محمد عظیم میش مست:خاطرات من،اسارت توسط ارتش متجاوز صدام حسین ـ قسمت 2

0
545

به هر صورت به مرحله آتش بس رسیدیم و دوران سیاه اسارت روبه اتمام بود خلاصه نزدیک به نه سال اسارت را با تمام بالا وپایینها وزنج وعذابش را تحمل کرده بودم وبا فریبی که در اثر تبلیغات یک مشت شیاد خورده بودم با یک تصمیم اشتباه سرنوشتم را با کسانی گره زدم که سالیان طول کشید تا متوجه شدم حتی بوی ازانسانیت وشرافت نبرده اند به جای مدینه فاضله وارد جهنمی شدم که بنیان آن بر اساس دروغ ونیرنگ و مکروفریبکاری بنا شده بود اما با ظاهری بسیار فریبنده وشعروشعارهای پرتمطراق رجوی وانمود میکرد که ناخدای آزادی است، رهبر عقیدتی است وفرمانده کل، وارث خون امام حسین ونماینده امام زمان بالاترازهمه پیامبران ولنین وچه گوارا ومصدق و….، با شمه ای به غایت ضد انقلابی با افکاری بسیار مرتجع وعقب مانده، تنها هنرش وارونه نشان دادن حقایق وفریبکاری وپشت هم اندازی بود، بی رحم وتهی از هرگونه عاطفه انسانی، دشمن شماره یک مهر ومحبت وخانه وخانواده شده بود. همه آنهایی که در تشکیلات بودند بارها به عینه باگوش خودشان عربدهای رجوی را در رابطه با خانواده را شنیده ودیده اند. دشمنی هیستریک بت اعظم وغلامان وکنیزان دوروبرش با خانواده ومناسبات خانوادگی غیر قابل تصور است هرکس باید خودش مستقیما از زبان خودش بشنود تا باور کند که با چه کسی طرف است.

خاطرات من، قسمت دوم: اسارت توسط ارتش متجاوز صدام حسین
محمد عظیم میش مست، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی

لینک به منبع

Albani-Mohammad Azim Mishmast 260-410
تجاوز سراسری عراق به خاک ما شروع شد و همزمان ارتش متجاوز عراق در چندین محور در جنوب شروع به پیشروی در خاک ما کرد همان اولین روز شروع جنگ من که به همراه آتشبار مان مشغول جابجایی ودرحال تردد در جاده مرزی بودیم به محاصره نیروهای عراقی که باچندین ستون زرهی در حال پیشروی در خاک ایران بودند در آمدیم وبعد از جنگ وگریز زیادی من به همراه چندین نفر دیگر به اسارت نیروهای عراقی در آمدیم بعد از اسارت ودر همان صحنه درگیری با رفتار وحشیانه نیروهای متجاوز عراقی مواجه وبه شدت موردضرب وشتم قرار گرفتیم و درحالی که چشم ودست بسته بودیم با کتک وفحاشی مارا سوار خودرو کرده و به پایگاهی در شهرعماره وبعد از چند روزبه بغداد در ساختمانی که متعلق به استخبارات عراق بود بردند.

در تمام این مدت نظامیان عراقی وحشیانه ترین رفتار را با ما داشتن بخصوص در استخبارات که ازهیچ رذالتی دریغ نمی کردند درساختمان استخبارات دهها نفر سالم ومجروح را روی هم در یک اتاق کوچک تل انبار کرده بودند بطوریکه نفس کشیدن هم مشکل شده بود بعد ازچند روز بازجویی همراه با شکنجه واذیت و آزار از آنجا مارا به رمادیه بردند. مجددا روز ازنو روزی از نو ابتدای جنگ بود وحشی ترین افسران ودرجه داران وسربازان را به نگهداری اسرا اختصاص داده بودند همه کینه ای وعقده ای وتهی از رحم ومروت شبها بدون هیچ دلیلی همزمان با قطع کردن برق دهها افسروسربازو درجه دار با انواع چوب وچماق ومیله های فلزی به داخل آسایشگاهها هجوم می آوردند وهمه را از کوچک وبزرگ وپیر وجوان مجروح ومصدوم می کردند چه سرودستهایی که در این حملات شکسته نمی شد زمستان از آب گرم وبخاری خبری نبود اکثر غذاهایی که سرو می شد قابل خوردن نبودند نمی دانم اون همه پوست بادمجان را ازکجا می آوردند وبه خورد ما می دادند به اسم غذا چند ماهی در رمادیه در سخترین شرایط گذشت سپس مارا به موصل بردند.

موصل شهری است در شمال عراق چند سالی دراردوگاه موصل بودم. این اوردوگاه قلعه مانند بود دوطبقه با دیوارهای بسیار بلند وتنها یک درب ورود وخروج داشت اما فقط در طبقه پایین اسیر نگهداری میکردند در همین اردوگاه بود که اولین بار با صلیب سرخ ملاقات کردیم وبرای ما کارت صادر کردند و اولین عکس ونامه را برای خانواده ام فرستادم اما همچنان بدرفتاری وضرب شتم ادامه داشت جالب است بدانید که در این اردوگاه ورزش کردن هم اوایل ممنوع بود وهرکس را در حال ورزش می گرفتند بشدت تنبیه میشد. فرمانده این اردوگاه یک سرگرد نیروهای تکاور بود که بسیار شقی وبی رحم بود از ضرب وشتم واذیت وآزار خوشش می آمد انگار سادیسم داشت چند سال به همین منوال گذشت و مجددا من به همراه تعداد زیادی به رمادیه منتقل شدیم.Rajavi-Saddam 260-410

نمی دانم چند سال گذشت که دوباره جابجا شدیم واینبار مارا به اردوگاهی به اسم عنبر درهمان حوالی بردند دیگر تا پایان اسارت در همان اردوگاه بودم. شرح دوران اسارت ووقایع وحوادث آن در این مختصر نمی گنجد البته قبل ازمن خیلیها به تفصیل در این باره نوشته اند به هر صورت به مرحله آتش بس رسیدیم و دوران سیاه اسارت روبه اتمام بود خلاصه نزدیک به نه سال اسارت را با تمام بالا وپایینها وزنج وعذابش را تحمل کرده بودم وبا فریبی که در اثر تبلیغات یک مشت شیاد خورده بودم با یک تصمیم اشتباه سرنوشتم را با کسانی گره زدم که سالیان طول کشید تا متوجه شدم حتی بوی ازانسانیت وشرافت نبرده اند به جای مدینه فاضله وارد جهنمی شدم که بنیان آن بر اساس دروغ ونیرنگ و مکروفریبکاری بنا شده بود اما با ظاهری بسیار فریبنده وشعروشعارهای پرتمطراق رجوی وانمود میکرد که ناخدای آزادی است، رهبر عقیدتی است وفرمانده کل، وارث خون امام حسین ونماینده امام زمان بالاترازهمه پیامبران ولنین وچه گوارا ومصدق و….، با شمه ای به غایت ضد انقلابی با افکاری بسیار مرتجع وعقب مانده، تنها هنرش وارونه نشان دادن حقایق وفریبکاری وپشت هم اندازی بود، بی رحم وتهی از هرگونه عاطفه انسانی، دشمن شماره یک مهر ومحبت وخانه وخانواده شده بود. همه آنهایی که در تشکیلات بودند بارها به عینه باگوش خودشان عربدهای رجوی را در رابطه با خانواده را شنیده ودیده اند. دشمنی هیستریک بت اعظم وغلامان وکنیزان دوروبرش با خانواده ومناسبات خانوادگی غیر قابل تصور است هرکس باید خودش مستقیما از زبان خودش بشنود تا باور کند که با چه کسی طرف است.
ادامه دارد

////////////////////////////////////////

malek beyt mashal-nejatyaftegan dar albani- parwaresh khabarchin 260-410

خاطرات من در فرقه مجاهدین خلق ـ 2 ـ پرورش خبرچین و جاسوس

وقتی آنجا رفتیم گفتند باید زن و زندگی را طلاق بدهید . در یک لحظه احساس عجیبی به من دست داد پیش خودم گفتم که  دیگر من خلاصی از اینجا […]

Mojahedin Khalq_Israel_jafarzade-MEK_Rajavi 260-410

سایت نجات یافتگان در آلبانی : آلبانی ، موساد و مجاهدین خلق + ترجمه

به اعتقاد کارشناسان سیاسی در آلبانی افتتاح ” دفتر موساد در آلبانی”  و همچنین ” دفتر مبارزه با تروریسم ” می تواند به خاطر حضور مجاهدین خلق در آلبانی صحنه رقابت […]

Alabania-Sharaee_Malek 260-410

نامه خانم زهرا شراعی به مقامات آلبانی برای روشن شدن مرگ برادرش در سازمان مجاهدین

آیا مریم و مسعود رجوی نباید به اینهمه جنایات پاسخ بدهند؟ چرا ، بنابر گفته این فرقه ، باید افراد سازمان برای شناکردن به ساحلی بروند که ناامن هست و نه […]

iran-azadi-albania

آغاز بکار سایت آلبانیایی و انگلیسی زبان نجات یافتگان از فرقه مجاهدین در آلبانی

ضرورت این امر از چندی قبل بیش از گذشته احساس شد، زمانیکه فرقه مجاهدین خلق تصور کرد، کشور آلبانی هم می تواند همان عراق تحت حاکمیت صدام حسین، دیکتاتور سابق […]

albani-nejatyaftegan-260-410-2

نجات یافتگان در آلبانی :خط جدید مریم رجوی برای سرکوب اعضای ناراضی مجاهدین در آلبانی

در همین ارتباط  جواد اسماعیلیان و عبدالله استواری که مسئولیت برخورد با تعدادی از اعضای سازمان که ارتباط تشکیلاتی خود را قطع کرده اند را دارند. افراد فاصله گرفته از […]

alame hosseini - azaye jodashode 260-410

حمایت انجمن نجات یافتگان در آلبانی از اقدامات روشنگرانه علامه الحسینی

حمایت انجمن نجات یافتگان در آلبانی از اقدامات روشنگرانه علامه الحسینی انجمن نجات یافتگان در آلبانی بدین وسیله حمایت رسمی خود را از اقدامات افشاگرانه آقای علامه الحسینی مشاور ارشد […]

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید