علت جعل بیانیه توسط مریم قجرعضدانلو در شرایط فعلی
حامد صرافپور، هفتم نوامبر ۲۰۱۵:… بله، امروز مریم رجوی به همان چیزی چنگ انداخته و جعل می کند که نیاز واقعی اوست و در رویاهای خود بدان می پردازد. این الهه جنگ ۲۲ سال است خود را رئیس جمهور برگزیده مقاومت مردم ایران می خواند، رئیس جمهوری که قادر نیست در کل ایران ۱۰۰ نفر را به خیابان بکشاند و به داشتن چنین نیرویی فخر کند. لذا دلخوش به بیانیه هایی است که از قول آنان جعل می کند. سازمانی …
علت جعل بیانیه توسط مریم قجرعضدانلو در شرایط فعلی
مقدمه
در روزهای اخیر شاهد نشر انواع بیانیه های جعلی به اسم اقشار مختلف مردم ایران از سوی مسئولین فرقه مجاهدین هستیم. این بیانیه ها همگی در محکومیت حمله به لیبرتی بوده و به صورت روزانه در سایت های مجاهدین انتشار می یابد. این اولین بار نیست که مجاهدین دست به انتشار چنین بیانیه های بی پایه و اساس می زنند و در طی چند سال گذشته در سرفصل های مختلف از برنامه های انتخاباتی در ایران گرفته تا روز دانشجو و سیزده بدر، و همچنین بر سر برخی پیام های رهبری این فرقه مثل تشکیل گردان های رزمی در ایران و موسسین چهارم و الی آخر… نیز شاهد جعل نویسی های رجوی بودیم.
واقعاً هدف رجوی از این کار چیست و چرا در این برهه از زمان نیازمند چنین اقدامات کودکانه و دروغ سرایی شده است؟
نگاهی به تاریخ جعل سند مجاهدین
اگر چند دهه به عقب باز گردیم، روزگاری مجاهدین برای نقل و انتقال اعضای خود از داخل ایران به خارج و یا برای اعزام نیروهای پیوسته از پاکستان، ترکیه و امارات به داخل خاک عراق، انبوهی گذرنامه و کارت شناسایی جعل می کردند و با هزینه کردن مقادیری پول کار را جلو می بردند. دهه ۶۰ اوج این گونه اقدامات غیرقانونی مجاهدین در خاورمیانه بود.
در دهه ۷۰، بعد از حمله صدام به کویت، مرحله دیگری در تاریخ مجاهدین آغاز شد که نوع دیگری از جعل مدرک را در برمی گرفت. مجاهدین به رهبری زوج رجوی، برای پولشویی در کشورهای اروپایی، انواع مدارک مختلف را جعل می کردند تا به انجمن های خیریه و سایر نهادهای حقوق بشری مراجعه و به اسم یاری رسانیدن به کودکان و زنان بی سرپرست، میلیون ها دلار کلاهبرداری و پولشویی را در کارنامه خود ثبت کنند. مریم قجرعضدانلو و چند تن دیگر از اعضای شورای رهبری این فرقه همچنان درگیر پرونده قضایی خود در این زمینه می باشند. البته در جریان قاچاق نفت از عراق به کشورهای همسایه نیز مجاهدین ید طولایی در جعل مدرک داشتند که عمدتاً با کمک صدام حسین صورت می گرفت. تمام این اقدامات غیرقانونی توسط مجاهدین به رهبری رجوی در اروپا و آمریکا و حتی خاورمیانه به انجام می رسید.
در دهه ۸۰، بعد از سقوط صدام حسین، مجاهدین روش دیگری را در پیش گرفتند و آن جعل هویت برخی مسئولین سازمان برای فرار از عراق و پناهندگی در کشورهای اروپایی بود. رجوی برای فراری دادن برخی از سران و مسئولین مدار اول فرقه خود که جنایت بیشماری انجام داده و انتقال آنان به اروپا ممکن نبود و احتمال دستگیری آنان توسط آمریکایی ها بعد از محاصره قرارگاه اشرف هم وجود داشت، برای آنان هویت های جعلی تولید و ایشان را به مرور به صورت قاچاق به کشورهای اروپایی منتقل کردند. از زمره این افراد می توان مهدی ابریشمچی را نام برد که با نام جعلی “بهمن تهرانی” در فرانسه سکونت دارد.
از آغاز دهه ۹۰ مجاهدین دست به اقدامات مشابهی در فضای مجازی زده اند که یک اقدام گسترده و همه جانبه را شامل می شود. رجوی در شبکه های اجتماعی هزاران آیدی جعلی با عناوین مختلف تولید کرده که هرکدام وظایفی را به صورت تکی یا جمعی بردوش دارند که بیشترین نقش آنها “سیاهی لشکر” و برخی دیگر نیز برای جذب نیرو با فریب جوانان در زیر پوشش چهره های کاذب حقوق بشری، زنانه، دانشجویی، فرهنگی و ورزشی و… است. در همین سال ها همچنین شاهد جعل انواع کلیپ هستیم که مجاهدین به اسم مردم در داخل کشور علیه جمهوری اسلامی تولید کرده و در یوتیوب انتشار داده اند. از دیگر اقدامات مجاهدین در سال های اخیر، گردآوری گسترده افراد پناهجو و رنگین پوست خارجی است که در پس پلاکاردهای انبوه و در لابلای اندک هواداران خود مخفی کرده و به اسم “ایرانی” به خورد رسانه های می دهد که البته این شارلاتانیزم مریم رجوی نیز چندسال قبل توسط جداشدگان افشا گردید که رسوایی زیادی برای وی به همراه داشت.
جعل بیانیه آخرین گامی است که در سال های اخیر مجاهدین برداشته اند که خود حکایت مفصلی دارد. اگر به آرشیوهای مجاهدین در همین دوسه سال گذشته مراجعه شود، شاهد ده ها نمونه از این دست هستیم که در مناسبت های مختلف انتشار یافته و چنین وانمود شده که اقشار مختلف مردم در شهرهای مختلف ایران از مجاهدین حمایت می کنند. این کار البته بیشتر بازخورد درونی برای رجوی دارد صرفاً بخاطر روحیه دادن به نیروهایی است که مستأصل و درمانده منتظر خروج از عراق هستند تا از جهنم مناسبات فرقه ای خلاص شده و چند صباحی را در یک شرایط ایمن زندگی نمایند.
اهداف جعل سند در فرقه رجوی
نگاهی گذرا به تاریخ جعل در فرقه رجوی ما را تا حد زیادی به واقعیت نزدیک می کند. اگر به عمق رخدادهای گذشته برویم تاریخ مجاهدین را در این سرفصل ها می توان چنین برشمرد که در آغاز راه، رجوی به جعل گذرنامه و کارت شناسایی نیازمند بود تا نیروهای خود را به خاک عراق منتقل کند. در آن زمان رجوی نیازی به جعل بیانیه از سوی مردم ایران نداشت چون به طور واقعی انبوهی از اعضای خودش در انتظار پیوست بودند.
در گام بعدی ریزش نیروها آغاز شده و رجوی نیازمند جمع آوری ثروت های افسانه ای جهت برنامه های آینده ی خودش بود به همین علت به پولشویی و قاچاق نفت نیاز داشت که برای اینکار سند جعل نماید.
اما در سال های بعد از سقوط صدام که رجوی دچار ریزش نیرو از یکسو و بسته شدن منابع مالی از سوی دیگر شده بود، می بایست برای حفظ بقای خود و جلوگیری از فروپاشی دست به اقداماتی دیگر می زد. در این دوران لابی گری و سیاهی لشکر حرف اول را می زد تا نیروهای گیرافتاده در عراق را با این بهانه که هنوز پایگاه اجتماعی گسترده ای دارد، به امید جنگ مسلحانه نهایی!، سرپا نگهداشته و به مرور قتل عام نماید. در چنین شرایطی می بینیم که یکروز به اسم موسسین چهارم و گردان های رزمی موجود در داخل ایران بیانیه صادر می کند و یکروز دیگر اقشار مختلف مردم ایران را در بیانیه خود خرج می کند تا چنین جلوه دهد که خلقی در انتظار ارتش منهدم شده آزادیبخش رجوی است!.
بله، امروز مریم رجوی به همان چیزی چنگ انداخته و جعل می کند که نیاز واقعی اوست و در رویاهای خود بدان می پردازد. این الهه جنگ ۲۲ سال است خود را رئیس جمهور برگزیده مقاومت مردم ایران می خواند، رئیس جمهوری که قادر نیست در کل ایران ۱۰۰ نفر را به خیابان بکشاند و به داشتن چنین نیرویی فخر کند. لذا دلخوش به بیانیه هایی است که از قول آنان جعل می کند. سازمانی که با یک اشاره رهبری آن، صدها هزار نفر در سراسر ایران به خیابان ها می آمدند و جانفشانی می کردند امروز آنچنان در هزیز ذلت فروافتاده که برای سالگرد بنیانگزاری سازمان مجاهدین، دست به دامان چند قاچاقچی می شود تا چند بروشور در گوشه های خلوت نصب کرده و از آن عکس تبلیغاتی تهیه کنند. وی به شدت نیازمند جعل چنین بیانیه هایی است که به لابی های خود و رسانه های مختلف، از پایگاه اجتماعی “جعلی” خود سخن بگوید و شکست های خود را در این دوران (بویژه بعد از حمله سنگینی که لیبرتی را منهدم نمود و انتقادات بسیار وسیعی را علیه رهبری مجاهدین برانگیخت)، بپوشاند. در یک کلام، مریم قجرعضدانلو رئیس جمهوری بدون جمهور (مردم) است که این کمبود (پایگاه اجتماعی) خود را با بیانیه های جعلی می پوشاند که حکایت همان با سیلی صورت را سرخ نگه داشتن است.
حامد صرافپور
۱۶ آبان ۱۳۹۴
۷ نوامبر ۲۰۱۵
***
مسئول واقعی حمله به لیبرتی کیست؟