عجوزه گان شب و زندان سازی _ 1

0
505

عجوزه گان شب و زندان سازی _ 1

 علی شیرزاد، فریاد آزادی، بیست و هشتم نوامبر ۲۰۱۷:… یکی که خودش قبلا زندانی درایران بود گفت شبیه اتاقهای انفرادی زندان است ! بنده خشکم زد گفتم یعنی دارند زندان میسازند گفت فکرکنم گفتم قبول ندارم ببینی برای چیست هرگزدردرون سازمان چیزی بنام زندان نبوده ونخواهد بود ….تا اینکه بعد مدتی یک دفعه دیدم نفرات یکی یکی وچند تا چند تا به اسم ماموریت …

لینک به منبع

عجوزه گان شب و زندان سازی ( قسمت اول )

اشعارازبیداد

درشهرهرچه مینگرم غیردرد نیست               حتی به شاخ خشک دلم برگ زرد نیست

اینجا نفس به حنجره انکارمیشور                  باصدزبان به کفرمن اقرارمیشود

باهراذان صبح به گلدسته های شهر             هرروزدیوفاجعه بیدارمیشود

اینجا زخوف خشم خدادردل زمین                  دیوارخانه بروی تو اوارمیشود

باازدهام این همه شمشیر تشنه لب             هرروزروزواقعه تکرار میشود

اخرچگونه زارنگریم برای عشق                     وقتی نبودانچه که دیدم سزای عشق

دیدم درانزوای خزان عشق را                       دیدم به قلب خون غزل داغ عشق را

دیدم که به حکم خاربه گلها کتک زدند           مهرسکوت بردهان قاصدک زدند

دیدم لگدبه ساقه امیدمیزنند                        شلاق شب به گرده خورشید میزنند

دیدم که گرگ بره ما رادریده است                 دیدم که خروس دهکده راسربریده اند

دیدم هبل بجای خدا تکیه کرده بود                دیدم دوباره رونق بازاربرده بود

دیدم خدا به غربت خودزارمیگریست               درسوگ دین به پهنه رخسارمینگریست

دیدم هرانچه دیدنش اندوه وماتم است           بازاین چه شورش است که درخلق عالم است

ازبس سرودم ونشنیدید خسته ام                 من ازنگاه سردشما دلشکسته ام

ای ازتبارهرچه سیاهی سرشتتان                 رنگ جهنم است بهشتتان

اوایل سال ۷۴دیدم کامیونهای عراقی مصاله ساختمانی میاورند ودرمحلی خالی میکنند ولی از ساخت وسازها خبری نیست ودرجایی که خالی میشود بیابان ونزدیک ساختمانی ست که قبلا ساخته شده ونیازبه ساختن نیست بعد دیدم درهمان محل شروع به کشیدن دیواردورساختمون کردند. انهم دیواری بلند ! جای سوال وشک وشبهه بود که دیواربرای چیست ؟ ایا برای استقرار اقای رجویست ؟ که محل استقرار مجهزوسفت وسخت امنیتی وایمنی داره واینجا هم اصلا جای استقراراو نیست ایا برای مسولین است ؟ چنین تهدیدی ندارند انها که همیشه میایند ومیروند ایا اتاق های کاراست ؟ که دیوارنیازنداره وهرفرمانده ای درمحل خود اتاق داره درثانی مقر۴۹ محل فرمانده هان ستاد فرماندهی است . خلاصه هرچه فکرکردم نفهمیدم برای چیست تنها چیزی که ازذهنم عبورنکرد زندان سازی بود . چون هرگز یک درمیلیاردم لایه های زیرین ذهنم تصوران راهم نمیکردم که زندان سازی باشد . ازانجایی که درستاد پشتیبانی بودم وهمه چیزازانجا عبورمیکرد ازطرح ،ازپشتیبانی، ازخرید واجرا . خلاصه تمام عیاردرانجا گره میخورد این بود که فعال شده وازدوستان پرس وجو کردم که داستان چیست گفتند درحال ساختن اتاقهای تکی هستند ! یکی که خودش قبلا زندانی درایران بود گفت شبیه اتاقهای انفرادی زندان است ! بنده خشکم زد گفتم یعنی دارند زندان میسازند گفت فکرکنم گفتم قبول ندارم ببینی برای چیست هرگزدردرون سازمان چیزی بنام زندان نبوده ونخواهد بود . اینهم نشان ازاعتماد صد روی صد بنده به اقای رجوی علی رغم مشکلاتی که با اوداشتم . مرا هم دریک خیانت ونامردی وبی مروتی اشکاروبناحق اخراج کرده بود ولی باز به او اینقدراعتماد داشتم .تا اینکه بعد مدتی یک دفعه دیدم نفرات یکی یکی وچند تا چند تا به اسم ماموریت گم میشوند ! شک مرابرداشت که این چه ماموریتیست که ازهمه لایه ها وهرروزه واینقدرزیاد میروند . اگه ماموریت است چرا وسایل شخصی راباخود نمیبرند وچراهرچه ادم متناقض ومسئله داربه ماموریت فرستاده میشوند ؟ یکسری نفرات درحدی نیستند که بخواهند انها رابه ماموریت سری بفرستند؟ دوباره شروع به جمع اوری اطلاعات کردم ومتوجه شدم که برنامه وپروژه ای بنام شک امنیتی درحال اجراست وبه کسانی که شک دارند که تهدیدی برای جان رهبری باشند! سوال و جواب کرده ودوسه روزبعد برمیگردند ما هرچه صبرکردیم نفرات که برنمیگشتند هیچ بلکه هرروز تعداد بیشتری گم میشدند ! به بهانه واهی شک امنیتی وحفظ امنیت اقای رجوی واینکه رژیم نفوذ کرده ! قصد تروراقای رجوی را دارد ؟ بگیروببندها وزندان سازی شروع شده وسایه سیاه شب اسمان اشرف را پوشانده بود . بنده هم هرلحظه منتظربودم که سراغم بیایند ومیدونستم اگه اینباریقه ام رابگیرند دیگرجان سالم بدرنخواهم برد واخرین باراست شب وروزدرفشارروحی وروانی واسترس بودم نه بخاطرجان بلکه بخاطرخیانتی که شده بود که قبلا نوشتم چون اخراج کرده ودستشون را روکرده ومجبوربه برگرداندنم شده بودند باعث شد درشک امنیتی قصردربروم .

گویند این عجوزه شب راه چاره است               ابستن سپیده صبح دوباره است

ای خلق این عجوزه شب پابه ماه نیست          ابستن صبح پگاه نیست

نوشتم که درسال ۷۱وقتی بحث هژمونی زنان وتبعیض مثبت مطرح شد دوماه نشده بگیروببندها واخراج ناراضیان شروع شد که به چماقداری کشیده شد حالا چماق خود را درابزارشکنجه جسمی وروحی نشان میداد . برای فهم بی محتوا ومستمسک بودن شک امنیتی کمی به اشرف اشاره میکنم تا بدونید چیزی بنام تهدید امنیتی وتروراساسا وجود خارجی نداشت وامکان ان صفربود وشک امنیتی بهانه ای بود برای سرکوب وقلع وقمع مخالفان ونارضایتی ها… ادامه دارد …

علی شیرزاد : اروپا ۲۷/۱۱/۲۰۱۷

//////////////////////

//////////////////

 

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید