سروانتس طبق توصیه های فرهنگ روشنگری دوران باستان میخواست با کمک رمان از طریق طنزوشوخی به مردم آموزش اجتماعی بدهد ؛ یعنی بر روال رهنمود هراز ؛ شاعررومی که میگفت سرگرمی ولذت ادبی باید همراه روشنگری و دیالوگ در متن باشد .شاهکار سروانتس رمان دو جلدی ” دن کیشوت ” تاکنون به 68 زبان خارجی ترجمه و 2300 بار منتشر شده است . تنها در زمان خود او این رمان 16 بار تجدید چاپ گردید . این رمان بعدها به سبب صنعت چاپ در سال 1605 میلادی جزوکتابهای پرقروش سال دراروپا شد .دن کیشوت رمانی است در رده ادبیات جهانی که ادبیات غرب مخصوصا ژانر رمان را نیزقرنها تحت تاثیرخودقرار داد. قهرمان رمان انسانی است از اواخر دوره رنسانس که خواهان حقوق شهروندی بجای منافع اربابی و کدخدایی است . دنکیشوت بعدازسالها مطالعه رمانهای سرگرم کننده شوالیه گری و بی خوابی ناشی ازآن دچاربیماری افسردگی وخیالپردازی شده و تصمیم به عملی قهرمانانه میگیرد . اوهرکولی است که سرانجام بدلیل تسلط شرایط اجتماعی وتاریخی وفرهنگی خاص تبدیل به دلقک تاریخ وروابط اجتماعی حاکم میگردد . مبارزه او فعالیتی است بر ضد نظام وشرایطی که ازقهرمان خود قوی تر بودند .
دن کیشوت را تنها گذاشتیم ؛وای بر ما !
علیشاه سلطانی ـ 09.05.2016
امروزه ادعا میشود که او در ادبیات جهانی جایی در کنار ورژیل ،هراز،هومر،دانته،شکسپیر و حافظ دارد . سروانتس همچون سایر هومانیستهای آنزمان مخالف ادبیات شواله گری و عیاری زمینداران کلان و ادبیات رمانتیک درباراشرافی اسپانیا بود . اوبا انتقاد ازادبیات شوالیه ای زمینداران وفتودالها و ادبیات چوپانی ودرباری ، مبلغ مکتب ادبی رئالیسم انتقادی شد . مخالفت وی با ادبیات شوالیه گری به دلیل مخالفتش با تبلیغ موضوعات دربارشاهان ونظام فئودالی ورمینداران کلان بود .دنکیشوت ؛ قربانی تنهایی در مبارزه طبقاتی
سروانتس (1616-1547 م ) نویسنده اسپانیایی حدود 4 قرن پیش یکی از بزرگترین داستانسرایان تمام دورهها و خالق رمان مدرن ؛ از جمله رمان دن کیشوت ، در یک خانواده ساده و معمولی بدنیا آمد . امروزه اورا درادبیات جهانی غرب در ردیف دانته و شکسپیر بشمار می آورند . او چون در سال 1571 میلادی دریک جنگ دریایی میان اسپانیا وترکیه شرکت نمود ، نه تنها دست چپش راازدست داد بلکه 5 سال نیزاسیر نیروهای ترک و سپس برده دزدان دریایی عرب در الجزایرگردید .
سروانتس طبق توصیه های فرهنگ روشنگری دوران باستان میخواست با کمک رمان از طریق طنزوشوخی به مردم آموزش اجتماعی بدهد ؛ یعنی بر روال رهنمود هراز ؛ شاعررومی که میگفت سرگرمی ولذت ادبی باید همراه روشنگری و دیالوگ در متن باشد .شاهکار سروانتس رمان دو جلدی ” دن کیشوت ” تاکنون به 68 زبان خارجی ترجمه و 2300 بار منتشر شده است . تنها در زمان خود او این رمان 16 بار تجدید چاپ گردید . این رمان بعدها به سبب صنعت چاپ در سال 1605 میلادی جزوکتابهای پرقروش سال دراروپا شد .
دن کیشوت رمانی است در رده ادبیات جهانی که ادبیات غرب مخصوصا ژانر رمان را نیزقرنها تحت تاثیرخودقرار داد. قهرمان رمان انسانی است از اواخر دوره رنسانس که خواهان حقوق شهروندی بجای منافع اربابی و کدخدایی است . دنکیشوت بعدازسالها مطالعه رمانهای سرگرم کننده شوالیه گری و بی خوابی ناشی ازآن دچاربیماری افسردگی وخیالپردازی شده و تصمیم به عملی قهرمانانه میگیرد . اوهرکولی است که سرانجام بدلیل تسلط شرایط اجتماعی وتاریخی وفرهنگی خاص تبدیل به دلقک تاریخ وروابط اجتماعی حاکم میگردد . مبارزه او فعالیتی است بر ضد نظام وشرایطی که ازقهرمان خود قوی تر بودند .
دنکیشوت در این رمان در نیمه اول عمرخود انسانی است عملگرا وخوشبین ، و در نیمه دوم آدمی است خیالپرداز،رویایی،افسرده و ناامید که گرفتار مشکلات روانی و روحی گردیده . در این رمان جنگهای مذهبی و طبقاتی و سازمان تفتیش عقاید کلیسا ها قرنهاست که مردم را نسبت به کشف وشناخت حقیقت و عدالت بدبین و مایوس کرده اند .
ازجمله دیگر موضوعات این رمان بحث های فرهنگی و روشنگرانه در باره تعریف رمان ،نمایشنامه، زبان ،نقد ، سبک نویسندگی ، و وظایف نویسنده است . خواننده در آنجا با فرهنگ و زبان گروهها و اقشار گوناکون ؛ پیشه وران ، چوپانان، دانشجویان ،سربازان ، فواحش ، جاکش و پا اندازها ، دلالها، خلافکاران،پاسبانها، کولیها، قماربازها ، ادیبان ، هومانیستها ، و روحانیون آنزمان جامعه آشنا میشود .
داستایوسکی میگفت – غم انگیزترین رمانی است که بشرتاکنون نوشته ؛ کتابی که انسان در روز قیامت برای حمایت و سرگرمی خودباید همراه داشته باشد . منتسکیو در کتاب “نامه های ایرانی ” مینویسد– موضوع مهمترین رمان ادبیات اسپانیایی ، طنز و شوخی است . استاندال اشاره میکند که موقع خواندن این رمان نزدیک بود از خنده غش کند . نیچه میگفت با وجدان راحت میتوان ادعا کرد که فرح انگیزترین کتابی است که تاکنون خوانده است . یک فیلسوف اسپانیایی ادعا کرد که دنکیشوت همچون یک مسیح اسپانیایی است ، مرگ بر او !
سروانتس در این رمان مبلغ ارزشها و معیارهای عصر رنسانس و دوره باستان است و از ارزشهای حاکم بر قرون وسطی انتقاد میکند ؛ مخالفت وی با ادبیات شوالیه گری به سبب مخالفت او با تبلیغات دربار شاهان و نظام فئودالی و زمینداران کلان است . سروانتس در رمان دن کیشوت جنگجویی و شوالیه گری نظام حاکم در اسپانیا را به طنز می کشد و ناتوانی و ضعف تاریخی شوالیه های زمیندار و اربابان فئودال آنها را نشان میدهد .
سروانتس از زبان دنکیشوت میگوید ترجمه ادبی از زبانی به زبان دیگر مانند آنست که انسان به تماشای یک قالی وارونه پهن شده بپردازد . او در نوول ” دختر کولی ” از زبان قهرمان داستان مینویسد غذا و همسر را باید شخصا انتخاب کرد و نه به خواست و اراده دیگران ؛ توضیح اینکه در اسپانیای کاتولیک، طلاق تا اوایل قرن بیست ممنوع و عملی زشت بشمار می آمد .
سروانتس در ژانرهای مختلف از جمله در شعر، داستان ، رمان ، نوول و نمایشنامه خلاق بود . او موضعی انتقادی در برابر ادبیات مرسوم و غالب زمان خود داشت .
___________________________________