رجوی و زوزه های مرگ برای جلوگیری از فروپاشی و موج ریزش
عیسی آزاده، پیوند رهایی، پاریس، پانزدهم اوت ۲۰۱۵:… اخیرا فرقه رجوی طبق ادعایش به یک کشف جدید نایل آمده و یک مشت دروغ را تحت عنوان اطلاعات بدست آمده از داخل نیروهای امنیتی رژیم ایران همراه با اسامی تعدادی از مسئولین و کارکنان سفارت ایران در پاریس را تحت عنوان رجوی ساخته مرتبط با جدا شدگان وهم چنین با وارد کردن اتهاماتی به اعضای جدا شده به صورت اطلاعیه ای منتشر کرده تا از یک سو مقداری …
رجوی و زوزه های مرگ برای جلوگیری از فروپاشی و موج ریزش
به قلم عیسی آزاده از اعضاء و فرماندهان قدیمی سازمان مجاهدین
اخیرا فرقه رجوی طبق ادعایش به یک کشف جدید نایل آمده و یک مشت دروغ را تحت عنوان اطلاعات بدست آمده از داخل نیروهای امنیتی رژیم ایران همراه با اسامی تعدادی از مسئولین و کارکنان سفارت ایران در پاریس را تحت عنوان رجوی ساخته مرتبط با جدا شدگان وهم چنین با وارد کردن اتهاماتی به اعضای جدا شده به صورت اطلاعیه ای منتشر کرده تا از یک سو مقداری از سوزش دورنی سردمدارانش در نتیجۀ فعالیتهای افشاگرانۀ جداشدگان بویژه در فرانسه را کم کند و از سوی دیگر در ادامۀ تلاشهایش برای جلوگیری از فروپاشی تشکیلات خود و موج ریزش نیروهایش در عراق و آلبانی به افراد و نوچه هایش روحیه بدهد و آنها را از عواقب جدایی و افشاگری یعنی روبرو شدن با موجی از دروغ و تهمت از جمله نسبت دادن آنان به اطلاعات رژیم بترساند.
اینجانب ضمن رد این اتهامات سخیف و ساختگی فرقه رجوی اعلام می کنم :
تا انجا که من می دانم اسامی تمام افراد سفارتخانه های همۀ کشورها به دولت میزبان داده می شود و این یک امر کاملا قانونی و رسمی و دیپلماتیک است و اطلاعیه فرقه شامل به ادعای خودش اسامی نفرات آنهم از طریق نیروهایش در داخل ایران کاملا غیر واقعی و بلکه یک جوک است و این در حالیست که کار دستگاه رجوی تمام وقت به دستور سرکردۀ فراری و امام غایبش جا سوسی و تعقیب و مراقبت علیه جدا شده ها و تلاش برای ترور آنها می باشد.
فرقه رجوی خیلی ناشیانه اقدام به انتشار چند اسم نموده است که با این باندرول بتواند افراد جدا شده را که دنبال ازادی اسیرانشان از فرقه رجوی و چنگال خونین او هستند وابسته جلوه دهد تا بدینوسیله و با خراب کردن چهرۀ آنان به خیال خودش از تأثیر افشاگریهای آنها در میان ایرانیان بکاهد و به نیروهایش هم در لیبرتی و آلبانی پیام بدهد که در صورت جدایی و افشاگریتان با شما اینگونه برخورد خواهد شد.
دروغگویی و رذالت رجوی به حدی رسیده است که گوبلز باید در جلو رجوی و همسر کثیف تر از خودش تعظیم کند. این زوج جنایتکار که تا مرفق دستشان بخون جوانان ایرانی آغشته است تمام هم و غم شان صرف ردیابی و جاسوسی از اسیران نجات یافته از این فرقه و یا حمله و هجوم بر آنان شده است. مضحک این است که فرقه ای که با شورای دست سازش مدعی تنها آلترناتیوی وپیشتازی مبارزه و مقاومت علیه رژیم می باشد کارش و مبارزه اش بصورت حرفه ای با افراد جدا شده و متهم کردن آنان به وابستگی به رژیم شده است.
با کدام منطق و قانونی این چرندیات رجوی جور در می آید که فردی تمام عمر سیاسیش و بیش از سه دهه در تشکیلات این فرقه باشد و همه چیزش را هم در طبق اخلاص به نیت صادق آزادیخواهی و مبارزه با دیکتانوری گذاشته باشد ولی به محض بیرون آمدن از جهنم تشکیلات رجوی و جدا شدن از این فرقه مأمور اطلاعات رژیم شود؟!. مگر مسئولین کدام کشور حاضر می شوند یک دشمن چند ده ساله را وارد تشکیلات اطلاعاتی خودشان بکنند؟!.
آقای رجوی! حتی وقتی خودت همراه تیم های عملیاتی ساواک برای لو دادن خانه محل استقرار بنیانگزار سازمان محمد حنیف نژاد و سایر افراد مرکزیت و کمیته مرکزی رفتی و تا آخرین نفر و آخرین خانه همه را لو دادی تو را عضو ساواک کردند؟
یا تو بخاطر جان حقیر و ناچیزت این بی ناموسی و کثافت کاری را کردی و هنوز هم که هنوزه این را بالا نیاورده ای و دلت را خوش کرده ای به موهومات عباس داوری که می گفت محمد حنیف بصورت مورس در رابطه با تو و سفارش تو چنین و چنان گفته است. جهت اطلاعت در همان زمان در تشکیلاتت در تمامی لایه های افراد قدیمی این را به تمسخر گرفته بودند و کسی مطلقا حرفهای سرهم بندی شده عباس داوری را باور نمی کرد بلکه تعجب می کردند که چرا کسی ادعا می کند بیشترین فدا کننده بوده ولی اینقدر به مفتضح ترین شکل دنبال خود بزرگ بینی وتعریف و تمجید از خود است.
یادم هست بعد از نشست تو قصاب تشکیلات مهوش سپهری با نام مستعار نسرین نفرات قدیمی سازمان را مجبور کرده بود که مثل سگ عو عو کنند و از درگاه مسعود طلب عفو و بخشش کنند و نسرین با چوب بالای سر قدیمی ترین افراد مرد سازمان ایستاده بود و می گفت بیشتر عو عو کنید شاید بخشیده شوید!!. من بارها شاهد این جلسات و نشست های شستشوی مغزی و بهتر است بگویم مسخ کننده انسانیت بوده ام که تورا جای امام زمان و حتی تا رده پیامبر بالا بردند و بارها همین مریم خانم دزد گلهای قبرستان اوور سوراوواز حرف از حکومت عدل مسعود می زد و می گفت مسعود فقط به خدا حساب پس می دهد!! و طوری با همین جملات کفر آمیز و فرقه گرایانه خفقان وسرکوب در تشکیلات ایجاد کرده بود که کسی یارای نفس کشیدن در برابر تشکیلات مخوف رجوی را نداشت و پوست از سرش می کندند وبا یک یا چند اتهام فرد معترض را سرکوب و سر به نیست می کردند.
افرادی که از سازمان جدا شدند همه جنایت های های رجوی را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند و چون خودشان قربانی این فرقه شده اند تا جایی که در توان دارند بر علیه این فرقه افشاگری می کنند تا اشخاص دیگری به دام این جنایتکاران نیافتد و مانند ما عمرش بیهوده تلف نشود.
ما در بدو ورود به سازمان فکر نمی کردیم که اگر روزی بخواهیم به هر دلیل از این سازمان جدا شویم این قدر مورد بی رحم ترین تهمت ها و رذالت ها قرار می گیریم و نمی دانستیم گرگی در لباس میش بنام مسعود رجوی در کمین جوانان ایران نشسته و با خون و شیره جان آنها بد مستی می کند و با خون و جان ما با صدام و با کثیف ترین محافل مرتجع عرب و نیز با صهیونیستها و جریانهای جنگ طلب امریکایی تجارت می کند و می خواهد از اجساد ما نردبان ترقی برای خودش بسازد. آنچه در اندیشه و ضمیر ما بود پاکبازی و فدای رهبر بود. نمی دانستیم که رهبر دنبال عیش و نوش خودش و کثافتکاری های جنسی اش با زنان بیچارۀ تشکیلات است که بسیاری از آنان با توجه به فرهنگ ایران جرات ندارند که بی ناموسی های رجوی را علنی کنند و تک مورد زنانی جدا شده از این تشکیلات بودند و هستند که جنایات مریم قجر و رقص رهایی زنان را در جلوی رجوی خبیث علنی کردند.
رهبری که مدعی است پاکباز ترین بوده و می باشد در تمام بزنگاهای خطیر همه را تنها گذاشته و خودش و همسرش فرار را بر قرار ترجیح داده اند. این جان بدر بردن کثیف از سال ۱۳۶۰ تا ترک اشرف در سال ۱۳۸۲ پیوسته جریان داشته وهمواره هم وی تمام فرار ها و جا خالی دادن هایش را تئوریزه کرده و مصداق روباهی شده که شاهدش را دمش اعلام کرده است!. این مردک «حقیر» (به قول و نوشتۀ خودش خطاب به سران رژیم) هم دمش بنام عباس داوری را همیشه برای ما شاهد می گرفت!..
رجوی که با اعلام توافق اتمی، استراتژیش دود شد و به هوا رفت مانند مار زخمی شده و میخواهد همه را نیش بزند و مثل قاطر چموش جفتک بیندازد تا شاید کمی از آب و آبروی رفته اش را به جوی عفونت بارش برگرداند. و هم چنین با فعال شدن روابط اقتصادی و سیاسی کشورهای اروپایی و مشخصا فرانسه با ایران ناچار شده اند هر چه فیل در طویله شان دارند هوا کنند شاید اندکی از سوزش خود کاسته و برای هواداران روحیه باخته شان بگویند که هنوز ما هستیم و تا سری ترین ارگانهای رژیم نفوذی داریم پس منتظر یک کودتای ناگهانی توسط آنها و فرا رسیدن ساعت «سین» (سرنگونی) و تکمیل شدن سفرۀ ناقص هفت «سین» سی سالۀ رجوی در شش روز تا شش ماه و شاید هم شش قرن! باشید.
تا آنجا که به اینجانب بر می گردد تمام اتهامات دستگاه دروغ پرداز رجوی بر علیه بنده مطلقا دروغ و عاری از حقیقت است ومن تک به تک این اتهامات را با تمام جزئیات در اختیار مقامات قضایی و دادگاه فرانسه قرار میدهم به شرط اینکه عاملین اصلی افترا یعنی مسعود رجوی و مریم قجر در این دادگاه حاضر شوند. طرف حساب ما تعدادی مزدور و پادو و چماقدار در این فرقه نیستند بلکه ما دنبال خط دهنده و عوامل اصلی پشت پرده این کارها هستیم .
من بابت این اتهامات ساختگی و تهدیدات تروریستی فرقه اعلام جرم می کنم و شکایت خواهم کرد.. و مصرانه به نوبه خودم خواهان فعال شدن دادگاه مهدی ابریشمچی موسوم به تهرانی و مریم قجر در دادگاههای فرانسه هستم
و ما جدا شدگان بارها به مقامات اروپایی در فرانسه و سایر کشورها تهدیدات تروریستی فرقه رجوی را گوشزد کرده ایم و باز هم خواهان اخراج این جنایتکاران کثیف که کارشان قاچاق انسان وپولشویی و دورغ و تهمت و علیه پناهندگان است از خاک فرانسه می باشیم.
عیسی آزاده
پاریس ۱۴ اوت ۲۰۱۵