مهدی خوشحال: جنگی که قاعده و قانونی ندارد

0
1270

جنگی که قاعده و قانونی ندارد 

ای کاش جنگ پنجاه ساله مجاهدین خلق دارای زمانبندی جنگی و داور و قانون و قاعده ای می بود و النهایه برنده و بازنده در اسرع وقت مشخص می شد و تکلیف خیل جنگجویان و زخمیها و اسراء و قربانیان و زندانیان و مردم و هزینه های سرسام آورش معلوم و مشخص می شد. بازنده جنگ خود را برنده اعلام نمی کرد و به قواعد و اخلاق جنگی و طرف برنده احترام می گذاشت و … 

مهدی خوشحال، ایران فانوس، چهارم می ۲۰۱۶

لینک به منبع

جنگی که قاعده و قانونی ندارد

چند روزی است که از طریق تلویزیون بازی هیجان انگیز اسنوکر Snooker قهرمان جهانی Weltmwesterschaft را تماشا می کردم که النهایه در بازی فینال Final، دو بازیگر باقیمانده به نامهای Ding Junhui و Mark Selby در یک فرصت برابر به مصاف هم رفتند و نتیجه بازی به نفع مارک سلبی Mark Selby تمام شد و دو بازیگر برنده و بازنده، در میدان بازی و فضای انسانی، دست هم را فشردند و نتیجه بازی مشخص شد، تکلیف داور و تماشاچی و مردمی که این بازی جالب را تماشا می کردند و لذت می بردند نیز مشخص شد.

با خودم فکر می کردم، ای کاش همه بازیها همین طور بود. قاعده و قانون و داور و ارزش، می داشت و از هرگونه سوء استفاده و صرف انرژی بیهوده و لوث شدن و زدو بندهای پشت پرده در امان می ماند و اخلاق و پرنسیب بازیها و بازیگران رعایت می شد.

با خودم فکر می کردم، ای کاش در تاریخ بشر و هم اکنون در زمانه ما، جنگی اتفاق نمی افتاد و یا اگر اتفاق می افتاد، مانند بازی اسنوکر فوق ارزش و اعتبار بازی و بازیگر و داور و تماشاچی و دیگران رعایت می شد و بازی به مسخره گی و دکان داری بدل نمی شد و جنگ دارای قاعده و قانون و برنده و بازنده می بود و رهبران در صف مقدم و سیاهی لشکرها در پشت سر و مردم تماشاچی از طریق تلویزیون به تماشای جنگ و النهایه صحنه برنده و بازنده روبرو می شدند که چگونه بازنده می پذیرد که هر جنگی می بایست یک طرف برنده داشته باشد و اگر بازنده ای نبود، برنده نیز نخواهد بود.

با خود فکر می کردم، ای کاش جنگ پنجاه ساله مجاهدین خلق دارای زمانبندی جنگی و داور و قانون و قاعده ای می بود و النهایه برنده و بازنده در اسرع وقت مشخص می شد و تکلیف خیل جنگجویان و زخمیها و اسراء و قربانیان و زندانیان و مردم و هزینه های سرسام آورش معلوم و مشخص می شد. بازنده جنگ خود را برنده اعلام نمی کرد و به قواعد و اخلاق جنگی و طرف برنده احترام می گذاشت و در غیر این صورت، هزینه و تلفات جنگ را متقبل می شد.

متاسفانه، در جنگ مجاهدین از ابتدا همه چیز معکوس و غیر متعارف بود و هیچ چیز معلوم و مشخص نبود و زمانبندی نداشت. مانند بازی فوتبالی که به جای ۹۰ دقیقه ۹۰ سال به درازا بکشد، دیگر از آن فوتبال و بازی چه چیز باقی می ماند خدا می داند.

از اخلاق و قواعد جنگ صحبت شد. یکی از رزمندگان مجاهد به نام جمال که اهل شمال کشور ایران بود، بارها با مزاح و مسخره گی صحنه ای از جنگ با دشمن را تعریف می کرد که بسیار حائز اهمیت است. او می گفت، چون سلاح برای جنگیدن نداشتم به فکر این افتادم که سلاحی تهیه کنم. پس از مدتها تدبیر و تامل، سرانجام به یک پاسبانی برخوردم که از ساختمانی نگهبانی می کرد. طرح دوستی با پاسبان را ریختم و طرحم گرفت. یکی از روزها و پس از تهیه ابزار کار به پاسبان که حالا با هم دوست بودیم، گفتم که دوست دارم تا با اسلحه کمری ات عکس بگیرم. او فی الفور قبول کرد و اسلحه کمری اش را به من داد و خود دوربین را به دست گرفت و دور شد تا از من و اسلحه کمری عکس بگیرد، از همین فرصت استفاده کرده و پا به فرار گذاشتم و پاسبان را قال گذاشتم. جمال همیشه از اولین پیروزی اش در مقابل دشمن یاد می کرد و دیگران را به تحسین وا می داشت.

این یک نمونه اخلاق جنگی بود که اتفاقاً بازنده خود را برنده معرفی و تبلیغ می کرد و احیاناً انتظار جایزه هم داشت. حالا فکر رهبر این داستان را بکنیم که هیچگاه و طی ۵۰ سال جنگ خود را مقید به نمایش و ادا و اطوار برای فریب و گمراه کردن دشمن نمی دید، بلکه کاملاً رو بازی می کرد. او در مقابل نیروهای خود نیز هیچگاه واقعیت و اصل بازی را آشکار نمی کرد و طی همه ادوار جنگ، در تاریکی بازی می کرد و در هر کجا که لازم بود محض فریب افکار نیروها و بازیگران بزرگتر، نتیجه بازی را معکوس تبلیغ می کرد و یا اگر در زمین واقعیت اتفاقی می افتاد که به نفع او نبود، هرگز نتیجه بازی را قبول نمی کرد و بنابراین در این مسیر هر آنچه ارزشها و بی ارزشها را لوث کرده و به بازی گرفت.

رهبری مجاهد ظاهراً خود را مسلمان می داند که می بایست از قانونمندیهای دین و آیین اش پیروی کند، حتی در صحنه جنگ و در مصاف با دوستان و دشمنانش، بپذیرد که جنگ از آن خداست و خود وسیله یک آرمان جنگی است. اما او همیشه و در طی همه سالها خود را جای خدا قرار داده و از جنگ به عنوان فرصت و از نیروهای جنگی تا دشمنان و بازیگران بزرگتر و داوران و تماشاچیان و هزینه پردازان جنگ را به مثابه ابزار تلقی کرده است. در همین راستاست که از ارزشها چه عرض شود، بی ارزشها را نیز به لوث خود آلوده است.

او مانند بیمار آلزایمری نمی تواند به یاد بیاورد که در اساس و ابتدا موضوع دعوا چه بوده، اما در میانه دعوا فهمید، نان و آبی که جنگ و دعوا دارد، صلح و آشتی ندارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرشیو موضوع : مجاهدین خلق

محمد حسین سبحانی: در باره قلم ـ بمناسبت حک شدن سایت ایران قلم

محمد حسین سبحانی: در باره قلم ـ بمناسبت حک شدن سایت ایران قلم

مطلب زیر در سال 2006 به مناسبت آغاز بکار سایت ایران قلم نوشته شده بود. انتشار مجدد این مطلب به مناسبت هک شدن سایت ایران قلم توسط فرقه رجوی و راه اندازی مجدد آن می باشد. محمد حسین سبحانی 05.09.2015 “سلاح” آتش می گشاید و خون را جاری می کند و بطور درون جوش، “فرهنگ خشونت و جنگ” …

ماجرای تکدی گری امضا توسط حسن داعی الاسلام عضو فعال فرقه

ماجرای تکدی گری امضا توسط حسن داعی الاسلام عضو فعال فرقه

ماجرای تکدی گری امضا توسط حسن داعی الاسلام عضو فعال فرقه الف. مینو سپهر، وبلاگ زنان در اسارت فرقه رجوی، سی و یکم اوت ۲۰۱۵:… بنابر اخبار رسیده این نامه دقیقا پس از اعلام توافق و لغو قطع نامه های شورای امنیت توسط فرقه رجوی نوشته و دراختیار حسن داعی الاسلام قرارگرفت تا نامبرده دیگران را …

مژگان پورمحسن:دمکراسی و مبارزهٔ چریک مخفی درایران ـ قسمت دوّم و سوم

ماجرای تکدی گری امضا توسط حسن داعی الاسلام عضو فعال فرقه

دمکراسی و مبارزهٔ چریک مخفی درایران ـ قسمت دوّم و سوم مژگان پورمحسن، پژواک ایران، چهاردهم ژوئیه ۲۰۱۵:…  برای پدران گرامی و مادران عزیز و فرزندان نورچشممان که می پرسند آخر مگر در این گروههای مخفی چریکی چه خبر است که یک نسل بپایشان سوختند عرض می کنم « چه خبر است را من نمی دانم …

آقای خزائی، بیش از این شرمنده مان نکنید!

آقای خزائی، بیش از این شرمنده مان نکنید!

آقای خزائی، بیش ازاین شرمنده مان نکنید! صابر ازتبریز (امضاء محفوظ)، ایران اینترلینک، هشتم ژوئیه ۲۰۱۵:…  برادر بزرگترم! همسو شدن با سران بعضی ازکشورها و جریاناتی که نبض اصلی مطبوعات جهان وامکانات مادی دنیا فعلا دراختیار آنهاست که هنر نیست! دراین راهی که شما طی سه دهه انتخاب کردید، احتیاج به آن پنج فرمان وقهرمانی نشان …

مقایسه دو رویکرد و استراتژی: مبارزه مسالمت آمیز در برابر مبارزه خشونت آمیز و …

آقای خزائی، بیش از این شرمنده مان نکنید!

خشونتگرایان به سه گروه تقسیم می شوند: گروهی که به انتظار توسل مردم به خشونت برای سرنگونی حکومت عمر سپری می کنند، گروهی که خود دست به سلاح می برند، و گروهی که معتقد به مداخله خارجی هستند و دائماً دولت های دیگر را به حمله نظامی به ایران تشویق می کنند.آنچه که نگارنده آن را “اپوزیسیون همسو” …

میلاد آریایی: اگر ۳۰ خرداد اتفاق نمی افتاد

میلاد آریایی: اگر ۳۰ خرداد اتفاق نمی افتاد

این فاجعه دردناک که جدا از توده ها ، با هزاران توجیه سیاسی و غیر سیاسی تلاش شد به خورد نسل جوان و پر شور آنزمان داده شود هرگزفرصت تحقق نیافت و نشانه های بر آمده از آن  نشان میدهد که بر این نقشه راه  هرگزرجوی و بانو فائق نیامدند.  اما در این رهگذر نسل جوان و پر شوری …

ندای حقیقت:لابی گری تجارت ننگین فرقه رجوی

میلاد آریایی: اگر ۳۰ خرداد اتفاق نمی افتاد

مسعود رجوی بارها در نشستهای خود، به مسئولین رده بالای سازمان گفته است که هر حمایتی، اعم از سیاسی، تبلیغاتی و مطبوعاتی را باید با صرف هر هزینه ای خریداری نمود. وی حتی بر روی خرید حمایت اعراب منطقه تأکید نموده است. طبعاً از سالهای پیشین، استخدام و کرایه شخصیتهای گوناگون غربی و عربی در دستور کار سازمان …

جدایی بنی صدر و مجاهدین -بخش ۶ – نامه رجوی به بنی صدر و پاسخ بنی صدر

میلاد آریایی: اگر ۳۰ خرداد اتفاق نمی افتاد

در خاتمه فرصت را مغتنم شمرده و ضمن تجدید احترامات خانوادگی خودم با شما تاکید می کنم که اختلاف نظرهای سیاسی ما بین شما و سازمان مجاهدین خلق ایران بیهچوجه ربطی و تاثیری بر مناسبات خانوادگی من و شما ندارد. فقط خواهش می کنم مراقبت فرمائید درباره همسر گرامی ام (فیروزه) که از لحاظ عقیدتی و سیاسی …

محمد حسین سبحانی:چرا مجاهدین خلق، در تشکیلات خود شریعتی زدایی کردند؟

محمد حسین سبحانی:چرا مجاهدین خلق، در تشکیلات خود شریعتی زدایی کردند؟

همانطور که در بالا اشاره کردم مسعود رجوی روی شخصیت و اندیشه دکتر علی شریعتی بسیار حساس و از رشد تفکر او در سازمان مجاهدین هراس داشت، هر چند که به دلیل محبوبیت فراوان دکتر علی شریعتی، آن را نه خود و نه رسانه های تبلیغاتی مجاهدین علنی نمی کنند. بسیاری، از جمله نگارنده، عقیده دارند که ریشه این …

جدایی بنی صدر و مجاهدین ـ۴ـ طرح و آرزوهای واهی رجوی درباره رفتن به عراق و …

جدایی بنی صدر و مجاهدین ـ۴ـ طرح و آرزوهای واهی رجوی درباره رفتن به عراق و …

شبی رجوی به نزد بنی صدر رفت و طرح رفتن به عراق را باین شرح با او در میان گذاشت: “اگر قطعه زمین قابل دفاعی در عراق بگیریم و من (رجوی) در آنجا مستقر بشوم و بخشی از اسرا که طرفدار ما هستند در اختیار ما قرار بگیرند و با فراخوان نیروهای طرفدار خود را، از سراسر ایران …

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید