خانه خانواده قربانیان اسیر در سازمان مجاهدین

خانواده قربانیان اسیر در سازمان مجاهدین

نامه خانم گویا به برادرش محمدرضا گویا:عزیزم زنجیر اسارت…

حمیدجان( محمدرضا) شاید تو زوزه گرگ را در داستانهای کودکیت خوانده ای ، ولی ما درسالهای اخیر شب و روز شاهد ناله و زوزه...

مصطفی محمدی: والنون والقلم …

رجوی و مریم خونخوار بدکاره مورد سوال محمد و دنیا و بچه های آلبانی هستند این دلارهای میلیونی چرا به حساب بعضی ها ریخته...

نامه آقای مهدی پالیده به برادرش ایوب (تحت اسارت فرقه ستیزه جوی مجاهدین در لیبرتی)

دلیل نگه داشتن شما توسط سازمان برای من گنگ و نامفهوم است اگر برداشت سیاسی خواهد بود که بسیار بعید و دور از منطق...

نامه ای به عبدالله سبزچی از اسیران فرقه رجوی

من طی نامه هایی که برایت فرستاده ام و نمی دانم که بدستت رسیده است یا نه شماره تماس خودم را برایت فرستاده ام...

مصطفی: رسالت من پس از مرگ. محبوبه: من و نبودن سمیه

پس بدان که تا قیام قیامت عشق تو را باور داریم و هرگز به عشق تو شک نکرده ونخواهیم کرد و هر پیام تو...

مصطفی: من زبان او شده ام ـ محبوبه: سمیه را آزاد خواهم کرد

دنیا از سازمان ضحاکیان بپرسد این چگونه مبارزه ایست و بپرشد به اسارت کشیدن عده ای و نگه داشتن و زندانی کردنشان تحت هر...

محمدی:عصر عصر افشای مرگهای مشکوک و انگورهای سمی ست

یگر فروغ حسنی در حادثه ی سوز فرزندش ندا و حادثه ی تلخ اسارت علیرضا یش تنها نیست، چه روزهایی گذشت چه روزهای سختی...

نامه سرگشاده خانم شهین هاجری به مسعود رجوی

آیا گناه مادر من چیه که اجازه دیدار جگرگوشه اش را ندارد! فکر نمیکنم دربرابر جنایات شما که درحقشان کرده ای یک تماس با...