عدهای آن را تنها فیلمی میهنپرستانه در ستایش شجاعت سربازان امریکایی میدانند، درحالی که به نظر دیگران اثریست که جنگ و خشونت را توجیه میکند… این فیلم هنوز در اروپا به نمایش در نیامده، اما پیداست که هواداران زیادی نخواهد داشت. در آلمان منتقدان سینمایی در برابر فیلم موضع گرفتهاند. منتقدی مینویسد: «فیلمهای کلینت ایستوود همیشه یک رگ میهنپرستانه داشتهاند. در فیلمهای او تجلیل از خشونت برای مبارزه با ناروایی و بیعدالتی تبلیغ میشود
نیتهای آشکار و پنهان فیلم “تکتیرانداز آمریکایی”
آخرین فیلم کلینت ایستوود بحث گستردهای راه انداخته است. عدهای آن را تنها فیلمی میهنپرستانه در ستایش شجاعت سربازان امریکایی میدانند، درحالی که به نظر دیگران اثریست که جنگ و خشونت را توجیه میکند.
نمایش فیلم “تکتیرانداز امریکایی” به کارگردانی کلینت ایستوود در امریکا با بحث و جدل گستردهای همراه شده و تماشاگران را به دو گروه موافق و مخالف تقسیم کرده است. این فیلم برای عدهای تجلیل از دلیری و شجاعت یک سرباز امریکایی است، اما از نظر گروهی دیگر ستایش از سربازی کوتهفکر است که هیچ برداشت روشنی از جنگ و خشونت ندارد.
فیلم “تکتیرانداز امریکایی” بر پایه خاطرات سربازی به نام کریس کایل ساخته شده است. این جوان اهل تگزاس از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ چهار بار به جبهههای جنگ با عراق اعزام شد. او با کشتن ۱۶۰ نفر از افراد “دشمن” بیش از هر تکتیرانداز دیگری در تاریخ نیروهای مسلح آمریکا هدفهای خود را به قتل رساند.
کریس کایل، با نقشآفرینی بردلی کوپر، پس از بازگشت به میهن از خاطرات خود در جنگ کتابی منتشر کرد که به فروشی بالا رسید. او در خاطرات خود، تجربههای قتل و کشتار را با “سرخوشی و لذت” بازگو میکند.
کریس کایل دو سال پیش در زادگاه خود در ایالات تگزاس به قتل رسید. قاتل مثل خودش از سربازان پیشین ارتش امریکا است که در عراق “خدمت” کرده بود. او از پیامدهای ناگوار جنگ رنج میبرد و تحت درمان پزشکی قرار داشت.
“قهرمان تراز نو”
فیلم “تکتیرانداز امریکایی” را محافل محافظهکار در ایالات متحده تصویر قهرمانی “تراز نو” دانستند، اما بسیاری از منتقدان آن را صرفا فیلمی در تبلیغ ناسیونالیسم امریکایی ارزیابی میکنند.
این فیلم هنوز در اروپا به نمایش در نیامده، اما پیداست که هواداران زیادی نخواهد داشت. در آلمان منتقدان سینمایی در برابر فیلم موضع گرفتهاند. منتقدی مینویسد: «فیلمهای کلینت ایستوود همیشه یک رگ میهنپرستانه داشتهاند. در فیلمهای او تجلیل از خشونت برای مبارزه با ناروایی و بیعدالتی تبلیغ میشود. بیشتر کارهای او بر بستر تقابل سادهانگارانهی میان خیر و شر حرکت میکنند. در فیلم آخر هم او دیدگاه و لحنی کاملا ایدئولوژیک به خود گرفته است.»
هفتهنامهی “اشپیگل” کتابی که فیلم بر پایهی آن شکل گرفته را “اثری در ستایش لذت کشتار” ارزیابی میکند. به نظر نویسنده این نشریه آلمانی، داستان فیلم ماجرای یک قاتل روانی است که کشتار و خونریزی را به سادگی به نام دفاع از خانواده و میهن و خداوند توجیه میکند. در این داستان از انگیزههای سیاسی جنگ یا پیامدهای اجتماعی آن اثری نیست.
شاید با بررسی کارنامهی فیلمسازی کلینت ایستوود، که هنرمندی محافظهکار و هوادار حزب جمهوریخواه شناخته میشود، بهتر بتوان از معانی پنهان درونمایهی فیلم آخر او پرده برداشت. این بازیگر نامدار که در دهه ۱۹۶۰ با چند “وسترن ایتالیایی” به شهرت رسید، از اوایل دهه ۱۹۸۰ به کارگردانی روی آورد و فیلمهایی قابلتوجه ساخت. ساختار سینمایی بیشتر کارهای او به الگوهای آشنای سینمای وسترن نزدیک هستند.
ایستوود در بیشتر فیلمها مبارزهی سرسختانه و بیرحمانهی فرد را با مشکلات و خطرات به هر شیوه ممکنی توجیه میکند. او گهگاه تلاش دارد پیامدهای منفی قهر و خشونت را نیز نشان دهد، اما در کارهای او به طور کلی نفس “مبارزه با شر” به عنوان هدفی “شریف” استفاده از هر وسیلهای را توجیه میکند.
نگاهی به نامزدهای اسکار برای بهترین فیلم سال ۲۰۱۵
در فیلم “تکتیرانداز امریکایی” رگههایی از هر دو دیدگاه وجود دارد که خوانشهایی متفاوت را ممکن میسازد.
در فیلم “تکتیرانداز” از سویی جنگ را به پیکاری شخصی بدل میکند و با جان و دل سربازان “دشمن” را هدف قرار میدهد، اما از سوی دیگر فیلم این سرباز را انسانی آسیبدیده نشان میدهد. اما چیزی که مطلقا طرح نمیشود، نفس جنگ است و این پرسش سیاسی ساده: آیا لشکرکشی ایالات متحده به عراق اساسا قابلتوجیه بود؟
انتظار میرود که بگومگو درباره این فیلم در روزهای آینده نیز با شدت بیشتری ادامه یابد، زیرا “تکتیرانداز امریکایی” در ۶ رشته گوناگون امسال برای دریافت جایزه اسکار نامزد شده است.