البته تناقض گوییهای مریم رجوی تنها به متن سخنرانی کوتاه وی در خطاب به کمیته فرعی کنگره آمریکا ختم نشد. وی در بیانیه مورخه ۱۰/۰۲/۱۳۹۴ خود خطاب به کمیته خارجی مجلس نمایندگان آمریکا – زیر کمیته تروریسم و منع تکثیر سلاحهای اتمی، پرت افتادگی و تلاش برای پیشبرد خط، چسباندن وصله ناچسب داعش به جمهوری اسلامی ایران که ناشی از شکست خطی – استراتژیک این گروه در پهنه سیاسی و اجتماعی ایران است را نیز به خوبی به نمایش گذاشت.
مریم قجر و چانه زنی برای خلافت رجوی؛
مجاهدین بازیچه ترفند ناکارآمد جنگطلبان
سیدحجت سیداسماعیلی ، عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین 04.02.2015 از هفته پیش که خبر دعوت یک کمیته فرعی کنگره آمریکا از مریم رجوی برای ادای شهادت در جلسهای در مورد گروه داعش منتشر شد، بسیاری این پرسش را مطرح کرده اند؛ مریم رجوی ، چه اطلاعاتی میتواند در مورد گروه «دولت اسلامی» که مشترکات عقیدتی زیادی بین آنان و گروه مجاهدین وجود دارد، در اختیار قانونگذاران آمریکایی قرار دهد؟
در متن کوتاهی که توسط مریم رجوی قرائت گردید بر خلاف تیتر اعلام شده آن، هیچگونه اطلاعاتی در مورد داعش به مخاطبین داده نشد. وی مدعی شد که بهترین راه مبارزه با داعش تغییر رژیم در ایران است؟! بنا بر متن سخنرانی مریم رجوی، «راه حل نهایی برای مشکل افراطگرایی اسلامی از جمله داعش تغییر رژیم توسط مردم ایران و مقاومت است.»
اما مشکل این است رژیمی که رجوی خواهان براندازی آن است در حال حاضر با کمکهای تسلیحاتی و مشاوره نظامی به دولت عراق و گروههای مختلف شبهنظامی نقشی مهمی در توقف پیشرفت داعش در این کشور داشته است.
حال سوال و یا بعبارتی تناقض حرفهای مریم رجوی این است : چگونه رجوی و مجاهدین در نظر دارند با براندازی جمهوری اسلامی به تهدید داعش پایان دهند؟
ضمن اینکه مجاهدین به عنوان گروهی مرتجع که در طیف گروههای، سیاسی – فرقه ای و با یک ایدئولوژی عقب مانده دسته بندی میشوند، حامی گروه تروریستی داعش در اوج بحران در خاک عراق بوده و پیشینه این گروه خود به اندازه کافی سوال برانگیز است. چه رسد به اینکه بخواهد راه حل هایی هم برای مبارزه با داعش بدهد؟!
البته تناقض گوییهای مریم رجوی تنها به متن سخنرانی کوتاه وی در خطاب به کمیته فرعی کنگره آمریکا ختم نشد. وی در بیانیه مورخه ۱۰/۰۲/۱۳۹۴ خود خطاب به کمیته خارجی مجلس نمایندگان آمریکا – زیر کمیته تروریسم و منع تکثیر سلاحهای اتمی، پرت افتادگی و تلاش برای پیشبرد خط، چسباندن وصله ناچسب داعش به جمهوری اسلامی ایران که ناشی از شکست خطی – استراتژیک این گروه در پهنه سیاسی و اجتماعی ایران است را نیز به خوبی به نمایش گذاشت.
وی در بیانیه خسته کننده و تکراری خود استدلال کرد: « . . . هدف غایی و اعلام شده بنیادگرایان، اجرای استقرار خلافت اسلامی و اجرای احکام شریعت از طریق زور است. این وجه مشترک و کانونیترین عنصر در بنیادگرایی اعم از سنی یا شیعه است، اختلافات آنها نسبت به این عنصر بسا فرعی است . . . »
« . . . رژیم ملاهای حاکم بر ایران، به اقتضای منافع خود، هم گروههای بنیادگرای بهاصطلاح سنی را به خدمت میگیرد هم گروههای بنیادگرای بهاصطلاح شیعه را. »
« . . . از جنبه نظری هم بنیادگرایی یک نظریه انحرافی در اسلام است و آنچه تحت نام شیعه یا سنی بهصورت بنیادگرایی عرضه میشود، در اساس همانند است. هر دو مدافع زنستیزی و تبعیض دینیاند، هر دو برخلاف نص قرآن با توسل بهزور دین و عقیده را تحمیل میکنند، هر دو بر اساس قوانین هزارههای پیشین تحت عنوان شریعت، خشنترین مجازاتهای ضدبشری را به کار میگیرند، و هر دو در پی نوعی خلافت ارتجاعی یعنی یک استبداد موحش فردیاند. یکی آن را ولایت مطلقه فقیه نامیده است، دیگری به آن خلافت میگوید . . . »؟!
مریم رجوی بعد از این مقدمهچینی به «ضرورت یک پاسخ فرهنگی و مذهبی به بنیادگرایی» رسیده و تلاش میکند گروه مجاهدین را بعنوان یک جایگزین که اسلام دموکراتیک را نمایندگی میکند، به مخاطبین خارجی خود قالب کند!
وی میگوید: « خوشبختانه در ایران سازمان مجاهدین خلق ایران بزرگترین سازمان سیاسی مخالف رژیم آخوندی است که یک راهحل فرهنگی و ایدئولوژیکی علیه بنیادگرایی اسلامی نیز ارائه میدهد. سازمان مجاهدین خلق ایران طی نیم قرن حیات خود از نظر سیاسی و فرهنگی در اشکال مختلف درگیر مبارزه با دگماتیسم اسلامی بوده و بر این باور است که بنیادگرایان از قضا اصلیترین دشمنان اسلام هستند و عملکردها و نظرگاههای آنها هیچ ربطی به اسلام و قرآن ندارد و باید اسلام را از بنیادگرایان بازپس گرفت.»؟!
البته بهتر بود مریم رجوی در خصوص موضوع انقلاب ایدئولوژیک، رهبر عقیدتی ، مناسبات فرقه ای ، طلاق های اجباری ، وادار کردن اعضای سازمان به خودسوزی ، تشکیل حرمسرا و چند همسری توسط رهبری این گروه، تجاوز جنسی به زنان، زندان شکنجه و . . . نیز سخن میگفت. بگذریم…
بنظر میرسد ریشه تمامی تقلاهای بی حاصل و استدلالات غیر منطقی، مبهم و پر از تناقض در بیانیه مریم رجوی که دادِ برخی از سیاست مداران مطرح آمریکا را نیز درآورده است، ریشه در سخنرانی شهریور سال ۱۳۹۳ آقای باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در مورد داعش دارد. این سخنرانی نشان داد که چه فاصلهی عمیقی بین درک و فهم محافل سیاسی و دینی دنیا با مجاهدین به پدیده داعش وجود دارد. نگاهی که میگوید داعش هیچ ربطی به اسلام شیعی ندارد و این بشدت راه را برای تبلیغات مجاهدین علیه جمهوری اسلامی ایران و دموکراتیک نشان دادن مجاهدین سد نموده و تمامی رشتههای آنان را پنبه کرده است.
آقای اوباما در شهریور سال ۱۳۹۳ استراتژی آمریکا علیه داعش را اعلام کرد. وی گفت که داعش یک گروه “اسلامی” نیست زیرا “هیچ مذهبی کشتار افراد بی گناه را روا نمی دارد” و اشاره کرد که در واقع “اکثریت بزرگ” قربانیان داعش مسلمانان بوده اند.
او تاکید کرد که “خبر خوب این است که برای اولین بار کاملا مشخص است که مشکل پیش روی، دولتهای سنی مذهب که بسیاری از آنها از متحدان آمریکا هستند، ایران یا موضوع شیعه و سنی نیست، بلکه افراطگرایی سنی است که خود را به شکل داعش نشان داده و بزرگترین خطر پیش رو است.”