بله فرقه مجاهدین خلق به هزاران اعتمادی که در تشکیلاتشون بود، به معنای واقعی کلمه خیانت کردند و اخر عاقبت اعتماد ما همین شد که دارید میشنوید و هنوز ادامه داره و میخواهند سر رو تن ما نباشه .حتی به نفرات خودشون هم در البانی رحم نکردند وخیلی کارها کردند و پول زیادی به مقامات آلبانی دادند تا اینجا سر مارو زیر اب کنند یا زندانی کند یا بلایی سرما بیارورند ولی چون ما ادمهایی هستیم که حق ما خورده شده وحرفامون برحقه خد ا پشت وپناه ما بود وهمیشه حامی ما بود که تا الان داریم در البانی زندگی میکنیم وکار میکنیم . قربان خدا برم و تمام نعمتهایش
خیانت رجوی به ” اعتماد “
مالک بیت مشعل، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 13.08.2020
اعتماد کلمه ای هست که خیلها آن را میپرستند ودر زندگی ادمها تاثیر زیادی گذاشته ومورد احترام همه ی انسانها میباشد. اما بیایید ببینم در فرقه وتشکیلات منفور اونها ایا این کلمه جایگاهی داره یا نه .یا اصلا معنی این کلمه رو میدانند واحترامی یا ارزشی براش قائل هستند یا نه .
راستش را بخواهید در طی این سالیان دیدم که تمام اعضای این فرقه اعتماد کامل داشتند وصداقت به تمام معنا با این تشکیلات منفور داشتند ولی متاسفانه همین فرقه از این اعتماد سو استفاده میکرد وعضو گیری میکرد وبرای اوردن خبر وزیر نظر گذاشتن ادما بکار میگرفت.ومسعود ملعون رجوی میگفت اعتماد کسب کردنی هستش یعنی باید همیشه برای اونها جاسوسی کنی وبه نفع اونها کار کنی تا اعتماد به توپیدا کنند. باور کنید حتی نفرات مسول را زیر نظر میذاشتند ومراقبشون بودند.
یکی از اصل تشکیلات فرقه مجاهدین خلق اعتماد برادرانه هست .که عجب اعتمادی این اصل به اعضاش داره .وهمیشه میگین ما از بس که اعتماد داشتیم ضربه خوردیم .نمی گویند از بس سو استفاده کردیم ادم کشتیم. واز بین بردیم .من از روزی که مسول اتاق نشست مقر بودم ویکی از نفرات به مقر دیگه رفت .ومسولیت این اتاق را به من دادند.بعد چند روز دیدم مسولم اومد گفت که از این به بعد کلید اتاق نشست را به اتاق امنیت بدهی وهروقت کار داشتی از اونجا بگیری .
من گفتم اخه اتاق خالی فقط میز داره صندلی هم نداره .کلید دادن به اتاق امنیت چه معنی میده اخه .فقط برا ادما کار درست میکنید . وهرروز باید بریم التماس کنیم .کلید را بدهید .گفت نمیدونم تشکیلاتنا گفتن .حتی نفر قبلی هم همین کارو میکرد.
بعد چند روز نفر را در نشست دیدم وگفتم راستی تو کلید اتاق نشست را به اتاق عملیات میدادی .گفت نه اصلا همچنین چیزی نبود کلید همیشه وهمیشه دست من بود. وقتی اینو گفت من اتیش گرفتم ورفتم به مسول بالاتر گفتم که اول این اتاق نشست دیگه با من نیست وبه هرکس میخوای بدهید من کار ی ندارم .گفت چرا .گفتم به کسی که بهش اعتماد دارید بدهید .گفت یعنی چی چرا این حرفا رو میزنی .گفتمش فلانی که اینجا بود ومسول این اتاق بود کلید ی تحویل اتاق عملیات نمیداد.وقتی که من مسول اتاق شدم باید کلید تحویل بدم .یعنی چی میشه بهم بگی .اتاق خالی ویه میز توش هست .نمیدونم دادن کلید به اتاق عملیات فقط لوس کردن ومسخره کردن اتاق عملیات هستش .گفت نه این حرفا رو نزن خوب نیس داری توهین میکنی .گفتم حرف بدی مگه زدم که توهین کردم .به ما که میرسه در توضیحات تشکیلاتی خودتون غیر جدی میشه ولوث میشه وهزار حرف میزنید ولی ما که میگیم سنگینه برای شما .ولی یه چیز رو بهت بگم که توی این فرقه هیچ اعتمادی به هیچکس نیست ونمیشه من اینو فهمیدم وخیلی خوب برام موثق شد.
بعد مدتی با یکی از مسولین سر پست بودم وتقریبا ساعت 1 شب تا 3 نصف شب طول میکشید .همینطور که صحبت میکردیم بحث اعتماد شد وبهش جریان را گفتم .چون ادم منصفی بود .والان داخل تشکیلات فرقه مجاهدین در آلبانی هست .گفت ببین زیاد سر اینجور چیزها با اونها دهن به دهن نشو . یکی بخاطر تشکیلاتی بودنت خوب نیس ویکی بخاطر فرد خودت .واقعیت اینکه اینجا باید خودت تا دینش برای این تشکیلات بفروشی تازه شاید کمی بهت اعتماد پیدا کنند .من الان بیست وخورده ای سال در این تشکیلات هستم هنوز به من اعتماد ندارند ولی خواهشا این حرفا بین ما باشه .
وقتی این حرفا رو شنیدم دیگه بحثی سر این موضوع نکردم وخودم زدم به اون راه که فراموش کردم وبرام مهم نبود یه موضوع تشکیلاتی بود وحل شد .بله عزیزان وخیلی از ادمها گفتند که ما تمام اعتماد وصداقتمون دادیم واز ان استفاده کردند ولی اعتمادی به ما نکردند هیچ تازه ناصادق بودند با ما وهمش دروغ تحویل ما میدادند از بحثهای سیاسی یا ا یدولوژی یا چیز دیگه همش وهمش دروغ بود .مثلا نگاه کنید همین هشتگ مریم رجوی که هرسال راه میندازند .
من در قسمت اجتماعی بودم وهمه ی ادمها را که در لیبرتی بودیم بسیج کردن و به هرنفر یا دونفر کامپیوتر دادن واکانت دادن واین اکانتها از فرانسه بود .مثل ابریشمچی ومحدثین وزهرا وشهرزاد ووووو بودند
اونها برای هشتگ ما لایک میکردند وما برای اونها لایک میکردیم ونفری اگه یادم نرفته باشه تا 70تویت حق داشت تویت میکرد .واخر دست در نشست ابلاغ میکردن که خواهر مریم رتبه ی دوم در تویتررا گرفت .در حالیکه همش دروغ بود وما هم زود باور وشاد وخوشحال میشدیم وتبریک میگفتیم وکلی جنجال به پا میکردیم
بله فرقه مجاهدین خلق به هزاران اعتمادی که در تشکیلاتشون بود، به معنای واقعی کلمه خیانت کردند و اخر عاقبت اعتماد ما همین شد که دارید میشنوید و هنوز ادامه داره و میخواهند سر رو تن ما نباشه .حتی به نفرات خودشون هم در البانی رحم نکردند وخیلی کارها کردند و پول زیادی به مقامات آلبانی دادند تا اینجا سر مارو زیر اب کنند یا زندانی کند یا بلایی سرما بیارورند ولی چون ما ادمهایی هستیم که حق ما خورده شده وحرفامون برحقه خد ا پشت وپناه ما بود وهمیشه حامی ما بود که تا الان داریم در آلبانی زندگی میکنیم و کار میکنیم . قربان خدا برم و تمام نعمت هایش.
////////////////////////////////////////////
مالک بیت مشعل: وقاحت فرقه رجوی
علی هاجری: شیون و زاری فرقه مجاهدین در زندان اشرف 3 در آلبانی از فعالیت خانواده های اسیران
براستی چرا این فرقه که دم از محوریت در عالم میزند اینقدر ضعیف و خار و ذلیل شده است ؟؟؟ به چه دلیل توان و کشش این را ندارد که فرزندی در حد مکالمه با مادرش صحبت کند در صورتیکه بقول رجوی در زمان شاه زمانیکه ما زیر اعدام بودیم مادرم به ملاقات من میآمد و حالا چه شده که حتی یک مکالمه مادر و فرزند را برنمیتابید !!!!!! رجوی قبل از سقوط دولت عراق خانواده را به عنوان خانواده خودش میپنداشت و هر کس که میگفت من اطلاعاتی از خانواده خود ندارم میگفت همه خانواده های مجاهدین با ما و ضد رژیم ایران هستند در آن زمان برای قربانی کردن خانواده ها دست به هر فریبکاری میزد ولی همینکه دولت عراق فرو پاشید خانواده ضد جنگ عامل وزارت اطلاعات و هزار برچسب دیگر که از آن در میگذرم و قضاوت را به تاریخ و مردم ایران و خانواده های اسیران دربند میسپارم .
شیون و زاری فرقه مجاهدین در زندان اشرف 3 در آلبانی از فعالیت خانواده های اسیران
علی هاجری، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 24.05.2020
مدتی است که صحنه گردانهای فرقه رجوی یک به یک به صحنه آمده و وای دشمن سر میدهند ، در ایران خانواده ها با جمع آوری بیش از 10000 امضا برای دیدار با فرزندان خود به مجامع بین المللی تسلیم کردند در همین راستا فرقه مجاهدین با یک شو مسخر این عمل را به وزارت اطلاعات منتصب کرد و سیدالمحدثین وزیر خارجه شورا منصوب از طرف رجوی را به صحنه آوردند،
براستی چرا این فرقه که دم از محوریت در عالم میزند اینقدر ضعیف و خار و ذلیل شده است ؟؟؟
به چه دلیل توان و کشش این را ندارد که فرزندی در حد مکالمه با مادرش صحبت کند در صورتیکه بقول رجوی در زمان شاه زمانیکه ما زیر اعدام بودیم مادرم به ملاقات من میآمد و حالا چه شده که حتی یک مکالمه مادر و فرزند را برنمیتابید !!!!!!
رجوی قبل از سقوط دولت عراق خانواده را به عنوان خانواده خودش میپنداشت و هر کس که میگفت من اطلاعاتی از خانواده خود ندارم میگفت همه خانواده های مجاهدین با ما و ضد رژیم ایران هستند در آن زمان برای قربانی کردن خانواده ها دست به هر فریبکاری میزد ولی همینکه دولت عراق فرو پاشید خانواده ضد جنگ عامل وزارت اطلاعات و هزار برچسب دیگر که از آن در میگذرم و قضاوت را به تاریخ و مردم ایران و خانواده های اسیران دربند میسپارم .
موضوعی که ذهن من را به خود مشغول کرد داستان آقای امیر وفا یغمایی است . واقعا امیر چه میخواست آیا در خواست نامشروع از این فرقه داشت که فرقه رجوی در ارتباط مستقیم و سایت ایران افشاگر و غیره با تمام قوا تاخت .امیر را از دیدار با مادرش محروم کردید . امیر حداقل خواسته را داشت یک مکالمه تلفنی با مادرش را درخواست کرده بود صوتی و نه تصویری ولی جواب فرقه رجوی با این درخواست چه بود در وهله اول امیر و پدر ایشان را وزارتی خواند و برچسب اطلاعاتی به وی زد در صورتیکه امیر از زمان جدا شدن از فرقه حتی یکبار علیه آنها اقدام نکرد در صورتیکه که بقول خودش حتی پوتین را از پایش بیرون کشیدن و با دمپایی او را راهی کمپ آمریکاییها کردند.
مارک بعدی که به وی زدند عامل استکبار بود بقول شاعر دیوانه همه را به کیش خود پندارد .
عکس گرفتن با یک سرهنگ آمریکایی بیانگر عامل استکبار است کسی که به امیر کمک کرد که از جهنمی که شما برایش ساخته بودید رهایی یابد و به زندگی برگردد باید حق را به سران فرقه ضد زندگی داد چون با هرچه زندگی است بیگانه است .
براستی عامل استکبار کیست امیر یا شما که همه شعارها و پرنسیبهای خود را کنار گذاشتید و تا کمر جلو سازمان سیاه خم شدید ، مگر شما حضرات نبودید که شعار نبرد با آمریکا را هر روز در برنامه صبحگاهی سر میدادید مگر شما نبودید که تمام اطلاعات موجود در ایران را به نظامیان آمریکایی در عراق دادید که شاید برای شما آبی گرم شود و آمریکا به ایران حمله کند . ولی هر بار تیر زهرآگین شما به سنگ خورد . مگر شما نمیگفتید که صدای هر مظلومی را به اقصی نقاط جهان میرسانیم ولی چطور شد که سر خبر نگار را بریدند و یمن را زیر شدیدترین بمباران های هوایی قرار دادند و میدهند بخاطر منافع کثیف خود سکوت پیشه کرده اید حالا بفرمایید عامل استکبار و و نوکر و نوچه چه کسی است رجوی و فرقه منحوس او در رذالت گوی سبقت را از همه ربوده است برای امیال کثیف خود دست به هر کاری میزند مادر را علیه فرزند بکار میگیرد و در یک شوی ضد انسانی مادر را وادار به موضعگیری علیه فرزند خود میکند تا فرزند و همسر خود را خائن و عامل وزارت اطلاعات ایران قلمداد کند باید به این فرقه و سران آن گفت این خیمهشببازیها مفید فایده نیست همان سناریوی که در سال ۱۳۸۸ با ما رفتید حالا باز به همان حربه زنگ زده روی آورده اید و تاریخ و گذشت زمان نشان داد که همه چیز علیه شما خواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اما در هر صورت در این بستر بود که آمریکا با زدوبند و با هدف بکارگیری بیشتر فرقه مجاهدین خلق آنها را از عراق به آلبانی منتقل کرد. رجوی نیز همین را میخواست ، رجوی در خلوت خود می گفت که شتر سواری که دولا دولا نمیشه ، خوب اگر قرار باشد آدم مزدور باشه ، چرا مزدور اصل کاری یعنی آمریکا نباشه . این خودش انقلاب !! و چند گام به پیش است صدام حسین و عراق کجا آمریکا کجا ؟ در این بستر بود که توافق صورت گرفت و نیروهای مجاهدین خلق به آلبانی ، کشوری که پایگاه ناتو در آن قرار دارد، منتقل شدند. کشوری که با ایران رابطه دیپلماتیک مستجکم ندارد و اساسا در ایران کنسولگری و سفارتخانه نداشته و ندارد . پس در نتیجه خانواده هیچکدام از قربانیان نمیتوانند ویزا بگیرند تا برای نجات فرزندانش پای خود را به آلبانی و پشت دیوار زندان اشرف 3 در ماینز برسانند ، این همه آن چیز هایی بود که رجوی می خواست و قبل از انتقال از عراق به آلبانی بررسی و مطالعه کرده بود. البته رجوی فکر یک جایی را نکرده بود و آن هم اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی بود، اعضای جداشده در آلبانی همچنان مهمترین تهدید برای رجوی و تشکیلات فرقه مجاهدین و همچنین پایگاه امید برای نجات یافتگان آینده از فرقه مجاهدین خلق می باشند. آنها اگر چه شمع هستند و به شعله تبدیل نشده اند، اما همچنان فروزان باقی خواهند ماند و پای خانواده های قربانیان را به پشت دیوار زندان اشرف 3 در آلبانی خواهد رساند.
پای خانواده ها به پشت دیوار زندان اشرف 3 در آلبانی خواهد رسید
آمریکا در بکارگیری رجوی و مجاهدین خلق می گوید مگر من از صدام حسین کمترم!
محمد سیدی ، تیرانا ، تحریریه سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 09.05.2020
محمد سیدی : تنفس مصنوعی به اعضای مجاهدین خلق در آلبانی
به نظر می رسد باید هر کس به این پرسش واقعی پاسخ دهد که چرا سازمان مجاهدین از افراد جدا شده از این فرقه در آلبانی وحشت دارد؟ تا حدی که آنها 24 ساعته موجب مشغولیت فکری رجوی شدهاند و تلاش میکند با هر ترفندی این روشنگری ها را خنثی و اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین را با هر توطئه ای زمین گیر کند.
دلیل اهمیت این موضوع این است که هیچ کس جز همین افراد جدا شده نمی توانند پدیدهای به نام ” رجوی ” و ” فرقه مجاهدین خلق ” را به جامعه معرفی و درباره چگونگی فعالیت های خیانت بار این سازمان افشاگری کند. البته آن هم نه افراد فاصله گرفته از سازمان مجاهدین ، بلکه افرادی که از آن زخم خورده و درد دارند و اساسا با زخم و تضاد و درگیری به شناخت از سازمان مجاهدین رسیده اند، وگرنه اگر کسی به هر دلیلی خسته و جدا شده، جدا نه ، بلکه فاصله تشکیلاتی از سازمان مجاهدین خلق می گیرد، سکوت می کند و حتی خود را به سازمان بدهکار می داند، بدون تردید این فرد تهدید سازمان مجاهدین محسوب نمیشود .تهدید رجوی و فرقه مجاهدین آن افرادی هستند که به طور مداوم و مستمر این سازمان را نقد کرده و می کنند و اجازه نمی دهند که سازمان مجاهدین یک روند خیانت بار را به راحتی بتواند دوباره تکرار کند.
چرا که اگر ما می گفتیم که طلاق های اجباری در تشکیلات سازمان مجاهدین تحت عنوان « انقلاب ایدئولوژیک « صورت گرفته، این غلط نبوده است. یا اگر می گفتیم سازمان در درون دخمه های خود زندان انفرادی دارد، واقعا وجود داشته است. اگر میگفتیم رجوی اعضای ناراضی و منتقد خود را به زندان ابوغریب میفرستد ، دروغ نبوده است. اگر از دادگاه های جمعی درون تشکیلاتی صحبت میشده دروغ نبوده است ، چرا که این مسائل را هم فقط یک نفر مطرح نکرده است. حبس اعضای ناراضی سازمان مجاهدین خلق در زندان ابوغریب تائید شده است، چون فقط یک نفر که در آنجا در حبس نبوده ، بلکه در همین زندان 150 نفر بوده اند که تعدای از آنها اکنون در اروپا زندگی می کنند. یا در جلسات دادگاه جمعی که فقط اختصاص به یک نفر نداشته است.
اگر اعضای جدا شده از مجاهدین خلق میگفتند که رجوی ها با پول فراوانی که از زمان صدام و از پول نفت مردم عراق، دزدی و غارت های دیگر به جیب سازمان مجاهدین آمده است تغذیه می شوند، واقعیت داشته و هم اکنون فیلم ها و اسناد آن در اینترنت موجود است.
بنابراین حالا نیز تأکید میکنیم که رجوی و سازمان مجاهدین علاوه بر این ثروت به یغما رفته از جیب مردم عراق در گذشته ، هماکنون نیز این سازمان از سرویس های اطلاعاتی عربستان، امارات ، اسرائیل و آمریکا پول می گیرد. مثلا وقتی آمریکا رسما اعلام می کند که 80 میلیون دلار به اپوزیسیون حکومت ایران میدهند ، این پول کجا و به جیب چه کسانی می رود؟
وقتی سازمان مجاهدین باصطلاح خود را یک اپوزیسیون می داند، می توان گفت لااقل نصف به علاوه یک آن در سازمان مجاهدین می رود. تازه آن هم به شکل رسمی ، غیر رسمی که با عناوین مختلف دیگر جای خود دارد. البته همه این ها در برابر هزینه هایی که سازمان مجاهدین برای استخدام تماشاچی و سخنران اجاره ای و … می کند، رقمی نیست.
لازم است که به این نکته اصلی هم اشاره شود که آمریکا برای فشار به جمهوری اسلامی به ابزار فشار احتیاج داشته و دارد و برای این کار سازمان مجاهدین هست و تجربه این کار را نیز قبلا زیر نظر صدام حسین کسب کرده اند.
آمریکایی ها با خود می گویند که صدام حسین قبلا اعضای سازمان مجاهدین را به عنوان جاسوس، نیروی پیاده، بازوی ارتش عراق و ارتش آزادی بخش و غیره به کار گرفته و از آنها استفاده خود را کرده است، مگر ما از صدام حسین کمتر هستیم ؟ پس ما نیز می توانیم این کار را بکنیم..! آمریکایی ها با خود میگویند که بگذارید سازمان مجاهدین فکر کنند که اپوزیسیون هستند! بگذار بگویند که هزار کانون شورشی در ایران فعال است؛ ما یعنی ـ سرویس جاسوسی آمریکا ـ که خودمان می دانیم این مساله دروغ است، ولی بهتر است با گفتن این حرف ها این سازمان را به عنوان یک اهرم و ابزار فشار برای اهداف جنگ طلبانه، تحریم و غیره برای خود نگه داریم. بنابراین در محتوی و در اصل خودِ نیروی جنگ طلب آمریکا نیز سازمان مجاهدین خلق را بیش از یک ابزار جدی نمی گیرد.
اما در هر صورت در این بستر بود که آمریکا با زدوبند و با هدف بکارگیری بیشتر فرقه مجاهدین خلق آنها را از عراق به آلبانی منتقل کرد. رجوی نیز همین را میخواست ، رجوی در خلوت خود می گفت که شتر سواری که دولا دولا نمیشه ، خوب اگر قرار باشد آدم مزدور باشه ، چرا مزدور اصل کاری یعنی آمریکا نباشه . این خودش انقلاب !! و چند گام به پیش است صدام حسین و عراق کجا آمریکا کجا ؟ در این بستر بود که توافق صورت گرفت و نیروهای مجاهدین خلق به آلبانی ، کشوری که پایگاه ناتو در آن قرار دارد، منتقل شدند. کشوری که با ایران رابطه دیپلماتیک مستجکم ندارد و اساسا در ایران کنسولگری و سفارتخانه نداشته و ندارد . پس در نتیجه خانواده هیچکدام از قربانیان نمیتوانند ویزا بگیرند تا برای نجات فرزندانش پای خود را به آلبانی و پشت دیوار زندان اشرف 3 در ماینز برسانند ، این همه آن چیز هایی بود که رجوی می خواست و قبل از انتقال از عراق به آلبانی بررسی و مطالعه کرده بود.
البته رجوی فکر یک جایی را نکرده بود و آن هم اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی بود، اعضای جداشده در آلبانی همچنان مهمترین تهدید برای رجوی و تشکیلات فرقه مجاهدین و همچنین پایگاه امید برای نجات یافتگان آینده از فرقه مجاهدین خلق می باشند. آنها اگر چه شمع هستند و به شعله تبدیل نشده اند، اما همچنان فروزان باقی خواهند ماند و پای خانواده های قربانیان را به پشت دیوار زندان اشرف 3 در آلبانی خواهد رساند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مصاحبه بی بی سی با آقایان حسن حیرانی و غلام میرزایی ـ مجاهدین خلق فرقه هستند
پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ ، مجاهدین خلق راهشان را از دولت ایران جدا کردند – اعضای آنان بدلیل جنگ مسلحانه تحت پیگرد قرار گرفتند و این سازمان حدود سه […]
تنفس مصنوعی به اعضای مجاهدین خلق ىر آلبانی
این آقای رئیس هم باید مطمئن باشد که صد در صد رد پای ” سیاست تزریق پول ” توسط سازمان مجاهدین در ایجاد شکاف و. اختلاف بین احزاب آلبانی هویدا […]
گفتگوی محمد حسین سبحانی با حسن حیرانی قسمت سوم: آیا رجوی توانسته زندان اشرف 3 در آلبانی را برای مغزشویی آماده کند؟
در رابطه با بردن نفرات به مزرعه حیوانات یا همان زندان اشرف 3 ، رجوی مدعی بود که ضرورت این دوران است و خود ابریشمچی در نشست میگفت اینکه ما […]
محمد سیدی: تلاش فرقه مجاهدین برای استخدام تماشاچی اجاره ای در تیرانا ـ فرانسه کجا، آلبانی کجا؟
یعنی بعد از ممانعت دولت فرانسه ، به نظر می رسد فرقه مجاهدین خلق می خواهد این خیمه شب بازی سالیانه را در آلبانی برپا کند، البته اگر دولت این کشور با […]
پرویز حیدرزاده: مرگ اعضا و فرار مسعود رجوی از صحنه، 17 سال مخفی در سوراخ موش و حالا در قبر؟؟
رجوی در کتاب تبیین جهان وظیفه ی یک مجاهد را از موضع رهبر عقیدتی میگوید: “ هر رزمنده ارتش آزادی و هر مجاهد خلق اگر از عملیات گریخته باشد و […]
توطئه جدید رجوی به کمک کمیساریای پناهندگان علیه اعضای جداشده از فرقه مجاهدین در آلبانی
این جلسه خداحافظی که گذاشته اند ، مقداری نامفهوم است چون افراد جداشده که به وسیله این اداره رمسا که زیر مجموعه کمیساریا در این مملکت هست که کمک وپشتیبانی […]
اعضای نجات یافته از مجاهدین در آلبانی در گردهمایی نوروزی 1398: اسیران در بند در زندان اشرف 3 را آزاد کنید
واقعیت این است که اعضای جداشده در آلبانی که هر کدام پانزده تا سی سال سابقه تشکیلاتی در سازمان مجاهدین خلق داشته اند و طی سال ها شدیدترین شکنجه های روحی و […]
نامه سرگشاده اعضای نجات یافته از مجاهدین خلق در آلبانی به آقای فیلیپو گراندی رییس کمیساریای عالی پناهندگان
عالی جناب ، ما به عنوان پناهنده گانی که هر کدام بیش از بیست تا سال فعالیت سیاسی در عراق و آلبانی داشته ایم ، درخواست های خود برای خروج از […]
تحصن و آکسیون اعتراضی اعضای جدا شده از فرقه مجاهدین خلق در میدان اسکندر بیک تیرانا ـ آلبانی
امروز ، 22.02.2019 برابر با سوم اسفند 1397 ، حدود 40 نفر از اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی در میدان اسکندر بیک آلبانی گرد هم آمدند تا […]
محمد سیدی: فرقه مجاهدین خلق و کنفرانس ضد ایرانی ورشو
از سوی دیگر به موازات تبلیغ مریم رجوی برای کنفرانس ضد ایرانی ورشو در درون تشکیلات ، یکی دیگر سرچماقدار های فرقه مجاهدین به نام بهزاد نظیری به همراه سید محمد سیدالمحدثین نیروهای اجرایی […]
غلام علی میرزایی خطاب به مریم رجوی: اسیر جنگی، ننگ یا افتخار؟
شایداین سخنان برای افراد و گروه های بی وطن و وطن فروش چندان خوشایند نباشد، چرا که از وطن بریده و سر در قفای بیگانه و دمب دشمن شده اند. […]
نامه اعضای جداشده از فرقه مجاهدین در آلبانی به آقای ” رولد نس” سفیر سابق نروژ در ایران
حال بر همگان روشن است که این سازمان نتنها یک سازمان سیاسی نیست بلکه درون این فرقه فکر و ذهن افراد ، اندیشه و روح افراد ،حتى نفس و خون […]