چه کسی تصمیم گرفته لیبرتی نشینان کشته شوند(+ این ادبیات مردم نیست + اطلاعیه خانواده ها)

0
1166

چه کسی تصمیم گرفته لیبرتی نشینان کشته شوند(+ این ادبیات مردم نیست + اطلاعیه خانواده ها)

انجمن نجات، مرکز آذربایجان شرقی، دوم نوامبر ۲۰۱۵:… بلی رجوی تلاش می کرد گروگان ها را به هر قیمتی در کنار خود نگه دارد چون برای سرپوش گذاشتن به کارهای خود باید حفظ می کرد تا به بیرون از اشرف بگوید که من دارای نیروی قوی در مقابل جمهوری اسلامی می باشم واز این گروگان ها شبانه روز کار می کشید تا هم گروگان ها سر گرم باشند وهم خوراک تبلیغاتی برای خود داشته باشد ونیاز فرقه رجوی ، با …

چه کسی تصمیم گرفته که لیبرتی نشینان بتدریج کشته شوند؟!

لینک به منبع

براستی خواسته رجوی ازاعضای ناراضی گرفتار در قرارگاه اشرف چه بود وبرای چه ما را درعراق با ترفندهای گوناگون نگاه داشت . رجوی بعداز رفتن به زیر قبای صدام در سال ۱۳۶۵ و آشکار شدن نیات پلید وطن فروشی خود در صدد بود درکشورعراق آخرین هنرنمایی های خود را در زمینه هرنوع همکاری موردنظر برای صدام نشان دهد واذعان نماید که من بالاترین وفادار به شما و حزب بعث هستم .

رجوی با مضحکه می خواست القا نماید که دارای نیروی نظامی در سطح یک لشکردر کشور عراق است . ضمن اینکه به هر طریقی تلاش میکرد برای تبلیغات خود درخارج از عراق وانمود کند اپوزسیونی مهم بشمار می آید . او با این اقدامات سعی داشت به نیروهای فریب خورده نزد خود که هر یک به نحوی در اردوگاه اشرف بودند ، نشان دهد که سازمان هم وجهه و فعالیت سیاسی دارد .

اما واقعیت این بود که رجوی بعداز شکست در انتخابات سال ۵۹ درایران در یک سراب فریبنده زندگی میکرد . او با شگفتی نفرت آوری همسر دوم خود که خانم بنی صدر بود را با بدور از هر پرنسیب انسانی طلاق داده وبا وادارنمودن طلاق برای مریم قجر عضدانلو ، وی را به عقد خود بعنوان همسر سوم درآورد . او وی را هم ردیف سازمانی خود لقب داده و با حس وابسته ساختن اش بخود در صدد مغزشویی پیچیده ای تحت عنوان اسطوره ساختن از او با مفاهیمی همچون مریم نمونه وفا و صداقت به رهبری یاد نمود تا بتواند نیروهای فریب خورده سازمان را با اقدامات فرقه ای مراحل بعدی با خود همراه کند .

ولی این شعار به اصطلاح برجسته سازمان یعنی ” رهائی زن ” که یک روز مسعود رجوی ازآن داد سخن می گفت به مرور برای اعضای زن سازمان بعنوان یک سلاح کشنده استفاده شد که البته خیلی از آن زنها برای رهایی خود ناچار شدند درروابط غیراخلاقی غرق شوند تا بتوانند فشارهای فکری و روحی حاکم بر خود از سوی سازمان را خنثی نمایند . ودر جایی دیگر بعضی از اعضای زن بواسطه تحمل ناپذیری این وضعیت سخت در اشرف تا مرز خود کشی نیز پیش رفتند . وگاها بخود کشی هم وادار شدند . که میتوان در این میان به مینو فتحعلی ، آلان محمدی و خیلی های دیگر اشاره نمود . این مفهومی فرقه ای از واژه آزادی زن ایرانی بود که رجوی با ازدواج اش با مریم میخواست به سایر زنهای سازمان بنمایاند .

فی الواقع مسعود رجوی در گذشت تاریخ بروشنی درحق زنان حاضر در تشکیلات ظلم کرد . او آن ها را از کانون گرم خانواده هایشان در ایران و حتی خود قرارگاه اشرف از والدین و همسران و فرزندانشان به زور جدا ساخت . ودر مرحله آخر آنها را در یک قید و بند اجباری و کورکورانه ودر حضور مریم به عقد غیر قانونی و غیر انسانی خود درآورد . واین استفاده جنسی آشکار از گروگان است ومن به همین خاطر می گویم که ما درفرقه رجوی (سازمان مجاهدین) یک گروگان بودیم چه مردش وچه زنش.

آقای مسعود رجوی می دانست که بعداز بسته نگه داشتن درب خروجی اشرف باید تمام مسئولان فرقه ای خود را تغییر دهد وبهترین گزینه روی کار آوردن زنها بود وبرای حفظ آن قشر نیاز بود آنها را ازهمسران خود جدا کند وآنها دیگر پشتوانه نداشته باشد وهمین کاررا هم کرد که عاقبت داستان باازدواج با شماری از آنها ، بعنوان شواری رهبری به ایشان درجه داد وبا فریب که شما باید با مسعود راحتتر باشید برای تان عقد خوانی می کنیم واین گوشه ای از زندگی این گروگان ها می باشد که من در اینجا برای شما بازگو کردم اگر کسی دوست دارد از این بیشتر بداند می تواند خاطرات خانم سلطانی و سنجابی را بخواند که برای آگاهی زن های کشورمان شجاعت به خرج دادند تا نسل آینده در دام گروگان گیری های این فرقه نیفتند .

بلی رجوی تلاش می کرد گروگان ها را به هر قیمتی در کنار خود نگه دارد چون برای سرپوش گذاشتن به کارهای خود باید حفظ می کرد تا به بیرون از اشرف بگوید که من دارای نیروی قوی در مقابل جمهوری اسلامی می باشم واز این گروگان ها شبانه روز کار می کشید تا هم گروگان ها سر گرم باشند وهم خوراک تبلیغاتی برای خود داشته باشد ونیاز فرقه رجوی ، با گروگان های موجود برآورده می شد ولی چرا مجدداً گروگان گیری می کرد ؟ چون این برای فریب نیروهای اسیر نیاز بود تا به آنها بگوید که تمام ایرانیان چشم به اشرف والان به لیبرتی دوخته اند وما گروگان ها ،اول قبول کردیم که شاید ما از این فرقه برداشت غلطی پیدا کردیم اما یک روز یکی از گروگان های جدید ، دست سران فرقه را رو کرد وگفت خانم اروانی به من گفته بود بعداز ۳ ماه آموزش شما را به خارجه می فرستیم والان دو سال است که من دراشرف هستم ، رجوی خندید !!! و گفت من هم برای سه روز آمده بودم و تا حالا اینجا هستم ، اما دید که همه نفرات از فریبکاری اینها خبردار می شود گفت فهمیه بیا وایشان درصحبت های خود منکر این سخن شد .

این فرقه از ۴ گروه تشکیل شده ،گروه اول زندانیان سیاسی زمان شاه بودند که بعداز انقلاب رجوی دور خود جمع کرد وگروه دوم نفرات بعداز انقلاب هستند که آن زمان میلیشیا نامیده می شد درسال ۶۰ شروع فاز نظامی ، رهبران فرقه به این مجموعه قبولاندند که اگر شما از ایران خارج نشوید رژیم ایران شما را دستگیر واعدام خواهد کرد، چون تن شما به مجاهدین خورده است وبعضی ها را هم برای اثبات حرف رهبران خودشان لو دادند . آنها ناچار شدند تا از شهرهای خود به کردستان فرار کنند تا بتوانند جان سالم بدر کنند واین دسته از زمان انقلاب تا به امروز ازوضعیت ایران وخارج خبر ندارند وبزرگترین مشکل این گروه ترس از اعدام توسط رژیم است واگر دراین گروه، این ایجاد ترس نبود اساساً فرقه رجوی وجود نداشت واین گروه تشکل هسته مرکزی فرقه رجوی است این نفرات اگر چه خود گروگان اند ولی کمک کار حفظ گروگان ها هم هستند ، گروه سوم نفراتی هستند که درزمان جنگ ایران وعراق اسیر شدند واین گروه چون در اردوگاه با این فرقه آشنا شده بودند وهرکسی از این فرقه حمایت می کرد از طرف دولت عراق تشویق می شد واین ها برای گذراندن اسارت خود درمکان بهتراز اردوگاه عراقی ها ویا برای فرار وارد تشکیلات فرقه رجوی شده اند که در این فرقه به اینها لمپن گفته می شود. این گروگان ها هیچ هویتی نداشتند وبه همین خاطر هنگام خروج یا در زندان ابوغریب بودند ویا در اشرف از دست رهبران فرقه خودکشی می کردند ودر زمان آزادی اسرا خیلی از این گروه از ترس اینکه بیاید ایران لو خواهد رفت وشاید رژیم ایران آنها رااعدام کند درآنجا ماندند ولی کسانی بودند که آن وقت به ایران آمدند درحال حاظر زنده ومثل بقیه اسرا حق وحقوق دریافت می کنند و گروه چدیگر از گروگانها کار یاب بودند که برای کار دریک کشوراروپایی به ترکیه آمده بودند وآنجا با گروگان گیر ها آشنا شده وبه آنها گذارندن یک دوره آموزشی وبعداز آن انتقال به خارجه را وعده داده بودند واین گروگان ها دراشرف حالت افسرده را دارند چون ضربه ای که گروگان گیرها با اعتماد به آنها زده اند قابل جبران نیست واین باعث شده از این گروه انسانهای افسرده بسازد . واقعیت تلخ اما تجربه گران بها است که باید هوشیار باشیم وفریب گروگان گیرهای حرفه ای را نخوریم واین نفرات امروزه با گذشت سن از آنها دوراه درسر راه خود میبینند. یا فرار کنند واین کار برای آنهایی که از سالهای ۶۰ دراین حصار بودند سخت است. با این سن سال کجا بروند ومسعود خان هم متوجه این داستان شده است که دراسارت نگه داشتن آنها راحت است ومشاهده میکنیم که این افراد در روزهای اخیر بیشترین تلفات را درحمله به کمپ لیبرتی داده اند.

سیروس

خانواده اعضای مجاهدین

مردم داخل کشور ازادبیات رجوی استفاده نمیکنند، بنامشان اطلاعیه صادر نکنید!

لینک به منبع

در شاهکار جدید فرقه ی رجوی ، بیانیه ای ازطرف گروهی ازهموطنان مازندرانی صادر شده که با ادبیات واصطلاحات باند رجوی مو نمیزند وصادرکنندگان بیانیه که باند دغلکار رجوی باشند، قیاس بنفس نموده وبا کم شعور دانستن مردم به آنها توهین کرده اند.

این مسئله که حمله ی موشکی به اسیران رجوی که هیچ وسیله ی دفاعی و حامی مردمی در لیبرتی ندارند و بدستور رجوی ایزوله شده اند ، مورد حمایت هیچ آدم عاقلی نیست و بلکه موجب تکدر خاطر هرانسانی است.

اما این تکدر و پریشان حالی مختص خانواده هایی است که افرادی از خانواده های آنها دراین کمپ نفرین شده ساکن اند وگرنه مردم عادی باوجود اینکه رسانه های داخلی هم موضوع را گزارش داده اند ، ابدا صحبتی ازاین حادثه نمیکنند. آنها سرگرم کار و مشغول حل مشکلات خود هستند و وقعی باین حوادث نمینهند وبخاطر آنست که تمسک به بیانیه ای موهوم ودروغ ازطرف هموطنان مازندرانی عین حقارت است و نشان ازعدم وجود پایگاه اجتماعی سازمان مجاهدین خلق که اینک درفرقه ی رجوی استحاله شده ، میباشد.

درتایید سخنان ما ، رسانه های رجوی بیانیه ی کاملا جعلی ورسوائی بانام ” محکومیت حمله جنایتکارانه به لیبرتی توسط دانشجویان، معلمان، پرستاران و پزشکان استان مازندران ” منتشر کرده با توجه به جملات ولحن بکار برده اش ، دم خروس را با وضوح تمام نشان داده است:

” … ما از دل سیاهی و دیکتاتوری، این فاجعه ضدبشری و ضدانسانی را به رهبری، خانواده‌ها، به همرزمان و به اشرف‌نشانان تسلیت می‌گوییم … “.

دراین مورد باید گفت که درایران کسانی جز خود شما ازواژه هایی مانند اشرف نشان اطلاع ندارند وتنها میدانند که اشرف نشینان امروز، نیروهای نظامی عراق هستند وآنرا ازقداستی که از رجوی میگرفت؟! ، خلع نموده اند !

بازهم حرف های رجوی است که تکرار شده بدون اینکه به دلایل وعلل این حوادث پرداخته شود:

” ما همچنین خواهان دست برداشتن مماشات‌گران از حمایت از جمهوری ضداسلامی و ضدایرانی ولایت فقیه که همان حمایت از سپاه قدس و قاسم سلیمانی، این کفتار خون‌آشام تروریست است، می باشیم “.

درخواستی است ازبیگانگان و منع آنها از ” مماشات ” که هدف از آن بمعنی حمله به ایران است و دروسع مخاطبین رجوی نیست .

این درخواست، ازآن مردم ایران وایضا مردم مازندران نیست! به انها تهمت نزده وبردشمنان ومخالفین خود نیافزایید ، همین اندازه اش هم خیلی زیاد است!

فرید

بیانیه گروهی از اعضای خانواده های ساکنان لیبرتی

لینک به منبع

با ابراز تاسف ونگرانی شدید، خواستار انتقال فوری فرزندان خود ازلیبرتی هستیم!

ده سالی است که کشور عراق به محلی تبدیل شده که از آسمان چهار فصل اش بمب میبارد واززمین اش گیاه حادثه می روید و فرزندان به گروگان گرفته شده ما توسط مسعود رجوی ، دراین کشور وبا مشخصات فوق زندگی میکنند و هرلحظه منتظر تجربه ی حوادث غیر قابل پیش بینی وخطرناکی میباشند که شمه ای ازآن در۷آبان جاری گذشت.

این زن وشوهربا صطلاح رهبران جگر گوشگان ما ، بجای عذرخواهی از خانواده هایی که فرزندانشان این چنین قربانی بوالهوسی های آنها شده، بازهم شروع به رجزخوانی های خطرناک نموده وبدون لحاظ اینکه این گروگان ها، ابدا قدرت هیچ تحرک، دفاع ومقابله ای در یک کشور خارجی ندارند، ازآنها میخواهد که بازهم مقاومت کرده وبا کشته شدن، به آمار شهدای؟! رجوی بیافزایند تا اوکماکان بعنوان مدعی اپوزیسیون اصلی، حقارت های شخصیتی خود را پنهان نماید!

محتوای خطابه های این زن وشوهر دغلکار، چیزی جز استفاده از ” سنگ مفت وگنجشگ مفت ” نبوده وحاصل آن برای فرزندان ما، مرگی بی افتخار ونابودشدنی برسرهیچ است!

ما اعضای خانواده آذربایجانی گروگان های رجوی ، بادرک موقعیت بسیار دشوار وخطرناک فرزندان خود وبالحاظ سخنان سرپرستان؟! آنها که یک زن وشوهر غیر عادی وغیر متعهد به اصول اخلاقی وانسانی بوده ودرتک تک سخنان خود دولت، مردم ومخصوصا گروه های افراطی عراقی را تحریک میکنند ، با اصرار تمام خواستار انتقال فرزندان اسیر خود به کشورهای ثالث بوده ودراین راه ازتمامی بشریت ترقی خواه وصلح جو وارگان های حقوق بشری ودوایر دولتی کشورهای ذیربط استمداد میجوییم.

آذربایجان شرقی – ایران

رونوشت جهت استحضار ، اقدام ومساعدت سریع:

۱- دولت محترم عراق

۲- وزارت خارجه آمریکا

۳- سازمان ملل متحد

۴- کمیسیار عالی امورپناهندگان

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید