سمیه محمدی، قربانی تهدیدات رجوی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و سوم اکتبر ۲۰۱۷:… اطلاع دقیق دارم که سمیه محمدی در همان پادگان اشرف خواهان جدایی و مثل برادرش خواهان پیوستن به خانواده اش بود و پدرش که از این امر مطلع بود مجدانه ترتیبات کار او را دنبال میکرد. پیوستن سمیه به خانواده برایش کاملا فراهم بود ولی مریم رجوی که خانواده ها را دشمن می بیند در همین رابطه با دغل کاری و دروغ پردازی او را اسیر کرده بود. مریم به او …
سمیه محمدی، قربانی تهدیدات رجوی
محمد هاشمی (مستعار)
لینک به منبع
همچنان که با خبر هستید رجوی و مزدورانش از سالیان سال با فریب دادن افراد و دادن اطلاعات دروغ و همچنین تهدید آنان باعث جلوگیری از تصمیم افراد اسیر در فرقه برای جداشدن و نجات یافتن گردیده اند.
به یک نمونه از هزار نمونه که اخیرا اتفاق افتاده است اشاره ای میکنم:
اطلاع دقیق دارم که سمیه محمدی در همان پادگان اشرف خواهان جدایی و مثل برادرش خواهان پیوستن به خانواده اش بود و پدرش که از این امر مطلع بود مجدانه ترتیبات کار او را دنبال میکرد.
پیوستن سمیه به خانواده برایش کاملا فراهم بود ولی مریم رجوی که خانواده ها را دشمن می بیند در همین رابطه با دغل کاری و دروغ پردازی او را اسیر کرده بود. مریم به او میگفت که اگر برود خسرالدنیا و الآخره میشود، کسانی که رفتند مزدور شدند، معتاد شدند، به فحشا کشیده شدند، گرسنه و آواره و درمانده شدند، و… و به این ترتیب و حتی با تهدید باعث منصرف کردن او می شد و این داستان هنوز هم ادامه دارد.
جدیدا نامه ای از طرف سمیه محمدی نوشته شده و در سایت های فرقه رجوی منعکس گردیده است. کسی نیست که نداند این نامه تماما کپی برداری از بقیه نامه هایی است که به اسم نفرات در ستاد جنگ سیاسی فرقه رجوی نوشته و منتشر میشود. بچه ها شک ندارند که این نوشته به قلم محمدعلی توحیدی (فرید) و مثل مابقی نامه هاست.
باید به رجوی ملعون گور به گور شده که گورش هم معلوم نیست و همچنین به مریم که هنوز سنگ این میت را به سینه می زند گفت، شما که دم از آزادی و دمکراسی میزنید، چرا نمیگذارید افرادی که خواهان جدایی هستند آزادانه انتخاب خودشان را بکنند و به زندگی عادی و نزد خانواده هایشان برگردند؟ این چه آزادی هست که حتی افرادی که عمرشان را برای شما از دست دادند، نمیتوانند آزادانه انتخاب خودشان را بکنند و با خانواده شان ارتباط داشته باشند؟ راستی چرا افراد را فریب میدهید که مناسبات را ترک نکنند؟ چرا افراد را مجبور میکنید که در فرقه بمانند؟ چرا افراد را تحت فشار قرار میدهید تا خانواده را دشمن بدانند؟
البته هیچکس چنین فکری ندارد که علیه خانواده خودش نامه بنویسد. این نامه نگاریها با زور و تهدید انجام میشود و همه اینرا می دانند و رجوی ها رسوای عالم شده اند. چنین کارهایی عجیب نیست و اولین مورد نیست و آخرین هم نخواهد بود. ماهیت مریم رجوی و مزدورانش همین است. مگر کم افرادی بودند که در وضعیت این چنینی قرار داشتند و وقتی از فرقه رهایی پیدا کردند با تهدید و فریب حفظ شدند. در فرقه ای بسته که افراد آن از دنیای بیرون بیخبرند تا می توانند سوء استفاده می کنند و اسیران ذهنی را سرکوب می نمایند.
مگر سمیه محمدی دوست ندارد به دنیای آزاد برگردد؟ مگر زندگی را دوست ندارد؟ مگر پدر و مادر و عواطف آنها در دل و قلبش جاری نیست؟ اصلا اینطور نیست که کسی دوست نداشته باشد رها باشد و زندگی آزاد داشته باشد. این تو مسعود رجوی ملعون هستی که به زور از انسانهای بیگناه با تهدید و ترساندن امضاء می گیری و زیر فشار میبری تا بلکه بتوانی از آنها برای پیشبرد خط قدرت طلبی کودکانه خودت استفاده بکنی.
رجوی ابله! پر واضح است که تشکیلات تو در حال تلاشی هست و طبیعتا نیاز تو به فریب و دروغ هم بیشتر شده است. مگر این اسیران بیگناه چه خطایی کردند که آنها را به بند کشیدی؟ آنها را مختار و آزاد بگذار که هر فرد تصمیم خودش را بگیرد. بعد ببینیم این تشکیلات مستحکمی که میگویی با انقلاب مریم منسجم و سر پا مانده چطور ذوب خواهد شد.
رها شده از فرقه رجوی در تیرانا – محمد هاشمی
***
کلماتی که به لوث وجود رجوی آلوده شدند – قسمت دوم
اکبر حسنی (مستعار)
لینک به منبع
در قسمت قبل سر کلماتی مثل آزادانه و آگاهانه و مختارانه گفتم که البته این کلمات کاملا به هم مربوط هستند.
در این قسمت در خصوص افراد معروف به “نفرات اردوگاه اسرا” صحبت میکنم.
تعداد زیادی از افرادی که هنوز اسیر چنگال رجوی هستند را این نفرات تشکیل میدهند. اینها افرادی هستند که توی جنگ عراق و ایران اسیر شدند و سالها توی اردوگاه اسیران جنگی در عراق بودند. بعد به امید آزادی از آن جهنم به جهنم دیگری پا گذاشتند و از چاله درآمده و به چاه افتادند.
البته در جهنم رجوی در نگاه اول متوجه چیزی که در آن هستی نمی شی. درست مثل حرفاش ظاهر فریبنده داره. توی اون جهنم اگه سرت پایین باشه و به قول معروف تن بدی به اون جهنم زیاد پاپیچت نمیشن. گفتم زیاد نمیشن نگفتم اصلا نمیشن.
خیلی از دوستانم از نفرات اردوگاه بودند. همیشه این مهر رو روی پیشونی هاشون داشتن. توی هر نشستی که مثلا مسئول نشست کامل میخواست شخصیت طرف رو زیر پا له کنه میگف یادت باشه اگر اینجا نبودی معلوم نبود توی اردوگاه چه بلایی سرت می اومد.
بارها با دوستام صحبت میکردم طرف میگفت کاش توی همون اردوگاه مونده بودم، لااقل یک بار میمردم، نه اینجا که روزی هزار بار میمیریم و زنده میشیم. کلا توی جهنم رجوی همه به غیر از نور چشمی هاشون زیر فشار بودن، هر کس به یک صورت.
مسعود رجوی گور به گور شده هی قمپز در می کرد که بله لیبرتی گلستان شد. هیچ وقت به زبان کثیفش نیاورد از کیا بیگاری کشیدن. کارهای به اصطلاح پروژه روی شونه پایینی ها و همین نفرات اردوگاه بود. وقتی هم که طرف خیلی به قول اونا مسئله دار میشد، زمانی که سلاح داشتند میفرستادن توی راه بی بازگشت. همش با همین اهرم که تو هیچی نبودی، اگر در اردوگاه بودی استخوانهایت رو هم پیدا نمیکردند، پس باید دین خودتونو به رجوی بدین. تهش میشد که طرف رو هل میدادند توی قتلگاه.
اون وقت رجوی ملعون دوباره کار تکراری رو از سر میگرفت. کاری که واقعا هیچ کس نمیتونه مثل اون باشه (خوب معلومه کسی به این بی شرافتی پیدا نمیشه) دوباره بالای سن و اشک تمساح و دوباره از اول این بازی خون ادامه پیدا میکرد.
بیشتر نفرات که به قول اونا توی راهگشایی بودند قسم میخوردند که به خدا بیهوده است. مگر با چهار تا تیر در کردن میشه کاری کرد فقط خودمون رو به کشتن میدادیم.
حالا کی جرات داره به زبون بیاره این کارها بچه بازی بیش نیست. زبونش رو از حلقومش میکشیدن بیرون. توی تیم بعدی واردش میکردند که بره جلوی گلوله. بعد از خلع سلاح هم کاری میکردند تا خودکشی کنه یا خودشون سربه نیستش می کردن.
مثل یاسر اکبری نسب که خودسوزی کرد یا مثل شمس الله که دست جمعی کشتنش
ممکنه خوانندگان محترم بگن که چرا داریم به قول معروف بیش از حد حلاجی میکنیم
هدف اینه که کاملا مشخص بشه اونایی که توی چنگال رجوی ملعون گرفتارن کیا هستند و اونی که رجوی میگه آگاهانه و آزادانه داوطلب بودند یعنی چی.
اکبر حسنی اسیر آزاد شده فرقه رجوی
–
نعل وارونه فرقه رجوی در رابطه با آمریکا
حسین نجات (مستعار)
لینک به منبع
این گفته مسعود رجوی را باید همه آنهایی که در عراق عضو فرقه مجاهدین خلق بودند خوب بیاد داشته باشند: “دندان آمریکا را بکشید”.
حال باید پرسید این دندان را چه کسی باید بکشد؟ کسی که هر شب به بهانه ای در اشرف در عراق آنها را مهمان میکرد و مدام مجیز آنها را می گفت و حالا هم سناتورهای آمریکایی را دعوت می نماید و با آنها عکس می گیرد و پز می دهد و تمام سیاست هایش را با آمریکا کوک میکند؟
باید از هر چیزی برای فشار آوردن به نیروها استفاده کرد و این هم یکی از همین شیوه ها بود که به عنوان یک بحث ایدئولوژیک و سرفصلی شده بود و هر کس باید میرفت فاکتهای خودش را در این رابطه میخواند و خودش را نقد و تحلیل میکرد که از آمریکا انتظار کمک داشته است. اما در طرف دیگر سناتورهای آمریکایی را میدید که اصلی ترین عناصر کمپینهای این فرقه بودند و با پولهای کلانی که دریافت میکردند همانطور که خود رجوی در نشست عمومی به اعضای فرقه اعلام کرد سناتور توریسلی برای یک سفر سه روزه به عراق فقط ۲۰۰ هزار دلار علاوه بر هزینه ها دریافت کرد. این تناقض یا پارادوکس را چگونه و به چه شکلی باید حلاجی نمود؟ اما مهم این بود که بتواند با آن به اعضا فشار بیاورد و آنها را با موضوعی سرگرم سازد.
اینها تا زمانی بود که در عراق بودند. حال که به آلبانی آمده اند داستان طور دیگری شده است. حالا سرفصل شده ریاست جمهوری ترامپ و همه باید تا این سرفصل و یعنی تا پایان دولت دونالد ترامپ دشمن ایران و ایرانی تعهد ماندن بدهند و طبق نتایج و نظر سنجیهای این فرقه در سال اول یا دوم این دولت، رژیم حاکم بر ایران سرنگون خواهد شد و این فرقه در ایران حکومت را بدست خواهد گرفت و هر کس بعد از آمدن ترامپ از فرقه برود خائن است.
خوب این هم بخشی دیگر از نمایشهای رجوی است. اما از همه اینها جالبتر این است که هنوز دونالد ترامپ بر مسند قدرت تکیه نکرده یک مشاور عرب زبان به نام ولید فارس که یکی از جیره خواران این فرقه است و تامین مالی میشود تا در فاکس نیوز و رسانه های جنگ طلب آمریکایی بیاید به اسم مشاور رهنمودهای لازمه را بدهد اعلام کرد که دولت ترامپ فرجام را قبول ندارد. همین خبر کافی بود تا فرقه آن را در بوق و کرنا کند و به عنوان یک پیروزی بزرگ قلمداد نماید و بخواهد با آن به نیروهای خود جان تازه ای ببخشد، بگذریم که این فرقه نه به سایر خبرها و نه حواشی آن پرداخته یا میپردازد و اخبار را صرفا به نفع خود بیان و تبلیغ میکند.
همین فرقه که به اعضای خود فشار میاورد تا دندان آمریکا را بکشند و آن را یک بحث سرفصلی بیان میکند و هنوز نیز ادامه دارد، در یک فقره نعل وارونه زدن، به اعضای خود این حرف ترامپ را یک پیروزی سریع الحصول عنوان کرده و شایان جشن و سرور میداند و در یک نمایش مسخره برای اعضا با پخش شیرینی و نمایش فیلم سینمایی آن را جشن گرفته تا به اصطلاح روح تازه ای در کالبد این مرده و جسد بی جان و فاسد بدمد.
حال باید از رهبران این فرقه پرسید شما که در یازده سپتامبر بعد از انفجار برجهای دوقلوی نیویورک در قرارگاه باقرزاده در عراق جشن گرفتید و در همان سالن عمومی خود هورا کشید و مسعود رجوی گفت که دو شاخ امپریالیسم شکست، الان چگونه است که در رابطه با این حرف ترامپ هم جشن میگیرید و استراتژی خود را به دم ترامپ گره زده اید؟
راستی کشیدن دندان آمریکا چه شد و آن زمان از دهان چه کسی این گنده گویی در آمد؟
حسین نجات – نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی
(پایان)