قادرند روشهای خود را تغییر دهند
وضعیت دوگانه و ناتواناییهای مجاهدین
شرایط سیاسی و نظامی در ایران و منطقه شاید بیش از همه وقت به شرایط مطلوب دار و دسته رجوی نزدیک باشد، از سویی حمله نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه مجاهدین را خوشحال کرده است، آرایش سیاسی دولتمردان در آمریکا نیز به علایق جنگطلبانه آنان نزدیک است، و در ایران وضع نابسامان دلار و اعتراضهای گاه وبیگاه اجتماعی، برای آنان تصویر خوشایندی از نابسامانی درداخل کشور است!
البته درهر شرایطی دستگاه تبلیغاتی مجاهدین به گونهای اخبار و گزارشها را منعکس میکند که با تحلیلهایی که از پیش داده است همخوانی داشته باشد، طبیعی است که در حال حاضر چنین روالی مصرانهتر دنبال شود و گرنه به راحتی میتوان اثبات نمود هیچیک از تحولاتی که نام برده شده است، سمت و سویی مخالف با تحلیل مجاهدین داشته و اتفاقاً نه تماماً به زیان ایران، بلکه در اکثر موارد به سود ایران خواهد بود.
با این وجود و با فرض اینکه تحولات جاری همانگونه باشد که مجاهدین در پوشش تبلیغاتی خود وانمود میکنند، یک سئوال مقدر مطرح میشود، اینکه مجاهدین در کجای این تحولات قرار گرفتهاند؟!
همه میدانند که نام بردن باندرجوی از چیزی به نام کانونهای شورشی – که وجود خارجی ندارد و به مقتضای برداشتی که از فضای اجتماعی دارند نام گذاری شده است – یک شوخی بیشتر نیست که در بالاترین تحرک، یک عکس از رجوی را به یک پل هوایی آویزان میکنند و عکس میگیرند. فرض کنید در تهران چند میلیونی یک عکس رجوی هم آویزان باشد. این می شود نقش و جایگاه مجاهدین در داخل!
در عرصه بین المللی و منطقهای، آن چه به چشم می آید این است که مجاهدین علاوه بر اینکه جنگ را تشویق میکنند، اقدام دیگری جز کف و هورا کشیدن برای خط و نشان کشیدنهای ترامپ ندارند.
جالب این که این روزها خیلی خیلی کمتر از گذشته در فضای رسانهای داخل کشور از «منافقین» نام برده میشود، این روزها دشمن اصلی خود از پشت پرده بیرون آمده است و رسانه ها به تحلیل رفتار و مواضع عربستان مشغولند، بگذریم از این که گاهی اخباری جعلی – که احتمالاً از سوی خود مجاهدین پراکنده می شود- مانند دیدار بن سلمان با مریم رجوی در پاریس، شنیده می شود که البته قابل اعتنا نیست.
چنین وضعی، به این دلیل نیست که احیاناً مجاهدین نمیخواهند نقش و تحرک بیشتری داشته باشند، بلکه به این علت است که توانی بیش از این ندارند، برد اقدامات آنها محدود به چند کار نمایشی و در حد پیغام و پسغام برای پارلمانترها و تأیید و تمجید از مواضع جنگ طلبانه است.
در قبال این بی عملی، رجوی، تشکیلاتش را طوری کوک کرده است که فقط در میانه دعوا، طرف مقابل ایران را بگیرند و وعده داده است که رویدادها به سود آنها تمام خواهد شد؛ یک استراتژی فرصت طلبانه که برگرفته از تصور رجوی برای امکان موج سواری است.
در این وضع چند نکته حائز اهمیت است، اول اینکه دایره تنازع جنگطلبان علیه ایران که پیش از این به داخل مرزها محدود می شد، اکنون به قدرت منطقه ای ایران و آنچه مداخلات ایران در منطقه می نامند، وسعت یافته است و لذا در این شرایط آبی برای سرنگونی طلبان و آن هم سرنگونی طلبان ناتوانی که صرفاً به موج سواری می اندیشند گرم نخواهد شد، ولو اینکه بزرگترین دروغ بافهای تاریخ هم باشند.
نکته بعدی این است که در حال حاضر، رقابت آلترناتیوهای رنگارنگی که به شیوههای مسالمت آمیز اعتقاد دارند و همچنین کسانی که مواضع آمریکا در قبال ایران را نادرست می دانند بیش از هر دوران دیگری در خارج از کشور گسترش یافته است، جریان هایی که مجاهدین به شدت با آنها تضاد دارند و آنها به شدت با مجاهدین مخالفند، کافی است سری به وب سایتهای دار و دسته رجوی بزنید تا انبوهی مقاله در شکوه و شکایت از این جریان ها و اشخاص را مشاهده کنید.
به نظر می رسد که مجاهدین به جای ادامه ی روشهای ابلهانه تبلیغاتی گذشته و فرورفتن در جنگ روانی از پیش شکست خورده، باید فکری اساسی برای خروج از بی عملی و ناتوانی فعلی کنند و گرنه دایره جنگ آلترناتیوها به زودی به اور- سور واز و تیرانا کشیده خواهد شد.