حاج مسعود رجوی سرنگون نکردی، بد سرنگونت کردن

0
1174

حاج مسعود رجوی سرنگون نکردی، بد سرنگونت کردن

مجید روحی، ایران اینترلینک، سیزدهم فوریه ۲۰۱۶:… حاج مسعود رجوی چه شده؟ تو که خودت را رهبر مقاومت و مسئول سرنگونی آخوندهای دجال میدونستی ولی حالا همه شعارهای قبلی را کنار گذاشته و صرفا مسئول آخرت نیروهای خود شده ای؟ حاج مسعود رجوی حالا چرا به جای وعده سرنگونی آخوندهای دجال و کسب قدرت در این دنیا به وعده رستگاری و بهشت در آن دنیا روی آورده ای؟ مگر نیروها از ابتدا به امید آخرت و بهشت به سراغ تو آمده و این مدت … 

لینک به منبع: ایران اینترلینک

لینک به صفحه فیسبوک آقای روحی

حاج مسعود رجوی سرنگون نکردی، بد سرنگونت کردن

Majid_rohiحاج مسعود رجوی بسیاری می پرسیدند که پس وعده سالیان سرنگونی آخوندهای دجال چه شد؟

حاج مسعود رجوی وعده دوره های شش ماهه و یک ساله و شراب دوساله که معین می کردی کجا رفت؟

حاج مسعود رجوی وعده های دور دوم ریاست جمهوری جرج بوش و سقوط بشار اسد و نوری مالکی و بقیه قضایا طی این سالها که قرار بود به سرنگونی آخوندهای دجال منتج شود به کجا انجامید؟

حاج مسعود رجوی چه شده؟ تو که خودت را رهبر مقاومت و مسئول سرنگونی آخوندهای دجال میدونستی ولی حالا همه شعارهای قبلی را کنار گذاشته و صرفا مسئول آخرت نیروهای خود شده ای؟

حاج مسعود رجوی حالا چرا به جای وعده سرنگونی آخوندهای دجال و کسب قدرت در این دنیا به وعده رستگاری و بهشت در آن دنیا روی آورده ای؟ مگر نیروها از ابتدا به امید آخرت و بهشت به سراغ تو آمده و این مدت از همه چیز خود گذشتند؟

فرقه رجوی در تمام سال های حیاتش از یک استراتژی غلط برخوردار بوده. چنانچه می دانیم درزبان فارسی استراتژی به معنای راهبرد است. نوعی علم و فن که به فرد اجازه می دهد در بکارگیری قدرت سیاسی ، اقتصادی و نظامی و .. به بهترین نتیجه دست یابد بطوری که حداکثر پیروزی  و حداقل شکست را کسب کند.  استراتژی به واقع ضامن امنیت فرد یا جامعه یا سازمانی ست که از آن بهره می برد.

شاید زمانی که در آغاز بنیان نهادن فرقه رجوی در حدود چندین دهه پیش ، بنیان گزاران آن راهبردی برای خود تعریف کردند، هرگز پیش بینی نمی کردند که روزی استراتژی مبارزه مسلحانه تبدیل به استراتژی غلط امروز یعنی زیستن مسعود رجوی در شکاف وقایع و شرایط و قدرت ها شود.

در همان سال های آغازین پس از دستگیری و اعدام حنیف نژاد و تعدادی دیگر به دست ساواک و تصفیه های درون گروهی از اعضای رده اول شخص قابل توجهی باقی نمانده بود. سپس با پیروزی انقلاب اسلامی و آزادی حاج مسعود رجوی از زندان آزاد شد چون دیگر شاهی وجود نداشت و حاج مسعود هم  بدلیل لو دادن جای سران اولیه فرقه زنده مانده بود. اما، حکومت نوپای جمهوری اسلامی جایی برای قدرت گرفتن بازمانده های رده بالای فرقه از قبیل حاج مسعود رجوی  نداشت.

آن روزها حاج مسعود رجوی در مواجهه با جهان بیرون زندان اصلا استراتژی مشخصی نداشت. حاج مسعود رجوی برخلاف رویکرد هر سازمان معقولی برای برگرفتن یک استراتژی خاص تا رسیدن به هدف، راهبرد خاصی نداشت. نخست از سر آشتی با جمهوری اسلامی درآمد، سپس به جنگ مسلحانه روی آورد، پس از سرخوردگی از جنگ داخلی به دشمن در حال جنگ با ایران به زیر پرچم صدام حسین پناه برد و خیانت را به عنوان استراتژی برگزید. پس از سقوط صدام حسین، چند دهه ای حاج مسعود رجوی ادعاها و شعارهای ضد امپریالیستی فرقه اش را زیر پا گذاشت و دست به دامان امریکا و اسراییل شد. در ماجرای برنامه ی هسته ای ایران حاج مسعود رجوی به عنوان بازوی فعال اسرائیل خیانت و وطن فروشی را به اوج خود رساند. خدمات حاج مسعود رجوی و فرقه اش به اسرائیل طیفی از جاسوسی در سایت های هسته ای ایران تا قتل دانشمندان هسته ای را شامل می شود.

همه کنش ها و واکنشهای متناقض و بحث برانگیز حاج مسعود رجوی و فرقه اش که شمه ای از آن را در بالا ذکر کردم بیانگر آن است که حاج مسعود رجوی و فرقه اش به یک استراتژی پای بند نیست بلکه نوعی متدولوژی را پی گرفته است. متدولوژی به معنای برگزیدن مجموعه ای از روش ها و ابزارها است که متناسب با هر شرایطی و در هر مرحله ای روش و ابزار متفاوت است در مبارزه ی سیاسی این نوع رویکرد مصداق بارز فرصت طلبی است یا به نرخ روز نان خوردن.

این رویکرد مبارزه ی سیاسی را تبدیل به آمیزه ای از تناقضات می کند چنانچه اکنون پس از گذشت بیش از چندین دهه از تأسیس فرقه از آن نگاه اولیه و هدف تعریف شده ی اولیه چیزی باقی نمانده است و این همان حاج مسعود رجوی است که روزی مدعی سرنگونی آخوندهای دجال و تأسیس حکومت دمکراتیک سکولار در ایران بود.

یکی از نتایج متدولوژی حاج مسعود رجوی این بود که اکنون سازمان را بعنوان ابزار خودش تبدیل به فرقه ی مخربی کرد که اعضایش را در بی رحمانه ترین شرایط ، تحت کنترل ذهنی و تکنیک های مغزشویی و در بی خبری از واقعیت های دنیای بیرون نگه داشته است. و روش های ضد انسانی که برای حفظ اعضای اسیرش در لیبرتی و آلبانی در درون حصار فرقه گرایانه اش بکار میبرد. و روش های ضد انسانی برای حفظ بقای کیش شخصیتی خودش. و حاج مسعود رجوی در هر لحظه و هر زمان ابزار و روشی متناسب با رخدادهای زمانه و موضع گیریهای سیاسی قدرت های جهانی انتخاب می کند.هر روز ابزاری وطن فروشانه تر، ضد بشری تر و مجرمانه تر ولی به نرخ روز.

پس از توافق هسته ای میان ایران و پنج به علاوه یک این استراتژی غلط  حاج مسعود رجوی دیده می شود.  حاج مسعود رجوی در حالی که امضای توافق هسته ای را برای آخوندهای دجال شکست و “نوشیدن جام زهر” می نامید ، از اروپا و امریکا طلبکاری میکرد و خرده می گیرفت که چرا به اصطلاح وطن فروشی های فرقه اش را درباره ی برنامه ی هسته ای ایران جدی نگرفته اند. حاج مسعود رجوی و فرقه اش درحالی که اظهار می کردند که حکومت ایران در مذاکرات عقب نشینی کرده است ولی همین حاج مسعود رجوی و فرقه اش از غرب طلبکار بودند و اعتراض می کردند که چرا در برابر ایران کوتاه آمده اند و هنوز خطر تهدید بمب هسته ای از جانب ایران باقیست. در حالی که حاج مسعود رجوی و فرقه اش اعلام میکردند که معتقدند جمهوری اسلامی با امضای توافق هسته ای واپسین لحظات مرگ خود را رقم زده است، حتی تا روز پیش از اعلام توافق نهایی با انتشار عکس و سندهای کذایی جعلی شان هنوز به وطن فروشی و افشاگری هایشان به اصطلاح هسته ای خود ادامه می دادند.

به طورمشخص مسائل مورد اختلاف غرب و ایران بعد از توافق هسته ای در یک کارزار سیاسی حل و فصل خواهد شد و این از چشم حاج مسعود رجوی و فرقه اش پوشیده نیست و این واقعیت باعث پیام حاج مسعود رجوی بود.

واقعیت کشک و پوشال بودن تمامی تحلیلهای بیست و چند ساله حاج مسعود رجوی و فرقه اش است که نشانه ورشکستگی استراتژیک غلطش اوست. امروز می بینیم که اساسا خطوط سیاسی و استراتژیک غرب دستکم برای یک دهه عوض شده و حاج مسعود رجوی و فرقه اش کاملا از دور خارج شده اند  این نه یک تحلیل بلکه واقعیت سیاسی منطقه است.

حاج مسعود رجوی هم باید بداند دیگر جرقه و جنگ او اساسا به گل و خاک نشسته است و هر چه که میخواست درو کند به باد رفته است. حال هر چه می خواهد سخنرانی فلان سناتور جنگ طلب را در باره باز بودن گزینه های مختلف بر در و دیوار سایت هایش آویزان کند. این چیزی را عوض نمی کند چون در صحنه داعش یعنی همزاد رجوی و جنایت هایش را می بینند و این تجربه برای همیشه برایشان کافی خواهد بود. سیاست غرب و استراتژی غرب دیگر گره ای از مشکلات رجوی باز نخواهد کرد.

حاج مسعود رجوی و فرقه اش دیگر شعارهایشان به سر آمده است. از ابتدا گفته بودیم مسیر استراتژی غلط حاج مسعود رجوی به بن بست میرسد. حال حاج مسعود رجوی هر چه می خواهید پیام بدهید و به اینکه باعث و بانی تحریم مردم بیچاره شما بودید افتخار کنید و سینه سپر کنید. دیری نخواهد پایید که این را نیز تکذیب خواهید کرد چون میدانید باعث انزجار بیشتر در مردم ایران خواهد بود.

حاج مسعود رجوی خودش بهتر از همه میداند که عملاً در جامعه ی ایران پایگاه اجتماعی ندارند و اظهارات و موضع گیری های حاج مسعود رجوی و فرقه اش  تنها کارکرد  داخلی و درون فرقه را دارد. بنابراین این استراتژیک غلط حاج مسعود رجوی که باعث بی ثباتی و عدم امنیت فرقه اش در جهان کنونی شده است.  این روزها شاهد افول روزافزون و محو بقایای این فرقه هستیم و کاری هم دیگر نمیشود کرد ولی یک چیز مشخص است. مشخص است که تنها مقصرسرنگونی فرقه هم همین حاج مسعود رجوی است.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید