در کاوشهایی که گروه ایرانی به سرپرستی ابوالفضل عالی انجام داد، مومیایی شماره ۴ پیدا شد که ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح هنگام ریزش معدن در زیر آوار مانده بود. او سالمترین و کاملترین مومیایی کشف شده بین هشت مومیایی چهرآباد بهشمارمیرود؛ مرد جوان ۱۶ سالهای که گوشوارهای در گوش، کفش ساقدار چرمی برپا و بالاپوشی بلند و شلواری کوتاه برتن دارد. در سال ۱۳۸۹ با ورود پژوهشگران آلمانی به سرپرستی پروفسور توماس شتولنر(Thomas Stöllner) در کاوشهای باستانشناسی، مردان نمکی هویت جدیدی یافتند و تبدیل به نمونههای شناخته شده جهانی شدند. در این مرحله دو گروه ایرانی و آلمانی امکان اجرای یک پروژه مشترک علمی تحقیقاتی را مورد بررسی قرار دادند. بدین ترتیب مرحله نخست تحقیق در باره مردان نمکی با همکاری پژوهشگران آلمانی از دانشگاه و موزه معدن شهر بوخوم، پژوهشگران انگلیسی از دانشگاه آکسفورد و پژوهشگران سوئیسی از دانشگاه زوریخ آغاز شد. پروفسور توماس شتولنر که کارشناس باستانشناسی در زمینه معادن نمک است از سالها پیش در ایران فعالیت علمی و پژوهشی دارد. او در پاسخ به این پرسش که چرا کار تحقیق را با گروه ایرانی زودتر شروع نکرده میگوید: «در سال ۲۰۰۵ تلاش کردیم یک یادداشت تفاهم با بخشهای فرهنگی ایران انجام دهیم تا کار کاوش دقیق را با گروه ایرانی انجام دهیم ولی این موقعیت پیش نیامد. در سال ۲۰۰۷ کنفرانسی در ایران برگزار کردیم و توضیح دادیم که این کار باید هرچه زودتر انجام شود. مسئولان شهر زنجان هم موافقت کردند کار بهرهبرداری نمک توسط شرکت خصوصی متوقف شده و پروانه استخراج نمک لغو شود.»
مومیایی مردان نمکی ایران باستانسنجی میشود
دویچه وله ـ 22.08.2017
سالها پس از کشف مومیایی مردان نمکی در استان زنجان اکنون آنها بیشتر از گذشته مورد توجه پژوهشگران جهان قرار گرفتهاند. پروفسور توماس شتولنر، باستانشناس آلمانی در گفتوگویی با دویچه وله هدف این تحقیقات را تشریح کرد.
کارگران معدن نمک چهرآباد هرگز گمان نمیکردند که روزی به جای استخراج نمک، بخشی از تاریخ زندگی بشر را از خاک بیرون بیاورند. کلنگ معدنکاران، در زمستان سال ۱۳۷۲، مرد زخم خورده و رنجیدهای را از خواب ۱۷۰۰ساله بیدار کرد که ناگفتههای بسیاری داشت. اما غبار زمان بر زخمهای کهنه و اشارات او نقشی غریب زده بود که خواندنش جز در مراکز پژوهش موزههای ملی و توسط کارشناسان بینالمللی میسر نبود.
نخستین مومیایی با نام “مرد نمکی شماره ۱” به موزه ملی در تهران منتقل شد و صاحبان معدن حدود ۱۱ سال دیگر به کار حفاری و بهرهبرداری از نمک ادامه دادند. در این فاصله، مردان نمکی شماره ۲ و ۳ که زندگی آنها به تاریخ ایران باستان در دوران ساسانیان و هخامنشیان گره خورده بود پیدا شدند، در حالی که تنشان زیر تیغ بولدوزرهای سودجویان آسیب دیده بود. پس از کشف این دو مومیایی و آسیب دیدن آنها سازمان میراث فرهنگی ایران در سال ۱۳۸۳ نسبت به ادامه کار کارگاههای صنعتی – تجاری در این منطقه هشدار داد و تقاضای حفاری اضطراری توسط باستانشناسان را کرد.
آغاز مرحله نخست پژوهش پس از کشف مومیایی مرد جوان
در کاوشهایی که گروه ایرانی به سرپرستی ابوالفضل عالی انجام داد، مومیایی شماره ۴ پیدا شد که ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح هنگام ریزش معدن در زیر آوار مانده بود. او سالمترین و کاملترین مومیایی کشف شده بین هشت مومیایی چهرآباد بهشمارمیرود؛ مرد جوان ۱۶ سالهای که گوشوارهای در گوش، کفش ساقدار چرمی برپا و بالاپوشی بلند و شلواری کوتاه برتن دارد.
در سال ۱۳۸۹ با ورود پژوهشگران آلمانی به سرپرستی پروفسور توماس شتولنر(Thomas Stöllner) در کاوشهای باستانشناسی، مردان نمکی هویت جدیدی یافتند و تبدیل به نمونههای شناخته شده جهانی شدند. در این مرحله دو گروه ایرانی و آلمانی امکان اجرای یک پروژه مشترک علمی تحقیقاتی را مورد بررسی قرار دادند. بدین ترتیب مرحله نخست تحقیق در باره مردان نمکی با همکاری پژوهشگران آلمانی از دانشگاه و موزه معدن شهر بوخوم، پژوهشگران انگلیسی از دانشگاه آکسفورد و پژوهشگران سوئیسی از دانشگاه زوریخ آغاز شد.
پروفسور توماس شتولنر که کارشناس باستانشناسی در زمینه معادن نمک است از سالها پیش در ایران فعالیت علمی و پژوهشی دارد. او در پاسخ به این پرسش که چرا کار تحقیق را با گروه ایرانی زودتر شروع نکرده میگوید: «در سال ۲۰۰۵ تلاش کردیم یک یادداشت تفاهم با بخشهای فرهنگی ایران انجام دهیم تا کار کاوش دقیق را با گروه ایرانی انجام دهیم ولی این موقعیت پیش نیامد. در سال ۲۰۰۷ کنفرانسی در ایران برگزار کردیم و توضیح دادیم که این کار باید هرچه زودتر انجام شود. مسئولان شهر زنجان هم موافقت کردند کار بهرهبرداری نمک توسط شرکت خصوصی متوقف شده و پروانه استخراج نمک لغو شود.»
او میافزاید: «در مدت زمانی که کارهای اداری مربوط به این توافق انجام میشد صاحب معدن نمک بدون توجه به اهمیت باستانشناسی آن، مشغول حفاری و بهرهبرداری تجاری با سرعت بیشتری شد که این کار آسیبهایی را به دنبال داشت.»
پس از خرید معدن نمک از طرف بخش خصوصی دو گروه ایرانی و آلمانی امکان اجرای یک پروژه مشترک علمی و تحقیقاتی را مورد بررسی قرار دادند. به گفته پروفسور شتولنر کار با همکاران ایرانی خوب است و “اعتماد متقابل”، که نقش مهمی در کار پژوهشی دارد، بین آنها وجود دارد “اما ثابت نبودن مسئولان سازمانهای فرهنگی در ایران مشکلاتی را در سرعت کار بوجود میآورد. سلیقههای متفاوت مسئولانی که روی کار میآیند، پروژههای پژوهشی را با مشکل روبرو میکند چون بسیاری از کارها باید دوباره از نو شروع شود.”
کاوش در زندگی روستاییان ایران باستان
توماس شتولنر در باره مرحله نخست تحقیق در چهرآباد توضیح میدهد: «پرسشهای زیادی وجود دارد که پاسخ برخی از آنها را در مرحله اول بدست آوردیم. این کوه نمک حدوداً بین هشت تا چهار قرن پیش از تاریخ بشر درعصر یخبندان تشکیل شدهاست. حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، در معدن نمک ریزش بزرگی اتفاق افتاد که با توجه به مومیاییهای یافته شده حداقل سه نفر در این اتفاق کشته شدند.»
شتولنر در ادامه میگوید: «پس از این اتفاق صدها سال از این معدن استفاده نشد و دوباره در دوران ساسانیان و دوران میانی و متاخر اسلامی مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در این دوره بنا به دلایل نامعلومی بهرهبرداری از این معدن دوباره چندین سال متوقف شد و سپس در دوران ایلخانیها تا زمان حال از آن نمک استخراج شد. یعنی بیش از ۲۰۰۰ سال از این معدن نمک سفید اخراج میشد.»
به گفته شتولنر این مومیاییها تصویر جدیدی از فرهنگ ایران باستان نشان میدهند. وقتی گفته میشود که یک مومیایی منحصر به فرد متعلق به دوران هخامنشیان پیدا شده است افراد ناخودآگاه به پادشاهان هخامنشی مثل داریوش فکر میکنند. اما این مومیاییها مجموعهای از تاریخ فرهنگی مردم عادی ایران در دوران باستان هستند که این کار را با آنچه تاکنون باستانشناسان دیگر انجام میدادند متمایز میکند.
بیشتر باستانشناسان کار کاوش را در کاخهای پادشاهان انجام میدهند اما کار گروه تحقیقاتی جدید، روی روستاها و ساختار تغذیه مردم در مناطق غیراشرافی و فقیر ایران متمرکز است. تحقیقات نشان میدهد افراد از مناطق دور به این معدن نمک میآمدند و این نشان میدهد که این معدن معروف بود. کاوشگران میخواهند پی ببرند که معدن نمک خوراکی چه نقشی در زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم داشت.
شباهتها و تفاوتهای رفتار انسانها در عهد باستان
توماس شتولنر تحقیقات زیادی نیز در معادن نمک اتریش داشته است. او در پاسخ به این پرسش که از لحاظ مردم شناسی چه شباهتها و تفاوتهایی بین رفتار مردم در این دو منطقه باستانی ممکن است وجود داشته باشد میگوید: «رفتارهای اجتماعی مردم چه در دوران باستان چه در زمان حال گوناگون است اما همگونیهایی نیز وجود دارد. ما نمیتوانیم آداب و فرهنگهای بومی مردم در زمان قدیم را مقایسه کنیم بلکه میتوانیم کارهایی که در شرایط و محیط مشابه انجام میدادند را مورد بررسی قرار دهیم.»
این باستانشناس آلمانی شرح میدهد: «برای مثال میتوانیم بگوییم که ایرانیها در معدن نمک چهرآباد به چه شیوهای کار میکردند و اتریشیها در معدن زالتسبورگ چه جور کار میکردند. تفاوتهای زیادی در شیوه کار آنها در معدن وجود دارد اما از طرفی روشهای مشابهی نیز در انجام کار داشتند، مانند خارج کردن ضایعات از معدن یا تعمیر وسایل کار.»
پروفسور شتولنر میگوید: «وقتی لکه خونی روی الیاف نساجی در معدن نمک اتریش و ایران یافت میشود به این معنی است که به احتمال زیاد در شرایط کاری حوادث مشابهای اتفاق افتاده است. اما پرسش این است که چه فرهنگ شغلی در دوران باستان در این دو منطقه وجود داشت؟ ما دریافتیم که زنان و کودکان در معادن نمک اتریش کار میکردند اما در کاوشهایی که تا کنون در معادن چهرآباد انجام دادهایم این فرهنگ شغلی را در ایران نیافتهایم.»
میراثی مشترک برای جامعه انسانی
با توجه به اینکه سازمان میراث فرهنگی ایران نمیتواند در بخش پژوهش سرمایهگذاری زیادی کند با پشتیبانی مالی انجمن تحقیقات آلمان (Deutsche Forschungsgemeinschaft) مرحله دوم پروژه بینالمللی تحقیقات بر روی مومیاییها سال آینده شروع میشود. در این مرحله علاوه بر ایران و آلمان کشورهای فرانسه، بریتانیا، اتریش، ایتالیا و سوئیس نیز همکاری میکنند.
در فاز دوم تحقیقات از روشهای باستانشناسی مدرن که به آن باستانسنجی (Archaeological science) میگویند استفاده میشود. این روش، ترکیبی از علوم پایه و باستانشناسی است و مومیاییها از زوایای گوناگون پزشکی، بافتشناسی، آسیبشناسی و غیره بررسی میشوند.
ببینید: تصویر سه بعدی یکی از مومیاییها در موزه برگباو بوخوم
توماس شتولنر امیدوار است همکاران ایرانی که در مرحله اول با آنان همکاری میکنند در فاز دوم نیز در سطح گستردهتری با آنان همراهی کنند. این پروژه فقط روی معدن نمک متمرکز نیست، بلکه علاوه بر تحقیق درباره زندگی روستایی در ایران باستان، محیط اطراف نیز کنکاش میشود؛ اینکه زندگی حاشیهنشینی در این منطقه چگونه بوده، چه تعدادی از مردم در آنجا زندگی میکردند و فرهنگ روستایی چه مشخصاتی داشت؟
این متخصص باستانشناسی معادن نمک دانشگاه بوخوم درباره اهمیت مردان نمکی چهرآباد توضیح میدهد که در سراسر دنیا تنها پنج منطقه نمکی وجود دارد که مورد توجه باستانشناسهاست و چهرآباد یکی از آنهاست.
ویژگی چهرآباد این است که در این مکان علاوه بر مردان مومیاییها، ابزار چوبی، باقیمانده غذاهای گیاهی، الیاف نساجی و چرم نیز پیدا شده است. همه این مواد فسادپذیرند ولی نمک باعث شده که آب آنها گرفته شود و سایر بافتها سالم بمانند. به کمک این مواد میتوان تصویری از سبک زندگی مردم در ایران باستان، بخصوص در شمال ایران بدست آورد.
پروفسور شتولنر میگوید: «نگهداری از این مومیاییها نه فقط وظیفه ایران، بلکه وظیفه همه جامعه انسانی است و میتوان یافتهها را در بخشهای دیگر باستانشناسی و اقتصادی در سایر کشورها مورد استفاده قرار داد.»

خانهای آرام برای مومیاییها
در پروژه تحقیقاتی مردان نمکی بنیاد آلمانی گردا هنکل (Gerda Henkel Stiftung) نیز همکاری میکند.این بنیاد از برنامههای پژوهشی در بخش علوم انسانی بویژه در زمینه تاریخ، باستانشناسی، هنر، تاریخ اسلام و دانش حقوق حمایت میکند.
پروفسور شتولنر درباره شیوه همکاری بنیاد گردا هنکل میگوید: «مردان نمکی کشف منحصر بفردی هستند و نگهداری آنها بسیار مهم است. ما تصمیم داریم هم امکان بازدید از مومیاییها را برای همه فراهم کنیم زیرا نمیتوان آنها را در محیط بستهای قرار داد و به مردم اجازه نداد آنها را ببینند. از طرفی اینها مواد ارگانیک هستند و به مرور زمان تغییر میکنند.»
او ادامه میدهد: «باید شرایط محیط محل نگهداری آنها طوری کنترل شود که آسیب نبینند. در این بخش باید یک تیم از همکاران ایرانی و غیر ایرانی ثابت آموزش میبینند در محل نگهداری مومیاییها کار کنند و بطور دقیق تغییرات را ثبت و گزارش کنند. آنها همچنین آموزش میبینند که چه موقع از چه دستگاههایی استفاده شود.»
به گفته او، بنیاد گردا هنکل در بخش آموزش گروهی که کار مانیتورینگ مومیایی انجام میدهند همکاری و حمایت مالی میکند. اگر کارهای اداری با سازمان میراث فرهنگی ایران زود پیش برود بخش مانیتورینگ حدوداً در پایان سال جاری آغاز میشود.
شتولنر و همکارانش میدانند که کارشان زمانبر است. این رویکردی است که برای مردان یخی معروف به اوتسیها در ایتالیا نیز بهکار برده شد تا بتوان از آسیب آنها جلوگیری کرد.
روش نگهداری مردان نمکی به سختی اوتسیها نیست زیرا با نمک به شکل طبیعی کنسرو شدهاند. با این وجود، باید خیلی با احتیاط کار را انجام داد زیرا این نخستین تجربه نگهداری از مومیایی نمکی است. شتولنر تاکید میکند که تغییر کارکنان آموزشدیده به کار آسیب میرساند زیرا باید به افراد جدید دوباره همان آموزشها داده شود.
رامش کیانی