حسین نژاد:فریبکاری مجاهدین تحت عنوان همیاری و راحت شدن سیدی کاشانی از …

0
1521

فریبکاری مجاهدین تحت عنوان “همیاری” و راحت شدن “محمد سیدی کاشانی” از جور ولایت رجوی ها

قربانعلی حسین نژاد، پیوند رهایی، بیستم دسامبر ۲۰۱۸:… به افرادی در اشرف دستور می دادند به عنوان یک ایرانی  با برنامه همیاری سیما تماس بگیرد و تعهد ارسال فلان مقدار پول و یا طلا و جواهرات بدهد!! و الا هیچ ایرانی اصطلاحات “شیر همیشه بیدار” و “تضاد مقاومت را باید حل کرد” و “پشت سیاج اشرف” را که فقط در اشرف و سازمان مصطلح است بکار نمی برد … 

Albania-Hassan-shahbaz-260-410

مجاهدین خلق فرقه رجوی دروغ همیاری پولشویی مزدوری عربستان صدام این مضحکه ی ۳روزه، احتیاج به اینهمه نوشتن نداشت

۱- دروغ و دغل و فریبکاری تحت عنوان «همیاری» تا کی؟

پیوند رهایی، بیستم دسامبر ۲۰۱۸
لینک به منبع

قربانعلی حسین نژاد

نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد عضو و مترجم ارشد سابق رهبری سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)

بار دیگر شوی گدایی و اخاذی فریبکارانه و نیرنگ بازانۀ موسوم به «همیاری» توسط فرقۀ رجوی در تلویزیون به اصطلاح «سیمایآزادی» فرقه شروع شده است. واقعا که این سران فرقۀ رجوی از اینهمه دروغ و دغل و فریبکاری و دجالی و توهین به عقل و شعوردیگران شرم نمی کنند! از آنان باید پرسید سر کی می خواهید کلاه بگذارید؟ جز سر اندک افراد باقی مانده در آلبانی و اندک ایرانیان بی خبراز ماهیت و کارهای شما؟

.. به سران فرقۀ رجوی در پاریس که شوی گدایی واخاذی تحت عنوان «همیاری» را در سیمای مغازلت آمریکایی به راه انداخته اند بایدگفت: حتی در صورت واقعی بودن این کمکها و پولها مگر شما چه کاری برای مردم ایران کرده اید و می کنید که حالا برای پیشبرد آن از مردم پول جمع می کنید؟ چه کاری جز بهترینخدمت به دشمنان داخلی و خارجی مردم ایران با تباه کردن و به هدر دادن وقت و توان و عمر بهترین نیروهای انقلاب و مبارزات این مردم کرده و می کنید؟ مورد و جای مصرف اینپولها حتی اگر واقعی و از جیب ایرانیان باشد، کجاست؟ جز پر کردن جیب مقامات سابق سیا و ارتش جنایتکار آمریکا؟! و صاحبان سالنها و هتلهای آنچنانی در واشنگتن و نیویورک واروپا؟! و لباسهای ملکه مریم؟! و مطبوعات و تلویزیونهای آمریکا و اروپا؟؟ و اگر واقعا این پولها برای ادامۀ کار سیما و تلویزیون شما جمع آوری می شود چطور شما میلیون میلیونبرای تبلیغات ویلپنی! و خرید افراد خارجی برای پر کردن صندلیها! و اجارۀ سالنهای پنج ستاره و سخنرانان سیایی آمریکایی و اروپایی و ارکسترها و پوبلسیته ها در گرانبهاترینروزنامه ها و تلویزیونهای آمریکا و اروپا خرج می کنید و پول دارید ولی برای سیمایتان پول ندارید؟!…

گویندۀ تلویزیون رجوی در توصیف برنامۀ همیاری می گوید: «برای تحقق آزادی مردم خودتان از ستم آخوندی به همیاری بپیوندید»، مردم ایران به او و سردمداران فرقۀ رجوی میگویند: شما آن موقع که تانک و توپ و همه گونه سلاح با همۀ پشتیبانی یک کشور و دولتی همچون رژیم صدام با ماهانه سه میلیون بشکۀ نفت به علاوۀ پولهای میلیونی نقد داشتید وبا آن قیام مردمی که بهانۀ نبودن آن را می آوردید نتوانستید ما را از ستم آخوندی برهانید حالا با سیما و تلویزیون می خواهید ما را آزاد کنید، خوب، اگر با حرف و تبلیغ و راه سیاسیمی شد ما را آزاد کنید پس چرا از اول این کار را نکردید و اینهمه به هدر و به کشتن دادن بهترین نیروها و نسل بالندۀ این ملت دیگر چه نیازی بود؟!

آخر خودتان که خوب می دانید منبع پول و درآمد سازمان کجاست؟ اگر نمی دانید از فرزاد (احمد افشار) و شریف (مهدی ابریشمچی) که من و آنها وقتی در روابط سازمان بودیم بااسناد و نامه هایی که ترجمه می کردیم دیدیم که صدام در دیدار مسعود رجوی با او در شهریور سال ۷۹ (سپتامبر سال ۲۰۰۰)

سهمیۀ سازمان از نفت عراق را از روزی ۷۰ هزاربشکه در روز به روزی صد هزار بشکه افزایش داد  (۳میلیون بشکه در ماه به ارزش بیش از ۹۰ میلیون دلار در ماه به قیمت نفت در آن موقع) به علاوۀ میلیونها بشکه در مواقعاضافه تولید از محل یادداشت تفاهم بین المللی نفت در مقابل غذا که به صورت کوپن به خارج عراق منتقل و توسط تشکیلات سازمان در خارج به فروش می رفت. نامۀ ستاد مالیسازمان به وزیر نفت عراق در مهر ماه سال ۸۱ (اکتبر ۲۰۰۲ ) را مبنی بر درخواست تحویل سهمیۀ ۶ ماه آیندۀ سازمان از نفت عراق به صورت یکجا به علت وجود تحلیلهای بینالمللی مبنی بر احتمال شروع جنگ در ۶ ماه آینده یعنی مقدار ۱۸ میلیون بشکه نفت با تیتر «درخواست ۱۸ میلیون بشکه نفت سهمیۀ ۶ ماه آینده» من خودم ترجمه کردم که به علتمخالفت اولیه وزارت نفت با پرداخت یکجای این مقدار شخص مسعود رجوی ناچار به انجام ملاقاتهای مکرر با وزرای نفت و صنایع و اطلاعات عراق شد (که فیلم یکی از اینملاقاتهای ضبط شده توسط مخابرات عراق بعد از سقوط صدام حسین افشا و علنی شد که اکنون در یو تیوب موجود است. موضوع ۱۸ میلیون بشکه در آن مطرح و بحث و مجاهله میشود)

 و سرانجام توانستند کوپنهای سهمیۀ ۶ ماه از نفت عراق یعنی ۱۸میلیون بشکه را یکجا شش ماه قبل از شروع جنگ و حملۀ آمریکا از دولت وقت عراق بگیرند تا بتوانند قبل از بسته شدن راهها و عدم امکان خروج از عراق و افت و محدودیتفروش و قیمت نفت عراق در نتیجۀ جنگ کوپنهای مذکور را به دفاترشان در اروپا منتقل کرده و در بازارهای جهانی بفروشند. همه ساله هم مسعود رجوی در روز ۱۴ ژوئیه در پیامتبریکش به صدام حسین به مناسبت سالگرد روی کار آمدن حزب بعث در عراق که من خودم آن را به عربی ترجمه می کردم از صدام حسین خواستار افزایش سهمیۀ نفت سازمان میشد.

 این همان منبع درآمد میلیاردی و تمام نشدنی رجوی با سرمایه گذاریهای کلان آن در اروپا و آمریکا و حتی کشورهای عربی از جمله خود عراق در کارخانه ها و هتلها و سینماها ورستورانها و شرکتها و بانکهای خصوصی توسط افراد و شرکتهای پوششی است که امروز نیز توسط مریم رجوی علاوه بر خرج کاخ پاریسی و لباسهای صد مدلی و جراحی چهرۀ خودبرای جوان نمایی و «تابان» شدنش میلیون میلیون صرف هزینۀ برگزاری کنفرانسها و مهمانیهای آنچنانی در اروپا و آمریکا با پرداختهای کلان به سخنرانان از مقامات جنایت پیشۀسابق سیا و امنیت و ارتش و دولتهای پیشین آمریکا از طریق شرکتهای لابی سازی و صرف آگهی های پرهزینه تبلیغاتی در مطبوعات آمریکا و اروپا و عراق و تلویزیونهای آمریکا وخرید هزاران وکیل و پارلمانتر اروپایی و آمریکایی و دهها مزدور عراقی برای نگهداشتن هرچه بیشتر اسرای فرقۀ خود در قید اسارت و جلوگیری از فروپاشی تشکیلات سرکوب وشکنجه و به کشتن دادن و تباه کردن هرچه بیشتر وقت و عمر بهترین جوانان و نیروهای کارآمد مردم ایران می گردد.

 بدینگونه می بینیم که تمامی ادعاهای رجویها و دستگاهشان مبنی بر کمک مالی مردم ایران و تمامی ترفندهایشان مبنی بر جمع آوری کمک مالی برای سیمای مغازلت آمریکایی واروپایی و دروغ و فریبشان و دیگر برنامه هایشان برای سرکیسه کردن ایرانیان در این رابطه تا کجا پوشالی و برای لاپوشانی کلان غارت نفت عراق و توجیه و سفیدسازی هزینه هایمیلیونی شان برای کنفرانسهای مأموران سی آی ای و ارتشیان جنایتکار آمریکا می باشد تا به خیال خام خود سر ایرانیان و دنیا کلاه بگذارند و بگویند منبع اینهمه درآمد ما همین استو بس یعنی جمع آوری کمکهای مردمی همچون فاز  سیاسی و تا سالهای قبل از انتقال به عراق!! در حالیکه همگان تغییر وضعیت و فرق بین شرایط سی سال پیش و اکنون را بهخوبی درک می کنند و می دانند که دیگر از آن پایگاه و حمایتها و کمکهای مردمی سالهای نخستین بعد از انقلاب خبری نیست و به همین دلیل آن موقع و تا سالهای ۶۵ و۶۶  ازاینهمه ولخرجی های امروز یعنی برگزاری جشنها و مهمانیهای پرهزینه در هتلهای چند ستاره و استخدام لابیها و وکلای میلیونها دلاری وو… هم خبری نبود برای اینکه هرگز فقطازمحل کمکهای مردمی نمی توان از عهدۀ اینهمه هزینه ها برآمد، لذا می توان از رهبران فرقۀ رجوی پرسید اگر صرفا با کمکهای مردمی می توان اینهمه هزینه های میلیونی را تأمینکرد پس چرا آن موقعها در ایران و خارجه از این فعالیتهای پرخرج و خاصه خرجیها و پرکردن جیب سردمداران سابق آمریکا و اروپا و نمایندگان پارلمانها و جشنها و سورچرانیهانداشتید؟!!

اما در مورد این تماسها که در برنامۀ به اصطلاح همیاری به ادعای خودشان از ایران گرفته می شود همۀ ما جداشدگان از سازمان که در اشرف بودیم می دانیم که این تماسها جعلی واز خود ستاد داخله در سازمان در عراق و خارج صورت می گیرد و شاهد بودیم که به افرادی در اشرف دستور می دادند به عنوان یک ایرانی در یکی از شهرهای ایران که فرد اهلآنجا بود  با برنامۀ همیاری سیما تماس بگیرد و تعهد ارسال فلان مقدار پول و یا طلا و جواهرات بدهد!! و الا هیچ ایرانی اصطلاحات «شیر همیشه بیدار» و «تضاد مقاومت را باید حلکرد» و«پشت سیاج اشرف» (در حالیکه کلمۀ سیاج عربی است و فقط در عراق و در میان افراد سازمان گفته می شود و فارسی آن نرده می باشد) وو… را که فقط در اشرف و درسازمان مصطلح می باشد به کار نمی برد.

 پولها و زندگی اکثر هواداران در خارج را هم خود سازمان تأمین می کند یعنی بر عکس ادعای سران فرقه، این سازمان است که به آنها پول می دهد نه آنها به سازمان و سیمایش!!.من خودم در ۳۰ سال پیش هم که در فرانسه بودم شاهد تأمین مالی  زندگی بسیاری فعالان و هواداران سازمان که داخل تشکیلات نبودند توسط سازمان بودم و این را به خوبی می دانم.بنابراین نمایشهایی این چنینی هدفی جز تبلیغ و دود و دم «حمایت مردمی» و«پایگاه مردمی» راه انداختن و لاپوشانی دولارهای نفتی صدام و بی پایگاهی و انزوای شدید این فرقه در میان ایرانیان داخل و خارج کشور و تمام نیروهای اپوزیسیون ایرانی ندارد…

 دروغ و دغل و عوامفریبی و دجالی و نفهم شمردن دیگران را بس کنید!.

۲- بابا درصحبتهایش  با ما علنا مخالفتش با سیاستهای رجوی را بیان می داشت

پیوند رهایی، بیستم دسامبر ۲۰۱۸
لینک به منبع

نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد عضو و مسئول قدیمی و مترجم ارشد سابق رهبری سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)

سازمان مجاهدین در سایت رسمی خودش اعلام کرد که محمد سیدی کاشانی (بابا) مجاهد پیر و قدیمی ترین عضو تشکیلات این سازمان در بیمارستانی در آلبانی درگذشت. او با سابقه ترین عضو سازمان مجاهدین و از اعضای اصلی و اولیۀ آن در همان زمان پایه گذاری سازمان در سال ۴۴ و زندانی سیاسی زمان شاه و سالها قدیمی تر از مسعود رجوی ولی نه در ظاهر بلکه عملا مغضوب او بود چرا که رجوی هیچ مسئولیت بالایی و سمت و رده ای به او نداد بلکه همیشه او را تحت مسئولیت زنانی که بسیار از او کم سابقه تر و در قسمت مربوطه در بخش تبلیغات بی تجربه بودند قرار داده بود و من که یک مدتی در بخش تبلیغات کار می کردم شاهد برخوردهای تحقیر آمیز توسط یک زن مسئول او با بابا بودم که بسیار برایم ناراحت کننده بود و من با دیدن آن صحنه دلم به درد می آمد. گناه بابا جه بود؟ برای اینکه در تمام طول سه دهه که ما در تشکیلات سازمان بودیم یک نمونه هم در نشستهای عمومی و علنی از او تقدیس و مجیزگویی و مبالغه گویی برای رجوی ندیدیم. ناسزا و دشنام و حتی عصبانیت هم از او علیه هیچ فردی در نشستها و بیرون ندیدیم بلکه این رباتهای مجیزگوی فرقه بودند که در نشستهای بخش تبلیغات گاهی او را مورد طعن و نیش و کنایه قرار می دادند و با جاسوسی و انتقال حرفهای خصوصی او به فهیمه اروانی مسئول تبلیغات و یا در نشستهای داخلی این بخش موجب می شدند که فهیمه اروانی او را با همۀ سوابق و تجارب و سنی که داشت مورد تحقیر و بی حرمتی قرار بدهد. اسد الله مثنی شکنجه گر معروف فرقه و فالانژ بخش تبلیغات دستگاه رجوی روزی در نشست فهیمه اروانی با ما گفت که بابا فلان جا محفل گذاشته بود و وضعیت تشکیلات و خطوط و کارهای تبلیغات سازمان را زیر سؤال می برده مثلا به یکی گفته است که نود درصد بچه های تبلیغات اصلا نماز نمی خوانند.

بابا واقعا مردی مهربان و همیشه خنده رو و به تمام معنی «انسان» بود. من شخصا با او در قرارگاه اشرف بعد از سقوط صدام صحبت کرده بودم و مخالفتش با خط و خطوط و عملکردهای رجوی در دخالت در امور عراق و همکاری با آمریکایی ها و طرز تبلیغات و برخورد با عراقیان که با آمریکا به عنوان اشغالگر کشورشان برخورد می کردند ابراز می کرد و می گفت: نمی دانم چگونه این مسئولان ما خطاب به عراقیان حمایتهای آمریکایی ها از ما را تبلیغ می کنند؟ این کارها که بیشتر موجب دشمنی عراقیان با ما می شود و آنها بدشان می آید.

نوشتۀ زیر را آقای اسماعیل یغمایی یار و دوست و همکار سالیان بابا امروز به دنبال اعلام درگذشت او نوشته است تحت عنوان:

«محمد سیدی کاشانی تن وانهاد و از جور ولایت فقیه رست و به جان جهان پیوست»

که حتما بخوانید ولی آقای یغمایی ننوشته که منظورش از جور ولایت فقیه چیست؟ منطقا باید ولایت فقیه یا همان رهبری عقیدتی رجوی باشد زیرا کسی را که نزدیک چهل سال است در خارج ایران به سر برده و در تشکیلات سازمان مجاهدین بوده است نمی توان گفت در تمام این مدت تا لحظۀ مرگش زیر جور ولایت فقیه آخوندی حاکم بر ایران بوده است. اگر او از زیر حاکمیت ولایت فقیه آخوندی بیرون رفته و در تشکیلاتی که می گوید من ارتش آزادیبخش و مقاومت هستم و مبارزه می کنم کار و مبارزه می کرده دیگر نمی توان شخص او را زیر ستم و جور مثل خلق قهرمان دانست. اگر جوری بر او بوده آن هم در کشوری آزاد اروپایی از جانب رهبری تشکیلات سازمان مجاهدین بوده که شخصیتی چنان را در حصار خود زندانی و بدون تأثیر عملی در مبارزه قرار داده بود. بفرمایید آیا اگر بابا این مدت در زندان رژیم بود و یا فردی آزاد و مستقل در خارج بود حتی نفس وجودش تا چه رسد به مصاحبه ها و نوشتارها و گفتارهایش بیشتر توجه رسانه های ایرانی و خارجی را دقیقا به زیان رژیم جلب می کرد یا وجودش به قول آقای یغمایی در  «هفت حصار» تشکیلات سازمان در عراق و آلبانی و حرفها و خاطرات و نوشته هایش فقط در رسانه های مجاهدین؟؟!!

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید