خانه خانواده قربانیان اسیر در سازمان مجاهدین

خانواده قربانیان اسیر در سازمان مجاهدین

مادر امیر اصلان: عدالت!؟ آنقدر بکوبم در این خانه را ،تا ببینم روی صاحب خانه را

من فقط پسرم را می خواستم ومی خواهم، چه کسی این قدرت و اجازه را به توداده که پسرم را فریب بدهی و بعد...

مصطفی محمدی:دنیا از رجوی بپرسد مگر میشود عشق و آزادی را زیر سوال برد ؟

مصطفی رجوی که اسیر دست شماست و به آزادی عزیزان در بند می اندیشد و امید بچه های اسیر است. سمیه و مصطفی شاهد جنایات...

مصطفی محمدی : داستان فرقه ی کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عاطفه هاست

داستان قربانی شدن دختران و پسرانی که با پای خویش به قربانگاه قدم گذاشتند تا بتوانند خانواده هاشان را از شر و گزند رجوی...

نامه های آقای پالیده و خانم عوض زاده به برادر و فرزند اسیرشان در کمپ لیبرتی

دومین نامه آقای مهدی پالیده به برادرش ایوب (تحت اسارت فرقه ستیزه جوی مجاهدین در لیبرتی) با سلام. ایوب جان نمی دانم چه بنویسم یقین...

مصطفی محمدی:والنون والقلم، از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر

خداوندا میدانی که جز تو نگفته ام و نشنیده ام و اکنون بر بام دنیا فریاد میزنم. سمیه جان دخترم قصه هایم تو را بیدارتر...

مصطفی محمدی: این خواب، خواب مرگ است

وای بر شما فریبدهندگان ذهن ها و قلب ها که بنام مجاهد بچه‌های زیر سن قانونی را فریب داده و با فریب و نیرنگ...

نامه ای از پدری رنج کشیده از فراق فرزندش،حسن راهنما اسیر در فرقه مجاهدین

امیدوارم تو هم روزی به آلبانی بروی ومن بتوانم در آنجا برای ملاقات بیایم وحق پدری را انجام بدهم ویا حداقل با یک تماس...

محبوبه محمدی:دلتنگیهای بی پایان برای دخترم سمیه…

خواب نبود بیدار بودم. . . .خواب نبودم عطر تنت فضای اتاق را پر کرده بود. …..و برای چند لحظه مشامم پر شد از...