داستان سیامک و سیامک ها
پیوند رهایی، هفدهم دسامبر ۲۰۱۷:… این روزها بعد از انتشار ویدئوی سخنان افشاگرانه آقای سیامک نادری از اعضای باسابقه و قدیمی سازمان مجاهدین خلق و از زندانیان مقاوم دهه شصت توسط آقای مصداقی به ناگهان عمله و اکرۀ فرقۀ رجوی به تکاپو افتادند تا مگر با تاکتیک همیشگی فرار به جلو و داد وهوار «آی مزدور آی مزدور» و «های رژیم و اطلاعات » و… جلوی تاثیر این افشاگری …
داستان سیامک و سیامک ها
نوشتۀ سروش دانا (مستعار) – آلمان – هامبورگ
این روزها بعد از انتشار ویدئوی سخنان افشاگرانه آقای سیامک نادری از اعضای باسابقه و قدیمی سازمان مجاهدین خلق و از زندانیان مقاوم دهه شصت توسط آقای مصداقی به ناگهان عمله و اکرۀ فرقۀ رجوی به تکاپو افتادند تا مگر با تاکتیک همیشگی فرار به جلو و داد وهوار «آی مزدور آی مزدور» و «های رژیم و اطلاعات » و… جلوی تاثیر این افشاگری سیامک را بگیرد و مانع از ادامه آن شود ، واما داستان سیامک و سیامک ها چه بوده و چیست ؟!
سیامک یکی از همان جوانان پرشور انقلابی است که سال ۵۷ با شعله ور شدن انقلاب ضد سلطنتی به امید دستیابی به آزادی و رفاه و سعادت ملت خود دست به قیام زد و در بحبوحۀ شرایط پیچیده آن دوران به سازمان مجاهدین خلق متمایل شد و راه هواداری انها را در پی گرفت، سپس بعد از قیام مسلحانه سازمان مجاهدین علیه رژیم اسلامی و آخوندی در روز ۵ مهر سال ۱۳۶۰ که فراخوان رجوی برای تظاهرات مسلحانۀ خیابانی بود دستگیر شده و راهی زندان میشود.
آقای سیامک نادری کسی است که در زندانهای رژیم به شدت شکنجه شده و نزدیک به هشت سال در زندانهای اوین و قزلحصار و گوهر دشت گذرانده و سه سال در زندانهای انفرادی و آنچه به آن قبر میگفتند بسر برده است. به محض آزادی از زندان به امید ادامۀ مبارزه بر علیه رژیم جمهوری اسلامی به مجاهدین در کمپ اشرف پیوسته است.
بعد از ۲۸ سال و بعد از انتقال به آلبانی از مجاهدین جدا شده و اینک خاطراتش را از آنچه در شکنجه گاه های رژیم و از آنچه در قرارگاه های مجاهدین گذشت را می نویسد. مجاهدین در بیانیه ای او را به تمارض در مناسبات! و به بریدگی در زندان رژیم و به دروغگویی و پریشان حالی متهم کرده اند! سیامک در این نوشته از شکنجه های خود در زندان رژیم نوشته و سند های افشاگری اش بعد از خارج شدن از زندان که با همراهی مجاهدین انجام شد را منتشر کرده است. در این همراهی ها مجاهدین او را به عنوان زندانی شکنجه شده مقاوم و شاهد قتل عام سال ۶۷ به نماینده آن زمان سازمان ملل متحد برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران معرفی کرده اند وسیامک نیز در آن زمان از نظر سازمان مجاهدین وشخص رجوی نه بریده بود و نه خائن، پس چه شده بود که بعد از آن همه سال نشان دادن سیامک به عنوان یک قهرمان مقاومت در زندان بدان گونه حتی در داخل تشکیلات به ناگهان متحول شده ودرمقابل سازمانی که به خاطرش آن همه زندان انفرادی و شکنجه و … را تحمل کرده است می ایستد و افشا میکند و خودش را بعنوان یک سوژۀ قتل برای رجوی حتی در زمان حضورش در مناسبات مجاهدین معرفی میکند، واقعیت این است که نمونه هایی نظیر سیامک کم نیستند همۀ کسانی که با ورود به مناسبات مجاهدین و با مقایسۀ آرمان های ذهنی خود برای دستیابی به آزادی خلق و رفاه و آسایش و برابری با آنچه در سازمان مجاهدین تحت رهبری رجوی دیده به تناقضی ذهنی و عینی رسیده اند و رجوی را ورای گفته ها و ادعاهایش فردی دروغگو و ریاکار و قدرت طلب یافته اند.
کسی که با برقراری زندان و شکنجه با بهانه مقابله با نفوذ رژیم، مخالفین و منتقدین حتی خاموش خود را شلاق کش میکند، میکشد و به کشتن میدهد، دروغ میگوید و مخاطبین خود را بی شعور فرض میکند، وعده میدهد و بسیار در برابر حرف های خود هم غیر مسئول و غیر پاسخگو است ، کسی که از خود و همسرش در سازمان مجاهدین قدیسینی غیر قابل جایگزین ساخته که از نظر او بزرگترین وظیفۀ ایدئولوژیک هر عضو مجاهدین تقدیس و بر ابرها نشاندن این دو است و…
حال سیامک چه گناهی کرده و سیامک ها چه گناهانی کرده اند ای رفیق سرمست که اینهمه دشنام و ناسزا و تهمت و برچسب نثار آنان می کنی و به آنها میتازی؟.
ولی واقعیت این است که سیامک و سیامک هایی که امروز انواع مارک ها و فحش های رجوی را دریافت میکنند همان جوانان پرشور وانقلابی سابق هستند که به دیکتاتوری و دجالیت از هر نوع آن و در هر لباس آن نه گفتند و در مقابل آن ایستادند و به سرنوشت شوم و به کسانی که در ردای راهبری عقیدتی، خرقۀ ولایت فقیه از نوع خود را می دوختند نه گفتند و شجاعانه با هر نوع انحراف و اپورتونیسم مقابله کردند، کسانی از نسل مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف هستند که به انحراف از هر نوع آن نه گفتند و پرده دجالیت و ریاکاری رجوی را دردیدند و این نحله از تفکر و دورغ گویی و ریاکاریی را افشا کردند.
آری سیامک همان سیامک است هر چند در طی سالیان تحمل رنج نامردمی های درون مناسبات سازمان مجاهدین تحت رهبری مسعود رجوی عذاب کشیده و شکنجه شده و تحلیل رفته ونحیف شده باشند.
واقعیت سیامک و آنچه بر او در سازمان رجوی گذشت را هیچ ایرانی و هیچ انسان شرافتمندی نه فراموش میکند و نه می بخشد.