این پرت افتادگی شامل سران سازمان چه مریم وچه دیگر کادرها هم می‌شود وگرنه در هیچ منطقی این همه پرت وپلاگویی قابل فهم نیست الا غارنشینی وعقب ماندگی از جامعه ایران وگرنه سازمانی که ادعای مردمی بودن دارد چه دلیلی دارد گدای یک موضع گیری فلان مقام آمریکایی باشد ونفرات خودش را به آن دلخوش کند از یک طرف خواهان تحریم های سخت اقتصادی باشد که آسیب پذیرترین اقشار جامعه را هدف قرار داده وار طرف دیگر تعطیلی مراکز تولید ورکود اقتصادی را ناکارآمدی رژیم معرفی کند ناکارامدی رژیم را حتی خود کارگزاران به آن اعتراف میکنند وکشف جدیدی نیست اما نمی‌توان از یک طرف از تحریم حمایت کرد وبر طبل آن کوبید واز طرف دیگر گلایه کرد که چرا رکود وبی ثباتی اقتصادی وتورم وغیره. بهتر است خانم عضدانلو ، مریم ررچوی، به وضعیت داخلی تشکیلات بپردازد که دیگر در نشست ها نفرات علناً وی را دروغ‌گو خطاب میکنند وچهره مقدسی را که در تشکیلات برای خودش به اعضا تحمیل کرده است را افشا میکنند بپردازد تا رسیدگی به سیل وزلزله زدگان آیا کسی تابحال علت مرگ زودرس اعضا را پرسیده است چند روز پیش یکی دیگر از اعضا به نام اکبر کلاته که سالها در ترابری فعالیت داشت درگذشت در حالیکه وی هیچ گونه بیماری نداشت وپنجاه وچند سال بیشتر نداشت علت فشار های عصبی بیش از حد وحسرت داشتن یک حداقل های یک زندگی آزاد ونشست های مغزشویی وسوهان کشی به روح وروان افراد باید ذکر کرد
حوادث وتحولات اخیر در ایران و مواضع سازمان مجاهدین خلق
حمیرا محمد نژاد، زنان ایران ـ 25.04.2019
توطئه جدید رجوی به کمک کمیساریای پناهندگان علیه اعضای جداشده از فرقه مجاهدین در آلبانی
حوادث وتحولات اخیر در ایران و مواضع سازمان مجاهدین خلق
خانم حمیرا محمد نژاد، زنان ایران، آلمان ۲۴٫۰۴٫۲۰۱۹
در طی چند ماه اخیر صحنه سیاسی واجتماعی ایران شاهد تحولات زیادی بوده که دیگر کشور های منطقه را هم به واکنش‌های واداشته از جمله سیل هایی که در چند سال اخیر بی سابقه بوده همچنین تشدید تحریم های آمریکا علیه ایران ولیست گذاری سپاه پاسدران که البته هرچند دیرهنگام ولی در هرصورت مثبت بود بلکه مهاری باشد بر نفوذ روزافزون سپاه بر مواضع واهرم های کلیدی سیاسی و اقتصادی کشور
اما مضحک تر از همه مواضع سازمان مجاهدین و بطور خاص مریم عضدانلو رجوی، بسیار نازل هست که البته باید آن‌ها را جوک نامید تا حتی یک اظهار سیاسی
تنها از یک روی می‌توان آن‌ها را مثبت ارزیابی کرد اینکه شاید جامعه دردمند ومصیبت زده ایران را به خنده وادارد بلکه لحظاتی درد ورنج های ناشی از سیل وآوارگیدر شهرهای اروپایی برای همبستگی با هموطنان سیل زده معلوم نیست این اظهار همبستگی چه تضادی از خانوادهایی که همه دارایی وهستی خود را از دست داده‌اند حل میکند
جلسه شهرداران فرانسوی برای همبستگی با سیل زدگان این شهرداران اگر همتی میکردند مقداری تجهیزات ووسایل ابتدایی زندگی میفرستادند خوب بود ولی افسوس که برای حضور در همین جلسات هم هرکدام دهها هزار یورو دریافت کرده‌اند
یکی از کسانی که حقوق بگیر ثابت بود هشتصد هزار یورو طی چند سال از خانم عضدانلو دریافت کرده بود که به پانصد هزار آن اعتراف کرد خود گواه این حرف است
حتماً هم بعد از درگیری تماشاچیان بازی فوتبال بین تراکتور سازی وپیکان را هم فردا سخنگو یک اظهار فضلی خواهد کرد اما باید دید علت این باصطلاح موضع گیری های کمدی وار چیست؟
علت یک چیز بیشتر نیست وانهم غارنشینی و قطع ارتباط سازمان با جامعه سازمان در کلیت آن هست.
اگر ما میگوییم این اعضا هستند که سالها در بی‌خبری مطلق نگه داشته شده در سازمانی که حتی داشتن یک رادیوی یک موج تابو می‌باشد چه رسد به انترنت وتلفن موبایل ودیگر امکانات فضای مجازی واین درجه از غارنشینی حکمفرماست
این پرت افتادگی شامل سران سازمان چه مریم وچه دیگر کادرها هم می‌شود وگرنه در هیچ منطقی این همه پرت وپلاگویی قابل فهم نیست الا غارنشینی وعقب ماندگی از جامعه ایران وگرنه سازمانی که ادعای مردمی بودن دارد چه دلیلی دارد گدای یک موضع گیری فلان مقام آمریکایی باشد ونفرات خودش را به آن دلخوش کند
از یک طرف خواهان تحریم های سخت اقتصادی باشد که آسیب پذیرترین اقشار جامعه را هدف قرار داده وار طرف دیگر تعطیلی مراکز تولید ورکود اقتصادی را ناکارآمدی رژیم معرفی کند ناکارامدی رژیم را حتی خود کارگزاران به آن اعتراف میکنند وکشف جدیدی نیست اما نمی‌توان از یک طرف از تحریم حمایت کرد وبر طبل آن کوبید واز طرف دیگر گلایه کرد که چرا رکود وبی ثباتی اقتصادی وتورم وغیره
بهتر است خانم عضدانلو ، مریم ررچوی، به وضعیت داخلی تشکیلات بپردازد که دیگر در نشست ها نفرات علناً وی را دروغ‌گو خطاب میکنند وچهره مقدسی را که در تشکیلات برای خودش به اعضا تحمیل کرده است را افشا میکنند بپردازد تا رسیدگی به سیل وزلزله زدگان آیا کسی تابحال علت مرگ زودرس اعضا را پرسیده است چند روز پیش یکی دیگر از اعضا به نام اکبر کلاته که سالها در ترابری فعالیت داشت درگذشت در حالیکه وی هیچ گونه بیماری نداشت وپنجاه وچند سال بیشتر نداشت علت فشار های عصبی بیش از حد وحسرت داشتن یک حداقل های یک زندگی آزاد ونشست های مغزشویی وسوهان کشی به روح وروان افراد باید ذکر کرد
همچنین گیر افتادن در گردابی می‌باشد که حتی با وجودی که شرایط در آلبانی مثل عراق نیست ونفرات امکان تحرک کمی دارند ومانع فیزیکی برای بیرون آمدن از مناسبات نیست ولی به دلیل کهولت سن ونداشتن افقی برای یک زندگی شرافتمندانه ناامیدی وافسردگی مرگ تدریجی حکمفرماست
به خانم عضدانلو توصیه میکنیم به فکر مردم ایران نباشید آن‌ها راه خودشان را می‌دانند ونیازی به حمایت ایشان نمی باشد.
حمیرا محمد نژاد، آلمان، ۲۴٫۰۴٫۲۰۱۹
//////////////////////
