راهگشایی یا به کشتن دادن نیروها

0
1064

راهگشایی راهگشایی یا به کشتن دادن نیروها 

 علی شیرزاد، فریاد آزادی، بیست و دوم نوامبر ۲۰۱۷:… اگه خونده باشید که اقای رجوی صدباردرنشستها درزمان جنگ وبعد ان میگفت مادرجمع بندی یک ساله سال ۶۳ به این نتیجه رسیدیم که فرستادن نیروبداخل جهت عملیات اشتباه است چون یک پاسدارمیکشتیم وهفت مجاهد شهید میدادیم این درزمانی بود که اقای رجوی ونیروها درفرانسه بودند وقتی به عراق امده وانهمه … 

تیرانا آلبانی مجاهدین خلق فرقه رجوی تروریسم فساد قاچاقAlbania’s Modern Slavery Problem Alienates Europe

لینک به منبع

راهگشایی یا به کشتن دادن نیروها

بعد یه وقفه کوتاه ریل سابق راادامه میدهم گرچه دراینده وقفه هایی هم خواهیم داشت چون به مسایل دیگرهم همزمان باید بپردازیم

سال هفتاد ودو راه گشاییها شروع شد وازصحبتها هیچ چیزی بدست نمیامد که هدف اصلی چیست فقط میگفتند راه گشایی ارتش ازادیبخش ازطرف دیگر اقای رجوی میگفت من دنبال راه اندازی جنگ ایران وعراق هستم تا راه ارتش بازومابتونیم مثل قبل درمرزها وداخل ایران عملیات های جبهه ای را اغازورژیم راسرنگون کنیم باتوجه به اینکه قبلا نوشته ام که بعد فروغ ما گرفتارایستایی وتوقف وزمین گیرشدن دراشرف شده بودیم هرچه که بود ویا میشد اسمش راگذاشت بوضوح وخیلی روشن معلوم بود که این عملیات جواب گوی این مرحله نیست زیرا که قبل ازهرچیزی نشات گرفته ازپاسیویسم وبریدن نیروها که به زندان وشکنجه روحی وروانی ختم میشد که مفصل نوشتم ومعضلات تشکیلاتی وایدئولوژیک وزمین گیرشدن ارتش است ومیخواهد به این مقولات جواب داده وحل کند درنتیجه درماهیت وبطن خود نمیتواند بین ایران وعراق جنگ راه انداخته تا دوباره مارابه نقطه زمان جنگ برساند ازطرف دیگرعراق درتحریم وزیرفشارامریکا ومعضلات درونی اولاقادربه راه اندازی جنگ نیست دوما اگه بخواهد نه سیاستهای بین المللی اجازه میداد ونه افکارعمومی عراق ونه سران مملکت که هرروزیک نفرشون به جبهه مقابل یعنی امریکا میپیوست ورژیم هم درعراق نفوذ زیادی کرده وقسمت جنوب را مخالفین کلا ناامن کرده طوری که جاده ها شبها دردست مخالفین وروزها دست دولت بود ودولت عراق قادربه تامین امنیت خودش هم نبود تا چه برسد به اینکه بخواهد وارد جنگ دیگری شودبااین وضعیت هرگزنمیشد واردجنگ جبهه ای ازطرف عراق شد

اگه خونده باشید که اقای رجوی صدباردرنشستها درزمان جنگ وبعد ان میگفت مادرجمع بندی یک ساله سال ۶۳ به این نتیجه رسیدیم که فرستادن نیروبداخل جهت عملیات اشتباه است چون یک پاسدارمیکشتیم وهفت مجاهد شهید میدادیم این درزمانی بود که اقای رجوی ونیروها درفرانسه بودند وقتی به عراق امده وانهمه عملیات واتش بس وهوشیارشدن رژیم وبستن مرزها یک به چند میشدیعنی دوباره برگشته بودیم به عقب ومیخواستیم کاراشتباه رادوباره تکرارکنیم وقتی خطی درگذشته جواب نداده مسلما درشرایط متفاوت هرگزجواب نخواهد داد وفقط نیرو کشته شده وبه معضلات درونی افزوده میشود عملیاتها شروع وضربه ای که به رژیم نزد هیچ کلی ازنیروها این وسط کشته شدند بنده دراین داستان هیچ موضعی نگرفتم وبی تفاوت گذشتم هرچقدرهم مرا خواستند واداربه موضع گیری وگفتن حرفهایم کنم موفق نشدند تادریک نقطه اقای رجوی نشست گذاشت وبعد جمع بندی وقطارکردن کلی دست اورد وبیرون کشیدن سرنگونی دراینده نزدیک ووعده وعیدهای صدمن یه غازپایان ان رااعلام کرده وگفت ارتش وارد مرحله جدیدی شده است بنده فقط وارفتن بیشترنیروها رادیدم نه چیز دیگر

دراینجا خوب است به آ۷۷ هم که باراهگشایی سال۷۲ دریک مقوله میگنجد اشاره کنم واین داستان عملیاتهای داخل رایک جا برسی وتمام کنم

درسال۷۷ یک دفعه گفتند که سازماندهی ها تعفیرمیکند ونیروها به قرارگاههای مختلف درعراق میروند ونشست گذاشتند وگفتند که میخواهیم وارد عملیاتهای داخل بشویم وازداخل نیرو به اشرف بیاوریم وبحث خاتمی بمیان امد که راه اوراببندیم وووو که دربحث خاتمی مفصل به ان خواهیم پرداخت بعد نشیتهای اقای رجوی دردرون مقرات نشستها شروع شد درقسمتی که بنده بودم که بعدها شنیدم درهمه جا همان صحبتها بوده یک روز گفتند بیایید نشست رفتیم ونفرات یکی یکی پشت بلندگو رفته وشروع به حرف زدن کردند واقعا ازمزخرفاتی که میبافتند قلبم به حنجره رسیده بود چند تا از جملات مطرح شده رامینویسم خودبخوانید حدیث این مجمل انهایی که بودند میدونند چی میگویم درهرصورت من تمام ابادان رابه اشرف میاورم ؛ باورود اولین نیروتمام مردم ایران قیام میکنند ؛جوانان مخالف ولی راه رانمیدونند باورود ما تمام جوانان بما میپیوندند؛بااولین شلیک ازطرف مادرداخل ایران خیابونها راجنگ مسلحانه فرامیگیرد ؛ بمحض ورود ما اخوندها سوارهواپیما شده وپا به فرارمیگذارند چون هیچ جایی ندارند مجبورند بروند سوریه ما بعد سرنگونی انها راازاسد تحویل میگیریم ووووووکه خیلی روشن بود که قبلا بخورد پشت بلند گوها ومداحان ومجیزگویان داده شده است

خلاصه درمقرما بیش از۲۰۰نفر بود همه صحبت ومنهم گوش میکردم همه که صحبت کردند وبنده دراخرسالن نشسته بودم مسئول نشست (همین خانم های شورای رهبری بود وبقیه اعضای شورای کذایی ) گفت ای علی شیرزاد پدرسوخته فلان فلان شده سرتا پا متناقض ته سالن نشسته وبه ریش ما میخندی ومیدونم یکی ازاین حرفها راقبول نداری ورودرروی رهبری سالیان است ایستادی بیا پشت بلندگو ببینم چه زری میزنی خانم که فکرمیکردبعد نشست اقای رجوی وخط ونشان کشیدنهایش وصحبتهایی که ۲۰۰نفردرحمایت ازخط وخطوط جدید کردند وفحشهای خانم دهان دریده به اینجانب احتمالا روی صندلی بنده خودراخراب کرده ام وقدرت مخالفت ندارم ومرا درهمین نشست به بهانه خط جدید برای همیشه مثل موکت روی زمین پهن میکند بنده هم به پشت بلندگو رفتم

گفتم من متناقضم ازاین حرفهایی که نفرات میزنند ونمیدونم چطوری تمام ابادان وشهرها رامیخواهند به اشرف بیاورند. وایا مردم ایران اینقدرهوادارما ومخالف رژیم هستند که بلافاصله به خیابونها ریخته ورژیم راسرنگون کنند ؟ من خیلی موافقم رژیم رادوروزه سرنگون وملت خود رانجات بدهیم ولی ایا واقعا اینطوراست ؟ پیشنهاد میکنم ازحالا برای امدن نیروهای چند میلیونی برنامه ریزی وساختمون سازیها راشروع واستقرارانها راحل تا غافل گیرنشویم ۰خانم که انتظارداشت ملت سربنده بریزند وفحش وتوهین وتحقیروتف نثاربنده بکنند دیدازهیچ کس صدایی درنیامد چونکه نفرات به هیچ کدوم ازحرفهایی که زده بودند اعتقاد نداشتند وبرای خود شیرینی ونشان دادن خود ازاین مزخرفات میبافتند خودش وارد شد تا صحنه راجمع وجورکند گفت تو ازاین تناقضات زیاد داری ونقطه مثبت تو این است که همیشه تناقضاتت رامینویسی وخودرابارهبری یگانه میکنی برو بنشین میخواهم نشست راتمام کنم وتوهم هرچقدرتناقض داری مثل همیشه بنویس وبده واینطوری داستان راجمع وجورکرد البته درزمان دیگری همین خانم انتقامش راازمن گرفت ولی خیلی هم بضررخودش شد چون بنده هم بهش پاتک زدم بگذریم

این داستان وکش قوسهای ورود به دو سری ازعملیاتهای داخله بودکه اقای رجوی دنبال راه اندازی جنگ ایران وعراق بودوبنده مخالف چون ازتوی ان فقط کشته شدن نیروها رامیدیدم رفت ورفت تا اینکه طبق گفته اقای رجوی بنده ازاماردقیق خبرندارم رژیم ۸۸ ویه روایتی ۸۰ موشک به سمت ما شلیک کرد که اقای رجوی دنبال این بود که بعد موشک باران صدام راواداربه جنگ کند منهم گزارشی برای شخص رجوی نوشتم وبعد توضیحات نوشتم اگه فکرمیکنی که ایران وعراق دوباره باهم خواهند جنگید دراشتباهی صدام وخامنه ای تازمانی که زنده هستند هرگز وهرگزباهم نخواهند جنگید ودیدیم که هیچ وقت هم نجنگیدند سوال این است که واقعا اقای رجوی نمیدونست اینها باهم نمیجنگند چرامیدونست ولی چراپس این حرفها رامیزد دلیل این است

وضعیت داخل را گفتیم اقای رجوی با نیرنگ میخواست همان وضعیت داخل راجمع وجورکند وازطرف دیگرازصدام پول وسلاح بیشتری بگیرد وخودش را درچشم بیرون بزرگ کند تابتواند حمایت سیاسی بدست بیاورد البته انهم باکشتن دادن عامدانه واگاهانه نیروها وفشارطاقت فرسا وجنگ اعصاب وشکنجه روحی وروانی ۲۴ ساعته وهفت روزهفته وثانیه به ثانیه تیم های عملیاتی یه طوروطلبکاری ازبقیه که انها کشته میشوند وشمایان مفت خوری میکنید معلوم هم نبود چی رامیخوردیم که مفت خوربودیم دو عدد کتلت پراز سیب زمینی ونان خشک را یا سه عدد سوسیس شبهای جمعه یا اون فیلمهای سانسورشده بی سروته بایک لیوان سرخالی تخمه افتابگردان که نصفشم هیچی توش نبودرا تاانجایی که بنده خبردارم وشاهد بودم ما فقط سه چیز راازاقای رجوی نوش جان میکردیم (تیروتیغ وتپانچه ) وازشورای رهبری دست ساز خانم واقای رجوی هم ( فحش وتف وتوهین وتحقیر ) که خودش جای بحث داره اگه فرصت کردم به این موردهم اشاره خواهم کرد بله کلی ازنیروها کشته شدند تا اقای رجوی بنام سرنگونی ازخون انها ارتزاق مالی وسیاسی کند وما هم سرنگونی وعده داده شده هرساله راهم ندیدیم فقط رفتن دوستان راازکنارخود دیدیم وبس ۰باشد شاید که این درد ورنجهای سالیان که برما وملتمون هموارشد یه روزی ببارنشیند وبساط اقای رجوی وحاکمیت دینی رادرایران جمع وایندگان میوه تحمل دردورنجها وفشارغیرقابل تصورما را با رسیدن به ازادی وصلح وبرابری بچینند

علی شیرزاد : اروپا ۲۱/۱۱/۲۰۱۷

*** 

Muxhahedinet iraniane kercenojne lirine e medias, censurojne televizionin Ora NewsThe Mojahedin-Mafia coalition threatens media freedom

یا به کشتن دادن نیروها

 علی شیرزاد، فریاد آزادی، بیست و دوم نوامبر ۲۰۱۷:… اگه خونده باشید که اقای رجوی صدباردرنشستها درزمان جنگ وبعد ان میگفت مادرجمع بندی یک ساله سال ۶۳ به این نتیجه رسیدیم که فرستادن نیروبداخل جهت عملیات اشتباه است چون یک پاسدارمیکشتیم وهفت مجاهد شهید میدادیم این درزمانی بود که اقای رجوی ونیروها درفرانسه بودند وقتی به عراق امده وانهمه … 

تیرانا آلبانی مجاهدین خلق فرقه رجوی تروریسم فساد قاچاقAlbania’s Modern Slavery Problem Alienates Europe

لینک به منبع

راهگشایی یا به کشتن دادن نیروها

بعد یه وقفه کوتاه ریل سابق راادامه میدهم گرچه دراینده وقفه هایی هم خواهیم داشت چون به مسایل دیگرهم همزمان باید بپردازیم

سال هفتاد ودو راه گشاییها شروع شد وازصحبتها هیچ چیزی بدست نمیامد که هدف اصلی چیست فقط میگفتند راه گشایی ارتش ازادیبخش ازطرف دیگر اقای رجوی میگفت من دنبال راه اندازی جنگ ایران وعراق هستم تا راه ارتش بازومابتونیم مثل قبل درمرزها وداخل ایران عملیات های جبهه ای را اغازورژیم راسرنگون کنیم باتوجه به اینکه قبلا نوشته ام که بعد فروغ ما گرفتارایستایی وتوقف وزمین گیرشدن دراشرف شده بودیم هرچه که بود ویا میشد اسمش راگذاشت بوضوح وخیلی روشن معلوم بود که این عملیات جواب گوی این مرحله نیست زیرا که قبل ازهرچیزی نشات گرفته ازپاسیویسم وبریدن نیروها که به زندان وشکنجه روحی وروانی ختم میشد که مفصل نوشتم ومعضلات تشکیلاتی وایدئولوژیک وزمین گیرشدن ارتش است ومیخواهد به این مقولات جواب داده وحل کند درنتیجه درماهیت وبطن خود نمیتواند بین ایران وعراق جنگ راه انداخته تا دوباره مارابه نقطه زمان جنگ برساند ازطرف دیگرعراق درتحریم وزیرفشارامریکا ومعضلات درونی اولاقادربه راه اندازی جنگ نیست دوما اگه بخواهد نه سیاستهای بین المللی اجازه میداد ونه افکارعمومی عراق ونه سران مملکت که هرروزیک نفرشون به جبهه مقابل یعنی امریکا میپیوست ورژیم هم درعراق نفوذ زیادی کرده وقسمت جنوب را مخالفین کلا ناامن کرده طوری که جاده ها شبها دردست مخالفین وروزها دست دولت بود ودولت عراق قادربه تامین امنیت خودش هم نبود تا چه برسد به اینکه بخواهد وارد جنگ دیگری شودبااین وضعیت هرگزنمیشد واردجنگ جبهه ای ازطرف عراق شد

اگه خونده باشید که اقای رجوی صدباردرنشستها درزمان جنگ وبعد ان میگفت مادرجمع بندی یک ساله سال ۶۳ به این نتیجه رسیدیم که فرستادن نیروبداخل جهت عملیات اشتباه است چون یک پاسدارمیکشتیم وهفت مجاهد شهید میدادیم این درزمانی بود که اقای رجوی ونیروها درفرانسه بودند وقتی به عراق امده وانهمه عملیات واتش بس وهوشیارشدن رژیم وبستن مرزها یک به چند میشدیعنی دوباره برگشته بودیم به عقب ومیخواستیم کاراشتباه رادوباره تکرارکنیم وقتی خطی درگذشته جواب نداده مسلما درشرایط متفاوت هرگزجواب نخواهد داد وفقط نیرو کشته شده وبه معضلات درونی افزوده میشود عملیاتها شروع وضربه ای که به رژیم نزد هیچ کلی ازنیروها این وسط کشته شدند بنده دراین داستان هیچ موضعی نگرفتم وبی تفاوت گذشتم هرچقدرهم مرا خواستند واداربه موضع گیری وگفتن حرفهایم کنم موفق نشدند تادریک نقطه اقای رجوی نشست گذاشت وبعد جمع بندی وقطارکردن کلی دست اورد وبیرون کشیدن سرنگونی دراینده نزدیک ووعده وعیدهای صدمن یه غازپایان ان رااعلام کرده وگفت ارتش وارد مرحله جدیدی شده است بنده فقط وارفتن بیشترنیروها رادیدم نه چیز دیگر

دراینجا خوب است به آ۷۷ هم که باراهگشایی سال۷۲ دریک مقوله میگنجد اشاره کنم واین داستان عملیاتهای داخل رایک جا برسی وتمام کنم

درسال۷۷ یک دفعه گفتند که سازماندهی ها تعفیرمیکند ونیروها به قرارگاههای مختلف درعراق میروند ونشست گذاشتند وگفتند که میخواهیم وارد عملیاتهای داخل بشویم وازداخل نیرو به اشرف بیاوریم وبحث خاتمی بمیان امد که راه اوراببندیم وووو که دربحث خاتمی مفصل به ان خواهیم پرداخت بعد نشیتهای اقای رجوی دردرون مقرات نشستها شروع شد درقسمتی که بنده بودم که بعدها شنیدم درهمه جا همان صحبتها بوده یک روز گفتند بیایید نشست رفتیم ونفرات یکی یکی پشت بلندگو رفته وشروع به حرف زدن کردند واقعا ازمزخرفاتی که میبافتند قلبم به حنجره رسیده بود چند تا از جملات مطرح شده رامینویسم خودبخوانید حدیث این مجمل انهایی که بودند میدونند چی میگویم درهرصورت من تمام ابادان رابه اشرف میاورم ؛ باورود اولین نیروتمام مردم ایران قیام میکنند ؛جوانان مخالف ولی راه رانمیدونند باورود ما تمام جوانان بما میپیوندند؛بااولین شلیک ازطرف مادرداخل ایران خیابونها راجنگ مسلحانه فرامیگیرد ؛ بمحض ورود ما اخوندها سوارهواپیما شده وپا به فرارمیگذارند چون هیچ جایی ندارند مجبورند بروند سوریه ما بعد سرنگونی انها راازاسد تحویل میگیریم ووووووکه خیلی روشن بود که قبلا بخورد پشت بلند گوها ومداحان ومجیزگویان داده شده است

خلاصه درمقرما بیش از۲۰۰نفر بود همه صحبت ومنهم گوش میکردم همه که صحبت کردند وبنده دراخرسالن نشسته بودم مسئول نشست (همین خانم های شورای رهبری بود وبقیه اعضای شورای کذایی ) گفت ای علی شیرزاد پدرسوخته فلان فلان شده سرتا پا متناقض ته سالن نشسته وبه ریش ما میخندی ومیدونم یکی ازاین حرفها راقبول نداری ورودرروی رهبری سالیان است ایستادی بیا پشت بلندگو ببینم چه زری میزنی خانم که فکرمیکردبعد نشست اقای رجوی وخط ونشان کشیدنهایش وصحبتهایی که ۲۰۰نفردرحمایت ازخط وخطوط جدید کردند وفحشهای خانم دهان دریده به اینجانب احتمالا روی صندلی بنده خودراخراب کرده ام وقدرت مخالفت ندارم ومرا درهمین نشست به بهانه خط جدید برای همیشه مثل موکت روی زمین پهن میکند بنده هم به پشت بلندگو رفتم

گفتم من متناقضم ازاین حرفهایی که نفرات میزنند ونمیدونم چطوری تمام ابادان وشهرها رامیخواهند به اشرف بیاورند. وایا مردم ایران اینقدرهوادارما ومخالف رژیم هستند که بلافاصله به خیابونها ریخته ورژیم راسرنگون کنند ؟ من خیلی موافقم رژیم رادوروزه سرنگون وملت خود رانجات بدهیم ولی ایا واقعا اینطوراست ؟ پیشنهاد میکنم ازحالا برای امدن نیروهای چند میلیونی برنامه ریزی وساختمون سازیها راشروع واستقرارانها راحل تا غافل گیرنشویم ۰خانم که انتظارداشت ملت سربنده بریزند وفحش وتوهین وتحقیروتف نثاربنده بکنند دیدازهیچ کس صدایی درنیامد چونکه نفرات به هیچ کدوم ازحرفهایی که زده بودند اعتقاد نداشتند وبرای خود شیرینی ونشان دادن خود ازاین مزخرفات میبافتند خودش وارد شد تا صحنه راجمع وجورکند گفت تو ازاین تناقضات زیاد داری ونقطه مثبت تو این است که همیشه تناقضاتت رامینویسی وخودرابارهبری یگانه میکنی برو بنشین میخواهم نشست راتمام کنم وتوهم هرچقدرتناقض داری مثل همیشه بنویس وبده واینطوری داستان راجمع وجورکرد البته درزمان دیگری همین خانم انتقامش راازمن گرفت ولی خیلی هم بضررخودش شد چون بنده هم بهش پاتک زدم بگذریم

این داستان وکش قوسهای ورود به دو سری ازعملیاتهای داخله بودکه اقای رجوی دنبال راه اندازی جنگ ایران وعراق بودوبنده مخالف چون ازتوی ان فقط کشته شدن نیروها رامیدیدم رفت ورفت تا اینکه طبق گفته اقای رجوی بنده ازاماردقیق خبرندارم رژیم ۸۸ ویه روایتی ۸۰ موشک به سمت ما شلیک کرد که اقای رجوی دنبال این بود که بعد موشک باران صدام راواداربه جنگ کند منهم گزارشی برای شخص رجوی نوشتم وبعد توضیحات نوشتم اگه فکرمیکنی که ایران وعراق دوباره باهم خواهند جنگید دراشتباهی صدام وخامنه ای تازمانی که زنده هستند هرگز وهرگزباهم نخواهند جنگید ودیدیم که هیچ وقت هم نجنگیدند سوال این است که واقعا اقای رجوی نمیدونست اینها باهم نمیجنگند چرامیدونست ولی چراپس این حرفها رامیزد دلیل این است

وضعیت داخل را گفتیم اقای رجوی با نیرنگ میخواست همان وضعیت داخل راجمع وجورکند وازطرف دیگرازصدام پول وسلاح بیشتری بگیرد وخودش را درچشم بیرون بزرگ کند تابتواند حمایت سیاسی بدست بیاورد البته انهم باکشتن دادن عامدانه واگاهانه نیروها وفشارطاقت فرسا وجنگ اعصاب وشکنجه روحی وروانی ۲۴ ساعته وهفت روزهفته وثانیه به ثانیه تیم های عملیاتی یه طوروطلبکاری ازبقیه که انها کشته میشوند وشمایان مفت خوری میکنید معلوم هم نبود چی رامیخوردیم که مفت خوربودیم دو عدد کتلت پراز سیب زمینی ونان خشک را یا سه عدد سوسیس شبهای جمعه یا اون فیلمهای سانسورشده بی سروته بایک لیوان سرخالی تخمه افتابگردان که نصفشم هیچی توش نبودرا تاانجایی که بنده خبردارم وشاهد بودم ما فقط سه چیز راازاقای رجوی نوش جان میکردیم (تیروتیغ وتپانچه ) وازشورای رهبری دست ساز خانم واقای رجوی هم ( فحش وتف وتوهین وتحقیر ) که خودش جای بحث داره اگه فرصت کردم به این موردهم اشاره خواهم کرد بله کلی ازنیروها کشته شدند تا اقای رجوی بنام سرنگونی ازخون انها ارتزاق مالی وسیاسی کند وما هم سرنگونی وعده داده شده هرساله راهم ندیدیم فقط رفتن دوستان راازکنارخود دیدیم وبس ۰باشد شاید که این درد ورنجهای سالیان که برما وملتمون هموارشد یه روزی ببارنشیند وبساط اقای رجوی وحاکمیت دینی رادرایران جمع وایندگان میوه تحمل دردورنجها وفشارغیرقابل تصورما را با رسیدن به ازادی وصلح وبرابری بچینند

علی شیرزاد : اروپا ۲۱/۱۱/۲۰۱۷

*** 

Muxhahedinet iraniane kercenojne lirine e medias, censurojne televizionin Ora NewsThe Mojahedin-Mafia coalition threatens media freedom

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید