حضور آقای سید عباس صادقی نژاد در دفتر انجمن فراق
انجمن فراق، اردبیل، بیست و ششم اوت ۲۰۱۵:… زنگ تلفنم به صدا درآمد :” سلام من را می شناسید ” شاید باور نکنید همان وحله اول سلام ، صدای آقای صادقی را شناختم ، خیلی خوشحال شدم که ایران آمدند و مشتاق ملاقات با ایشان و خانواده ی محترمشان بودم به همین خاطر خواهش کردم در صورت امکان حتماً از نزدیک ملاقاتی باهم داشته باشیم که ایشان با محبت خاصی گفتند: بخدا در وحله اول حرکت از آلمان بفکر شما …
حضور آقای سید عباس صادقی نژاد در دفتر انجمن فراق
آقای سید عباس صادقی نژاد جدا شده از فرقه منافقین ، که سالیان سال عمر و جوانی خود را در قلعه الموتی رجوی به باد فنا داد.
آقای صادقی نژاد همراه با دیگر دوستان جدا شده درسال ۱۳۹۰، برای دلداری خانواده های متحصن ،از کشورآلمان به شهرک آزادی ومحل استقرار دائمی خانواده ها مقابل کمپ اشرف آمدند، حضور صمیمانه و افشاگری ها وگویش توام با آرامش ایشان، به خانواده ها استقامت و قدرت خاصی می داد، با محبت و احترام صحبت می کرد، شرایط خانواده ها و محل اسکان و گرما و خلاصه تمامی مشکلات …. هیچ تاثیری در روحیه مقاوم آقای صادقی نژاد اثر منفی نداشت، بدترین شرایط برای ایشان بهترین بود.
پدران و مادران در کنار جداشدگان همیشه احساس امنیت می کردند، چراکه دردمند و نیازمند به هم بودند، هرچند افشاگری های جدا شده ها از جنایت ها و خیانت های فرقه جوی نگرانی خانواده ها را بیشتر و بیشتر می کرد، اما صحبتهای کسانی همچون آقای صادقی نژاد این نگرانی ها و دلواپسی ها را کاهش می داد.
حضور آقای سیدعباس صادقی نژاد
در قرارگاه خانواده ها در کنار مادران و خوهران اسیران فرقه رجوی (سال ۱۳۹۰)
ارتباط خانواده ها همیشه با جداشدگان در عرض چندین سال به طور مداوم برقرار بوده و این ارتباط به قدری صمیمی و دوستانه شده که دیگر به هیچ عنوان قابل گسستن نیست ، خیلی ساده بیان کنم ،پدران ومادران و جداشده ها از فرقه رجوی یک خانواده و یک عضوهستند،گویند “چوعضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار ” .
زنگ تلفنم به صدا درآمد :” سلام من را می شناسید ” شاید باور نکنید همان وحله اول سلام ، صدای آقای صادقی را شناختم ، خیلی خوشحال شدم که ایران آمدند و مشتاق ملاقات با ایشان و خانواده ی محترمشان بودم به همین خاطر خواهش کردم در صورت امکان حتماً از نزدیک ملاقاتی باهم داشته باشیم که ایشان با محبت خاصی گفتند: بخدا در وحله اول حرکت از آلمان بفکر شما بودم که با خانمم چند روزی در کنار شما باشیم، واین بزرگترین بهانه شد که ایشان رابه اردبیل دعوت کنم، هرچند سفربه علت کسالت جسمی خانم صادقی مشکل بود ولی باز مشکلات و سختی راه را متحمل شده وبرای دیدار به اردبیل آمدند و در آن لحظات تمامی خاطرات تلخ وشیرین در سالهای تحصن خانواده ها در پشت درب زندان فرقه رجوی تداعی شد ، برای خانواده های همراه تعریف می کردند که چندین سال با چه شرایطی خانواده ها برای دیدار چند دقیقه ای سالها پشت درب اشرف زندان بزرگ رجوی تحصن کردند و این بهترین فرصت برای من بود که از آقای صادقی نژاد دعوت کنم به دفتر انجمن فراق بیاید تا از درد جدائی چندین ساله خود که در اسارت فرقه رجوی ، برای اعضای انجمن فراق بازگو کند( شنیدن کی بود مانند دیدن ).
واقعاً باید صحبتهای هرچند درد آور ولی بیان شیوای آقای صادقی نژاد را شنید.
انجمن فراق از تمامی محبتهای بی منت آقای صادقی نژاد نهایت تشکر را دارد، امیدواریم در آینده نه چندان دور همه جداشدگان و خانواده ها و اسیران در بند فرقه رجوی ، جشن بزرگی به پا کنیم ، به امید رهائی همه عزیزان دربند .
آقای صادقی نژاد، برادرارجمندم ، بابت تمامی زحمات در عرض چندین سال که در حق خانواده ها و علی الخصوص دفتر انجمن فراق متحمل شدید ، نهایت سپاس را دارم،امید وارم کمی وکاستی پذیرائی به بزرگی خودتان را ببخشائید .
به امید دیدار مجدد ثریا عبداللهی
ضمناً به اطلاع کاربران محترم می رساند مجموعه مصاحبه ی آقای صادقی نژاد به صورت فیلم تصویری و متن نوشتاری بزودی در سایت انجمن فراق درج خواهد شد.
سخنرانی آقای صادقی، کنفرانس بغداد