باخت بزرگ سازمان مجاهدین، حاصل این نوع تحلیل ها بود

0
348

باخت بزرگ سازمان مجاهدین، حاصل این نوع تحلیل ها بود

 Mojahedin_Khalq_MEK_Rajavi_Cult_Terror_Americans_Tehran_2صابر از تبریز (امضاء محفوظ)، ایران اینترلینک، شانزدهم ژانویه ۲۰۱۸:…  تحریم ها دردرجه ی اول این  ” مستضعفان ” را هدف قرار داده وزندگی آنها را تلخ تر میکند وازاین روست که دعوت برای تحریم ، عملا دشمنی آشکار با اکثریت مردم ایران است! آیا این جامعه ی جهانی شما – با تعریف معتبری که ما ازآن کردیم-  ، حفاظت وامنیتی را برای مردمی که آنها را دشمن  واقعی … 

http://iran-interlink.org

باخت بزرگ سازمان مجاهدین، حاصل این نوع تحلیل ها بود!

۲۶/۱۰/۱۳۹۶

باند رجوی، سعید سجادى نامی را وارد میدان کرده تا درپیرامون اعتراضات معیشتی تعدادی ازمردم درپاره ای از شهرهای ایران را – که هیچ سنخیتی با افکار وایدئولوژی رجوی نداشت- تفسیری خود پسندانه ارائه دهد.

او مینویسد :

” قیام جارى در میهنمان، به واقع قیام مستضعفانى است که دیگر چیزى براى از دست دادن ندارند. این قیام تا سرنگونى ادامه دارد. عوامل زیر حاکى از درستى این بینش هستند: شتاب رادیکالیزاسیون و سرعت گسترش قیام تا اقصى نقاط جامعه در طى فقط چند روز، نشان از عمق و وسعت لازمِ قیام، براى انجام این امر را دارد “.

درادبیات سیاسی جهان به این نوع تحرکات ، قیام گفته نمی شود ورجویست ها بخاطر آن بر این امر اصرار دارند که کاسه ی صبرشان لبریز شده ومیخواهند هر حرکت اعتراضی را قیام بنامند وازاین امر غافل اند که  اولا نام گذاری صرف ، ماهیت پدیده ها را تغییر نمیدهد وثانیا اگر قیامی درکار باشد  وآنهم توسط مستضعفان ، این قیا م برضد باند رجوی بعنوان (کاسه لیس مستکبران) تمام خواهد شد!

البته وسعت که چه عرض کنم ، سرعت گسترش اعتراضات را باید در قدرت رسانه ها وشبکه های اجتماعی دانست که درگذشته نبوده است.

یعنی ویژگی مربوطه را باید بحساب گسترش ارتباطات مجازی و واقعی دانست ونه چیز دیگر!

 آقای سجادی مینویسد :

”  رژیم داراى هیچ راه حلى، چه اقتصادى و چه سیاسى، براى خاموش کردن این قیام نیست “.

قانون اساسی ایران علیرغم هرکم وکاستی هایی که میتواند داشته باشد ، قابلیت حل بسیاری از مشکلات مردم ایران را دارد.

ایران کشور بالقوه ثروتمندی است که دولت میتواند آنها را طی برنامه های کوتاه، میان وبلند مدت به بالفعل تبدیل کرده وبطور نسبی وکم وبیش قانع کننده ای ، اقشار تهی دست جامعه را ازوضع فعلی – که این وضع فعلی ریشه درتحولات ۴۰۰سال اخیر ایران دارد و دولت فعلی باندازه ی دوران زمام داری اش مسئولیت دارد- برهاند.

ما متخصصین واقتصاد دانان مردمی وبرجسته ای درداخل کشور داریم که میتوانند به یاری دولت بشتابند واتفاقا ازاین بابت ، خودکفایی قابل توجهی داریم!

همچنین :

” توان سرکوب رژیم کیفاً کمتر از سال ٨٨، و انگیزه مردم براى به نتیجه رساندن قیام، کیفاً در مدارى بس بالاتر از سال ٨٨ است “.

توان که نه ، بلکه رژیم سرکوب را بنفع خود نمیداند ودیگر اینکه کمیت تظاهرات درمقایسه با سال ۸۸بسیار نازل است . درتظاهرات ۸۸ اکثریت با طبقه ی متوسط بود وحال میبینید که طبقه ی متوسط درکنار گود است واکثریت با کسانی است که هنوز تکلیف خود با تظاهرات اخیر را روشن نکرده اند!

درادامه :

” جامعه بین المللى و غرب، خصوصاً امریکا، خواهان تغییر بنیادین در ایران هستند و از این قیام استقبال میکنند و خواهند کرد “.

شما گفته اید که مستضعفان وارد گود شده اند وحالا میگویید دنیای غرب ( که اینک جانشین جامعه ی جهانی نیست ) ، ازاین قیام استقبال میکنند؟!

هر نوجوان به مدرسه رفته ای میداند که ، استضعاف جهان سومی ها، نتیجه ی استعمار وسلطه گری غرب است وآیا میخواهید بگویید که غرب دچار ندامت شده واین بار میخواهد حق مستضعفان را اعاده نماید؟!

چه مدرک ومستندی درمورد این مسئله دارید؟!

ونیز :

“مجاهدین و مقاومت، پس از هجرت بزرگ، در اوج قدرت و وحدت تشکیلاتى هستند و قادر به رهبرى مؤثر قیام از طریق کانونهاى مقاومت در داخل هستند “.

حدود ۵۰۰نفر از اعضای تشکیلات صفوف آنرا ترک کرده وتعداد قابل توجهی ازاین جدا شدگان بعد ازهجرت ، برعلیه مناسبات غر انسانی وفاسد رجوی افشا گری میکنند.

با این حساب ” اوج قدرت ووحدت تشکیلاتی ” چه معنی دارد؟!

آیا میخواهید بگویید که ازنظر کمی ضعیف شده وازنظرکیفی قویتر گشته اید؟!

امتحانش مجانی است ، به  اعضای باقی مانده ی تشکیلات رجوی اجازه داده شود که تماس های منظم تلفنی با خانواده ها و مصاحبه های کنترل نشده با رسانه ها داشته باشند تا سیه روی شود هرکه دراو غش باشد !

یعنی شما موظفید که عملا درستی این ادعای خود را به ثبوت برسانید واین درحالی است که شماها عملا وظیفه ای جز درمقابل مسعود ومریم ندارید!

درخاتمه :

” در این میان نقش ایرانیان خارج از کشور به واقع مهم و تعیین کننده است.این نقش در موارد زیر از اهمیت خاصى برخوردار است: در ترغیب جامعه بین المللى براى حمایت از قیام مردم و تحریم سیاسى و اقتصادى رژیم  بعنوان پشت جبهه تدارکاتى و ارتباطى براى داخل کشور– در ایجاد یک سپر حفاظتى و امنیتى نسبى براى مردم به پاخواسته از طریق شوراندن جامعه بین المللى براى وارد آوردن فشار کوبنده و بازدارنده بر روى رژیم ، معرفى مؤثر رهبرى جنبش و آلترناتیو سیاسى براى رژیم “.

تعریفی که رجوی ووابستگانش از جامعه ی جهانی دارد ، چیزی نیست جز امپریالیزم سه سر وایادی ومتحدان منطقه ای آنها !

بنابراین این ” جامعه ی جهانی ” نه تنها انگیزه ای برای حمایت ازخواسته های بحق مردم ایران ندارد، بلکه عملا برعلیه آنست  والبته شما هم درباطن همین را میخواهید!

تحریم ها دردرجه ی اول این  ” مستضعفان ” را هدف قرار داده وزندگی آنها را تلخ تر میکند وازاین روست که دعوت برای تحریم ، عملا دشمنی آشکار با اکثریت مردم ایران است!

آیا این جامعه ی جهانی شما – با تعریف معتبری که ما ازآن کردیم-  ، حفاظت وامنیتی را برای مردمی که آنها را دشمن  واقعی خود میداند، میتواند ایجاد کند؟! چرا باید این کار را بنفع دشمنان واقعی خودبکند؟

آیا میتوانید توضیحی دراین باره بدهید؟!

درمورد قسمت های آخر این نوشته باید گفت که امپریالیزم دچار شرمندگی و تشتت است وهنوز نتوانسته باند رجوی ویا نیم پهلوی را بعنوان آلترناتیو معرفی کند که البته با یک جمع بندی اولیه از حرف هایی که مطرح شده، فعلا میتوان گفت که کفه ی ترازو دراین مورد ، بنفع نیم پهلوی سنگینی میکند وصدای  باصطلاح دست بقلم هایی مانند رجویست نامدار-  رحمان کریمی – را درآورده است!

صابر

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید