ایران فانوس: فرقه رجوی بعد از رجوی

0
651

فرقه رجوی بعد از رجوی

ایران فانوس، ششم دسامبر ۲۰۱۵:… انحلال، پس از مرگ رهبر فرقه وجود دارد. چون به هر حال رهبری فرقه هیچ چاره و اندیشه ای پس از مرگ خود نکرده و حتی یک شورا و جانشین برای خود انتخاب نکرده و قصد عوامفریبی مجدد و جاودانه کردن قداست خود را دارد. او نمی خواهد حتی پس از مرگش نام و قداست و قدرتش را به دیگران محول کرده و یا با دیگران تقسیم کند. انحلال، پس از مرگ مسعود رجوی اگر از موضع …

لینک به منبع

فرقه رجوی بعد از رجوی

فرقه رجوی که در ابتدا یک سازمان نظامی / انقلابی بود و به روایت کسانی بعد از ضربه داخلی در سال ۱۳۵۴ توسط مسعود رجوی مصادره و به یک فرقه سیاسی / مذهبی بدل شد، هم اکنون خود فرقه بر اثر عدم به روز شدن در آستانه پیری و فلج شدن قرار دارد و ضمناً رهبرش نیز در عنفوان پیری و مرگ و انواع بیماری قرار دارد که دیر یا زود ابزارهای کارش را ترک کرده و برای فرقه اش حداکثر به یک قدیس بی خاصیت بدل شده و برای دیگران جز یک نام زشت چیزی به یادگار نخواهد گذاشت.

مسعود رجوی بر خلاف آن پهلوانی که برای اعتبار خود و مقام پهلوانی، عمر مفید داشته و یک روزی باید میدان را ترک کند و به دیگران بسپارد و نام و مقام پهلوانی اش را حفظ کند، او اما تا امروز و با شکست و حقارت، ثابت کرد که حتی برای خود و مقام پهلوانی که همان سیاست و مبارزه باشد، ارزش و اعتباری قائل نیست و تا روز آخر با سرافکندگی و بی شرمی در زمین سیاست باقی خواهد ماند و همه ابزارهایش را خواهد سوزاند و جز بدنامی چیزی از خود به یادگار نخواهد گذاشت. با این وجود، سرنوشت فرقه اش بعد از مرگ او ممکن است سه راه را انتخاب کند یا به آنان تحمیل شود. انطباق، اصلاح و انحلال.

۱ـ انطباق، یعنی ادامه راه کوبیده شده توسط مسعود رجوی برای بازماندگانش که راه و روش او را سرلوحه خود قرار دهند و از خود مایه نگذارند. در این روش، مسعود رجوی نه یک قدیس مرده بلکه یک راهنمای زنده عمل خواهد کرد و بازماندگانش ثابت خواهند کرد که از فرقه رجوی چیزی باقی نمانده و فرقه پتانسیل و توان زنده شدن و به روز شدن را ندارد و همچنین مسعود رجوی در ایام حیات خود عالی عمل کرده و توانسته جان و روح اعضاء و رهبران فرقه را ویران کرده و از حیث سیاسی و ایدئولوژیک، همه را اخته و به کنیز و نوکر خود بدل کند. در این متد، مسعود رجوی خوب عمل کرد و در فرقه اش حتی یک انسان سیاسی و زنده باقی نگذاشت تا آنان بتوانند با نقد و اعتراض راه و روش تاکنونی رهبری فرقه، شکست و بدنامی را تغییر دهند.

۲ـ اصلاح، روشی است که بسیاری پس از مرگ مسعود رجوی از بازماندگانش انتظار دارند. این روش برای رهبران و اعضای باقیمانده به عنوان روشی برای حیات مجدد و خروج از دام فرقه تلقی شده و همه گناه و خطا را به گردن رهبری فرقه خواهد انداخت و راه اصلاح را آسانتر خواهد کرد. در این روش، اگر صورت پذیرد و تتمه فرقه آن پتانسیل را داشته باشد، خطرات انحلال و انشعاب و غیره به قوت خود باقی خواهد بود چون یکی از عوامل حفظ و نگهداری فرقه رجوی وجود رهبر و مشت آهنینش بود که بدون این دو، احتمال فروپاشی تمام عیار فرقه وجود دارد. مسعود رجوی در ایام اقتدارش و با رویه غیر سیاسی شدیداً متوهم و اهل افراط و تفریط بود. او معتقد بود که هر گونه سهلگیری و اصلاح، به اضمحلال قدرتش راه خواهد برد و بدین سبب شعار می داد که اهل باجدهی به شغال نیست، چون که دارد به وفور به گرگها باج می دهد. او هر چقدر به گرگها باج بیشتری می داد، معتقد بود که بایست از شغالها باجگیری کند و همه منفذهای اصلاح را به نفع قدرت فرقه ایش ببندد.

۳ـ انحلال، پس از مرگ رهبر فرقه وجود دارد. چون به هر حال رهبری فرقه هیچ چاره و اندیشه ای پس از مرگ خود نکرده و حتی یک شورا و جانشین برای خود انتخاب نکرده و قصد عوامفریبی مجدد و جاودانه کردن قداست خود را دارد. او نمی خواهد حتی پس از مرگش نام و قداست و قدرتش را به دیگران محول کرده و یا با دیگران تقسیم کند. انحلال، پس از مرگ مسعود رجوی اگر از موضع مثبت و فعال انجام گیرد، طبعاً مثبت خواهد بود چون که بازماندگان اعتقاد به مبارزه و سیاست خواهند داشت و اعتقاد خواهند داشت که باید از سر راه کنار رفته و راه را برای دیگران باز نگهدارند. اما اگر انحلال از موضع منفی و غیر فعال صورت پذیرد و به آنان تحمیل گردد، به مثابه عدم اعتقاد آنان به سیاست و مبارزه خواهد بود چون که همه چیزشان و بود و نبودشان به رهبری فرقه، بند بوده و با مرگ رهبر فرقه همه ی ارث و میراثش با او خواهد رفت و چیزی نصیب وارثانش نخواهد شد.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید