حقیقت امر این است که یکی از نشانه های فرقه ها همین مسئله است که در طول تاریخ تمام فرقه ها بلااستثنا مانع ارتباط اعضای خود با بیرون از درون فرقه میشوند و اجازه نمی دهند که اعضای فرقه هیچ ارتباطی با بیرون از فرقه داشته باشند دلیل ان هم کاملا روشن است ارتباط افراد با دنیای بیرون از فرقه باعث میشود که فرد با ذهن ازادتری با مسائل برخورد کند و این یک شکاف عمیق برای کنکاش در درون فرد است همین کنکاش است که فرد در درون فرقه دچار تناقض میشود و همین تناقض است که بنیاد فرقه را میلرزاند و سست میکند
ممانعت از دیدار خانواده ها توسط فرقه رجوی عملی ضد انسانی و تحت هر عنوانی نقض حقوق بشر محسوب میشود
منصور نظری ـ 06.05.2015 بر طبق تمام موازین حقوقی وقضائی در سراسر جهان ملاقات خانواده حق تک به تک احاد مردم است و هیچ کس نمی تواند این اولیه ترین حقوق یک انسان را نقض کند نقض کننده این منشور حقوق بشر میخواهد دولت باشد یا یک سازمان یا یک اداره دولتی و یا در بدترین حالت یک فرقه در هر صورت نقض ان عملی ضد انسانی و ضد بشریست .
فرقه رجوی از چه چیزی وحشت دارد که اینگونه خانواده ها را تحت هر عنوانی مورد هتاکی و فحاشی قرار میدهد و اجازه ملاقات خانواده ها را با عزیزانشان نمی دهد مگر فرقه رجوی نمی گوید که نفرات سازمان گوهران بی بدلیلی هستند که میتوانند هر معادله ای را حل کنند و از پس هر ابتلائی بر بیایند خوب اگر راست میگوئید اگر واقعا شما تا بن استخوان به حرف خودتان اعتقاد دارید پس نگرانی از چیست از چه چیزی میترسید که مانع این اولیه ترین حقوق یک انسان میشوید مگر یک پدر پیر و یا مادر سالخورده چه چیزی دارد که باید از ان وحشت کرد ؟
همه اینها نشان میدهد که فرقه رجوی هیچ اعتقادی حتی به شعارهای خودش ندارد و اگر هم چیزی میگوید برای دل خوش کردن اسیرانی است که از دنیای بیرون فاصله دارند و در دنیائی دیگر سیر میکنند و سازمان مجاهدین نمی خواهد که انها هیچ تماسی با دنیای بیرون داشته باشند دنیای بیرون از سازمان مجاهدین چیست که سازمان مرز برای ان میکشد و پاسبان برایش میگذارد که کسی به ان نزدیک نشود ؟
حقیقت امر این است که یکی از نشانه های فرقه ها همین مسئله است که در طول تاریخ تمام فرقه ها بلااستثنا مانع ارتباط اعضای خود با بیرون از درون فرقه میشوند و اجازه نمی دهند که اعضای فرقه هیچ ارتباطی با بیرون از فرقه داشته باشند دلیل ان هم کاملا روشن است ارتباط افراد با دنیای بیرون از فرقه باعث میشود که فرد با ذهن ازادتری با مسائل برخورد کند و این یک شکاف عمیق برای کنکاش در درون فرد است همین کنکاش است که فرد در درون فرقه دچار تناقض میشود و همین تناقض است که بنیاد فرقه را میلرزاند و سست میکند و بسیار نکات دیگر و مسعود رجوی بعنوان تئوریسین این فرقه بخوبی میداند و مثل روز برایش روشن است که یک عقب نشینی کافیست تا فرد را از چهارچوب اسارت دستگاه ذهنی فرقه خارج کند و به همین دلیل اجازه نمی دهند که خانواده ها با عزیزانشان ملاقات کنند .موضوع ملاقات و تماس با خانواده فقط مربوط به این ۱۲ سال پس از سرنگونی صدام حسین نیست بلکه از سالها پیش از سقوط دیکتاتور عراق هم اجرا میشد موارد و نمونه های بسیار شنیعی وجود دارد که حتی در زمان صدام حسین که اینها برای خودشان پادشاهی میکردند مانع از ارتباط و ملاقات با خانواده ها شده اند که از ذکر ان میگذرم اما پس مشکل فرقه رجوی برای ملاقات خانواده ها نه جمهوری اسلامیست ونه دولت عراق بلکه این ساختار این فرقه و تمام فرقه هاست که بنیادشان بر محدود کردن و بستن محیط پیرامونشان و اجازه ندادن به نفراتشان برای ارتباط با دنیای بیرون است که مانع اصلیست .
اما شرم اور تر اینکه افراد را مجبور میکنند به خانواده خودشان فحاشی کنند چیزی که هیچگاه در مخیله من نمی گنجد که چگونه کسی میتواند پدر و مادر و خواهر و برادرش را اینگونه مورد فحاشی قرار دهد و فکر میکنم که هیچ کدام از این ناسزاها واقعی نیستند بلکه افراد مجبور به نوشتن این فحش نامه ها میشوند تا از شر فشارهای وارده توسط فرقه خلاص شوند .
با امید به اینکه نفرات اسیر فرقه رجوی در لیبرتی بتوانند از عراق خارج شوند و به هر جا که دوست دارند بروند و نه اینکه در عراق جنگ زده بمانند تا مسعود رجوی انها را هم به کشتن بدهد.