اما در مورد آینده خاورمیانه بیایید فراموش نکنیم که داعش سازمان جهادی مسلمان سنی بود که بعد از اینکه دولت باراک اوباما، عثامه بن لادن، مدافع عنوان “بدترین آدم جهان” را حذف کرد به وجود آمد. اما مرگ ابوبکر بغدادی که به خودی خود اتفاق بسیار خوبی است، پایان دردسرهای داخل خاورمیانه و از سوی خاورمیانه نیست. تلاش ترامپ برای بی اهمیت جلوه دادن کشتن بن لادن توسط دولت اوباما در حالی که تلاش میکند کشتن ابوبکر بغدادی را کلید ایجاد صلح همه صلحها نشان دهد، تنها نشان میدهد او چقدر در مورد منطقه نامطلع است. داعش در سال ۲۰۱۴ به عنوان محصول سه جناح یا جنبش ضعیف به وجود آمد که در سال ۲۰۱۵ به آن اشاره کردم. یک جناح شامل داوطلبان خارجی میشد. برخی جهادگرایان تندرو بودند، اما بسیاری از آنها افراد بازنده، بزهکار، افراد ماجراجو و مردان جوانی بودند که هرگز طعم قدرت، داشتن شغل یا دست یک دختر را نچشیده بودند و به داعش پیوستند تا هر سه را به دست آورند. داعش به مردان و زنانی که از جامعه یا فرهنگ بستهای میآمدند که هیچ کدام از آن سه را نداشتند، حقوق، قدرت و آزادی جنسی میداد. بخش دوم داعش، مغز متفکر و استخوان بندی آن، از افسران سابق ارتش سنی حزب بعث و سنیهای عراقی محلی تشکیل میشد که به حمایت منفعلانه داعش میپرداختند. سنیهای عراق حدود یک سوم جمعیت عراق را تشکیل میدهند. آنها برای نسلها بر عراق حکومت کرده اند و بسیاری از سنیها در ارتش عراق آنگونه که حمله آمریکا به عراق نظم را به هم زد و اکثریت شیعه عراق را به قدرت رساند، تحقیر، سرکوب و ناامید شدند. داعش همچنین بعد از نخست وزیری نوری المالکی در بغداد، حمایتهای منفعلانهای از سنیهای عراقی عادی دریافت کرد. همجناحهای نوری مالکی که به شکل تراژیکی توسط دولت بوش به قدرت رسید از قدرتشان برای سوء استفاده بیشتر از سنیهای عراق و دور نگه داشتن آنها از مشاغل و نیروهای نظامی استفاده کردند.
آیا داستان ابوبکر بغدادی اینجا تمام میشود؟
29.10.2019
یقینا جهانی که در آن ابوبکر بغدادی مرده است جای بهتری خواهد بود. جهان با اجرای عدالت برای زنانی که مورد تجاوز داعش قرار گرفته اند، روزنامه نگارانی که توسط داعش سرشان بریده شد و دهها هزار سوری و عراقی که مورد سوء استفاده داعش قرار گرفتند جای بهتری است.
خب آقای رئیس جمهور، آنها همان کسانی هستند که به شما گفتند روسیه در آخرین انتخابات ما دخالت کرده است تا رای شما از هیلاری کلینتون بیشتر شود. (هنوز هم در حال دخالت است.) وقتی سازمانهای اطلاعاتی ما آن واقعیت را افشاء کردند شما صداقت و ورزیدگی آنها را زیر سوال بردید.
علاوه بر این، همان سازمانهای جاسوسی که رد ابوبکر بغدادی را پیدا کردند همان کسانی هستند که دو نفر را در کاخ سفید پیدا کردند که علیه شما دست به افشاگری بزنند. دو نفری که از شما، آقای ترامپ! شکایت دارند که از قدرت رسمی خود سوء استفاده کردید تا اوکراین در مورد جو بایدن تحقیق کند؛ تحقیقات استیضاح شما در این زمینه در جریان است.
همچنین همان سازمانهای اطلاعاتی که شما برای شکار ابوبکر بغدادی از آنها مانند قهرمان استقبال کردید همان “دولت پنهان”، همان سازمان های اطلاعاتی و افشاگرانی هستند که استفان گریشام، مشاور مطبوعاتی شما به آنها برچسب «نیروهای اداری غیر منتخب تندرو که به جنگ قانون اساسی میروند» را چسباند.
پس آقای ترامپ برای رفع این سردرگمی از شما متشکرم. ما حالا میدانیم که همان سرویسهای اطلاعاتی که در محافظت از ما در برابر کسانی که میخواهند به دموکراسی مشروطه ما از خارج حمله کنند قهرمان شده اند، همان کسانی هستند که گام برداشته اند تا از حمله به دمکراسی مشروطه ما از داخل هم محافظت کنند. آقای ترامپ برخلاف شما آنها سوگند خورده اند که هر دو را انجام دهند.
سیاست آمریکا و آینده خاورمیانه
داعش در سال ۲۰۱۴ به عنوان محصول سه جناح یا جنبش ضعیف به وجود آمد که در سال ۲۰۱۵ به آن اشاره کردم.
یک جناح شامل داوطلبان خارجی میشد. برخی جهادگرایان تندرو بودند، اما بسیاری از آنها افراد بازنده، بزهکار، افراد ماجراجو و مردان جوانی بودند که هرگز طعم قدرت، داشتن شغل یا دست یک دختر را نچشیده بودند و به داعش پیوستند تا هر سه را به دست آورند. داعش به مردان و زنانی که از جامعه یا فرهنگ بستهای میآمدند که هیچ کدام از آن سه را نداشتند، حقوق، قدرت و آزادی جنسی میداد.
بخش دوم داعش، مغز متفکر و استخوان بندی آن، از افسران سابق ارتش سنی حزب بعث و سنیهای عراقی محلی تشکیل میشد که به حمایت منفعلانه داعش میپرداختند. سنیهای عراق حدود یک سوم جمعیت عراق را تشکیل میدهند. آنها برای نسلها بر عراق حکومت کرده اند و بسیاری از سنیها در ارتش عراق آنگونه که حمله آمریکا به عراق نظم را به هم زد و اکثریت شیعه عراق را به قدرت رساند، تحقیر، سرکوب و ناامید شدند.
داعش همچنین بعد از نخست وزیری نوری المالکی در بغداد، حمایتهای منفعلانهای از سنیهای عراقی عادی دریافت کرد. همجناحهای نوری مالکی که به شکل تراژیکی توسط دولت بوش به قدرت رسید از قدرتشان برای سوء استفاده بیشتر از سنیهای عراق و دور نگه داشتن آنها از مشاغل و نیروهای نظامی استفاده کردند.
برای بسیاری از روستائیان سنی عراقی که تحت کنترل عراق بودند داعش از بی رحمی و تبعیضی که آنها در دولت عراق تجربه میکردند بدتر نبود.
خوشبختانه ما و عراقیها سرانجام این مساله را فهمیدیم و عراق امروز دولت بسیار بهتری دارد. اما ایالات متحده آمریکا دوباره در حال تکرار همان اشتباه در خاورمیانه است: دست کم گرفتن قدرت ایدئولوژی مذهبی و اهمیت ندادن به تاثیر حکمرانی بد.
همانطور که سارا چایز، کسی که مدتها در افغانستان فعالیت کرده است و کتاب مهم «دزدان دولت: چرا فساد امنیت جهانی را تهدید میکند؟» میگوید: «هیچ چیزی بیش از فساد آشکار و بی عدالتی، افراط گرایی را تغذیه نمیکند.» همان کاری که نزدیکترین متحدین خاورمیانهای آمریکا هر روز با مردم خود انجام میدهند.
بخش سوم داعش از ایدئولوژی مذهبی تحت رهبری ابوبکر بغدادی تشکیل شده بود. آنها نسخه آخرالزمانی مخصوص به خود از اسلام را دارند. اما این بخش تا کنون چندان تکثیر نشده است و به اندازه دو بخش قبلی که در بالا اشاره شد گسترده نیست.
در نهایت ترامپ در کنفرانس خبری خود در مورد اینکه چگونه با هوش سرشار خود نیروهای آمریکایی را در سوریه نگه داشت تا از میادین نفتی محافظت کنند تا شاید شرکتهای نفتی آمریکا از آنها بهره برداری کنند صحبت کرد. او حتی افتخار کرد که با اینکه مخالف جنگ عراق بود میگوید ما باید برای جبران هزینه آن جنگ همه میادین نفتی عراق را تحت کنترل در آوریم.
این حرف منزجر کنندهای است و نسخه دیگری برای دردسر در آینده. اگر آمریکا امروز نقشی در خاورمیانه داشته باشد، آن نقش محافظت از چاههای نفتی نیست بلکه محافظت و ارتقاء چیزی است که من “جزایر فضیلت” مینامم.
تنها ترامپ است که به شکست دادن داعش افتخار میکند و گمان میکند که تمام کاری که الان باید انجام شود این است که از دیکتاتورهای محبوب آمریکا و چاههای نفت خاورمیانه (نه چاههای فضیلت آن) محافظت شود.