شرح حال یکی از نشست های زهرا مریخی

0
968

شرح حال یکی از نشست های زهرا مریخی

 فریاد آزادی، دوازدهم اکتبر ۲۰۱۷:… بحث کلی نشست درباره مسئولیت پذیری بود یه دفعه زهرا مریخی یه برگ زد روی میز،  کلا بانک ۲۱خیلی ها رو زد گفت وقتی مریم قجر رو در فرانسه زندانی کردن ( ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ) با خدا عهد بستم به هیچ چیز نه نگم !!! رفیقم چرت داشت میزد، بدبخت مثل جن زده ها پرید گفت چیه چی شده بازم !!؟؟گفتم هیچی بابا طرف داره میزنه واسه جام جهانی ! رفیقم گفت مگه فوتبال میزنه خانم ، گفتم هنوز … 

لینک به منبع

شرح حال یکی از نشست های زهرا مریخی

توی سایت فرقه دیدم زهرا مریخی شده دبیر کل فرقه

دلم نیومد از هنرهاش نگم

تازه مریم قجر و خدم و هشمش اومده بودن آلبانی صدا کردن لباس مرتب بپوشید ووو

به دوستم گفتم حسن کجا میریم گفت چون حالم از این اسم یه جوری میشه نمیگم میدونم تو هم وضعیت معده خوبی نداری بالا میاری ( با عرض پوزش از خوانندگان محترم)

فهمیدم میخواد بگه، میخوایم بریم اشرف

گفتن لباس ها چک میشه که مرتب باشه چون فیلمبرداری میشه!

باز دوستم ( خیلی شیطونه ) گفت : اکبر بپر ا دکلن بزن فیلمت خوب بیوفته…

خلاصه سوار اتوبوس شدیم تا (اونجایی که اسمش حال همه آزاد شده ها رو یه جوری میکنه ) رسیدیم

دم درب ورودی سالن یک سری بودن مثل ربات که فقط چند جمله حفظ کرده : ( اهل تلگرام میدونن چی میگم )

اگه موبایل دارین یا تحویل بدین یا خاموش کنین !!

دوستم کامل بازیگوش شد خوشش میومد اذیت کنه سیستم رو یه فندک داشت شکل موبایل بود خیلی هم شیک بود از جیبش درآورد گفت اینم باید خاموش کنم؟

ربات دم در سالن نشست چشاش داشت از کاسه در میومد. چون توی برنامش وارد نشده بود، موبایل به این کوچکی! گفت از کجا آوردی این گوشی رو توی دست ادما ندیدم؟ این پدرسوخته هم کلاس گذاشت که عمم از خارج فرستاده!

زدم بهش حسن بسه الان بهت گیر میدن رفتیم نشستیم از کناریم سوال کردم حالا واسه چی اومدیم!؟

گفت نشست زهرا مریخی

حالا اون یه سری القاب دهن پرکن گفت که کاری باهاش نداریم.

خوانندگان محترم داریم میریم نشست زهرا مریخی!!!

با اجازه البته با پای چپ ….

طبق معمول حضرات با تاخیر میان که بگن بله ما درگیر کار و مسئولیت بودیم

شکر خدا تا حالا توی نشست این کاسه لیس مریم قجر نبودم .

طرف داره جانشینی مریم قجر را دارد یدک می کشد ، با چهل و پنج دقیقه تاخیر اومده .

اقایون یا الله همه بلند شدن

خوب دیگه تازه به اجتهاد امامت از طرف مریم قجر رسیده است !

طبق معمول همه کارچرخونها شروع کردند : اول گفت واسه سلامتی مریم قجر و شوهرش ( مرد دائم الحجله ) صلوات بفرستید…دوم برای سردار سالار…

زهرا مریخی برگشت گفت : مریم قجر اومده چشاتون روشن وووو

واقعا اینقدر خوش رقصی نوبره

واقعا باید به این زبان نفهم ها که خودشان را به کوچه علی چپ زده اند خوراند که امدن مریم قجر از ترس فروپاشی تشگیلات فرقه است که الان چند ماه است در البانی به اجبار لنگر انداخته .

جماعت اهل بلندگو ریختن پای بلندگو….

این رفیقم خفه کرد منو هی میزنه به پهلوم میگه ببین

بهش گفتم حسن پهلوم شکست ول کن جان زنده هات

بزار ببینم چی ور میزنه

چند دقیقه گوش دادم به حرف نفرات و زهرا مریخی بلند شدم دوستم اکبر توهم بلندگو!! ؟ ؟

گفتم نه بابا واقعا حالم یه جوری شد دارم. خفه میشم از این همه خود پرستی طرف دست مریم قجر رو از پشت بسته!!!

” خوب خانم رئیس دفتر مریم قجره “

بحث کلی نشست درباره مسئولیت پذیری بود یه دفعه زهرا مریخی یه برگ زد روی میز،  کلا بانک ۲۱خیلی ها رو زد

گفت وقتی مریم قجر رو در فرانسه زندانی کردن ( ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ) با خدا عهد بستم به هیچ چیز نه نگم !!!

جماعت دست میزدن دیگه پای بلندگو دعوا بود که یک سری بخوان با امامزاده جرجیس ( اشاره به ضرب المثل فارسی )

صحبت کنن

رفیقم چرت داشت میزد، بدبخت مثل جن زده ها پرید گفت چیه چی شده بازم !!؟؟

گفتم هیچی بابا طرف داره کلاس خوش رقصی باز میکنه. بگیر بخواب منم میرم بیرون

جماعت هنوز داشتند داد و بیداد میکردن و دست میزدند

زهرا مریخی هم هی میگفت بشینید

رفیقم گفت اره ارواح پدرت تو میخوای اینطوری واست دست بزنن وگرنه اون حرف رو نمیزدی

گفتم خانم میگه نه نمیگم !!

دوست داشتم روز ۱۹فروردین ۱۳۹۰ در اشرف می بود، بهش میگفتن برو مثل باقی نفرات جلوی گلوله ، بعد ببینم چی میگفت . البته پر واضح است هم رده و هم سایز های این خانم بهشون نباید خش بیوفته ، اگه اتفاقی براش بیوفته کی چاپلوسی مریم قجر رو بکنه .

رفیقم گفت حالا این همه وراجی واسه چیه

گفتم هیچی بابا طرف داره میزنه واسه جام جهانی !

رفیقم گفت مگه فوتبال میزنه خانم ، گفتم هنوز خواب آلودی متوجه نشدی . بابا داره میزنه بشه جانشین زهره اخیانی ؟

گفت پدر سوخته شیطون تا کجا رو خوندی . گفتم همیشه همینه از روز اول که زنها شدن مسئول اول بعد مریم قجر. مگه ندیدی توی نوارها که فهیمه اروانی چطوری زده بود زیر گریه هر کسی قبل از اینکه بهش مثلا رای گیری بشه یه آکت اینطوری میاد .

همه سر و ته یک کرباس هستن هر چی رده هاشون بالاتره فاسدترین میشن .

شکر خدا اونقدر نبودم که واسه انتصاب زهرا مریخی دست بلند کنم . این اجباری بود دست بلند کردن . کسی جیگر داشت دست بلند نکند . باید خودش رو واسه همه چیز آماده میکرد …

خلاصه اینکه توی فرقه هر کس بهتر میتونه برقصه میره بالا بالا تا بوده همین بوده.

اکبر حسنی (مستعار)،  اسیر آزاد شده فرقه رجوی البانی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید