م .حقیقت جو: چرا مجاهدین انتقال به رومانی را نپذیرفتند؟

0
1379

چرا مجاهدین انتقال به رومانی را نپذیرفتند؟

م. حقیقت جو، کمپین برای انتقال فوری ساکنان لیبرتی به کشور ثالث، دهم نوامبر ۲۰۱۵:… سال ۲۰۱۳ برادرم (از بیان نام او معذورم) در تماسی که از طریق کمیساریا با ما گرفت – بدون اینکه مسئولینش در جریان باشند- ما را در جریان تصمیمش به خروج از عراق – و نه از مجاهدین – قرار داد. او به این نتیجه رسیده بود که ماندن در عراق دیگر بیهوده میباشد. من تلاش کردم در مراجعه به سازمان ملل ،سفارت امریکا و …

لینک به منبع

چرا مجاهدین انتقال به رومانی را نپذیرفتند؟

از شنیدن خبر و دیدن فیلمهای موشکباران اخیر کمپ لیبرتی سوختم و قلبم بدرد آمد. بفکر این بودم که تا کی باید ساکنان لیبرتی در آنجا کشته شوند و ما با درد، نظاره گر دروغهایی که مجاهدین به خانواده ها و هواداران خود تحویل میدهند، باشیم؟ آنها در حالیکه هیچ کاری درجهت انتقال انجام نمیدهند ولی به اصرار میگویند: ” ما میخواهیم بچه ها را منتقل کنیم …. کمیساریا اقدام جدی نمیکند!… آمریکا به تعهداتش عمل نمیکند! و …”

با شنیدن اینهمه دروغ، اینک می خواهم موردی را گواهی دهم که خود در جریان لحظه به لحظه آن بوده و بغیر از خودم واسنادی که در اختیار دارم، ارگانهایی چون کمیساریای عالی پناهندگان، سازمان ملل و سفارت های چندین کشور در جریان این کارشکنیها در انتقال ساکنان لیبرتی به کشور ثالث هستند. ولی قبل از هر چیز شرافت هر ایرانی با هر عقیده و مرامی ، حکم میکند این موشکباران جنایتکارانه انسانهای محصور و بی دفاع را محکوم کند. لذا اگر کلمه ای فراتر از محکوم کردن بیاد دارید خواهش میکنم مرا یاری کنید تا بکار ببرم ! ولی متاسفانه دناعت و شقاوت در این موشکباران فراتر از سواد نوشتاری من است. ”گروه مختار” فقط یک ویترین است، در صورتی که استقرار و زدن دقیق موشکهای بزرگ کار یک گروه کوچک عقب افتاده نیست و یقینا سپاه برون مرزی جمهوری اسلامی بطور مستقیم در صحنه مجری بوده است.

بعد از دیدن اجساد غرق بخون در این ویدئوها به فکر فرو رفتم که چرا مجاهدین تلاشهای انجام شده برای انتقال دو هزار نفره ساکنان لیبرتی به کشور رومانی در سال ۲۰۱۴ را مانع شدند؟ برای همین تصمیم به نوشتن این مطلب گرفتم.

سال ۲۰۱۳ برادرم (از بیان نام او معذورم) در تماسی که از طریق کمیساریا با ما گرفت – بدون اینکه مسئولینش در جریان باشند- ما را در جریان تصمیمش به خروج از عراق – و نه از مجاهدین – قرار داد. او به این نتیجه رسیده بود که ماندن در عراق دیگر بیهوده میباشد. من تلاش کردم در مراجعه به سازمان ملل ،سفارت امریکا و سفارت چند کشور دیگر در محل اقامتم و همچنین در تماس تلفنی با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در عراق، راهی برای خروج امن برادرم از عراق پیدا کنم. طبق تواقفنامه ای که بین آمریکا- عراق امضا شده بود و مجاهدین هم با آن توافق کرده بودند، اعضای مجاهدین قرار بود بعد از انتقال به کمپ لیبرتی، بصورت تکی با کمیساریا مصاحبه کرده و بعد به کشوری ثالث منتقل شوند. متاسفانه بعد از مدتی مصاحبه ها از طرف مجاهدین تحریم شد.*

با متوقف شدن مصاحبه ها از طرف مجاهدین، حداقل ارتباطی که ما با برادرم داشتیم قطع شد.لازم به توضیح است که برادرم زمانی که به کمیساریا می آمد بدون اطلاع مسئولینش به ما زنگ میزد. ما که از قطع تماسها بشدت نگران شده بودیم مرتبا با کمیساریا در عراق تماس میگرفتیم ولی جواب می شنیدیم : ” ‪ ما دیگر ارتباطی با برادرتان نداریم و تا زمانی که سازمان نمیگذارد آنها به کمیساریا بیایند و مصاحبه کنند، کاری نمی توانیم انجام دهیم!” تنها کانال ارتباطی ما با برادرم از دست رفته بود. ولی من به همراه خانواده به تلاش برای نجات جان برادرم ادامه دادیم.تا اینکه در ماه اوت ۲۰۱۴ با مراجعه به سفارت امریکا و اصرار های بسیار، عاقبت مسئولی در سفارت آمریکا به من پاسخ داد که سازمان ملل با همکاری سایر کشورها یک راه حل فوری انساندوستانه برای نجات جان ساکنان لیبرتی اتخاذ کرده و میخواهد ۲۰۰۰ نفر را یکجا از کمپ لیبرتی به کشور رومانی که در اتحادیه اروپاست، منتقل کنند. او بطور مفصل توضیح داد که سازمان ملل در رومانی یک کمپ بزرگ ترانزیت دارد و کسانی که جانشان در خطرمرگ قرار دارد را در مرحله اول به این کمپ ترانزیت منتقل میکند و از آنجا در کشورهای دیگری که آنها را بعنوان پناهنده بپذیرند، تقسیم میشوند. همان جا به من اطلاع دادند که طبق درخواست سفارت آمریکا قرار است کمیساریا در عراق نام برادرم را نیز در فهرست کسانی که قرار بود به رومانی منتقل شوند، بگذارد. این خبر من و خانواده را بسیار خوشحال کرد. ولی این خوشحالی چند روزی بیشتر نپائید. چون یکنفر از کمیساریا در عراق به ما زنگ زد که برادرم انتقال به رومانی را نپذیرفته است! و تصریح کردند که از دست آنها دیگر کاری ساخته نیست مگر اینکه خود ساکنان لیبرتی از جمله برادرم این انتقال را بپذیرند.

بعد از صحبت تلفنی با برادرم در کمیساریا متوجه یک دروغ بزرگ از طرف سازمان شدم. دروغی که به خورد ساکنان لیبرتی داده بودند تا طرح انتقال به رومانی نقش برآب شود. من آنزمان با وجود اینکه مدتها بود از مجاهدین جدا شده بودم ولی هنوز علایقم را نسبت به آنها حفظ کرده بودم و این دروغ ضربه بزرگی به باورهای من زد. برادرم علت قبول نکردن خودش را این چنین توضیح داد : “سازمان به ما – ساکنان لیبرتی – گفته که انتقال به رومانی را نپذیریم و امضا نکنیم و بگوئیم که میخواهیم به آلبانی برویم!”

در صورتیکه آلبانی تا جایی که من میدانستم هر سال قرار بود فقط دویست نفر را بپذیرد و مدت زیادی لازم بود تا کمپ لیبرتی کاملا تخلیه شود. اینکه چرا مجاهدین انتقال ۲۰۰۰ نفر به رومانی را نپذیرفتند برایم بسیار تعجب آور بود! من از تلاشهایی که تا آنزمان به همراه خانواده برای انتقال برادرم انجام داده بودم بسیار ناامید و خسته بودم. با توجه به اینکه این مسئله انتقال به رومانی آنزمان در روزنامه ها نوشته شده و مورد بحث بود. از طریق یکی از هواداران در جریان تحلیلی که مجاهدین در پاسخ هواداران ارائه داده بودند، قرار گرفتم. تحلیل این بود : ” سازمان با انتقال ۲۰۰۰ نفر به رومانی توافق کرده بود ولی رژیم جمهوری اسلامی با تهدید رومانی به قطع معاملات اقتصادی این توافق را بهم زده است” ! من که در جریان ریز این مسئله بودم به یکباره اندک باوری را که نسبت به مجاهدین در من مانده بود از دست دادم. این حرف از نظر من “پمپاژ دروغ ” برای فریب هواداران و خانواده های ساکنان لیبرتی در خارج کشوربود. از این ناراحت بودم که در ظاهر وانمود میکنند که مایل به انتقال هستند ولی در عمل همه راه حل های عملی را بایکوت میکنند! من برای اینکه مطمئن شوم که این حرف از طرف مجاهدین مطرح شده با چند تن از مسئولین مجاهدین تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم با ناباوری متوجه شدم که دقیقا همین دروغ را تحویل من دادند! مجاهدینی که مرتبا از همه هواداران و خانواده های ساکنان لیبرتی به بهانه انتقال آنها کمک مالی جمع میکردند ولی در پشت صحنه انتقال ۲۰۰۰ نفره به رومانی را بلوکه می کنند! تا بصورت قطره چکان به آلبانی منتقل کنند و ماندن عده ای در لیبرتی همچنان تداوم یابد!

قبلا که من خودم در میان مجاهدین بودم حرف تکراری مسئولین برای توجیه ماندن در عراق این بود : ” ما شبانه روز دنبال انتقال بچه ها به کشور امن هستیم ولی هیچ کشوری نمی پذیرد و رژیم سر راه پذیرش ما سنگ اندازی میکند”. براستی اینهمه تناقض گویی را چگونه می توان هضم کرد!؟

امروز با دیدن عکس های کشته شدگان اخیر حمله موشکی به کمپ لیبرتی ، با خود گفتم، اگر این دو هزار نفر منتقل شده بودند شاید امروز کمپ لیبرتی دیگر خالی شده بود و این ۲۴ نفر و بسیاری دیگر هنوز زنده بودند. من شک ندارم که ماندن در عراق زمینه کشتارهای بیشتری را فراهم میکند. همچنان نگران این هستم که قتل عام وحشتناکتری در ابعاد وسیعتر در کمپ لیبرتی رخ دهد. صحنه هایی مشابه کشتار اشرف در اینجا نیز تکرار شود. من بعنوان یکی از همین خانواده ها خواستم آنچه را که میدانم بعنوان هشدار بنویسم. هشدار از اینکه ساکنان لیبرتی در معرض کشتار و قتل عام قرار دارند و باید هر چه سریعتر از آنجا به یک کشور امن منتقل شوند. سازمان حق ندارد راه حل های ارائه شده را بلوکه کند. ما خانوادها حق داریم از مجاهدین بخواهیم که پاسخگو باشند. در مورد همین مورد طرح انتقال ۲۰۰۰ نفر به رومانی باید بصورت علنی توضیح بدهند که چرا انجام نشد؟ و چرا به ساکنان لییبرتی گفتند که این انتقال را نپذیرند! و اگر مانع دیگری در کار بوده، چرا آنرا با خانواده ها در میان نمیگذارند. ما حق داریم که بدانیم چرا این راه حل انتقال فوری عملی نشد.

مطمئن هستم که روزی حقایق پشت پرده بیشتری در این رابطه به بیرون درز پیدا خواهد کرد. من آرزو دارم که بزودی تمامی این عزیزان از عراق به سرزمینی امن منتقل شوند

م. حقیقت جو- ۳۱ اکتبر ۲۰۱۵

http://campaignliberty2013.blogspot.fr /

– نام اصلی نویسنده نزد کمپین محفوظ است.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید