عیسی آزاده: ژئوپولتیک منطقه یا حفظ رجوی؟

0
699

ژئوپولتیک منطقه یا حفظ رجوی؟ 

عیسی آزاده، پیوند رهایی، پنجم مارس ۲۰۱۶:… اینها همه همواره ترجیع بند تمام خزعبلات این نوابغ بوده و هست تا جایی که مهدی ابریشمچی که با رویکردهای فاشیستی دراین فرقه شهره عام و خاص است در بدو حمله داعش به استان های شمالی عراق که از آنها تحت عنوان انقلابیون و عشایر انقلابی عراق نام می بردند این حوادث را اثبات بهار استراتژی مجاهدین در عراق نام برد و عجیب اینکه این جمله مشعشع را نیز برای خود … 

لینک به منبع

ژئوپولتیک منطقه یا حفظ رجوی؟

 عیسی آزادهبه قلم عیسی آزاده از اعضا و فرماندهان قدیمی جدا شده از سازمان مجاهدین

همه کسانی که در مناسبات فوق دمکراتیک !!!! و باسواد ترین ارتش آزادیبخش جهان !!! و مکتبی که سرلوحه آن فدا و صداقت است !!!! و رجوی پرچمدار بلامنازع آن است، بوده اند می دانند که یکی از شاه بیت هایی که آن جناب پرچمدار برای شیره مالیدن بر سر رهروانش به طور مکرر مورد استفاده قرار میدهد بحث ژئوپولتیک منطقه است.

جهت اطلاع خوانندۀ متن حاضر لازم است که به این نکته اشاره شود که دلیل اصلی و بنیادینی که رجوی در کنش و واکنش های سیاسی بیرونی خود با کسانی که حتی از سردلسوزی منتقد او برای رفتن به عراق بودند این استدلال را بکار می برد که همانطوریکه رژیم آخوندی برای گسترش ام القرای اسلامی خود، عراق را هدف اولیه تسخیر و صدور انقلاب خود قرار داده است ما نیز به عنوان سنتز و آنتی تز ایدئولوژیک و سیاسی و تاریخی این رژیم نه از سر حادثه و تصادف بلکه قانونمند و هدایت شده ( که البته از جانب خودش) باید برای آزاد سازی ایران و تشکیل ارتش آزادیبخش، خاک عراق را برمی گزیدیم و باید که به اینجا می آمدیم و عراق را کانون استراتژیک نبرد خود قرار می دادیم.

بر این اساس رجوی نام این استراتژی را ” جنگ آزادیبخش نوین” گذاشت که تا کنون در تاریخ انقلابات معاصر نمونه دیگری نداشته و آن جناب مبتکر و طراح آن بوده اند و صد البته انقلاباتی نظیر انقلاب کوبا که اینان تحت تاثیر تاریخی آن ، استراتژی های قبلی خود را بنیاد نهاده بودند باید از این نابغه قرن قبلی و فعلی درس گرفته و به ایشان تأسی کنند . الغرض ؛ فارغ از اینکه رفتن رجوی به عراق تا چه حد تابع حادثه بوده است یا خیر؟

ناگفته پیداست که حضور رجوی در عراق و نمد مالی های اسطوره ای ایشان در مورد کانون استراتژیک نبرد و جنگ آزادیبخش نوین ( آزاد کردن خاک کشور از طریق کشور همسایه ،عراق) مدت زیادی است که پوچی آن که بر همگان اثبات شده و محلی از اعراب ندارد .

ولی باید دید چرا رجوی همچنان بر این اراجیف تاریخی خود پای می فشارد و برای معدود هواداران مغز شویی شده خود خرج میکند، امید به اینکه بر اساس این قانونمندی متقن و سیمانی شده !! که روزی بالاخره یا در عراق رژیمی مانند رژیم صدام برسر کار خواهد آمد تا اینان دوباره همان کاسه و همان آش سابق خود را داشته باشند و یا امید به اینکه اگر هم اینگونه نشد حتما رژیم و امریکا که در حال حاضر عراق را تیول خود قرار داده اند در مسیر تشدید تضاد خود در منطقه کارشان به جنگ خواهد کشید و در این میان جهان به کام ما خواهد شد یعنی وقتی این تغار شکست و ماست ریخت ما نیز کاسه لیسان (به تعبیر خود رجوی در آخرین نشست ظهور علنی خود قبل از اشغال عراق) به همان اوضاع قبلی خواهیم رسید و این امپریالسیم سابقا جهانی به در خانه ما خواهد آمد و خواهد گفت آقایان و خانم های ارتش آزادیبخش سابق و لاحق با معذرت از این که تا این مدت این همه برای شما سد و مانع ایجاد کردیم لطفا بیایید و ما را در این امر مهم که در انجام آن ناتوان هستیم یاری کنید تا بنیان این رژیم را از بیخ برکنیم!!!

که البته برای شما که مهم نیست این وسط منافع ملی ایران تا چه حد تخریب و نابود میشود و چه میزان ملت ایران از این جنگ ( خیالی ) متضرر خواهند شد و حتی رفتن ایران تحت بند هفت منشور ملل متحد هم که برای شما اساسا مهم نیست.

اینها همه همواره ترجیع بند تمام خزعبلات این نوابغ بوده و هست تا جایی که مهدی ابریشمچی که با رویکردهای فاشیستی دراین فرقه شهره عام و خاص است در بدو حمله داعش به استان های شمالی عراق که از آنها تحت عنوان انقلابیون و عشایر انقلابی عراق نام می بردند این حوادث را اثبات بهار استراتژی مجاهدین در عراق نام برد و عجیب اینکه این جمله مشعشع را نیز برای خود آنان که با گوشت وپوست خود پوچی این اراجیف را لمس کرده بودند خرج می کردند و انتظار تائید هم داشتند!!!موضوع موتور ژئوپلوتیک نیز که حتی در میان خود شنوندگان البته بی اختیار رجوی که سابقه ای طولانی در صنعت بافندگی اراجیف دارد تبدیل به لطیفه ای معنی دار شده است که این موتور چرا این مقدار روشن و خاموش میشود و بالاخره چه وقت و زمانی این موتور روشن شده و دیگر خاموش نخواهد شد و ما را به آمال و آرزوهایمان خواهد رساند؟!!!!

درنهایت باید گفت که دیگردوران دجال بازی های مستهلک و نخ نما شدۀ رجوی و اعوان و انصارش و معدود عمله و اکرۀ وی برای سرپوش نهادن به واقعیات اثبات شده، به انتها رسیده و دور نیست روزی که هر چه بیشتر شیادی این مواجب بگیر ضد ایران و ایرانی بر همگان هر بیشتر آشکار شود.

براساس همین تئوری خیالی و موهوم بود که رجوی بعد از شکست در عملیات فروغش بازهم دل به صدام حسین بست و با گرفتن انبوهی ادوات نظامی از صدام به افراد دلخوشی می داد که دو عامل باعث شکستمان در عملیات فروغ بوده است اولی ایدئولوژیک و دومی نظامی ( البته رجوی هیچ وقت از کلمه شکست استفاده نکرده و اسم شکست را نرسیدن به تهران و حاصل نشدن اهداف عملیات می نامد) البته بقول عامه چه سر به کلاه و چه کلاه به سر فرقی نمی کند.

رجوی با این دو نقصیه شروع به نمد مالی در تشکیلات و تا امام زمان نمایی نمود. شروع داستانهای به غایت فاشیستی رجوی از بعد شکستش در عملیات فروغ است .که ماده المواد تمام کارهای مافیایی فرقه رجوی برای نگهداشتن افراد در عراق بود و بی اهمیتی و شک به استراتژی وژئوپولیتیک در دریف شک به خدا قرار گرفت.

آیا این کار در راستای منافع مردم و رهایی ایران بوده است؟ الآن با گذشت ببش از ۲۸ سال از آخرین عملیات نظامی و کلاسیک فرقه اثبات شد که هدف رجوی فقط حفظ خودش و مشخصا شخص خودش بوده است و تمام انسانهایی که طی این ۲۸ ساله نیست و نابود شده اند فقط برای حفظ جان حقیر شخص رجوی بوده است و لاغیر.

این خیره سری ها برای ماندن در عراق و قطع تمامی ارتباطات اسیران با دنیای بیرون باز هم در همین راستاست. رجوی بخوبی واقف است که تئوری و دستگاهی که طی ۳۰ سال به خورد اعضا از همه بی خبر داده بود بوی الرحمانش بلند شده است اما این فرد برای حفظ جانش حاضر است همه دار و ندارش را قربانی کند. (چون به وی وحی شده است که بدون او همه چیز نیست و نابود می شود) و بقول همسرش مریم قجر عضدانلو تمام ملت ایران فدای یک تار موی مسعود.

سال ۹۴ تیر خلاصی بود به تئوری رجوی و باز شدن اذهان اسیران در عراق و در آلبانی که انچه طی این چند دهه توی مغز این افراد رجوی فرو کرده است چیزی نبوده جز تئوری حفظ رجوی تا تئوری جنگ آزادیبخش نوین و بحث عراق هم یک دروغ بزرگ بوده است.

عراق نه بعنوان ژئوپولیتیک منطقه برای آزادی ایران بله مخفی گاه جناب رجوی بوده است چون در هیچ کجای دنیا بجز عراق امکان حضور علنی و اداره امور فرقه و در اوردن ادا و اطواری های آنچنانی نداشت.

بنابر این خوشبختانه گذشت زمان همه چیز را اثبات کرد و حقایق بر ملا شد.

اینکه در اینده آیا رجوی اعتراف به شکست خواهد کرد و دستگاه را حسابی نقد می کند یا نه؟ باید منتظر تحولات بعدی وادامه حیات فرقه در آلبانی باشیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرشیو موضوع : عیسی آزاده

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید