نامه سرگشاده ادوارد ترمادو به پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان

0
494

اینجانب ادوارد ترمادو از ارمنه ایران هستم که درشروع جنگ هشت ساله بین ایران وعراق درسال ۱۹۸۰ اسیر نیروهای عراقی شدم، مدت ۹ سال را دراردوگاه های اسیران ایرانی درعراق بسربردم و در دوران اسارت نامه های بسیاری برای عالیجناب پاپ فقید(پاپ جان پل دوم) ارسال نمودم وبالاخره پس ازمدتی مورد لطف ایشان قرار گرفتم و دراردوگاه رمادی عراق توسط کاردینال راجرز و سه اسقف دیگر که از سوی ایشان برای دیدار ازاینجانب از واتیکان فرستاده شده بودند دیدار کردم.
درآن ملاقات به من گفته شد که واتیکان این فرمان را از عالیجناب پاپ دارد تا برای آزادی من از اسارت اقدام کند ومن پس از آن می توانم درهر کجای دنیا که مایل هستم زندگی کنم. برای من ملاقات با مقام های واتیکان آنهم در اردوگاه اسیران و به عنوان یک اسیر جنگی بسیار افتخار آمیز بود و البته غیر قابل باور، اما برایم پیامی هم داشت و آن اینکه هنوز هم انسان های ارزشمندی وجود دارد که درهمین دنیائی که مادیات و تجملات جای انسانیت را گرفته به فکر انسان و انسانیت باشند و برای رفاه مردم تلاش و تقلا می کنند.

نامه سرگشاده ادوارد ترمادو به پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان

ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو ـ 04.01.2019

Albani-Abdolrahman-Mohammadian-Nejatyaftegan dar Albani 260-410

لینک به منبع

نامه سرگشاده ادوارد ترمادو به پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان

وبلاگ ادوارد ۰۳/۰۱/۲۰۱۹

عالیجناب پاپ فرانسیس، ضمن تبریک خجسته زادروز عیسی مسیح پیام آور صلح و برابری و آزادی سال نو میلادی ۲۰۱۹ را ابتدا به شما و سپس به تمام مردم جهان تبریک می گوییم و امیدوارم که در این سال نو همه صلح دوستان در جهان بتوانند در تمام جهان آتش جنگ و ویرانی را خاموش کرده و صلح و آسایش را در تمام دنیا برقرار سازند که این همانا پیام عیسی مسیح این پیام آور بزرگ صلح و برادری است.

عالیجناب:

اینجانب ادوارد ترمادو از ارمنه ایران هستم که درشروع جنگ هشت ساله بین ایران وعراق درسال ۱۹۸۰ اسیر نیروهای عراقی شدم، مدت ۹ سال را دراردوگاه های اسیران ایرانی درعراق بسربردم و در دوران اسارت نامه های بسیاری برای عالیجناب پاپ فقید(پاپ جان پل دوم) ارسال نمودم وبالاخره پس ازمدتی مورد لطف ایشان قرار گرفتم و دراردوگاه رمادی عراق توسط کاردینال راجرز و سه اسقف دیگر که از سوی ایشان برای دیدار ازاینجانب از واتیکان فرستاده شده بودند دیدار کردم.
درآن ملاقات به من گفته شد که واتیکان این فرمان را از عالیجناب پاپ دارد تا برای آزادی من از اسارت اقدام کند ومن پس از آن می توانم درهر کجای دنیا که مایل هستم زندگی کنم.

برای من ملاقات با مقام های واتیکان آنهم در اردوگاه اسیران و به عنوان یک اسیر جنگی بسیار افتخار آمیز بود و البته غیر قابل باور، اما برایم پیامی هم داشت و آن اینکه هنوز هم انسان های ارزشمندی وجود دارد که درهمین دنیائی که مادیات و تجملات جای انسانیت را گرفته به فکر انسان و انسانیت باشند و برای رفاه مردم تلاش و تقلا می کنند.

عالیجناب پاپ فرانسیس:

کلیسای کاتولیک همیشه در هر گوشه ای که جنگ و خونریزی آغاز شده با دخالت صلح آمیز خود تلاش نموده تا آتش جنگ را خاموش کند و این سیاست را از دیر زمان دنبال کرده و حتی در مواردی هم پاپ شخصآ مداخله نموده تا جلوی کشتار و خونریزی گرفته شود،اما امروز متآسفانه این سیاست کلیسای کاتولیک کمرنگ شده و گوئی مانند گذشته در چنین مسائلی دخالت نمیکند،امروز کشور من ایران تحت ظالمانه ترین تحریم های غیر انسانی از سوی امریکا قرار گرفته و مطمعنآ این تحریم ها اثر مخرب خود را بر مردم می گذارد و نه مقامات حکومتی، اگر چه مقامات امریکائی تآکید دارند که منظور از تحریم ها حکومت ایران است و نه مردم، اما این دروغی بیش نیست و این تنها مردم ایران هستند که بار تحریم های ظالمانه امریکا را بدوش می کشند، آیا واتیکان این ظلم را که بر مردم ایران از سوی عده ای در کاخ سیاه امریکا اعمال شده نمی بیند؟ حتی یک اطلاعیه ساده از سوی واتیکان در رابطه با محکوم کردن تحریم های غیر انسانی علیه مردم ایران می تواند تاِثیر گذار باشد.

عالجناب:

در این میان متاسفانه گروه های ایرانی در همین اروپا هستند که با نام اپوزاسیون و مخالفین جمهوری اسلامی و در پوش مبارزه با جمهوری اسلامی ایران هیزم بیار معرکه شده و برای بدتر کردن اوضاع درونی کشور و برهم زدن همین زندگی تحت تحریم دنباله رو امریکا و متحدان او در منطقه خاورمیانه شده و تلاش می کنند که امریکا را وادار به حمله نظامی به ایران کرده تا شاید از نمد جنگ و کشتار مردم بیگناه ایران کلاهی گیرشان بیاید و دستشان به قدرت برسد، این گروه که مجاهدین خلق نام دارد و فرماندهی آن در اورسورواز فرانسه مستقر می باشد دارای پرونده ای سیاه می باشند که برای به دست گرفتن قدرت در ایران دست به هر جنایتی زده و اولین گروهی بود که پس از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران ترور و خونریزی را در جامعه ایران نشرو گسترش داد، این گروه که در دوران صدام دیکتاتورعراق تحت نام اپوزاسیون ایرانی درعراق در زمان جنگ هشت ساله ایران وعراق به مردم خود پشت کرده و تمامی اطلاعات نظامی کشور را به ارتش عراق منتقل می کرد تا سربازان ایران را زیر بمب ها و موشک های عراق نابود کند، در مقابل صدام برای قدردانی از آنان پایگاه، امکانات نظامی و پول نفت مردم عراق را در اختیارشان قرار می داد تا بیشتر و بیشتر در درون کشور دست به شرارت بزنند، پایگاه مجاهدین درعراق به نام اشرف که در واقع مانند زندانی بود که ورود به آن آسان و خروج از آن به سختی عبور از هفت خان رستم می نمود محل سشتشوی مغزی کسانی بود که برای آزادی مردم ایرن با دلی ساده و با این تفکر که این گروه یک گروه دمکراتیک و مردمی است تمام زندگی خود را رها کرده و به این گروه پیوسته بودند بود، شستشوی معزی که توسط سران گروه که امروزه به فرقه تبدیل شده اند همان کسانی را پرورش داد که در سال ۲۰۰۳ در برابر چشمان بهت زده مردم اروپا خود را در خیابان های اروپا به آتش کشیدند و اوج وحشیگری فرقه خود و سران فرقه را به نمایش گذاشتند.

عالیجناب:

۱۲ سال در فرقه مجاهدین بودم و در این مدت تلاش بسیاری برای خروج ا زاین دایره شوم نمودم اما درب های سازمان برای خارج شدن بسته بود و هنوز هم اینچنین است، دراین ۱۲ سال پر پیچ و خم روزگار سخت وطاقت فرسائی را گذراندم هیچ روزنه ای برای پا گذاشتن به دنیای آزاد وجود نداشت، در درون تشکیلات مجاهدین همه چیز تحت کنترل بود، اخباری که برایمان پخش می شد مداربسته و انتخاب شده بود، تلفن وجود نداشت، ازاینترنت خبری نبود حتی نامه نگاری با اقوام ممنوع بود، خروج از قرارگاه ممنوع بود، روزانه نشست های تفتیش عقاید به شیوه گشتاپوئی همه را کلافه کرده بود، سیستم را طوری پیش می بردند که هر فردی برعلیه دیگری خبرچینی می کرد، دراین میان بیشترین استسمار شامل حال زنان بود، زنانی که فریب دروغگوئیهای رهبری سازمان را خورده بودند و تمام هستیشان را در بیابان های عراق به پای دروغهای رجوی ها از دست داده بودند، متآسفانه امروز هم که این فرقه از عراق به آلبانی منتقل شده اعضای خود را به همان شیوه قبل تحت کنترل دارد و حتی به پدران و ماردان اعضای خود اجازه ملاقات با فرزندانشان را نمی دهد و در آلبانی هم زندان دیگری به نام اشرف ۳ بر پا نموده و با دروغ و دغلکاری افراد بیگناه را در درون تشکیلات خود به اسارت گرفته و اجازه هیچگونه ارتباط با بیرون را به آنان نمی دهد، ازدواج در این فرقه سی سال است که از طرف رهبرشان ممنوع شده و حق دوست داشتن از افراد با بهانه های ارتجاعی گرفته شده، از طرف رهبر فرقه مسعود رجوی خانواده لانه فساد اعلام شده و هر کس که حتی در ذهن خود به فکر خانواده باشد از نظر سران فرقه خائن تلقی می شود.

عالیجناب پاپ فرانسیس:

با این توضیحات کوتاهی که در مورد این گروه ضد ایرانی و ضد بشری دادم آیا می توان این گروه را یک گروه یا سازمان انقلابی و یا مردمی دانست؟ و آیا می توان باور داشت که این گروه می تواند در آینده برای مردم ایران دمکراسی به ارمغان بیاورد؟ در حالیکه هزاران بار در همین اروپای آزاد و دمکراتیک اعضائی که مانند اینجانب از تشکیلاتشان جدا شده ایم و اکنون برای آگاهی مردم ایران به این تشکیلات انتقاد می کنیم را تهدید به مرگ کرده اند؟ واقعیت این است که این فرقه در اروپا وامریکا چهره دیگری از خود نشان داده تا بتواند ازآزادی هائی که دراروپا و امریکا وجود دارد استفاده کند و خود را اپوزاسیون رژیم کنونی ایران قلمداد کند، در حالیکه دردرون ایران و درمیان مردم ستمدیده ایران از هیچگونه پایگاه مردمی برخوردار نیست و مردم ایران این سازمان را بکلی طرد نموده اند.
رهبران فرقه مجاهدین ادعا می کنند که از سال ۲۰۰۳ عملیات مسلحانه انجام نداده اند اما بایستی در نظر داشت که اگر حکومت صدام حسین سقوط نمی کرد واگر ارتش امریکا آنان را به زور خلع سلاح نمی کرد آنان همچنان به عملیات های تروریستی خود در درون ایران ادامه می دادند.

عالیجناب:

به عنوان یک مسیحی ازشما درخواست دارم تا برای آزادی افرادی که اکثرآ تمایل به ماندن در تشکیلات مجاهدین را ندارند اما برحسب زور و ترس در تشکیلاتی مخوف گرفتار هستند اقدام انسانی نمایید، متآسفانه فرقه مجاهدین حتی در آلبانی هم زندگی آنان را تحت کنترل خود دارد تا مبادا کسی از این دایره شوم خارج شود،هر اقدام بشر دوستانه ای که از سوی جنابعالی و یا هر کس دیگر دراین مسیر و برای آزادی این افراد که بعضآ بیش از۳۰ سال است که از جامعه عادی دور مانده اند برداشته شود مطمعنآ قابل تحسین است و مردم ایران هرگز این اقدام بشر دوستانه را فراموش نخواهند کرد، جنابعالی به عنوان رهبر اکثریت مسیحیان جهان و به عنوان یک مسیحی صلح دوست بار مسئولیتی را بر عهده دارید که آن هم تلاش برای صلح و آزادی انسان هاست همان کاری را که عیسی مسیح به تمام ما تعلیم داده، قدم گذاشتن در راه عیسی مسیح مهیا کردن آزادی کسانی است که در چنگال اهریمنان گرفتار هستند.

آرزو دارم که در سال ۲۰۱۹ درانجام وظائف خود در راه بثمر رساندن رسالت عیسی مسیح که همانا استقرار صلح و آزادی و برابری درجهان است موفق باشید، با آرزوی سلامتی برای جنابعالی و موفقیت درمسئولیت هایتان و با آرزوی استقرار صلح و آزادی در تمام جهان .

ارادتمند:
ادوارد ترمادو
سوم ژانویه ۲۰۱۹
آلمان

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید