این سئوال دلیلش را درخود نهفته دارد وان این است که ایران هیچ سودی دراین کارها ندارد که هیچ، بلکه کلی ضرر هم میکند وبنابراین دشمنان ایران هستند که دست باین خرابکاری ها زده وباند رجوی را برای چند صباحی به رقص وپایکوبی وا میدارند! درخاتمه ، با کمال تاسف باید گفت که تمامی صداها شنیده نمیشود وآنچه مورد توجه است ، سخنان جهانخوار اعظم ومتحدان ریز ودرشت است! از این روست که وظیفه ی هرانسان شرافتمندی است که با تحمل دود چراغ وبیخوابی ، به سراغ رسانه های آلترناتیو رفته واز زبان انها بشنود که حقایق همان نیست که رسانه های امپریالیستی- صهیونیستی منتشر میکنند و درست بخاطر ایفای این نقش است که من خبری از نشریه ی یونگه ولت آلمان که معمولا تحلیل های منصفانه انتشار میدهد ، نقل میکنم :
نه اجماع بین المللی ، که همکاری های امپریالیزم سه سر!
حمید تبریزی ـ 21.06.2019
آیا آمریکا علیه ایران وارد جنگ خواهد شد؟ آمریکا می خواهد، اما نمی تواند
” شکلگیری اجماع جهانی از دید رژیم ” سرمقاله ی رسانه ی مجازی اصلی باند رجوی است که طی آن نوشته شده است :
” یکی از کارشناسان سیاسی رژیم به نام مطهرنیا دوشنبه ۲۷خرداد ۹۸نوشت:«آمریکا میخواهد سبد اتهامات علیه ایران افزایش یابد و در مرحله بعدی در سازمان ملل و شورای امنیت روی این سبد اتهام کار شود. اگر احیانا همپیمانان ایالات متحده آمریکا بهخصوص اروپا همراهی کنند زمینههای مشروعیت بخشی برخورد نظامی با تهران را در افکار عمومی ملت آمریکا و دیگر کشورها به وجود میآورند. اکنون گامهای این مرحله یک به یک در حال ظهور است. انگلیس با آمریکا همراه شده است، آلمان و فرانسه ابتدا بهصورت مشروط و تا حدودی تردید آمیز به نقش ایران در این موضوع مینگرند، اما آرام آرام خود را به مواضع آمریکا و انگلیس نزدیک میکنند. در مورد اخیر رئیس سازمان ملل متحد وارد قضایا شده و موضعگیری کرده است و اینکه میخواهند پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ببرند “.
بلی متاسفانه حق با این کارشناس است ولی این تمام قسمت قضیه نیست!
دست زدن به هر نوع ماجراجویی درمنطقه ، خسارات بزرگ متقابلی خواهد داشت ومن هیچ خیری برای دو سر دیگر این امپریالیزم سه سر ( آمریکا، اروپا وژاپن ) متصور نیستم!
طرف دیگر نیروهای ضد جنگ هستند که بفرض ضعیف بودنشان ، بازهم میتوانند در این عمل شیطانی جنگ طلبان ایجاد خلل کرده ویا آنرا ازطریق بسیج افکار عمومی، برای امریکا و نوکران منطقه ای اش پرهزینه کنند!
رفتن احتمالی پرونده ی ایران به شورای امنیت ، با توجه به جمیع جهات ، انتظارات مورد نظر آمریکا و نوکران وسازشکاران را برآورد نخواهد کرد!
همینطور :
” این اجماعسازی جهانی چیزی است که خود آمریکا هم آن را پنهان نمیکند؛ پاتریک شاناهان، کفیل وزارت دفاع آمریکا گفته است تمرکز او، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملی، ایجاد “اجماع جهانی” علیه رژیم ایران است “.
کاملا درست است!
اما اینطور نیست که دولت وملت ایران هم بخواهند بیکار نشسته واز افکار عمومی جهانی و متحدان بالفعل وبالقوه ی خود استفاده نکنند!
این کار، گرچه کار دشواری است ، اما چاره ای جز آن نیست ومسلم است که بدن فرد شنا کننده هم خیس میشود و … وبطور کلی، کار بی زحمت وبی هزینه ای دراین کره ی خاکی وجود ندارد!
دوباره :
” روشن است که داستان نگاه به شرق یک طبل میانتهی است و ابری است که ممکن است سر و صدایش زیاد باشد اما بارانی بر رژیم نخواهد بارید زیرا طرف حسابهای اصلی این بهاصطلاح استراتژی نگاه به شرق که روسیه و چین باشند، هرگز حاضر نیستند خودشان را بهخاطر رژیم با آمریکا طرف کنند “.
قسمتی ازاین قضیه هم درست است اما قسمت دیگر عبارت ازان است که کارهای آمریکاست که این کشورها را بسوی اتحاد عمل سوق میدهد وگزینه ی دیگری برایشان باقی نمیگذارد از سر آزوطمع سیری ناپذیری که دارد!
بلی!
آنها نه بخاطر ایران ، بلکه بخاطر خودشان دست به عمل میزنند وایران را متحد همچنان تاثیر گذار وقدرتمندی میبینند!
مجددا :
” شاید برای برخی اذهان این سؤال پیش بیاید که رژیم چگونه در بنبست است؛ در حالی که اقدامات تروریستیاش علیه کشتیهای بیدفاع تجاری ادامه دارد. در ین مورد نیز باید تأکید کرد با این حملات اتفاقاً رژیم تحولات را علیه خودش سرعت و سمت میدهد. و منطقیتر است سؤال شود رژیم چرا این کارها را میکند “؟
این سئوال دلیلش را درخود نهفته دارد وان این است که ایران هیچ سودی دراین کارها ندارد که هیچ، بلکه کلی ضرر هم میکند وبنابراین دشمنان ایران هستند که دست باین خرابکاری ها زده وباند رجوی را برای چند صباحی به رقص وپایکوبی وا میدارند!
درخاتمه ، با کمال تاسف باید گفت که تمامی صداها شنیده نمیشود وآنچه مورد توجه است ، سخنان جهانخوار اعظم ومتحدان ریز ودرشت است!
از این روست که وظیفه ی هرانسان شرافتمندی است که با تحمل دود چراغ وبیخوابی ، به سراغ رسانه های آلترناتیو رفته واز زبان انها بشنود که حقایق همان نیست که رسانه های امپریالیستی- صهیونیستی منتشر میکنند و درست بخاطر ایفای این نقش است که من خبری از نشریه ی یونگه ولت آلمان که معمولا تحلیل های منصفانه انتشار میدهد ، نقل میکنم :
” مهاجم ترین قدرت هایی که در راس امپریالیسم امریکا قرار دارند در صدد هستند ایران را با بکار بردن هر وسیله – حتی جنگ بزانو درآورند.
از ماه مه 2018 که دولت امریکا قرار داد موسوم به JCPOA (برجام) را که میان ایران با پنج کشور دارای حق وتو( ایالات متحده امریکا، روسیه، چین، انگلستان، فرانسه) و آلمان منعقد شده است ترک کرد، تحریم های فلج کننده اقتصادی خود را علیه ایران به اجرا درآورد و با گامهای پیوسته شتابان تر بسوی نمایش قدرت خود پیش رفته که در نهایت می تواند به یک جنگ تجاوزکارانه با ایران بیانجامد.
پیوسته مانند گذشته تلاش می شود تا با توسل به جنگ اقتصادی مرگبار چنان ضربه ای به اقتصاد ایران وارد آید که » تغییر رژیم» ممکن گرددد. این هدف، با پایان رژیم شاه، از سال 1979به بعد هیچگاه تغییر نکرده است.
امریکا و همپیمانهایش در سراسر جهان با نقض حقوق بین المللی به خود اجازه می دهند در امور داخلی دیگرکشورها دخالت کنند و حکومت هائی را که برای خود نامطلوب میدانند برکنار سازند و بجای آنها دولت هائی دست نشانده به خدمت بگمارند.
هر حمله ای به ایران ضربه ای متقابل را در پی خواهد داشت و کل منطقه به دامان جنگی با عواقب نامعلوم سقوط خواهد کرد.
دولت آلمان بدون توجه به این واقعیات اتحاد با امریکا را ترک نمیکند. وزیر خارجه آلمان بجای محکوم کردن این مشی جنگ طلبانه فقط به ایران هشدار می دهد که کماکان تعهدات خود در قرارداد برجام را دنبال کند.
اینستکس Instex، طرحی که دول آلمان- فرانسه – انگلستان برای به کنار نهادن بخشی از تحریم های امریکا در برابر ایران درنظر گرفته اند از ترس اقدامات احتمالی تلافی جویانه دولت امریکا به اجرا گذاشته نمی شود. در حالی که لاوروف وزیرخارجه روسیه رفتار امریکا را «رفتاری عاری از مسئولیت» میخواند و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، به ایرانی که در معرض تهدید قرار دارد «تضمین توسعه پایدار مناسبات » را عرضه می دارد، سیاست خارجی آلمان دست روی دست گذاشته و حسابگرانه به نظاره توسعه خطرناک مشغول است، زیرا آلمان علیرغم کاهش سهم خود در بازرگانی جهانی راه نجات را همچنان همراهی با امریکا میداند و امید به شیوه تهاجم روزافزون سیاسی و نظامی علیه کشورهای چین، روسیه و ونزوئلا دارد . کشورهائی که حاضر به پذیرفتن هژمونی غرب نیستند . در حالی که ضرورت حکم می کند که:
– آلمان فورا پایگاهای نظامی و فرماندهی امریکا سلاحهای اتمی امریکا را از » بوشل» و «راینلاند فالس» خارج سازد.
– حق استفاده امریکا از آسمان آلمان و هرنوع استفاده نظامی از خاک آلمان را که مغایر با قوانین آلمان باشد سلب کند.
– ممنوع ساختن صدور هر نوع سلاح بویژه به عربستان سعودی و اسرائیل .
– در پیش گرفتن سیاست تنش زدائی در برابر روسیه، برخلاف سیاستی که «مرکل» (صدراعظم آلمان) و «کرامپ کارن باوئر» (رهبر جدید حزب دمکرات مسیحی آلمان که احتمال جانشینی او بجای مرکل وجود دارد) خواستار ادامه آن هستند.
درحال حاضر هیچیک از این اصول بکار گرفته نمی شود. دولت آلمان گامی برای برطرف ساختن خطر بر نمی دارد، برغم آن که دولت امریکا نقشه جنگ دارد، نقشه ای که با وضوح تمام صلح جهانی و علائق امنیتی خلق ها و اکثریت عظیم مردم آلمان را به خطر می اندازد “.
///////////////////////////////