حاجی مسعود رجوی حرفت راسته؟ یک دونه مدرک از محمد رضا اسکاردی رو کن
مجید روحی، ایران اینترلینک، دوازدهم فوریه ۲۰۱۶:… جا دارد از مسعود رجوی سوال کنیم چرا تعداد و اسامی کسانی را که در پروژه ی رفع ابهام پایشان به زندانهای اشرف افتاد اعلام و شفاف سازی نمیکنید؟ حاجی مسعود رجوی با دستور شما بود که در زندانهای اشرف از افراد زیر شکنجه و آزار و اذیت و نیرنگ مجبور میکردید …
حاجی مسعود رجوی حرفت راسته؟ یک دونه مدرک از محمد رضا اسکاردی رو کن
وقتی در اسارتگاه اشرف سال ۷۶ زندانی بودم و برای بازجوی می بردند، اولین حرف باز جو این بود که سر در ورودی اسارتگاه اشرف نوشته فدا و صداقت ولی من هیچ وقت این نوشته را سر در ورودی اسارتگاه اشرف ندیدم. شاید نوشته نامریی بوده و فقط بازجوها و شکنجه گرهای فرقه رجوی این نوشته را میدیدن. ولی چندین سالی که در فرقه رجوی بودم هیچ وقت فدا و صداقت را از مسعود و مریم رجوی و مسئولین بالای فرقه رجوی ندیدم. فدا و صداقت در دستگاه تشکیلاتی بالای فرقه رجوی دروغ گفتن و فرار کردن بود که نمونه آن دستگیری مریم رجوی در فرانسه بود که لو رفت فرارش و فرار مسعود رجوی در سوراخ موش. جای تاسف داره که مسعود رجوی در نشستهای عمومی میگفت من و مریم سوار تانک اول در صحنه جنگ میرویم به سمت ایران شما هم پشت ما بیاید. خنده حضار. این فدا و صداقتی بود که سر در اسارتگاه اشرف نوشته شده بود؟ و خیلی مسعود و مریم رجوی عمل کردن؟ یا به فدا و صداقت یارانشان خیانت کردن و نفرات را در بیابانها عراق تنها گذاشتن و فرار کردن؟مشغول سیر و سیاحت و گردش در فضای مجازی بودم که در یکی از سایتهای فرقه رجوی دروغ های درباره آقای محمد رضا اسکاردی دیدم که قسم حضرت عباسشو باور کنیم یا دم خروسشو که بیرون زده بود. باز دستگاه دروغ پرداز رجوی ها. دیگر برایشان مهم نیست که چه چیزی را در سایت های کثیف خود سر هم می کنند مهم این است که فقط سطور کثیف سایت های خود را پر کنند.
جناب محمد رضا اسکاردی یکی از نفرات مهم تشکیلاتی و مورد اطمینان مسعود رجوی بود که مسعود رجوی او را در سمت بهترین شکنجه گران خودش استفاده میکرد. هر نفری که در فرقه رجوی به این سمت میرسید باید از هفت خوان ضد اطلاعات فرقه رجوی عبور میکرد و مورد اطمینان و تایید مسعود رجوی قرار میگرفت
حال فرقه رجوی در سایتهایش نوشته که ( محمد رضا اسکاردی توان تحمل پایداری و شرایط سخت مبارزه با آخوندها در اشرف را نداشت و به همین دلیل خود را تسلیم نیروهای عراقی نمود. پیش‌ازاین سازمان بارها وی را در معرض انتخاب و رفتن پی زندگی خودش گذاشته بود ولی هر بار با رد گزینه‌های ابلاغ شده سازمان، بر ماندن در صفوف مجاهدین اصرار داشت) دروغ فرقه رجوی تا چه حد که مرغ پخته رو به خنده در میاره.
باید از مسعود رجوی سوال کرد که خودت در نشست عمومی در باقر زاده گفتی که هر نفر که وارد اشرف میشه راحت و آسون هست ولی خارج شدن خیلی خیلی سخت که شرایطی دارد. ۲ سال زندان انفرادی و ۲ سال خروجی که همان انفرادی میشه و بعد هم ۸ سال زندان ابوغریب جزو امانتی های فرقه، تازه اگه ما توی پرونده اش به برادران عراقی و استکبارت (استخبارات) بنویسیم که جاسوس رژیم ایران است که البته دیگر زنده نمی ماند. بعد مسعود رجوی از همه سوال کرد موافقید؟ همه هم گفتن بعععله.
حالا چطور فرقه رجوی از ترفند فرار به جلو استفاده کرده و این دروغ ها رو سر هم کرده و در سایتهایش منتشر میکند؟
اقای مسعود رجوی حنای شما دیگه هیچ رنگی نداره. دروغ گفتن هم که کنتر نداره. شما هم دارید با اسب کهر خیالی و رویاپردازی خود میتازید. حداقل دروغی بگید که باور مردم بشه. اگه شما راست میگید که بارها و بارها محمد رضا اسکاردی رو در انتخاب برای زندگیش گذاشتید انتخاب کنه، چند تا از اون دست خط هایش را که گرفتید با امضاش منتشر میکردید. همونطور که از خیلی ها زیر شکنجه برگه میگرفتید و میگفتید بنویس که من نفوذی وزارت اطلاعات هستم و آمدم برای کشتن رهبری فرقه مسعود رجوی و الان مسعود رجوی من را بخشیده.
حال دروغ دیگه ای که فرقه رجوی در سایتهایش در مورد (ازجمله در اسفندماه ۸۹ با رد همه گزینه‌های پیشنهادی دادن کمک‌هزینه و معرفی او به پلیس عراق توسط سازمان، اطلاع به خانواده‌اش برای بردن او به هرکجا که می‌خواهد و حضور میهمان در مناسبات سازمان تا زمانی که امکان قانونی برای فرستادن او به خارج از عراق فراهم شود) دروغ از این بزرگتر حاجی مسعود رجوی را بشنوید. وقتی من میخواستم از فرقه جدا بشم و بروم پیش امریکایها مسئولم ژیلا دیهم بود و چندین بار براش نوشتم که مدارکهایم را بدهید. پاسپورتم را که گرفته اید پس بدهید که میخواهم برم. که نمی گذاشتن بروم پیش امریکایها به کمپ تیف. تا جایی که گفتم تا دو روز دیگه پاسپورتم را ندهید بروم خودم را موقع صبحانه در سالن جلوی همه آتیش میزنم که از ترس از مسئول اول فرقه گرفته تا مسئول ضد اطلاعات و …… آمدن من را تهدید به مرگ کردن که اگه بری بیرون و درباره زندان و شکنجه در اسارتگاه اشرف افشاگری کنی به هر قیمتی شده تو رو به قتل میرسانیم و موقع رفتن پیش امریکاییها تمام وسایلهایم را گرفتید و با یک شورت فرستادند پیش امریکایها .حالا چطور به دروغ میگوید کمک هزینه به آقای محمد رضا اسکاردی می خواستید بدهید؟
از اینها بگذریم سال ۷۶ من در ورودی اسارتگاه اشرف در زندان بودم و محمد رضا اسکاردی هم زندانبان بود. روبروی ساختمانی که من در آن زندانی بودم نفری بود که با دروغ فرقه رجوی او را آورده بود به اسارتگاه اشرف و با زور لباس نظامی تنش کرده بودن. اون نفر در ایران خرج مادرش و دو خواهرش را میداد که رابط سازمان گفته بود بیا ببرمت دوبی برای کار و از انجا برای خانواده ات پول بفرست که سر از زندانهای فرقه رجوی در آورده بود و سمت چپ رضا گوران که همان علی بخش آفریننده بود در زندان و نفرات دیگه. یک روز صبح با لگد در سلولم را باز کردن گفتن بخواب کف زمین و تا نگفتیم بلند نشی. چند دقیقه ای گذشت که صدای شکنجه شدن یک نفر می آمد که داشت زیر شکنجه به مسعود رجوی فحش میداد و میگفت من رو با دروغ و کلک آوردید اینجا. بلند شدم رفتم از سوراخ بقل پنجره نگاه کردم که چند تا از خواهران مسئول شورای رهبری وسط محوطه ایستاده بودن و جناب محمد رضا اسکاردی و شکنجه گرهای دیگر اون نفر را میزدند و میخندیدن و خواهران شورای رهبری میگفتن تا دم مرگ بزنید. بعد از بیهوش شدن نفر او را روی زمین کشیدند و خون روی زمین میریخت تا بردن در سلولش پرتابش کردن و همه با هم میخندیدن.
اگه واقعا فرقه رجوی مدعی هست که به کادر قدیمی خود که پر از اطلاعات بوده میگه برو دنبال زندگیت چرا نفری رو که با دروغ و کلک آورده تو مناسبات فرقه در اسارتگاه اشرف که اطلاعاتی هم نداره زندانی و شکنجه میکنه و نمیگذاره برند دنبال زندگیشون؟
اینجا جا دارد از مسعود رجوی سوال کنیم چرا تعداد و اسامی کسانی را که در پروژه ی رفع ابهام پایشان به زندانهای اشرف افتاد اعلام و شفاف سازی نمیکنید؟
حاجی مسعود رجوی با دستور شما بود که در زندانهای اشرف از افراد زیر شکنجه و آزار و اذیت و نیرنگ مجبور میکردید اعتراف کنند که نفوذی رژیم هستن و برای کشتن رهبری آمدن و بعد از گرفتن دست خط و اعتراف گرفتن جلوی دوربین با ترفندهای دیگر نفر را به مناسبات بر میگرداندید و راحت سرکوبش میکردید.
حاجی مسعود رجوی آیا گرفتن اعتراف به نفوذی بودن زیر شکنجه و جلوی دوربین شما را از باتلاقی که بودید نجات داد؟
حاجی مسعود رجوی شما که فیلم بازجویی از عاملان «قتل‌های زنجیره‌ای» را دیده‌اید؟ آیا اجبار فرماندهان و اعضای تیم‌های عملیاتی داخل کشور فرقه برای اعتراف به «نفوذی» بودن، شما را به یاد فشار بازجویان وزارت اطلاعات به عاملان «قتل‌های زنجیره‌ای» برای اعتراف به بهایی بودن و «نفوذی موساد» بودن نمی‌اندازد؟
حاجی مسعود رجوی این مشابهت‌ها شما را نگران نمی‌کند؟
حاجی مسعود رجوی شهادت قربانیان زندانهای فرقه خودت که با دستور خودت بود و شیوه‌های بازجویی از آنها در دوره‌های مختلف را برایت گزارش کردن و خوب میدانید آیا شیوه‌های بکارگرفته شده از سوی بازجویان و شکنجه‌گران فرقه ات برای اقرارگرفتن از آنها مشمئز کننده نیست؟
حاجی مسعود رجوی صحنه‌های بازجویی متهمان قتل‌های زنجیره‌ای را خوب به یاد دارید چه فرقی بین شکنجه‌گران رژیم و فرقه ات است؟
حاجی مسعود رجوی حاضری نام کلیه‌ی کسانی را که به عنوان «نفوذی» رژیم در پروژه‌ی «رفع ابهام» زیر شکنجه دست خط گرفتید و کشف کردید اعلام کرده و در مورد سرنوشت این افراد اطلاع‌رسانی کنند؟
حاجی مسعود رجوی حاضرید اسامی آن‌هایی را که به خاطر برخوردهای انسانی و دیدن روابط پاک و انقلابی حاکم بر این فرق ات دچار تحول درونی شده و به جای خدمت به رژیم با تکیه بر «انقلاب مریم» به صفوف فرقه ات پیوسته‌اند اعلام کنید؟
حاجی مسعود رجوی چند نفر از افرادی که زیر شکنجه از آنها دست خط گرفتید و اعتراف کردند «نفوذی» رژیم هستند همچنان در مناسبات فرقه ات حضور دارند؟
حاجی مسعود رجوی برای یک بار هم شده از خودت مایه بزار و مرد بودنت را اثبات کن و حاضرشو با قربانیان این پروژه که تعدادی‌شان در اروپا به سر می‌برند در یک بحث رودر‌رو شرکت کنی و مستنداتشان را در اختیار مردم قرار دهند؟
چرا حاجی مسعود رجوی پس از آزادی افراد از زندانهای اشرف، شخصاً با آنها دیدار و برایشان سخنرانی میکرد؟
این پروژه با هدایت شخص حاجی مسعود رجوی و به بهانه‌ی توطئه‌ی رژیم برای ترور وی اجرا نشد؟
آیا نام این پروژه خود گویای ماهیت ضد حقوق بشری آن نیست؟ حاجی مسعود رجوی حاضری با پذیرش مسئولیت این پروژه ضد‌انسانی از قربانیان آن پوزش‌خواهی کنی؟
حاجی مسعود رجوی حداقل برای یک بار هم که شده از خودت مایه بگذار و معذرت خواهی کن و مارک زدن های الکی رو هم بگذار کنار تا تو هم مثل انسانهای دیگه بتونی درخواست پناهندگی بدی و بری دنبال زندگیت. حاجی مسعود رجوی خودت در نشستهای عمومی هم میگفتی میدان جنگ تو تهران و ایرانه بین ملت قهرمان و هفتاد ملیون
حداقل با این یک معذرت خواهی و غلط کردم از سوراخ موش هم راحت میشی و در اروپا پناهندگی میگیری و یک قهوه خانه باز میکنی و دوباره نشست هاتو و رقص رهای هاتو اونجا دنبال میکنی
