همه دزدی های حاج مسعود رجوی در راستای سرنگونی است
مجید روحی، ایران اینترلینک، هفدهم فوریه ۲۰۱۶:… دم صبح بود گله گاوی رو دیدیم که ول هستن. مسئولم گفت میخواهیم این گاوهارو بگیریم ببریم داخل قرارگاه. گفتم به مسئولم اینها صاحب دارن این کار درستی نیست دزدی است. مسئولم اعصبانی شد گفت دستور حاج مسعود رجوی هست. تو میتونی دستور حاج مسعود رجوی را اطاعت نکنی؟ رفتیم یک گاوی که گوساله ای داشت با جیپ لندکوروز دنبال کردیم و گوساله را گرفتیم انداختیم پشت جیپ لندکوروز …
فرمان های دزدی حاج مسعود رجوی به اعضای اسیر و هوادارانش همه در راستای سرنگونی آخوندهای دجال است
در فرقه رجوی دزدى و دزدیدن، یک باور تشکیلاتى و ایدئولوژیکى است که نه فقط در بیرون فرقه رجوی به آن اقدام میکنند بلکه در درون فرقه رجوی هم این عملکرد وجود دارد.
حاج مسعود رجوی ادعا دارد که گام در مسیر سرنگونی آخوندها دجال برمیدارد. آیا حاج مسعود رجوی با دزدی ودروغ میتوان این مسیر سرنگونی آخوندهای دجال را به سر انجام رساند؟
عید سال ۷۷ از زندان انفرادی فرقه رجوی آزاد شدم و مسئول ضد اطلاعات فرقه رجوی قبل از رفتن به قرارگاه من را تهدید کرد که اگر درباره زندان و شکنجه به کسی چیزی بگوی سر به نیستت میکنیم بعد من را بردن به ورودی که همه نفرات در سالن غذا خوری جمع بودن و جشن گرفته بودن وشکنجه گر نسرین یا همان مهوش سپهری آنجا بود و داشت درباره تعهداتش در کشورهای اروپای برای مراسم ها و متینگ های فرقه رجوی در اورسورواز و کشورهای دیگر میگفت و ازگل دزدیدنهاش از قبرستانها در مسیر سرنگونی آخوندها با افتخار تعریف میکرد و میگفت که چطور تضادهای دزدی رو حل میکرد.
وقتی آمدیم انتراکت برای چای یکی از مسئولین که مواظب من بود آمد پیشم و گفت خواهر نسرین در اروپا و کشورهای دیگر خیلی تضاد حل میکرد و پشت کار زیادی داشت در راستای سرنگونی آخوندها و ادامه داد که خواهر نسرین الگوی من هست، من هم با خواهر نسرین در اروپا بودیم و کار میکردم و برای متینگها بزرگی که فرقه رجوی برگذار میکرد اصلان پول برای گل نمیداد. کلی هوادار را میفرستادیم تو قبرستانها و هر چی گل بود می آوردن و بنابراین پولهای فرقه رجوی صرف سرنگونی آخوندهای دجال میشد.
بعد از اینکه وارد قرارگاه شدم مسئولی داشتم که ناراضی و ضد فرقه رجوی و استراتژی غلط حاج مسعود رجوی بود. برایم تعریف میکرد که وقتی در ستادهای خارج کشور بود میرفت با کارتهای جعلی که فرقه رجوی برایشان درست کرده بود از شرکتهای بزرگ کلاهبرداری و دزدی میکردن و سریع فرارمیکردن میامدن به فرقه رجوی در عراق که دست کسی به آنها نمیرسید. و حاج مسعود رجوی خودش مسئله دزدی را حل میکرد در راستای سرنگونی آخوندها استفاده میکرد.
در قرارگاهمان مسئولیت من رسیدگی به گلهای داخل سالن غذا خوری بود. یک روز من با مسئولم رفتیم بهداری داخل اشرف پیش دکتر. داخل سالن بهداری گل بود. مسئولم رفت اجازه بگیره که از گلهای بهداری قلمه بزنه ببره. مسئولین بهداری اجازه ندادن. مسئولم منتظر ماند تا که بهداری خلوت شد. مسئولم یک کیف دستی داشت. یواشکی کلی از گلها رو قلمه زد و گذاشت تو کیفش به من گفت سریع بریم تا کسی ندیده. سوار ماشین آیفا شدیم به سمت قرارگاهمان رفتیم تو راه به مسئولم گفتم این کار تو دزدی هست. مسئولم گفت فکر کن خشک شده زیاد پیگیرش نباش. هر کاری میکنیم همه در راستای سرنگونی آخوندها هست و آزادی مردم. خود برادر حاج مسعود رجوی دستور داده در راستای سرنگونی هر کاری کنید من پشتتان هستم.
رفتم قرارگاه پنج موزرمی آنجا میرفتیم. گشت ۵ کیلومتر دور قرارگاه مسئولم توله سگی را دید که دنبال گله گوسفند بود یادش رفت ماموریتمان چیست رفت توله سگ گله رو دزدید و آورد تو ترابری مخفیش کرد که موقع دزدیدن توله سگ مردم دیده بودن و آمدن جلوی درب قرارگاه توله سگ را گرفتن بردن. بعد زهره قائمی مسئولم را بیچاره کرد برای دزدی که کرده بود.
وقتی آمریکا حمله کرد به عراق کشور عراق بی صاحب شد. به یگان ما گفتن برید بیرون زاغه مهمات ها گشت بزنید. دم صبح بود گله گاوی رو دیدیم که ول هستن. مسئولم گفت میخواهیم این گاوهارو بگیریم ببریم داخل قرارگاه. گفتم به مسئولم اینها صاحب دارن این کار درستی نیست دزدی است. مسئولم اعصبانی شد گفت دستور حاج مسعود رجوی هست. تو میتونی دستور حاج مسعود رجوی را اطاعت نکنی؟ رفتیم یک گاوی که گوساله ای داشت با جیپ لندکوروز دنبال کردیم و گوساله را گرفتیم انداختیم پشت جیپ لندکوروز ارام ارام رفتیم به سمت قرارگا که مادر گوساله نره کشان دنبال گوساله اش می امد که خواهر ژیلا دیهیم دستور داد گاو و گوساله را ببرید توی گله گوسفندها ول کنید. وقتی گاو و گوساله را بردیم ماشالله چقدر گوسفند دزدیده بودن. بعدها مسئولم گفت صاحب گاو پیدا شد و امد جلوی درب قرارگاه و گاو و گوساله را گرفت و از فرقه رجوی در عراق شکایت کرده بود که مسئولین با پول مسئله را حل کرده بودن.
بعد که دیگر امریکا عراق را گرفت ما در پراکندگی و در استتار بودیم. با فرمان خواهر شورای رهبری ژیلا دیهیم نفرات یگان مهندسی رفتن شبانه از اطراف روستا یک لودر دزدیدن آوردن که ژیلا دیهیم خیلی نفرات مهندسی را تشویق کرد و گفت برادر حاج مسعود رجوی خیلی خوشحال میشه اگه بشنوه در مسیر سرنگونی یک لودر دزدیدید آوردید که بعد از شانس بعد حاج مسعود رجوی یک رسوایی بدی شد برای فرقه رجوی.
در سال ۲۰۰۳ بعد از سقوط صدام، برادر حاج مسعود رجوی، بود که دزدی اموال مردم عراق یکی از وظایف روزانه اعضای فرقه حاج مسعود رجوی شد.
اول از جمع آوری مهمات جنگی شروع شد. به این شکل بود که روزانه با کامیونهای باری به مقرات عراقی ها میرفتیم وکلی مهمات جنگی را جمع آوری میکردیم وبه اسارتگاه فرقه رجوی میبردیم و در آنجا یک اکیپ ثبت میکرد که هر قرارگاه به چه میزان مهمات دزدی به اسارتگاه فرقه رجوی منتقل کرده اند. داستان به مهمات ختم نشد وبعد از آن به خودروهای نظامی کشیده شد وحد اقل صدها دستگاه خودرو نظامی به اسارتگاه فرقه رجوی منتقل شد که در این میان خودروهای صد درصد غیر نظامی به چشم میخورد. و اما داستان ادامه دارد. شد بعد از کمی، بیدار شدن مسئولین فرقه رجوی ودیدن اینکه دیگر نیازی به مهمات وخودرو نظامی نیست. برنامه دزدیها عوض شد وافتادند به جان سوله های عراق ومنتقل کردن آنها به اسارتگاه فرقه رجوی وتبدیل کردن انها به انبار وسالن. و در این میان میز صندلی، قالی، در و پنجره و … و در مواردی حتی کاسه وبشقاب نیز به اسارتگاه فرقه رجوی انتقال داده شد.
در کل یکی از مهمترین وظایف هر عضو اسیر دزدی برای حاج مسعود رجوی و فرقه اش بود. مهم نبود که چه چیزی به سرقت برود مهم دزدیدن ان بود وخیلی راحت اموال مسروقه وارد لیست غنیمت جنگی برای حاج مسعود رجوی و فرقه اش میشد.
اگه بخوام از دزدی های فرقه رجوی بگم باید یک کتاب چند هزار صفحه ای میشود.
مسئله دزدی و سرقت سیستماتیک فرقه رجوی و وادار کردن اعضای اسیر و هواداران فرقه رجوی به انجام دزدی بعنوان یک دستور تشکیلاتى از طرف حاج مسعود رجوی نه اینکه از بى بضاعتى و ندارى فرقه رجوی باشد، بلکه این هم یکى از صدها ترفندى است که براى مشغولیت ذهن افراد و مغز شوئى ذهنى آنان صورت میگیرد. حاج مسعود رجوی و فرقه اش بلحاظ مالى چنان از پولهاى باد آورده از نآن مزدورى خوردن براى اجانب از جمله سران مرتجع عرب و صدام و حامیان دیگرش سیراب است که نیازى به این کارها ندارد. فقط و فقط براى سر گرم کردن اعضای اسیر و ترفند خاص آنان براى شستشوى مغزى اعضای اسیر است و لا غیر.
حاج مسعود رجوی این روال دزدی ها در کجای اساسنامه فرقه تان ثبت شده برای سرنگونی آخوندها؟
حاج مسعود رجوی تا حالا شده کلاتو قاضی کنی و از خودت سوال کنی که این چه فرقه ای بود که من داشتم و جطور این همه سال دستبرد، غارت، وطن فروشی، شکنجه، اعدام، خیانت ، جنایت و … همیشه کار روزمره من بوده؟
حاج مسعود رجوی بارها در نشستهای عمومی به زمان پیروزی انقلاب ضد سلطنتی اشاره می کرد و می گفت زمانی که نیروهای مردمی و چریکها و … در خیابانها سنگر بندی کرده و با گارد شاهنشاهی و ساواک درگیر بودند شخص حاج مسعود رجوی تیمی تشکیل داده بود که کارشان فقط غارت بانکها و مراکزی که امکان وجود پول نقد بود را به عهده داشته. از حمله ئ تسخیر ساختمان بنیاد علوی و یا دفتر مرکزی حزب رستاخیز و غیره…… این فاکت که گفته شخص حاج مسعود رجوی است نشان می دهد زمانی که خلق قهرمان ایران در خیابان درگیری مسلحانه با گارد شاهنشاهی داشتند و از جان خود مایه می گذشتند حاج مسعود رجوی به فکر دزدی بوده.
فاکت دیگری که بارها حاج مسعود رجوی در نشستهای عمومی به ان اشاره می کرد انتقال تجارب دزدی از فروشگاهها ی اروپا توسط افراد فرقه رجوی در زمانی بود که هنوز کنترل دوربینی و یا الکترونیکی وجود نداشت. مریم قجرعضدانلو برای تایید حرف حاج مسعود رجوی می گفت در آن زمان یکی از کارهای اصلی مسئولین انجمن ها و یا پایگاههای فرقه رجوی لیست دادن به اعضاء هر پایگاه برای تهیه اجناس ( دزدیدن ) مورد نیاز بود. و اعضاء موظف بودند به دستور مسئولین فرقه رجوی از فروشگاهها دزدی بکنند تا حاج مسعود رجوی پولی برای اجناس مورد نیاز پایگاهها نپردازد.
اما فاکتها و نمونه های دیگر از دزدیهای که به دستور حاج مسعود رجوی صورت گرفته است.
دزدیدن زن دوست خود مهدی ابریشمچی توسط حاج مسعود رجوی و پوشاندن دامن ایدئولوزیک به این دزدی ناموسی توسط حاج مسعود رجوی.
دزدیدن اعتماد اعضاء اسیر در فرقه توسط حاج مسعود رجوی و کشاندن اعضای اسیر فرقه به عراق و به کشتن دادن عده زیادی از اعضای اسیر نگون بخت.
دزدیدن اعتماد اعضای اسیر فرقه توسط حاج مسعود رجوی و نگه داشتن اعضای اسیر فرقه نزدیک به چندین سال در اسارتگاههای فرقه اش در عراق تحت عنوان سرنگون کردن آخوندهای دجال.
دزدیدن عمر اعضای اسیر فرقه توسظ حاج مسعود رجوی چنانکه اعضایی که در زمان انقلاب در سنین جوانی بودند اکنون پیرمردانی مریض هستند که در اسارتگاهای فرقه رجوی روزگار سپری می کنند.
دزدیدن اعتماد اعضای اسیر فرقه توسط حاج مسعود رجوی در زمانی که اعضای اسیر فرقه در بیابانهای عراق زیر شدید ترین بمباران تاریخ بودند. مریم قجر به همراه نزدیک ۲۰۰ عضو از سران فرقه از عراق به پاریس فرار کردند و تا زمانی که در پاریس دستگیر نشده بود اعضای اسیر فرقه فکر می کردند حاج مسعود رجوی و مریم قجر در عراق تشریف دارند.
دزدیدن ایرانیان آواره از ترکیه و دبی و فرستادن انها به عراق تحت عنوان کاریابی در کشورهای اروپایی که این پروژه زیر نظر شخص حاج مسعود رجوی و چند تن از زنان شورای رهبری اداره می شد.
اما مهمتر از همه سوء استفاده حاج مسعود رجوی از اعتماد زنان نگون بخت و دزدیدن ناموس آنها توسط شخص حاج مسعود رجوی و راه اندازی رقص رهایی و مجبور کردن زنان نگون بخت به لخت شدن و رقصیدن جلو حاج مسعود رجوی می باشد.
حاج مسعود رجوی و فرقه اش حتی مجسمه شیرهایی که در جلوی اسارتگاه اشرف نصب شده بود را دزدیده بودن و به عراق آورده بودند.
به گفته خود حاج مسعود درجوی در یکی از ملاقات های که با فرانسوا میتران رئیس جمهور فقید فرانسه داشت، وی پرونده دزدی های نفرات فرقه رجوی را روی میز ملاقات حاج مسعود رجوی نهاده بود و از حاج مسعود رجوی در خواست کرده بود که نفرات فرقه اش به این کار خاتمه بدهند.
____________________________
آرشیو موضوع : مجاهدین خلق
محبوب ترین مطالب برای موضوع مجاهدین خلق
- لطف الله میثمی: مسعود رجوی کجاست؟ – 3,055 views
- اعضای “شورای ملی مقاومت”بدانند که چه نانی میخورند؟ – 1,309 views
- قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ـ پاریس + ترجمه انگلیسی – 1,126 views
- نامه سرگشاده ایران قلم به آقای ادی راما نخست وزیر محترم آلبانی – 1,085 views
- سبحانی: آیا این همزمانی،اتفاقی است؟ باور کنید مجاهدین خلق “جاسوس” نیستند – 777 views
- تفاوت اردشیر زاهدی با مسعود رجوی – 776 views