در فوریه سال ۲۰۰۳ مسعود رجوی یک نشست عمومی برگزار کرد. در این نشست باز با پیش کشیدن فرضیه های مختلف و رویا پردازی اعلام کرد که اگر در جنگ آمریکا به سوی مجاهدین شلیک بکند، این به معنی حرکت مجاهدین به سوی مرزهای ایران است و در همین نشست بود که مسعود رجوی، لومپن مزدور بی خاصیت خود یعنی آخودند محمد محدثین را صدا کرد تا در راستای این که آمریکا کاری به مجاهدین ندارد، مثلا استدلال بکند. آخوند محمد محدثین، در صحبت هایش اشاره کرد که او به وسیله واسطین خود(منظور همان مزدوران آمریکایی مجاهدین است که با دریافت ۱۰ هزار دلار در برنامه های مجاهدین سخنرانی می کنند) به دولت آمریکا پیام فرستاده که مجاهدین در این جنگ بی طرف هستند و با ارتش آمریکا اعلام آتش بس می کنند و مجاهدین هرگز به سوی آمریکایی ها شلیک نخواهند کرد.
مسعود رجوی بعد از ۱۲ سال خیانت و فراری بودن
ایران فانوس ـ 30.04.2015 گویا مسعود رجوی برای ساکنین آلبانی یک پیام صوتی فرستاده است که در این پیام ساکنین آن را بریده و مزدور و سایر فحاشی هایی که خودش لایق آن است، خوانده است. از سال ۲۰۰۹ تا به امروز که از مجاهدین جدا شده و اقدام به روشنگری در برابر دنیای تاریک و سرد مسعود رجوی کرده ام و یا سایر جداشدگان، اگر این افشاگری ها را کنار هم بگذاریم با دریایی از سند و مدرک دال بر مزدور و خائن و ترسو و جنایتکار و فراری بودن مسعود رجوی، می توان ارائه داد. مسعود رجوی خائن، گذشته از خیانتهایی که به ایران و ایرانی کرده، نسبت به اعضای خود نیز خیانت های زیادی انجام داده است. از آنجایی که این روزها سالگرد سقوط صدام حسین است، می خواهم نگاهی به همین روزها در سال ۲۰۰۳ بیندازم.
روز ۱۹ مارس سال ۲۰۰۳ مجاهدین با تمام تجهیزات و امکانات خود قرارگاه اشرف را به سوی مواضع مختلف در شهرهای اطراف ترک کردند. مجاهدین سراپا مسلح و آماده جنگ بودند. اما هر چه منتظر ماندند خبری از دستور پیشروی نیامد و از فردای آن روز یعنی ۲۰ مارس ۲۰۰۳ ارتش آمریکا و متحدانش حمله خود را به عراق شروع کردند و از آن روز به بعد مجاهدین زیر بمباران هواپیماهای آمریکایی کشته می شدند و یا توسط کردهای عراقی.
یک سال به عقب برمی گردم و از مارس ۲۰۰۲ شروع می کنم. در آن زمان جرج دبلیو بوش با اعلام تصمیم قاطع خود برای سرنگونی صدام حسین کمپینی براه انداخت تا سایر کشورها را متحد خود بکند و هم چنین مانند سال ۲۰۰۱ سازمان ملل متحد را نیز پشتیبان خود بکند. همین ایام، برابر بود با نوروز، در یک نشست عمومی که مثلا جشن سال نو بود، مسعود رجوی طبق معمول تحلیل های خیالی خود از دنیای سیاست را مطرح می کرد و باز طبق سابق راه دررویی برای خود باز گذاشت. این راه درروی مسعود رجوی، کشیدن تابلوهای سیاسی محتمل بود(جالب اینجا است با این که همیشه برای هر موضوعی چندین تابلو می کشید ولی هیچ وقت هیچ کدام اتفاق نمی افتاد) در این مراسم بود که مسعود رجوی مثل همیشه لومپن مزدور مهدی ابریشمچی، را صدا زد تا در راستای اثبات حرف های مسعود رجوی با فحاشی نکته نظرات درست دیگران را سرکوب بکند. یکبار دیگر مسعود رجوی در این نشست قول سرنگونی رژیم ایران را در طی دو سال آینده داد و با یک تحلیل آبکی که انرژی اتمی ایران را مشکل یک آمریکا بکند و جنگ را از روی عراق برداشته و روی ایران بیندازد(مزدوری و ضد ایرانی بودن مسعود رجوی فراری را می بینید) در همین نشست بود که مسعود رجوی دستور آماده باش داد تا تمامی نیروها آماده جنگ و حمله به ایران باشند. اعضای مجاهدین، با انگیزه این که جنگ آمریکا و عراق فرصتی است برای رفتن به ایران، با تمام قوا وارد این آمادگی شدند. تمامی سلاح ها آماده جنگ شدند. افرادی که در سیستم های پشتیبانی بودند، به یکانهای رزمی منتقل شدند. تمامی این جابجایی ها و نقل و انقال ها و آمادگی ها و آماده سازی ها بخاطر این بود که مجاهدین را سرگرم کرده تا بتواند طرح در رفتن خود و زنش مریم رجوی، را از صحنه مبارزه بریزد. برای مسعود رجوی جان و زندگی اعضایش اهمیتی نداشت.
در فوریه سال ۲۰۰۳ مسعود رجوی یک نشست عمومی برگزار کرد. در این نشست باز با پیش کشیدن فرضیه های مختلف و رویا پردازی اعلام کرد که اگر در جنگ آمریکا به سوی مجاهدین شلیک بکند، این به معنی حرکت مجاهدین به سوی مرزهای ایران است و در همین نشست بود که مسعود رجوی، لومپن مزدور بی خاصیت خود یعنی آخودند محمد محدثین را صدا کرد تا در راستای این که آمریکا کاری به مجاهدین ندارد، مثلا استدلال بکند. آخوند محمد محدثین، در صحبت هایش اشاره کرد که او به وسیله واسطین خود(منظور همان مزدوران آمریکایی مجاهدین است که با دریافت ۱۰ هزار دلار در برنامه های مجاهدین سخنرانی می کنند) به دولت آمریکا پیام فرستاده که مجاهدین در این جنگ بی طرف هستند و با ارتش آمریکا اعلام آتش بس می کنند و مجاهدین هرگز به سوی آمریکایی ها شلیک نخواهند کرد. این را باید یاد آور بشوم که مسعود رجوی در یکی از مانورهای خود به نام شیر و خورشید که در آن تعدادی از اعضای به اصطلاح شورای ملی مقاومت و تعدادی خبرنگار نیر حضور داشتند، صراحتا گفت که اگر دوباره آمریکا به عراق حمله بکند، مجاهدین در کنار ارتش عراق خواهند جنگید. البته پر واضح است که این شعار تو خالی مسعود رجوی بخاطر غرورش از دیدن مانور نظامی مجاهدین بود.
توافق آخوند محمد محدثین، وزیر بی خاصیت امور خارجه به اصطلاح شورای ملی مقاومت با دولت آمریکا در رابطه با اینکه مجاهدین به سوی آنها شلیک نخواهند کرد، شروع خیانت مسعود رجوی برای واگذار کردن همه مجاهدین با تمام امکانات و سلاح هایشان به آمریکا در ازای در رفتن مریم رجوی به فرانسه و عدم پیگرد قانونی مسعود رجوی در عراق، بود. بمباران قرارگاه ها و ستون های نظامی مجاهدین شروع شد. حدود یک هفته بعد از شروع بمباران در شرایطی که مجاهدین آماده حمله بودند، یکبار دستور آمده باش داده شد و قرار شد که ساعت ۱۲ شب فرمان حرکت داده شود. ساعت ۱۲ گذشت، ولی خبری نشد. یک روز دو روز نیز گذشت. همچنان خبری از مسعود رجوی نبود. بعضی ها شروع به اعتراض کردند، چرا حرکت نمی کنیم؟ مگر مسعود رجوی نگفته بود که با اولین حمله آمریکا به مجاهدین، ما به سوی ایران حرکت خواهیم کرد؟ ولی تمامی این اعتراضات سرکوب می شد.
ارتش آمریکا به سختی طی ۲۰ روز تا شهر کوت رسید. نیروهای عراقی به شدت مقاومت می کردند. با اعلام خبر سقوط شهر کوت، اعضای مجاهدین به مسئولین مجاهدین اعلام کردند که این آخرین فرصت است تا ما حرکت بکنیم. ولی اگر شهر بغداد سقوط بکند، دیگر هیچ امکانی برای حرکت ما وجود ندارد. ولی همچنان از مسعود رجوی خبری نبود. روز ۹ آپریل سال ۲۰۰۳ به یکباره خبر سقوط بغداد، شوک بزرگی را به مجاهدین وارد کرد. زیرا بغداد بدون هیچ مقاومتی سقوط کرد. همه امیدها به باد رفت. اولین بارقه اعتراضی در مجاهدین دیده می شد و دو سئوال اساسی بود، مسعود رجوی کجاست؟ چرا هیچ خبری از او نیست و مگر قرار نبود که انقلاب ایدئولوژیک سلاح سرنگونی رژیم ایران بشود؟ ولی رژیم ایران سقوط نکرد و بجای آن مجاهدین به دام آمریکایی ها افتادند؟
حدود یک هفته بعد از سقوط بغداد بود که در اخبار شنیدم که مریم رجوی و مرضیه در پشت مرزهای اردن دیده شده اند. وقتی من این خبر را به رقیه فرمانده آن زمان خودمان گفتم، او به من تاکید کرد که مطلقا این خبر را به کسی نگوییم. ولی خوب مرا که می شناسید تا آنجا که توانستم به بقیه اطلاع دادم. درست الان ۱۲ سال است که مریم رجوی و مسعود رجوی، از صحنه مبارزه در رفتند. مریم رجوی به پاریس فرار کرد و مسعود رجوی در سوراخ موشی قایم شده است. طی این ۱۲ سال، بسیاری از اعضای اسیر در اشرف و لیبرتی کشته شدند و تا می توانستند جان آن ها را در معرض خطر قرار دادند. حال در یک پیام صوتی کاملا توهین آمیز، نجات یافتگان آلبانی را متهم به بریده و مزدور می کند. اما دور نیست که روزی مسعود رجوی و مریم رجوی، پاسخ این همه جنایت و خیانت خود را بدهند.