در حقیقت کیمیا با استادی تمام در کیمیاگری سیاسی- عقیدتی موفق شده است گنداب شش هفت ساله عظیمی را که درسالهای گذشته علیه یک فعال سیاسی و زندانی سابق سر از فرمان تافته ،نمودهای مختلف خود را به نمایش گذاشته تقطیر و تغلیظ کند، کمیت را به کیفیتی قابل ستایش بدون آنکه ذره ای به عفونت و گندناگی آن ضربه ای و خدشه ای وارد آید تبدیل نماید و نشر دهد و دسته گلی بواقع دماغ پرور تقدیم جویندگان و بویندگان کند.
دو واکنش از طرف منتقدان درونی مجاهدین خلق به فحاشی های اخیر فرقه رجوی علیه ایرج مصداقی
30.04.2015 ـ پژواک ایران
تقطیر و تغلیظ یک گنداب در یک قطره
اسماعیل وفا یغمایی، وبلاگ دریچه زرد، سی ام آوریل ۲۰۱۵:
لینک به منبع
مطلب «درخشان» و «تحسین انگیز» خانم یا آقای کیمیا خاوری را خواندم.(لینک ایرج مصداقی یک پدیده امنیتی یا یک معضل روانی ـ اجتماعی ).نویسنده را نمی شناسم ولی ایرج مصداقی را سالهاست میشناسم.
چیز زیادی در این زمینه لازم نیست گفته شود و چیز تازه ای از لحاظ محتوائی در این مقاله وجود ندارد، فقط در یک کلام، به نظر من می توان گفت نویسنده با استادی تمام موفق شده است مجموعه عظیم تمام مقالات و نوشته هائی را که توسط چند ده قلمزن ناشناس و شناخته شده درطی حداقل شش سال گذشته بخصوص از سوی قلمزنان بارگاه ولایت رهبر عقیدتی بر علیه ایرج مصداقی و برای شیطان ساختن او در نقش مامور وزارت اطلاعات، شکنجه گر، کارد تیز کن، بیمار روانی و امثالهم قلمی شده و مجموع آنها بدون شک سر به صدها صفحه میزند، در یک مقاله گرد آوری کند وبر ایرج مصداقی بتازد. در حقیقت کیمیا با استادی تمام در کیمیاگری سیاسی- عقیدتی موفق شده است گنداب شش هفت ساله عظیمی را که درسالهای گذشته علیه یک فعال سیاسی و زندانی سابق سر از فرمان تافته ،نمودهای مختلف خود را به نمایش گذاشته تقطیر و تغلیظ کند، کمیت را به کیفیتی قابل ستایش بدون آنکه ذره ای به عفونت و گندناگی آن ضربه ای و خدشه ای وارد آید تبدیل نماید و نشر دهد و دسته گلی بواقع دماغ پرور تقدیم جویندگان و بویندگان کند.
باید گفت :
درود بر استادی کیمیا خاوری وموفقیتش در تقطیر و تغلیظ یک خروار نوشته در یک مقاله.
ایرج مصداقی نه نوک پیکان تکامل است! نه معصوم و نه خطا ناپذیر،در حد توان و نیروی خود یک فعال سیاسی کوشا علیه ظلم و جنایات ملایان است و بس اما آنچه که در این مقاله نثار او شده است بنظر من اگر چه حقیقت هویت و ماهیت حقیقی مصداقی را نقش نمی زند، اما خوشبختانه اگر چه گاه در لرزش ابهام ،شخصیت جمیل نویسنده این مقاله و خونریزی و بیرحمی تیغی را که علیه مصداقی برکشیده شده است بخوبی نشان میدهد.در رابطه با نتیجه این برآهیختگی سیاسی – روانی تنها میتوانم بگویم :
میتوانید آنچه میخواهید بنویسید و دل خوش دارید ، اما بیرون از ذهنیت من و ما واقعیتی وجود دارد که با خواست من و ما تغییر نمی کند.مصداقی، ناقص یا کامل واقعیتی را نمایندگی میکند که با وصله های درشت و بیرحمانه تهمت و تحلیلهای روانی و نه روانشناسانه نه پوشانده میشود و نه تغییر میکند و بر همین می توانم بگویم:
اگر هفت سال تهاجم و تهمت گسترده و فشرده ماندابهای سیاسی – عقیدتی در رابطه با مصداقی راه بجائی برد این کپسول فشرده و غلیظ نیز کار آئی خواهد داشت.
بیست و هشتم آوریل ۲۰۱۵
اسماعیل وفا یغمائی
(پایان)
تهمت و افترا دیگر اثر ندارد
مختار شلالوند، پژواک ایران، سی ام آوریل ۲۰۱۵
لینک به منبع
پیاده نظام جریانی ورزشکسته ناتوان از توجیه گذشته مخدوش خود و ضربه مهلکی که به پیکر سازمان انقلابی چریک های فدائی خلق وارد کرد، بسیج شده تا به جنگ زندانی ستم کشیده ای بروند که ۱۰ سال عمر خود را در زندان جمهوری اسلامی گذرانده و اکنون جرم نابخشودنی اش فاش گوئی علیه منادیان دروغین آزادی است.
این بار سر و کله دکتر و روانشناسی ظاهراً با تجربه پیدا شده که با توسل به نام “کیمیا خاوری” قصد دارد نویسنده کتاب ” نه زیستن نه مرگ” را به سبک و سیاق خمینی صفتان خاموش کند. نامبره از همان ابتدا با اعلام نوعی مرجعیت و ادعای اینکه “وظیفه اش حکم می کند،” شمشیر انتقام تعداد – بیشماری- از زندانیان سیاسی که در دوران زندان و بعد از زندان هم مورد شکنجه و آزار روانی قرار گرفته و گویا به ایشان مراجعه نموده اند، از نیام بر کشیده و انتقام موکلینش و آقای ” درزی ” را نه از رژیم سفاک که از یه لا قبا نویسنده ای بگیرد که هنوز از عوارض جسمی زندان رنج می برد.
به کیما خاوری باید متذکر شد قبل از شما سعی در خاموش کردن صدای روشنگری ایشان شده ولی جواب نداشته همانطور که تهدید و تطمیع و شانتاژ بزرگ تر از شما اثر نکرد بیشک روانکاوی شما نیز اثر ندارد.
پیشنهاد می کنم به جای بر خورد های سلبی ، کلی گوئی رژیم پسندانه به موارد مورد ادعای دعوای خود پرداخته و با پاسخ منطقی وارد شوید شاید امیر حسین فطانت و فرخ نگهدار و درزی و مسعود خدابنده و این قبیل مدعیان نیز از شما درسی بگیرند تهمت و برچسب دیگر خیلی نخ نما شده است.
امیر حسین فطانت هم که چهار دهه در پیله شرمندگی از تاریخ خفته بود با تعارف “قهوه”، به کشتن دادن کرامت الله دانشیان را مایه افتخار دانسته و طلب کار هم هست که دانشیان را معروف کرده است. آدم یاد گاوباز های اسپانیائی می افتد که به کشتن گاو افتخار کرده و می گویند گاو ها دیر یا زود ذبح میشوند پس چه بهتر در میدان نبرد با انسان از خود دفاع کنند. خلخالی هم همین نظر را در مورد اعدام معتادان داشت.