توضیحاتی حول چند نوشته اخیر در سایتهای مجاهدین خلق، فرقه رجوی
انجمن نجات، مرکز آذربایجان شرقی، ششم آوریل ۲۰۱۶:… حالا خواننده ی محترم بداند که سالم المسلط به همکاری اش با احرارالشام- بعنوان شاخه ای ازالقاعده- افتخار میکند و نتیجه بگیرد که سیمای ضد آزادی رجوی، چه کسانی را دربرنامه هایش حاضر کرده وبه تبلیغ آنها میپردازد وازاین نتیجه گیری، فهم جامعی از ماهیت این گروه دغلکار بدست آورد! در معرفی عامل گسترش تروریزم و بانیان القاعده ها وداعش ها، این دوست رجوی …
زمانی که سوژه ی جالبی برای مطبوعات رجوی پیدا نمیشود، نوبت به طرح مسائل دروغین وآنهم بنفع عربستان واسرائیل و صدالبته به ضرر کشور ومردم خودشان ایران میرسد!
دراین مواقع است که دوجینی ازقلم بدستان حقیر رجوی وارد میدان شده و باطرح اتهاماتی علیه مردم و دولت ایران، طوفانی درفنجان بپا میکنند!
آقای مهرداد هرسینی یکی از شاخص ترین عمله واکره ی رجوی دراین مورد است که باطرح بیموقع ودیررس( دست داشتن ایران درانفجار برج های دوقلوی آمریکا) کوشید که ضمن اثبات مراتب گوش بفرمانی به رجوی ، سهمی در به فراموشی سپردن تعلل عمدی دستگاه های عریض وطویل اطلاعاتی آمریکا و دخالت مستقیم دولت عربستان ایفای نقش کند!
خوانندگان این یادداشت کوتاه معمولا میدانند که جریان ازچه قرار بود و کسانی که نمیدانند ، بدانند که در آن موقع دولت درسایه واصلی آمریکا ، بدین تحلیل دست یافته بود که برای نجات خود ازبحران اقتصادی کم نظیر تاریخ خود، چاره ای جز حمله به کشورهای پیرامونی وازجمله وبخصوص کشورهای خاورمیانه، ندارند و این کار معنی صدور بحران دارد !
البته ودرتمامی اوقات، سلطه گران جهانی با براه انداختن چنین جنگ هایی درخارج مرزهای خود، هم ماشین جنگی خود را سروسامان میدهند- رضایت کارخانجات عظیم اسلحه سازی را فراهم میکنند که در صدر حکومت ها قراردارند- وهم به اندازه ی قابل توجهی ، اشتغال بوجود میآورند که دراین مورد یک انسان نکته سنج میتواند درک کند که آبادی این نوع کشورها با دولت های متجاوز، درویرانی جهانی تامین میشود وتو حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل!
بااین شرح مختصر وباتوجه به قاعده ی عمومی ، باید دریافت که چه کسانی ازانفجار برج های دوقلو در۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ سود میبردند و چرا ایران که یک کشور معمولی بوده وقدرت سلطه گری هم ندارد، نفعی دراین خرابکاری نمیتوانسته داشته باشد وبطریق اولی، اتهامی متوجه آن نیست!
آقای مهرداد هرسینی درنوشته ی ” پدرخوانده تروریسم جهانی در چنگال عدالت ” خود گفته است:
” به یقین افشاء ۹ سند در رابطه با مشارکت دیکتاتوری خامنه ای در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبرکه طی آن بیش از سه هزار نفر کشته و صدها تن زخمی شده اند، یکی از مهم ترین رخدادهای هفته نخست در سال جدید ایرانی است. در این رابطه روزنامه الاشرق الاوسط (۲۷ مارس ۲۰۱۶) نوشته است: «دادگاهی در نیویورک شخص رهبر عالی رژیم ایران علی خامنهای و نیز حزب الله لبنان را در ردیف دوم و سوم متهمان بعد از رهبر سابق القاعده اسامه بن لادن در طراحی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و تامین مالی و اجرای آن در آمریکا گنجانید”.
مستند این هموطن گرفتار دریوزگی سخت دربرابر رجوی ، روزنامه ی کشوری است بنام عربستان که خود ازمتهمان اصلی این انفجار بوده وبدین وسیله میخواسته که پای آمریکا را در هماهنگی با خونخوارترین جناح هیئت حاکمه ی آن به منطقه بکشد!
اعتبار اینگونه مستندات ، از ماهیت آنها روشن است واحتیاج به توضیح اضافی مشاهده نمیشود!
مهرداد خان مینویسد:
” …این حکم در حالی اعلام می شود که بسیاری از رسانه های وابسته به سیاست مماشات عامدانه از کنار آن گذشته و آن را در هاله ای از سکوت قرارداده اند. سخن از همان سیاستی است که همواره طی سه دهه گذشته با تلاش و خرج هزینه های هنگفت ضمن مخدوش نمودن چهره واقعی افعی ولایت، از انتشار هرگونه خبری که به طریق اولی پدرخوانده تروریسم جهانی را به چالش بکشد و یا مورد بازخواست قراردهد، خودداری نموده است “.
برای این کنار گذاشته اند که گذشته ها را بیاد مردمی که فراموش کرده اند که این انفجارها درخدمت چه مقاصد شوم وضدبشری بوده ، نیاندازند ونفرت زیر خاکستر مانده ی افکار عمومی جهان را شعله ور نسازند ونگذارند که مردم برای یک حادثه ی کم وبیش فراموش شده، بدنبال عوامل علت ومعلولی گشته وچهره ی کریه دست اندرکاران غیر ایرانی این جنایت را بهتر بشناسند!
بلی! این اربابان باصطلاح مماشاتگر شما، دوراندیشانه تر از شما فکر وعمل میکنند!
درادامه ی خزعبلات آقای هرسینی میخوانیم:
” بهرحال ایرانیان و مقاومت ایران که خود اصلی ترین قربانی رژیم تروریستی آخوندی می باشند در آن دوران به درستی انگشت اتهام را به سوی دیکتاتوری خامنه ای دراز کرده و به کرات در افشاگری های خود خواستار بازبینی دقیق نه تنها این سوء قصد تروریستی، بلکه تمامی دیگر عملیات خونبار در جهان گردیدند “.
شماها درآن موقع، موضوعی را به عاملین جنایت گوش زد کردید که صدها بار ، اطلاعات درست تری درمقایسه با شایعات شما داشتند، آنها زمان ومکان وگنجایش طرح این خبر دروغین وبی منطق را مناسب نیافته ونخواستند که با طرح نام ایران، مردم ودولت آنرا مجبور به تحقیق بیشتر ، کسب اطلاعات وافشاگری وادارند ونشان دادند که عاقل تر ازشما بوده و نمیخواهند درتور بافته شده ی شما ” هپروتیان ” گرفتار گردند!
ابراز ارادت وبندگی این قلم بدست مهجور رجوی چنین ادامه مییابد:
” …به یقین انفجار هر بمب و یا هر اقدام تروریستی با خود این سوال منطقی را به همراه دارد که به واقع چه دستان و چه منافعی در پشت این قتل های سازماندهی شده خوابیده است و چه سیاستی تلاش دارد تا افکار عموم را از رسیدن به واقعیت های پشت پرده محروم نماید. بهای نشست و برخاست با پدرخوانده تروریسم بین المللی و به قول خانم رجوی «افعی بنیادگرایی» بهای سنگینی را متحمل جامعه بین الملل و ایرانیان برای رسیدن به دمکراسی و حقوق بشرکرده است. راهکار اصولی برای ریشه کن کردن تروریسم نه در ادامه سیاست شکست خورده مماشات و هم نشینی با پدرخوانده آن، بلکه فراتر از آن نخست همکاری بین المللی و سپس ارسال تمامی پرونده های خونین ترور به شورای امنیت ملل متحد و نیز کشاندن خامنه ای بهمراه عاملان، متولیان و پدرخوانده تروریسم بین الملل به یک دادگاه ذیصلاح جهانی است “.
خوشبختانه من جواب این معما را که چه کسانی ازموضوع سود بردند، دربالا داده وبطور مختصر هم که شده ، به کنکاش منطقی قضیه پرداختم.
این مماشات گران مورد نظر شما، ازکنه قضایا اطلاع دارند ومیدانند که نباید درمورد این مسئله، مته به خشخاش بگذارند که اگر بگذارند ، مجبورند دربرابر سیل سئوال های منطقی گرفتار شده وچه بسا ازسر استیصال، تضادهای درونی خود ویا اشتباها، موارد اسرار آمیزی ازاین توطئه ی ۱۱ سپتامبر را برملا سازند که دراین صورت عواملی مانند عربستان بصورت پررنگ تری مطرح میگردد وکندن قال قضیه باین آسانی نیست و…
دیگر اینکه خوف آنهم وجود دارد که با ریشه یابی بیشتر قضیه، روابط شما با القاعده و… بیشتر روگشته وهمکاری های اطلاعاتی تان با ارتش مستقر آمریکا درعراق ، درابعاد وسیع تر از اینی که هست ، برسر زبان ها بیافتد ومردم عراق بدانند که بعنوان یک مهمان ناخوانده ، چه خیانت هایی در حق آنها بعنوان مباشر یا شریک جرم ، مرتکب شده اید!
سیروس غضنفری
–
ازنظر رجوی، سالم المسلط عاشق القاعده، دموکرات است!
خبر زیر از رسانه های باند رجوی دریافت شده است :
” مصاحبه اختصاصی سخنگوی رسمی کمیته عالی مذاکرات اپوزیسیون سوریه با سیمای آزادی – سالم المسلط سخنگوی رسمی کمیته عالی مذاکرات اپوزیسیون سوریه در یک مصاحبه اختصاصی با سیمای آزادی دیکتاتوریهای حاکم بر ایران و سوریه را عامل گسترش تروریسم در منطقه دانست و بر لزوم تغییر رژیم اسد تأکید کرد “.
حالا خواننده ی محترم بداند که سالم المسلط به همکاری اش با احرارالشام- بعنوان شاخه ای ازالقاعده- افتخار میکند و نتیجه بگیرد که سیمای ضد آزادی رجوی، چه کسانی را دربرنامه هایش حاضر کرده وبه تبلیغ آنها میپردازد وازاین نتیجه گیری، فهم جامعی از ماهیت این گروه دغلکار بدست آورد!
در معرفی عامل گسترش تروریزم و بانیان القاعده ها وداعش ها، این دوست رجوی دروغ گفته و حالا دیگر اکثر مردم منطقه میدانند که جریان ازچه قرار بود وهست!
قسمت دیگری از خبر:
” سالم المسلط در پاسخ به این سئوال که وضعیت اپوزیسیون سوریه را در این مذاکرات چگونه ارزیابی میکنید؟ به تشریح موقعیت اپوزیسیون سوریه در مذاکرات ژنو پرداخت و گفت:هیأت رژیم آمده است تا یک دیکتاتوری جنایتکار را که علیه مردم جنایت میکند نمایندگی کند، در حالیکه ما بهنمایندگی از مردم به اینجا آمدهایم و آمدهایم تا به این درد و رنجها پایان دهیم و تروریسم را به آزادی تغییر دهیم “.
این مردم سماوی وغیر زمینی چه کسانی باید باشند که سالم المسلط به نمایندگی آنها به پای میز مذاکره امده و چگونه میتوان قبول کرد که مدافع سرسخت گروه تروریستی وخونریزی مانند احرارالشام میتواند ومیخواهد به درد ورنج مردم پایان داده وتروریزم را به آزادی تبدیل کند ؟!
سالم المسلط میگوید:
” یعنی نظام تروریستی بایستی تغییر کند. این هدف ما برای آمدن به ژنو بود. دور اول مذاکرات تمام شد و ما منتظر شروع دور بعدی مذاکرات هستیم. موضوعات مهم زیادی وجود دارد، اما بحث تحول سیاسی بایستی از بحث در مورد هیأت انتقالی حاکمیت شروع شود که حقیقتاً طرف حکومتی آنرا رد میکند. ما بایستی در راستای فعالکردن این پرونده کار کنیم. بایستی فشار بینالمللی را در راستای تحقق موفقیت و یا پیشبرد این روند سیاسی ببینیم “.
من برای بررسی پرونده های تروریستی دولت قانونی سوریه و گروه های افراطی وتکفیری، خواننده ی این متن کوتاه و هواداران رجوی را به جای دوری حواله نمیدهم و معتقدم که یک مراجعه ی چند ساعته به همین سایت گوگل ، واقعیات متفاوت تر از آنی را برملا خواهد کرد که این سوریایی حامی تروریسم و دوست باند رجوی ادعایش را دارند!
اینکه این دولت انتقالی باید وجود داشته باشد، چندان محل خدشه نیست وآنچه مورد توجه است ، آنست که توازن وتناسب قوا این موضوع را حل خواهد کرد و خوشبختانه دولت قانونی سوریه، دست بازتری دراین مذاکرات دارد و خواست قلبی این غربزده ها وتکفیری ها ، قادر به تغییر واقعیات نخواهد شد!
راست آنست که با پذیرفتن واقعیات، این نوع گروه ها باید طوری عمل کنند که قسمتی ازکارنامه ی ننگین خود که با کشاندن مبارزات مدنی گروهی ازمردم صلح طلب سوریه به مبارزات مسلحانه وکشاندن پای قدرت های خارجی وداعش به آنجا کاملا سیاه کرده بود، پاک کند واحتیاجی باینهمه دریوزگی درمقابل قدرت ها نداشته باشند!!
این اپوزیسیون سوری که خود تروریست یا حامی تروریزم است، دراصل قصد مبارزه با تروریزم را ندارد وبرعکس آنرا مانند مائده ی آسمانی دانسته وبه بهانه ی مبارزه؟؟!! میخواهد که کشور را تصرف کند وگرنه مبارزین تروریست قبل ازهرچیز باید به کمک قوای دولتی که صادقانه وفداکارانه مشغول رتق وفتق امورند، برمیخاست که درعوض اینگونه چرند میبافد:
” همه ما مبارزه با تروریسم را قبول داریم. اما مبارزه با تروریسم برای تحقق اولین هدف مطرح میشود که همانا تغییر سیاسی در سوریه است، تغییر نظامی که تروریسم را فعال کرد و آنرا ساخت، با کمک رژیم ایران. یعنی در حقیقت این حکومتها چه نظام حاکم در سوریه و یا رژیمی که در ایران حاکمیت دارد، اینها بودند که تروریسم را پشتیبانی کردند، اینها بودند که از داعش حمایت کردند و از تمام عملیاتهای تروریستی حمایت کردند. البته منظور فقط در سوریه نیست، این موضوع از سوریه نیز تجاوز میکند و به کشورهای منطقه میرسد و الآن میبینیم مناطقی را که زیر ضرب تروریسم قرار دارند. حد و مرزی برای تروریسم وجود ندارد، هنگامی که الآن به اروپا و سایر کشورها نیز گسترش یافته است. ما تلاش میکنیم جلوی این جنایتها در حق مردم سوریه را بگیریم. تلاش میکنیم جلوی این تروریسم که در حقیقت امنیت منطقه و جهان را تهدید میکند بگیریم “.
فعال کردن تروریزم، کار احرالشام ها وارتش آزادهای شما بودند . چه کسانی خود را در درون مردم معترض پنهان نموده وبسوی پلیس تیراندازی کرد تا ارتش ناچار به دخالت شود؟؟
ایران وسوریه هرگز ازداعش حمایت نکردند ونقشی در پرورش آن نداشتند و اتفاقا دراین مورد خاص شما باید به سراغ حامیان خود که همان ارتجاع منطقه و سلطه گران غرب است بروید وازآنها بخواهید که حمایت خود را از دوستان تروریست شما قطع کنند وآنگاه خواهید دید که تروریزمی درکار نخواهد بود!
این موضوع را هم نیک بدانید که کار ارتش یک کشور وحامیان جهانی آن دردفاع از حق حاکمیت وتلاش برای برقراری امنیت ، یک عمل تروریستی شمرده نمیشود و برعکس ازمشروعیت کافی برخوردار است!
شما خود را با دامنی پاک معرفی نکنید وبدانید که میدانیم که بارها با این تروریست ها جبهه ی متحد تشکیل داده و قسمت های مهمی ازاراضی سوریه را متحدا به اشغال خود درآوردید وزمانی که نوبت تقسیم غنایم شروع شد، تضادهایتان عمده شد و درگیری ها وجدائی های ” درون ضد خلقی ” تان بر رو آمد!
شما ها بارها بعنوان بازوی داعش عمل کرده اید وزمانی که زورتان بدان نرسید، ازانحصار طلبی وزیاده خواهی اش رنجیده وفی الفور خود را میانه رو نامیدید که شکست ارتجاع منطقه و استیلاگران غرب را سرو وروئی بهتر بدهید ودولت سوریه ومتحدانش با وجود آگاهی ازاین امر ، با نیت اینکه کشتار سوریه را قطع کنند، ازاین دو دوزه بازی های شما صرفنظر کرده و قبول حضور درمذاکره نمودند که این بمعنی آن نیست که با پر روئی زیاد، به زیاده خواهی روی آورید!
صابر
–
شورای امنیت، مثل رجوی فکر نمیکرد!
برخلاف پیش بینی رجوی – که البته این پیش بینی های خارج ازمنطق رسم متداول اوست- شورای امنیت نتوانست قطعنامه ای برعلیه ایران تصویب کند تااین نیت شوم رجوی را برآورده سازد!
موضوع را از زبان رسانه های این باند ضدبشری وضد میهنی بشنویم:
” ارائه موضوع موشکی به شورای امنیت حلقه دیگری از انزوا- ۴کشور ۵+۱ یعنی آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان، طی نامهیی خواستار برگزاری جلسه شورای امنیت شدند تا به آزمایشهای موشکی اخیر رژیم رسیدگی کند. در نامه این ۴کشور قید شده که موشکهای شهاب۳ که رژیم پرتاب کرده است موشکهایی بالستیک بوده و ذاتاً توانایی حمل کلاهک اتمی را هم دارند (آسوشیتدپرس ۱۰اسفند ۹۵).
این نامه مورد رسیدگی قرار گرفت واعضای شورای امنیت ، با ناوارد دانستن اتهامات وارده، وقعی بدان نگذاشت و حتی اوباما بعنوان رئیس همه ی اینها ، اذعان کرد که آزمایش های موشکی ایران درتضاد با توافقات برجام نمیباشد و ایران نیز متقابلا وبطور رسمی اعلام کرد که این موشک ها بمنظور دفاع از کشور ساخته وآزمایش شده و فاقد امکاناتی هست که بتواند کلاهک های هسته ای نداشته ی ایران را حمل کند!!
درادامه این سخن چینی آمده است:
” … در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که مکمل یا بهعبارت دیگر تضمین برجام است این موضوع به صراحت قید شده است. در ماده ۳ این قطعنامه گفته شده از ایران خواسته شده که تا ۸سال بعد از اولین روز اجرای برجام، از هر گونه فعالیت مربوط به موشکهای بالستیکی که قابلیت حمل سلاح را دارند از جمله بهکارگیری تکنولوژی مربوط به این موشکها اجتناب کند “.
ونویسندگان این نامه به شورای امنیت، نتوانستند ثابت کنند که این موشک ها دارای قابلیت کلاهک هسته ای بوده وآژانس بین المللی منع تولید سلاح های هسته ای هم بصراحت اعلام کرده که ایران تحت نظر کامل این مرکز بین المللی است و این نوع فعالیت ها را ندارد وبنابراین اتهام وارده بلا موضوع است!
باز میخوانیم:
” مغلطه دیگر رژیم آخوندی این است که میگوید این موشکها فاقد کلاهک اتمی است. در حالی که در ماده فوق چنانکه دیدیم، عبارت ”موشکهایی که قابلیت حمل سلاح را دارند“ بهوضوح آمده که منظور سلاح هستهیی است “.
کسانی که معتقد به تخلف ایران هستند، وظیفه ی آنهاست که این تخلف را ثابت کنند وایران مکلف نیست دربرابر اتهامات واهی ، بی گناهی خود را ثابت کند!
چرا که ایران میداند اگر طرف مقابل قصد قانع شدن را ندارد، با هیچ منطق محکمی نمیتوان اورا قانع کرد وبنابراین قانع نشدن رجوی و دوستان بزرگترش کار ایران نیست ودراین مشکل آنهاست!!
این پیشگویی رجوی ابدا درست ازآب درنیآمد:
” از آنجا که روسیه و چین هم بارها نشان دادهاند که در این قبیل مواقع، به هیچوجه بهخاطر رژیم رودرروی قدرتهای بزرگ جهان قرار نمیگیرند و نهایتاً از وتو هم استفاده نمیکنند، این برای رژیم بسیار خطرناک است “.
درست است! اما قدرت های بزرگ ازاین تسامح آنها سوء استفاده کرده ودر مرزهایشان نیرو پیاده کرد ودرخاک شان تروریست پرورانید وبا پیمان ناتو و … محاصره ی شان کرد ومسائل اتنیکی دراراضی شان تولید نمود وآنها با تحمل این خسارات بزرگ، باین نتیجه رسیدند که عقب نشینی درمقابل سلطه گران طماع ، کار درستی نیست وبا گرفتن تجربیات تلخ والبته به قیمت گزاف ، دیگر این کارها را نمیکنند وبجای آن، دست به ایجاد پیمان های نظامی واقتصادی زدند و حالا هم به این قطعنامه ی مورد نظر شما هم رای نداد ه ودماغ سوخته ی تان کردند!!
نوید