انقلاب مریم رجوی به کجا رسیده است؟
+ واژه آزادی و مریم رجوی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، سی ام سپتامبر ۲۰۱۷:…. مریم رجوی واضح است که در تنگنا گیر کرده و نمی تواند مانع از خروج نفرات شود. جداشدن نفرات در درون تشکیلات در حال حاضر به صورت یک جریان روزافزون در آمده است. لذا دو نفر از فرماندهانش را فرستاده تا به کسانی که خواهان خروج هستند بگویند که: “هیچ انقلاب و نشست و گزارشی از شما نمی خواهیم و …
انقلاب مریم رجوی به کجا رسیده است؟
مجید آتش افروز (مستعار)
لینک به منبع
با سلام
این بار می خواهم به انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی بپردازم. انقلابی که به قول خودش و شوهر ملعونش هیچ شکافی را نمی پذیرد و اگر انقلاب نباشد سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن هم نیست.
اما به تازگی شنیده ام که گفته اند این انقلاب را برای سرنگونی رژیم ایجاد کرده اند و البته خودشان بهتر از همه می دانند که خبری از سرنگونی نیست و این انقلاب تماما برای حفظ ظاهر مریم رجوی و نگهداشتن نفرات در درون فرقه بوده تا با این نیرنگ مانع از خروج نفرات بشوند.
این روزها برای تمامی نفرات داخل تشکیلات مشخص شده است که آنچه که این سالیان تحت عنوان “انقلاب ایدئولوژیک” یا به قول مسعود رجوی “انقلاب مریم” به خورد افراد داده شده است چیزی جز فریب برای مغزشویی نبوده است.
مریم رجوی واضح است که در تنگنا گیر کرده و نمی تواند مانع از خروج نفرات شود. جداشدن نفرات در درون تشکیلات در حال حاضر به صورت یک جریان روزافزون در آمده است. لذا دو نفر از فرماندهانش را فرستاده تا به کسانی که خواهان خروج هستند بگویند که: “هیچ انقلاب و نشست و گزارشی از شما نمی خواهیم و هرچه بخواهید فراهم می کنیم ولی فقط اسم رفتن را نیاورید”.
این درست همان ذلتی است که فرقه رجوی دچار آن شده چرا که روزی مسعود رجوی می گفت اگر انقلاب ایدئولوژیک نباشد او هم نیست.
پس به رجوی باید گفت بهتر است دست از این انقلاب بکشی و اعتراف نمایی که تمامی این سالیان دروغ گفته ای و به قول خودت در برابر بورژوازی کم آوردی. خودت می گفتی انقلاب حرف اول را در برابر بورژوازی می زند. حالا چه شد؟ چرا زانو زده ای؟
در این روزها که نفرات به اصطلاح تشکیلاتی هم بیرون می روند و بیرون را می بینند که چه خبر است و آزادی را لمس می کنند و آزادانه در میان مردم رفت و آمد دارند، به همه می گویند که شما چه بلاهایی بر سرشان آوردید. با توزیع بروشور و پخش شیرینی در میان همسایگان مشکلی از انبوه مشکلات فرقه حل نمی شود.
مردم آلبانی می گویند این ها یک سکت هستند و حرکات عجیبی دارند و معلوم نیست این سالیان کجا بوده اند و بدترین حرفها را در خصوص فرقه رجوی می گویند که ما که حسابمان را از فرقه جدا کرده ایم شرمسار می شویم.
من به دنبال مرگ رجوی نیستم. از خدا می خواهم که آنقدر زنده بماند تا فروپاشی فرقه اش و رهایی همه نفرات را به چشم ببیند و مشاهده نماید که چگونه انقلاب مریم شکاف برداشت و به نابودی کامل فرقه انجامید و همه اسیران آزاد شدند. به امید آن روز.
آلبانی – مجید آتش افروز – نجات یافته از فرقه رجوی
–
خراب شدن واژه آزادی توسط مریم رجوی
رسول جعفری (مستعار)
لینک به منبع
در این سالیان چقدر فریب قول آزادی مریم رجوی را خوردیم. از آزادی مردم شروع شد و به برابری زن و مرد رسید. این وعده های توخالی بعد از شکست در عملیاتی به اسم فروغ جاویدان بیشتر شد. با واژه آزادی چقدر افراد را مغزشویی کردند.
طوری از آزادی حرف میزدند که انگار همین فردا در کل جهان محقق خواهد شد. ما هم فکر میکردیم درست می گویند. در حالی که همه دروغ بود و حتی خودشان هم به آزادی باور نداشتند.
چگونه دروغ بود؟
وقتی نیرویی در درون خودش به اساسی ترین اصول آزادی پایبند نیست و عمل نمی کند، چگونه میخواهد آزادی را برای مردم محقق نماید؟
می گفتند حق نداریم حتی به خانواده فکر کنیم چه برسد به اینکه ارتباط داشته باشیم. می گفتند خانواده اصلی ترین دشمن فرد و تشکیلات است. راست میگفتند چون در این سالیان تمام زندگی ما را گرفته بودند و خانواده می توانست این زندگی را به ما برگرداند و ما را از اسارت فرقه نجات دهد و این چیزی بود که رجوی نمی خواست.
رجوی خانواده را دشمن خودش میدید. جدا کردن زن و مرد را با همین ترفند و به اسم انقلاب ایدئولوژیک انجام داد تا عواطف را در آنها بکشد و بهتر بتواند آنان را استثمار نماید.
از جنایات این فرقه هرچه بگویم باز هم کم است. وقتی جان و مال و ناموس این انسانها تماما متعلق به رجوی اعلام می شود و کلا ارزشی ندارد، چگونه باید باور کرد که او کشته و مرده آزادی است.
باید به مریم رجوی گفت که بهتر است لقمه به اندازه دهانت برداری تا در گلویت گیر نکند. اینقدر دم از آزادی نزن و قدری به درون فرقه خودت نگاه کن که روی هر دیکتاتوری را سفید کرده ای.
رسول جعفری از رها شدگان فرقه رجوی در آلبانی