مریم قجر و سران فرقه در آلبانی با یک اشتباه محاسبه فکر کردند آلبانی هم همانند عراق است که با چوب و چماق و تیرکمان و فلاخن خانواده را لت و پار می کردند. از این رو در خیابانهای آلبانی هم قصد داشتند پدر و مادر سمیه را هم با ضرب و جرح ترور کرده و یا حد اقل به زعم خودشان و با استخدام وکیل با هزینۀ هنگفت موجب شوند که دولت آلبانی انها را وادار به خروج از آلبانی کند. بیچاره ها نمی دانند که اگر پشتیبانی مستقیم سیا و سفارت امریکا در البانی نبود دولت و مردم البانی یک روز هم این تروریست های خطرناک را تحمل نمی کردند. طنز تاریخ این است که یگانه آلترناتیو و انقلاب نوین با ورود یک پدر و مادر به البانی افسار پاره کرد و عنان از کف داد و همانند زمانیکه در عراق بودند داد و هوار برآورد که آی به داد ما برسید که تروریست ها امده اند تاما را بکشند!!!!. جالب تر اینکه وقتی سه ربات مغز شویی شده بنام همایون دیهیم همان معروف به دیوانه و خل و چل با سابقۀ قتل شهروند عراقی در بغداد در زمان صدام حسین و علیرضا حاتمی زندانی سال ۷۳ فرقه ومحمد قارایی بیچارۀ مفلوک که به جز آشپزی و صنفی و کفگیر و ملاقه نگذاشته اند چیزی از دنیای امروز بداند، مصطفی محمدی و همسرش را احاطه کرده بودند تروریست خطاب می کردند، مردم حاضر در صحنه به ریش آنها می خندیدند و می گفتند تروریست شما هستید نه این پدرو مادر انها دخترشان را می خواهند شما چرا بجای دادن ملاقات به ایشان کف کرده اید.
لشکر کشی فرقۀ درماندۀ رجوی در تیرانا علیه یک پدر و مادر
عیسی آزاده، پیوند رهایی ـ 03.08.2018
موج گسترده و بی سابقۀ حملات رسانه های آلبانی به سران فرقۀ رجوی در این کشور
Here is how the Mojahedin el-Halk (Mojahedin Khalq, Maryam Rajavi cult, MEK) militants attack Mostafa Mohammady in the streets of Tirana. They try to illegally detain and later hit Mostafa, who ends up in hospital. The operation against Mostafa was directed by commander Behzad Saffari. He led bands of mojahedin to later protest against Mostafa even in Tirana’s police station number 4
لشکر کشی فرقۀ درماندۀ رجوی در تیرانا علیه یک پدر و مادر
حمایت گستردۀ مردم و افکار عمومی آلبانی از درخواست مشروع و بحق مصطفی محمدی و همسرش برای دیدار و صحبت با دخترشان
نوشتۀ عیسی آزاده از مسئولان و فرماندهان سابق سازمان مجاهدین
پدر و مادر خانم سمیه محمدی اسیر فرقۀ رجوی در آلبانی نزدیک به یک ماه است که برای دیدار با دخترشان در کشور آلبانی بسر می برند و هنوز موفق به دیدن دختر شان نشده اند چرا که مریم قجر مانع این دیدار خانوادگی است.
ار بدو ورود این پدر و مادر به تیرانا انگار که آب به لانۀ مورچگان ریخته شده؛ ترس و وحشت سرا پای فرقه را فرا گرفته و هر آنچه را در چنته داشته اند برای سنگ اندازی جلوی خواست بحق و مشروع این پدر و مادر بکارگرفته اند. البته از راه به اصطلاح قانونی و هیاهو و جار و جنجال که شگرد شناخته شده این فرقه است یا انواع و اقسام اتهامات رجوی ساخته تلاش کردند که دولت آلبانی این خانواده را اخراج کند اما تیرشان به سنگ خورد و جز خفت و خواری و بی آبرویی هر چه بیشتر چیزی عایدشان نشد. در گام دوم از اساس منکر شدند که شخصی بنام سمیه محمدی در آلبانی وجود دارد و گفتند چنین اسمی در تشکیلات رجوی نیست!! که این حربه هم با دفتر ثبت کمیساریا و تسلیم آن به وزارت کشور توسط دفتر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد (UNHCR)و گواهی صدها نفر از جدا شدگان این فرقه در آلبانی نقش بر اب شد تا اینکه سرانجام مجبور شدند اعتراف کنند که خانم سمیه محمدی نزد آنها است اما نمی خواهد با پدر و مادرش دیدار کند.
در برابر این کار کثیف فرقه پدر و مادر سالخورده و زجر کشیده سمیه با پوشیدن تی شرت هایی با عکس دخترشان در میادین و خیابانهای تیرانا شروع به افشاگری کردند و خواهان آزادی دخترشان از زندان فرقه شدند که به طور گسترده ای حرکت اعتراضی این مادر و پدر مورد توجه رسانه های آلبانی قرار گرفت و مردم کوچه و خیابان بشدت از این حرکت ضد انسانی فرقه خشمگین شده و هر کجا این پدر و مادر می رفتند آنها را مورد حمایت قرار می دادند.
فرقه جنایتکار در برابر این حرکت حق طلبانه و قانونی پدر و مادر سمیه از روش نخ نما و پوسیدۀ گسیل تیم های وحشت و تروراش در تیرانا استفاده کرد و دهها تیم را برای مقابله با این پدر و مادر به خیابانهای تیرانا گسیل کرد و به اصطلاح می خواستند با جو سازی در ابتدا این خانواده را ترور شخصیتی کرده و چنانچه از میدان بدر نرفتند با برخورد فیزیکی شرایطی برای حذف انها ایجاد کنند که خوشبختانه با هوشیاری این خانواده و هم چنین دخالت به موقع پلیس و حمایت مردم طرح انها با شکست مواجه شد وتعدادی ازافراد تیم های ترور مریم قجر دستگیر وزندانی شدند و الباقی هم دمشان را روی کولشان گذاشته و دست از پا دراز تر گریخته و روانه قلعه اشرف ۳ شدند.
مریم قجر و سران فرقه در آلبانی با یک اشتباه محاسبه فکر کردند آلبانی هم همانند عراق است که با چوب و چماق و تیرکمان و فلاخن خانواده را لت و پار می کردند. از این رو در خیابانهای آلبانی هم قصد داشتند پدر و مادر سمیه را هم با ضرب و جرح ترور کرده و یا حد اقل به زعم خودشان و با استخدام وکیل با هزینۀ هنگفت موجب شوند که دولت آلبانی انها را وادار به خروج از آلبانی کند.
بیچاره ها نمی دانند که اگر پشتیبانی مستقیم سیا و سفارت امریکا در البانی نبود دولت و مردم البانی یک روز هم این تروریست های خطرناک را تحمل نمی کردند.
طنز تاریخ این است که یگانه آلترناتیو و انقلاب نوین با ورود یک پدر و مادر به البانی افسار پاره کرد و عنان از کف داد و همانند زمانیکه در عراق بودند داد و هوار برآورد که آی به داد ما برسید که تروریست ها امده اند تاما را بکشند!!!!. جالب تر اینکه وقتی سه ربات مغز شویی شده بنام همایون دیهیم همان معروف به دیوانه و خل و چل با سابقۀ قتل شهروند عراقی در بغداد در زمان صدام حسین و علیرضا حاتمی زندانی سال ۷۳ فرقه ومحمد قارایی بیچارۀ مفلوک که به جز آشپزی و صنفی و کفگیر و ملاقه نگذاشته اند چیزی از دنیای امروز بداند، مصطفی محمدی و همسرش را احاطه کرده بودند تروریست خطاب می کردند، مردم حاضر در صحنه به ریش آنها می خندیدند و می گفتند تروریست شما هستید نه این پدرو مادر انها دخترشان را می خواهند شما چرا بجای دادن ملاقات به ایشان کف کرده اید.
تیم های اعزامی مریم قجر برای مقابله با پدر و مادر سمیه انگار تیزاب استعمال کرده باشند همانند میمون بالا و پایین می پریدند طوریکه حرف زدن معمولی شان را هم فراموش کرده بودند و بد جوری قاطی کرده بودند. فیلم انها بسیار دیدنی است.
برای دیدن فیلم حملۀ تروریستی و بعد هم دستگیری این جانیان توسط پلیس آلبانی اینجا را کلیک کنید.
این کار فرقه انقدر شنیع و غیر سیاسی بود که حتی طرف حساب ها و اربابانشان هم یقه انها را گرفته اند که چرا اجازه نمی دهید این خانواده دخترشان را ببیند؟
بدینگونه حسابی آبروی نداشته فرقه رفته است. ورود این پدر و مادر به آلبانی و حضورشان در عرصۀ مردمی و کوچه و خیابان و رسانه های این کشور، تمام کاسه و کوزه سران فرقه را در هم شکسته و تمام رشته های چند سال اخیر آنان در آلبانی با هزینه های هنگفت برای جذب لابی و برخی جریانات در داخل یا بیرون دولت این کشور را پنبه کرده است، از این رو ناچار به استفاده از همان شیوه ها و حماقتی شدند که بر علیه خانواده ها در عراق استفاده می کردند.
راستی چرا مریم قجر اجازه نمی دهد سمیه پدر و مادرش را ببیند ؟
فرقه از چه می ترسد؟ ایا از این می ترسد که سمیه نزد پدر و مادرش بماند و البانی را ترک کند؟
و یا فرقه از این وحشت دارد که سایر خانواده ها هم به آلبانی برای دیدار فرزندانشان بیایند و تشکیلات عنکبوتی انها متلاشی شود؟.
براساس چه منطق و قانونی مریم قجر مانع دیدار این خانواده با دخترشان شده است؟ آیا هرکس برای دیدار فرزند و یا فامیلش به آلبانی آمد مزدور و تروریست است یا این یک حربۀ کثیفی است که رجوی ملعون و گور به گور شده از ترس متلاشی شدن تشکیلات در اشرف بنای آنرا گذاشت و افراد را مجبور کرد که با سنگ و چوب و انواع و اقسام اشیاء بُرّنده به پدر و مادر های پیر حمله کنند و انها را مضروب و زخمی کنند و بعد هم در اوج بی شرفی خانواده ها را الدنگ و عامل اطلاعات رژیم عنوان کرده و بدترین فحاشی هایی را که برازنده زوج رجوی است نثار خانواده ها کنند.
تنهاآلترناتیو!!! شرایط را برای اعضای نگونبخت از زندان گوانتانامو بدتر کرده است، زیرا تروریست های زندانی در انجا حق ملاقات داشتند اما رئیس جمهور برگزیدۀ همسر مرحومش این حداقل حقوق زندانی را هم از اعضای اسیر دریغ کرده است.
حرکات مذبوحانه فرقه از بدو ورود پدر و مادر خانم سمیه محمدی آبروی نداشته انها را در انظار مردم البانی برد و انها را رسوا کرد و از طرفی ننه من غریبم بازی فرقه پیرامون امنیت و تهدیدات به اصطلاح تروریستی هم نزد پلیس و دولت و وزارت کشور البانی افشا شد. خاطره ای را از شیادی های فرقه در عراق ذیلا نقل میکنم:
یکی از افسران امریکایی که برای خواندن متن استاتوی ما به یکی از مقرات آمده بوده با حالت جوک و مسخره تعریف می کرد که تمام مسئولین شما از صبح تا شب همه اش رژیم رژیم می گویند انگار که پشت هر درختی در اینجا یک پاسدار قایم شده که می خواهند مارا بکشند و اینکه همه جا رژیم است این افسر گفت به ما برخورد که اگر همه جا رژیم است پس ما اینجا چکاره ایم گفت هر چه به انها توضیح می دهیم که ما زمین و هوای این منطقه را و مرز مقابل شما را تحت کتنرل داریم و مانیتور می کنیم از این خبرها نیست اما به گوش مسئولین شما فرو نمی رود تا اینکه یک روز به احمد واقف گفتم که میشه این پاسداران را نشان ما بدهید که انها را دستگیر کنیم؟!!.
در همان سال ۲۰۰۴ امریکایی ها یقه تمام سران فرقه را در اشرف گرفتند که اینقدر دروغ نگویید و داد و قال بیخودی و فضا سازی نکنید.
این فرقه عادت دارد که اگر پشه ای در هوا بپرد فورا به نام کمیسیون به اصطلاح امنیت بی محتوا و دروغینش اطلاعیه صادر می کند که آی داد و هوار؛ سند ومدرک ؛ تروریست تروریست که البته این شگرد هم برای اروپاییان و خوشبختانه برای آلبانیایی ها هم نخ نما شده است و همه به انها می خندند.
این فرقه بجای این همه داد و قال بی محتوا و جیغ های بنفش اجازه دهد این پدر و مادر دخترشان را ببینند.
اما از انجا که خانواده عامل فروپاشی تشکیلات است حاضرند هر خواری و خفتی را متحمل شوند اما اجازه ندهند که پای خانواده ها به البانی باز شود. اینکه خانواده عامل فروپاشی تشکیلات است حرف من نیست این عین حرف مرحوم رجوی است که دهها بار اعلام کرده است.
فرقۀ آبروباختۀ رجوی باید این را بخوبی بداند که البانی عراق نیست و زیادی هم به اربابانش دل خوش نکند زیرا با یک زد و بند سیاسی آنان، فرقه رجوی که به یک باند مافیایی مبدل شده است همانند یک دستمال استفاده شده به زباله دان انداخته خواهد شد.
با آرزوی محقق شدن دیدار مادران و پدران رنج کشیده و حسرت به دل با فرزندانشان و رهایی همۀ اسیران از چنگال خونین فرقه رجوی.
عیسی آزاده
فرانسه – یکم اوت ۲۰۱۸
////////////////////