فراخوان بی محتوای فرقه رجوی در آستانه ۱۶آذر
شهروز تاج بخش، وبلاگ مجاهد، بیست و هشتم نوامبر ۲۰۱۶:… آیا فرقه رجوی می تواند همچنان داعیه دار وراثت سنن مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق باشد و در یادبودهای تاریخی مبارزاتی مردم ایران فراخوان بدهد و زیاده گویی کند ، یا اینکه بهتر است با سکوتی از جنس واکنش به مرگ مسعود رجوی ، که توضیح در مورد آن تا کنون از طرف این فرقه در ابهام گذاشته شده است …
فراخوان بی محتوای فرقه رجوی در آستانه ۱۶آذر
فرقه رجوی بنا به سنت دیرینه سوءاستفاده و تلاش برای مصادره کردن یادبودها و نمادهای تاریخی ،این بار نیز به پیشواز روز دانشجو رفته و با اعلام فراخوانی از جانب ستاد داخله مجاهدین که عملا وجود خارجی ندارد ، با به هم بافتن ربط و بی ربط ، از انتخاب ترامپ تا چاپ شدن عکس مریم رجوی در نشریه دانشگاه شریف ، در حالی که ” مجاهدان پیشتاز اشرفی و شورای ملی مقاومت ایران ” را به عنوان ”یگانه جایگزین دموکراتیک ” معرفی می کند که ” درآستانه دوران جدیدی از اعتلا و تهاجم انقلابی قرار گرفتهاند ” بدون اشاره کردن به محتوا و پیام ضد امپریالیستی حرکت ۱۶ آذر تنها سعی در پرگویی و جا نماندن از قافلهی گرامی دارندگان روز دانشجو دارد .
ماهیت یک سازمان بر اساس خط مشی و عملش تعیین می شود ، فرقه رجوی اکنون سالهاست که نه تنها از شعارهای ضد امپریالیستی دست برداشته بلکه با جیره خواری برای دول بیگانه به صورت گروهی مزدور درآمده است که به دنبال عرضهی خود به اربابان جدید می باشد .
در چنین شرایطی ، همچنان ژست مبارز و انقلابی گرفتن قبایی است که بر بالای بی تناسب فرقه رجوی بلند است و شعارهای آزادیخواهانه از طرف این فرقه تنها به مضحک تر نمایاندن چهرهی ضد انسانی و تمامیت خواه این جریان می انجامد .
اعتراضاتی که پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ صورت گرفت و در نقطهی اوج آن در پی اعلام از سر گیری روابط ایران و بریتانیا و به دنبال آن قصد سفر رسمی ریچارد نیکسون به ایران ، منجر به تجمعات گسترده تر در دانشگاه تهران شد که با اقدام به شلیک تیر از جانب نیروهای امنیتی در دانشکده فنی ، موجب مرگ سه دانشجوی این دانشکده به نامهای احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعترضوی و مصطفی بزرگنیا شد ، در محتوا یک حرکت وطن دوستانه ، ملی ، آزادیخواهانه و به غایت ضد امپریالیستی بود .
پرسش اینجاست که آیا فرقه رجوی می تواند همچنان داعیه دار وراثت سنن مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق باشد و در یادبودهای تاریخی مبارزاتی مردم ایران فراخوان بدهد و زیاده گویی کند ، یا اینکه بهتر است با سکوتی از جنس واکنش به مرگ مسعود رجوی ، که توضیح در مورد آن تا کنون از طرف این فرقه در ابهام گذاشته شده است ، همچنان به حیات خفیف خائنانه خود ادامه دهد و مخاطب را به یاد ارزش های نداشتهی این جریان نیاندازد .
پر واضح است که دگردیسی مجاهدین که در طول سالیان گذشته به دست مسعود رجوی رقم خورده است ، چنان این جریان را به قهقرای سیاسی و ایدئولوژیک کشانده است که به قطع و یقین می توان گفت جریانی که درهیئت فرقه رجوی موجود است نه ربطی به مردم ایران داشته و نه به مبارزه و آزادیخواهی و نه حتی به حقوق اولیهی انسانی و اصول ابتدایی اخلاقی مربوط است .
مهدی رضایی ، گل سرخ انقلاب بهمن ، در دفاعیات خود در بیدادگاه های نظامی شاه گفت :
” در کیفر خواست ما را متهم به ارتباط با بیگانگان کرده اند. ما ایرانی هستیم و به تاریخ سرشار از مبارزه و پیکار خود افتخارمیکنیم… ودخالت هیچ کشوری را در مورد میهن خود نمی پذیریم و به همین دلیل است که ما برای بریدن دست بیگانگان و غارتگران امپریالیست مبارزه میکنیم. ”
این را و صدها مورد دیگر از آرمان خواهی و وفاداری به اصول مبارزاتی آن مجاهدان را مقایسه کنید با بی پرنسیبی رجوی و فرقهی متبوعش که در سرسپاری به دول بیگانه و تلاش برای عرضهی خود به عنوان مزدوری برای تمام فصول ، گوی سبقت را از همهی هم کیشان تاریخی و حاضر خود ربوده اند .
۱۶ آذر برای همیشه یادبودی است از وطن پرستی و آزادیخواهی که در فدای آن سه قطره خون پاک سمبلیزه شد و دست ناپاک فرقهی رجوی باید از این مناسبت و یادبودهای مشابه ملی دور بماند .
رجوی باید بداند که در پیشگاه تاریخ و مردم ایران ، خیانت کاری بیش نیست و به طور خاص جایی در میان نسل جوان و دانشجوی ایران ندارد ، چنین فراخوان های بی محتوایی ، طبعا جز برای خالی نبودن عریضه و از سردرگمی فرقه رجوی در شرایط جدید نیست و ناظران آگاه بیرونی آن را به دیدهی اعتبار نمی نگرند .