محمد حسین سبحانی: مجاهدین خلق ، از تهران تا تیرانا ـ قسمت دوم

0
2471

در قسمت گذشته این سلسله گفتارها بحث مختصری در مورد سی خرداد ۱۳۶۰ و سرآغاز مبارزه مسلحانه توسط  سازمان مجاهدین خلق آغاز کردیم و پرسش هایی را مطرح کردیم که چرا مجاهدین خلق به شرایطی رسیدند که نه تنها  نتوانستند به دمکراسی در درون جامعه ایران کمک کنند ، بلکه حتی خودشان در درون مناسبات تشکیلاتی خودشان زندان های انفرادی درست کردند و زندان سازی و زندان بانی راه انداختند؟ یا چرا سازمان مجاهدین خلق که قرار بود جمهوری اسلامی را در سال ۱۳۶۰ سرنگون بکند، از تهران به تیرانا در آلبانی رسیده است و متعجبانه کماکان به جای ارزیابی گذشته ، همچنان مانند سی و شش سال گذشته رهبری سازمان مجاهدین بر مشی خشونت و ترور باور دارد. این ضرورت را مطرح کردیم که لازم است  سی خرداد ۱۳۶۰ مورد نقد و بررسی جدی قرار بگیرد ، چرا که بسیار مهم و عبرت آموز است تا نسل جوان ایران بیشتر بداند و از تجربیات آن پند و درس بگیرد و با آگاهی که کسب می کند جامعه در مقابل خشونت و راه حل های مسلحانه برای حل و فصل مشکلات سیاسی اجتماعی واکسینه شود. اما سازمان مجاهدین خلق چگونه شکل گرفت و بنیان گذاشته شد؟

مجاهدین خلق ، از تهران تا تیرانا ـ قسمت دوم 

 Mohammad_Sobhani_poitical_analyst_Cologne_Germanyمحمد حسین سبحانی / ایران قلم ـ 21.09.2017

https://youtu.be/8MAV3-4ddvQ

سلام می کنم خدمت بینندگان عزیز ، در قسمت گذشته این سلسله گفتارها بحث مختصری در مورد سی خرداد ۱۳۶۰ و سرآغاز مبارزه مسلحانه توسط  سازمان مجاهدین خلق آغاز کردیم و پرسش هایی را مطرح کردیم که چرا مجاهدین خلق به شرایطی رسیدند که نه تنها  نتوانستند به دمکراسی در درون جامعه ایران کمک کنند ، بلکه حتی خودشان در درون مناسبات تشکیلاتی خودشان زندان های انفرادی درست کردند و زندان سازی و زندان بانی راه انداختند؟ یا چرا سازمان مجاهدین خلق که قرار بود جمهوری اسلامی را در سال ۱۳۶۰ سرنگون بکند، از تهران به تیرانا در آلبانی رسیده است و متعجبانه کماکان به جای ارزیابی گذشته ، همچنان مانند سی و شش سال گذشته رهبری سازمان مجاهدین بر مشی خشونت و ترور باور دارد. این ضرورت را مطرح کردیم که لازم است  سی خرداد ۱۳۶۰ مورد نقد و بررسی جدی قرار بگیرد ، چرا که بسیار مهم و عبرت آموز است تا نسل جوان ایران بیشتر بداند و از تجربیات آن پند و درس بگیرد و با آگاهی که کسب می کند جامعه در مقابل خشونت و راه حل های مسلحانه برای حل و فصل مشکلات سیاسی اجتماعی واکسینه شود. اما سازمان مجاهدین خلق چگونه شکل گرفت و بنیان گذاشته شد؟

قبل از شروع به بحث لازم است این یادآوری را داشته باشم که هدف من از این سلسله گفتارها صرفا نگاه گذرا به رویدادهای تاریخی و بیان آنها نیست ، ضمن اینکه این رویدادهای تاریخی را بررسی می کنیم ، اما نقد هایم را هم در مورد این رویدادها مطرح می کنم و آن را با شرایط فعلی سازمان مجاهدین و جامعه ایران انطباق می دهیم و مقایسه می کنیم ، بنابراین صرفا یک بحث انتزاعی تاریخی نیست و در خلال بحث سوالات و پرسش هایی را که وجود دارد، مطرح می کنیم و نقدهایی که خودم دارم را نیز مطرح می کنم و از شما  بینندگان هم دعوت می کنم که  اگر نقد و نکته ای دارید مطرح کنید و یا در صورتیکه به نقد های من انتقاداتی دارید مطرح کنید و به ایمیل من بفرستید و با کمال میل آنها را جمع بندی و در خلال این بحث ها مطرح می کنم. اما سازمان مجاهدین خلق چگونه پایه ریزی شد؟

تقریبا همه منابع موثق و مستقل و همچنین خود سازمان مجاهدین اعتقاد دارند که تفکر بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین ریشه در نهضت آزادی داشته است. براساس کتابهای آموزشی و تاریخچه سازمان مجاهدین ، بنیانگذاران اولیه سازمان شامل ، محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اضغر بدیع زادگان بوده اند و من هم که عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق بودم هم تا قبل از آزادی از زندان های انفرادی سازمان و زندان ابوغریب چنین تصوری داشتم؛ اما بعد از جدایی از سازمان و مطالعات مستقل پیرامون تاریخچه سازمان متوجه شدم فرد دیگری نیز به نام عبدالرضا نیک بین نیز در حلقه اولیهبنیانگذران  سازمان بوده است و این موضوع را منابع مستقل زیادی  و حتی در بازجویی های محمد حنیف نژاد و سعید محسن نزد توسط ساواک به  عبدالرضا نیک بین اشاره می شود ، تایید می کند. اما اینکه چرا سازمان مجاهدین خلق در کتب آموزشی و تاریخچه خود بطور واضح و روشن به نام عبدالرضا نیک بین و جدایی آن اشاره نمی کند می تواند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و احتمالا در قسمت آینده به آن بپردازیم . اما بنیانگذران اولیه سازمان بطور واقعی محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین بوده اند که بعد ها علی اصغر بدیع زادگان نیز به این جمع اضافه می شود و …

… سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ توسط رژیم شاه سر فصل تاریخی مهمی برای بخشی از فعالین مبارزاتی علیه رژیم شاه بوده است و  این بخش از فعالین ،از جمله محمد حنیف نژاد، سرکوب جنبش اعتراضی در  ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را پایان راه حل های مسالمت آمیز در مبارزه علیه رژیم شاه ارزیابی می کنند. محمد حنیف نژاد این ارزیابی را ابتدا با سعید محسن و سپس با عبدالرضا نیک بین مطرح می کند و  اینکه روش های مسالمت آمیز  در نهضت آزادی برای مبارزه علیه دستگاه سیاسی رژیم شاه دیگر جوابگوی این مقطع از مبارزات مریم ایران نیست، بنابراین تنها راه حل ” مبارزه مسلحانه ” است و این حلقه اولیه متشکل از محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین شکل می گیرد و … هر چند که سازمان مجاهدین بعد ها در اسناد کتبی و شفاهی خود به این موضوع اشاره می کند که مهندس بازرگان از روش  ” مبارزه مسلحانه ” حمایت می کرده است ، اما منابع مربوط به نهضت آزادی این موضوع را تایید نمی کند . در مجموع اما به نظر می رسد نهضت ازادی و مهندس بازرگان به این نظریه جدید آنها احترام می گذاشته و  نقدی نسبت به این موضوع و اتخاذ روش ” مبارزه مسلحانه ” به محمد حنیف نژاد و یارانش نداشته اند. . نکته دیگر در مورد نزدیکی و دوری محمد حنیف نژاد ، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان به نهضت آزادی می باشد. مهدس بارزگان رهبر نهضت آزادی در یادداشت های زندان خود به این موضوغ غیر مستقیم اشاره کرده است. بازرگان در یادآوری نام کسانی که برای درگذشت مادر او تسلیت گفتهبودند از عبدالرضا نیک بین رودسری به عنوان ” غیر نهضتی ” یاد می کند که نشان می دهد عبدالرضا نیک بین برخلاف محمد حنیف نژاد و سعید محسن ارتباط قوی تشکیلاتی با نهضت ازادی و رهبران آن مهندس بازرگان و  مهندس سهابی نداشته است. اما در مورد …

ادامه این بحث را می توانید در ویدئوی زیر دنبال کنید

https://youtu.be/8MAV3-4ddvQ

///////////////////

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید