این سوپرماکیاولیست های ایرانی، پاک حقوق بشری شده اند!

0
497

این سوپرماکیاولیست های ایرانی، پاک حقوق بشری شده اند!

صابر ازتبریز  (امضاء محفوظ)، ایران اینترلینک، چهارم ژوئیه ۲۰۱۵:…  ” ماده ۳٫ هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد “. چگونه است که رهبرتان مسعود رجوی با همکاری تعدادی چند که بمنزله ی عمله های شیطان بکار مشغولند، بارها این حق را ازاعضای خود دریغ داشته واساسا مقوله هایی مانند آزادی وامنیت شخصی را جزوتناقضات فرد درداخل تشکیلات دانسته وبشدت مانع منعقد شدن آنست! …

http://iran-interlink.org

این سوپرماکیاولیست های ایرانی، پاک حقوق بشری شده اند!

۱۳/۰۴/۱۳۹۴

شخصی بنام ع.طارق چند صفحه ای را درسایت های اینترنتی فرقه ی رجوی سیاه کرده وحکومت ایران را متهم به نقض حقوق بشر نموده تا خواننده خیال کند که آنچه در درون تشکیلات رجوی میگذرد ، ربطی به نقض حقوق بشر ندارد!

البته این نوشته ع. طارق غرض دیگری را هم در ذات خود دارد وآن اینکه ازترس توافقات هسته ای احتمالی چند روز آینده دچار واهمه شده وبدین ترتیب به اربابان نئوکان خود یادآوری میکند که بهانه ی دیگری برای تحریم مردم ایران برروی میز بیآورد.

یعنی اینکه که ازنظر باند رجوی، اعاده ی حقوق بشری مردم ایران ازراه تحریم هرچه ظالمانه تر آنها امکان پذیر است !

نوشته ی این شخص ” نگینی بر دسته شلاق “ نام دارد که توسط رسانه های باند رجوی منتشر شده که درآن آمده است:

” به یک نمونه موضعگیری سخنگوی این رژیم، مرضیه افخم -که علی القاعده باید کارش رفع و رجوع قاف‌ها و دادن پاسخ‌های گرد و دیپلوماتیک و ملل پسند به سؤالات باشد- دقت کنید…وی در مورد گزارش سالیانه وزارت‌خارجه آمریکا که به‌تازگی در مورد وضعیت حقوق‌بشر در ایران منتشر شد می‌گوید: «کاملاً روشن است این‌گونه گزارشها که با اهداف خاص تهیه می‌شود؛ اهرمی برای فشار و چانه‌زنی و بهانه برای دخالت در امور داخلی دیگر کشورها است “.

بلی این سرکار خانم مسئول جواب درستی داده است: ” کسی که خانه اش شیشه ایست ، بطرف دیگران سنگ پرتاب نمیکند ” و دولت آمریکا که خود بزرگترین کشتارهای چند دههی اخیر رادرکارنامه ی ننگین خود دارد ، نمی تواند به کسی توصیه کند که چکار بکنند و….

اتفاقا این توصیه های آمریکا که از سر سوء نیت بوده وبعنوان اهرم فشار برای گرفتن امتیازات نامشروع دارد ، هرچقدر باینگونه مسائل حقوق بشری تاکید کند ، این واژه ی مقدس را بیشتر لوس کرده وزیر سئوال میبرد وشما هم که درصدد ماهی گرفتن ازاین قضیه هستید همچنین!

بازهم ازقول خانم مرضیه افخم نقل شده است که:

” همه موضوعات تحریمی علیه ایران نامشروع بوده و وجاهت قانونی ندارد وقت آن رسیده دولت آمریکا ابزار فرسوده و ناکارآمد تحریم را از فهرست اهرمهای خود خارج کند “.

که حرفی است بسیار درست ومعقول و تحریم های موجود بشدت ظالمانه ، درراستای ضدیت ودشمنی با مردم ایران که ۲۵هزار مستشار مفت خور آمریکا را اخراج کرد ومورد غضب عمو سام تان قرارگرفت که نتیجه ای جز بیشتر کردن فلاکت مردم صلح جوی ایران نداشته ودرعوض چهره ی ضدبشری اعمال کنندگان اصلی این تحریم ها را بنمایش گذاشت!

اگر منظور سران اصلی آمریکا ازاعمال این تحریم های ظالمانه مربوط به بمب اتمی بود ویا رفتار خشن با مردم، دولت های اسرائیل وعربستان دهها سال پیش باید تنبیه میشدند که نشده و برعکس به اعمال جنون آمیز آنها پاداش های خوبی هم داده شد!

آقای ع.طارق سر ما منت گذاشته وموادی ازمصوبات حقوق انسان ها را درنوشته اش آورده که من شخصا هیچ مخالفتی با آن نداشته و بلکه صد درصد موافقم:

” ماده ۳٫ هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد “.

چگونه است که رهبرتان مسعود رجوی با همکاری تعدادی چند که بمنزله ی عمله های شیطان بکار مشغولند، بارها این حق را ازاعضای خود دریغ داشته واساسا مقوله هایی مانند آزادی وامنیت شخصی را جزوتناقضات فرد درداخل تشکیلات دانسته وبشدت مانع منعقد شدن آنست!

آیا لیبرتی نشینان آزادند که درکلاس های تفتیش عقاید و … شرکت نکرده وازحق زندگی هم برخوردار باشند؟!

آنها ازابتدائی ترین حق زندگی که تعیین سرنوشت خود است محروم بوده و حتی درحد یک زندانی نمیتوانند مکاتبات و مکالماتی با اعضای خانواده، دوستان و دنیای خارج ازحصارهای لیبرتی داشته باشند!

نقل یک ماده قانونی خوب دیگر:

” ماده ۵٫ احدی را نمی‌توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا برخلاف انسانیت یا شئون بشری یا موهن باشد “.

زندان های متعدد پیدا وناپیدای کمپ اشرف وشکنجه های اعمال شده درآنجا چه؟!

سربه نیست کردن با گلوله ، سیانور وخفه کردن باروسری و …، چطور؟!

آیا اینها درمطابقت با ماده ۵ یاد شده بوده وتشکیلات رجوی کاری جز اجرای صحیح وسالم این ماده را نداشته است؟!

نقل یک ماده دیگر:

” ماده ۶٫ هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی‌اش در همه جا به‌عنوان انسان در مقابل قانون شناخته شود “.

شما که اعضایتان همه چیز خود را بطور کامل ( ازجارو تا پارو) دراختیار شخص مسعود رجوی گذاشته اند ، خود را از شمول این ماده خارج کرده اند وتازه قانونی درمناسبات رجوی نبوده که شامل کسی هم بشود!

باز یادآوری ماده ی دیگر:

” ماده ۹٫ احدی نمی‌تواند خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید شود” .

شما جویندگان کار درترکیه و … را البته توقیف نمیکردید و قادر باین کار هم نبودید ، اما با تطمیع وفریب آنها با قول کسب حقوق پناهندگی دراروپا، آنها را به گروگان گرفته وهنوز اکثریت نزدیک باتفاق آنها دراسارت وگروگان شما رجوی ها هستند!

این گرونگیری مزورانه فرقی با توقیف دارد و با مثلا زندان های تشکیلات رجوی ازاین قاعده مستثنی هستند؟!

آیا این توقیف ها وحبس های باند رجوی خودسرانه نبوده ودارای مجوز قانونی ازمراجع ذیصلاح بودند؟!

همچنین:

” ماده ۱۱٫ الف) هر کس که به بزهکاری متهم شده باشد، بی‌گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمینهای لازم برای دفاع او تأمین شده باشد، تقصیر او به‌طور قانونی محرز گردد ” .

کسانی که توسط دادگاه های صوری ارتش آزادیبخش رجوی محکوم ومجازات میشدند، آیا تضمین های لازم را برای دفاع ازخود داشتند؟!

مثلا آیا آقای علی زرکش که به اعدام محکوم شد ، دریک جلسه ی علنی وباحضور وکیل مدافع واقعی وقاضی بیطرف به اعدام محکوم شد که مثلا چرا به طلاق های اجباری اعتراض دارد و چگونه جنگ مسلحانه را بضرر مردم ایران وخود سازمان ارزیابی میکرد ومعتقد بود که تنها نیروهای امپریالیزم وارتجاع ازاین اقدامات بهره مند میشوند؟؟!!

نیز:

” ماده ۱۲٫ احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله‌های خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار بگیرد. هر کس حق دارد که در مقابل این‌گونه دخالتهای مورد حمایت قانون قرار گیرد “.

وچه خوب شد که مسعود رجوی این موارد را رعایت نمود وابدا درزندگی خصوصی اعضای دربند خود دخالت نکرد وبجای آن من یا جمهوری اسلامی بودیم که طلاق اجباری براه انداختیم و فرزندان مردم راازدست شان گرفته وبدست دیگران سپردیم تا خوب؟! تربیت شوند ویا به هر معترضی ” بریده مزدور ” گفتیم و…!!

مسئله که به کنترل مکاتبات می رسد، باید گفت که این امر را در وهله ی اول درکشور ارباب متداوال وقانونی نمودند وحتی صدراعظم کشور متحدی مانند آلمان را شامل این قاعده نمودند و…

آیا بهتر نیست که ابتدائا خود به کنترل نامه های ناموجود وزندگی شخصی زیردستانتان مشغول نشده، سپس این توصیه وتمنا راازاربابان ومتحدان خود کرده وآنگاه سراغ جمهوری اسلامی و… بروید؟!

آقای ع. طارق نوشته اش را بااین تهدیدات وشعاردهی های متداول بپایان می رساند:

” … به‌دنبال تله اتمی باید در انتظار انداخته شدن طناب حقوق‌بشر بر گردن رژیم بود؛ رژیمی که روزانه دژخیمان نقاب به‌صورت و نفرت‌انگیز او در حال طناب انداختن بر گردن جوانان هستند… به یقین روز حسابرسی بزرگ نزدیک است و از آن گریزی نیست “.

آیا کشور ونهاد بین المللی با صلاحیتی برای انداختن این طناب دار سراغ دارید؟

بنظر من که ندارید، همانطور که من ندارم!

حالا ممکن است بگوئید که سازمان ملل متحد وعامل اجرایی آن – شورای امنیت- این کار رامیکند!

درآن موقع منهم بشما خواهم گفت که اگر این شورای امنیت یک نهاد بیطرف و عادلی است، این طناب دار را قبلا به گردن کشورهایی که فوقا ذکر خیری! ازآنها شد ، خواهند انداخت! : ” … در شهر هرآنچه هست گیرند “!

گو اینکه برای دومین بار دربی به تخته نخواهد برد وجهان تک قطبی ضعیف شده نخواهد توانست ضعف های خود را حل کرده ودیگران را مجددا برعلیه ایران بسیج کند!

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید