روایتی تکاندهنده از زندگی برنده جایزه صلح نوبل
دنیس موکوگه را در کنگو پزشک معجزه میخوانند

جامعه > آسیبها – دنیس موکوگه برای حمایت از قربانیان تجاوز جنسی برنده جایزه صلح نوبل شده است.
نیو صدر: «آنچه من واقعا انجام میدهم فقط درمان فیزیکی زنان نیست، من برای حقوقشان میجنگم تا آنها را مستقل کنم و البته به شکل روانی هم از آنها حمایت کنم.»
این بخشی از صحبتهای دنیس موکوگه پزشک کنگویی است که به همراه نادیا مراد، برای حمایت از قربانیان آزار و اذیت جنسی در کنگو در ۲۰ سال اخیر برنده جایزه صلح نوبل شده است. البته موکوگه که به دلیل مهارتش در درمان قربانیهای آزار جنسی در دوران درگیرهای کشورش به عنوان «پزشک معجزه» شناخته میشود، سالهای قبل هم همیشه یکی از نامزدهای گرفتن این جایزه بود.
کودکی که هیچوقت به دنیا نیامد، بیمارستانی که هدفش تغییر کرد
ماجرای این متخصص زنان از سال ۱۹۹۹ شروع شد زمانی که به هدف کاهش مرگ و میر نوزادان، در شرق کنگو بیمارستانی مخصوص ساخت. در آن زمان در هر ۱۰۰زایمان یک کودک کشته میشد. اما از همان ابتدا موکوگه با مسئله بزرگی روبرو شد.
«همان اولین بیمارمان برای زایمان به بیمارستان نیامد، او با خشونت شدیدی مورد تجاوز قرار گرفته بود. »
همین ماجرا مسیر زندگی موکوگه را تغییر داد، بیمارستان پانزی به یک موسسه بینالمللی تبدیل شد که به قربانیان تجاوز جنسی کمک میکند تا از لحاظ جسمی، احساسی و روانی درمان شوند. از آن زمان تاکنون دهها هزار نفر در سنین مختلف در این بیمارستان درمان شدهاند.
«وقتی در زندگی اتفاقی میافتد که یک زن مورد تجاوز قرار میگیرد گاهی ممکن است با خودتان بگویید که فقط یک تجاوز رخ داده. اما ما درک میکنیم که این یک آسیب روانی بسیار عمیق است و زنان باید در خودشان دوباره اعتماد به نفسشان را افزایش دهند.»
به دلیل همین تصور موکوگه از آسیب روانی و جسمی تجاوز جنسی مرکز بینالمللی او در کنگو یک راهکار ۵ قسمتی برای درمان قربانیان تجاوز جنسی دارد؛ درمان پزشکی، درمان روانی اجتماعی، حمایت اجتماعی اقتصادی، حضور مجدد در جامعه و کمک حقوقی.این ۵ راهکار به ترتیب خاصی هم اجرا میشود بعد از اینکه فرد از لحاظ پزشکی، روانی و اجتماعی درمان شد، به زن آموزش داده میشود تا بتواند از لحاظ اقتصادی نیاز خود را تامین کند و در پایان به شکل قانونی به افراد کمک میکنند که عدالت رعایت شود.
از خودم میپرسم؛ اینجا چه کار میکنم؟
حادثه دیگر روایت اقدامات موکوگه را باز هم تغییر داد و او به شکل جدیتری به فکر نجات قربانیان آزار و اذیت جنسی باشد.
«یک روز صلیب سرخ یک دختر ۱۹ ساله را به بیمارستان ما آورد، با سلاح به او تجاوز کرده بودند. من ۶ عمل جراحی روی این دختر دادم تا شرایطش بهتر شود. یک بار دیگر هم به ۱۲نفر به یک دختر جوان تجاوز کردند، از نفر چهارم به بعد او بیهوش شده بود و آنها قسمتهای مختلفی از بدن این زن را سوزانده بودند. دیگر نمیتوانستم سکوت کنم.»
همه این ها باعث شد تا «پزشک معجزه» این اطلاعات را به دیدهبان حقوق بشر ارائه دهد تا شاید شرایط تغییر کند، از آن زمان به بعد هم این اتفاق افتاد. گروهی از مسئولان سازمان ملل، وزاری کشور فرانسه و حتی هیلاری کلینتون از بیمارستان او بازدید کردند.
اما این آنقدرها هم باب میل موکوگه نبود.
«همه این افراد به بیمارستان من آمدهاند ولی هیچ چیز تغییر نکرده است. گاهی احساس میکنم دلسردی بزرگی بر من غلبه کرده است و از خودم میپرسم؛ من اینجا چه کار میکنم؟ اما این مهارت زنان که میتوانند دوباره بلند شوند از خودشان و کودکانشان مراقبت کنند باعث میشود تا من دوباره به مسیرم ادامه بدهمم. آنها به شکل خودشان آسیب دیدهاند و ما هم به شکل خودمان. اما ما با هم در حال جنگیدن هستیم تا آنها حقوق از دست رفتهشان را دوباره به دست بیاورند.»
فرار معجزهگر از کنگو
پخش شدن اخبار مربوط به قربانیان تجاوز باعث شد تا موکوگه در جای جای دنیا برای مقابله با آزار و اذیت جنسی سخنرانی کند، سخنرانیهایی که زندگی او را در خطر انداخت. یک ماه بعد سخنرانی پزشک معجزه گر کنگوییها یک مرد به خانه او حمله کرد و سعی کرد او را به همراه زن و بچهاش به قتل برساند.
بعد از این حادثه موکوگه به همراه خانوادهاش فرار کردند. اما اینبار قربانیان آزار و اذیت جنسی او را برگرداندند، آنها محصولاتشان را فروختند و برای پزشکشان بلیط بازگشت خریدند.
«به اینکارشان نمیتوانستم جواب نه بدهم، همچنین مصمم شدم که برگردم و علیه این خشونت مبارزه کنم. از زمان بازگشتم زندگیام تغییر کرده من دیگر در بیمارستان میخوابم تعداد نگهبانهایم را افزایش دادهام و در نتیحع بخشی از آزادیام را از دست دادهام.»
امسال سرانجام پس از معرفی به عنوان نامزد جایزه صلح نوبل، دنیس موکوگه برنده جایزه صلح نوبل شد و او هنوز به اقدامات خود برای نجات قربانیان تجاوز جنسی ادامه میدهد.
——————-
چرا باید شورای ملی مقاومت را مورد کنکاش قرار داد؟ مریم رجوی مدعی است که درب های ” شورای ملی مقاومت ” بر روی همه باز است. آیا واقعا چنین است؟
آیا حذف وقایع تاریخی سازمان مجاهدین در 40 سال گذشته که همراه با خیانت و مزدوری بوده است، در همین ارتباط است؟
اهداف مسعود رجوی و مریم رجوی از حذف این وقایع تاریخی از تاریخچه سازمان چیست؟
آیا ” شورای ملی مقاومت ” چیزی جز سازمان مجاهدین است؟ ” شور ضد امپریالیستی ” را چه کسی به جامعه ترزیق می کرد و به گروگانگیری سفارت آمریکا مشروعیت می داد و حمایت کامل خود را از آن اعلام کرد؟
چرا سازمان مجاهدین خلق اشاره نمی کند که اولین زنی که در منطقه خاورمیانه عملیات انتحاری انجام داده ، چه کسی بوده است؟
چرا در یک دوره تاریخی نزدیک به بیست سال مزدوری مجاهدین خلق برای صدام حسین ، هیچ اثر و نامی در تاریخچه فعلی سازمان از صدام حسین پیدا نمی کنید؟
آیا ” شورای ملی مقاومت ” و ” ارتش آزادیبخش ملی” سازمان مجاهدین خلق ، سه نام پوششی برای مسعود رجوی و مریم رجوی نیست؟
محمد حسین سبحانی : کنکاشی در ” شورای ملی مقاومت “
ایران قلم ـ 04.10.2018
سلام می کنم خدمت بینندگان عزیزی که این برنامه را مشاهده می کنند. بحثی را می خواهم خدمتتان در چند قسمت تقدیم کنم تحت عنوان کنکاشی در شورای ملی مقاومت.
اما چرا باید شورای ملی مقاومت را مورد کنکاش قرار داد؟
همانطور که شاید مطلع باشید ” شورای ملی مقاومت ” و ” ارتش آزادیبخش ملی” نام های پوششی برای سازمان مجاهدین خلق می باشد و خود سازمان مجاهدین نیز به همراه دو نام ذکر شده سه نام پوششی برای آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی رهبری توتالیتر آن است.
اما ضرورت کنکاش در ” شورای ملی مقاومت “چیست؟
چه ضرورتی دارد به آن بپردازیم؟ سابقه شکل گیری شورای ملی مقاومت چیست؟ چه کسانی آن را تاسیس کردند؟ در این مسیر چه کسانی از این شورای ملی مقاومت جدا شدند. اساسنامه آن چیست؟ خانم مریم رجوی مدعی است که درب های ” شورای ملی مقاومت ” بر روی همه باز است. آیا واقعا چنین است؟ آیا ” شورای ملی مقاومت ” چیزی جز سازمان مجاهدین است؟
اما مریم رجوی و سازمان مجاهدین برای زمینه سازی طرح این ادعا که درب های ” شورای ملی مقاومت ” بر روی همه باز است، نیاز دارند که گذشته تاریک و خیانت بار سازمان مجاهدین را از دید همگان پنهان کنند .
اگر دقت شود مشاهده می کنیم که رهبری سازمان مجاهدین و نام های پوششی دیگر از جمله شورای ملی مقاومت و … روش حذف و سانسور وقایع تاریخی و رویدادها و فعالیت های تاریخ 40 ساله گذشته این سازمان را فعالانه و سیستماتیک در کلیه رسانه های دیداری و نوشتاری در حال اعمال است .
چرا رهبری مجاهدین نمی خواهد گذشته خود را شفاف نشان بدهد ؟ چرا که اگر چنین شود باید به بسیاری از پرسش ها پاسخ بدهد. گذشته ای که همراه با اشتباهات و خیانت های بزرگ همراه بوده است و به همین دلیل بطور سیتماتیک و طی یک دستور تشکیلاتی سرفصل هایی که سازمان مجاهدین در 40 سال گذشته داشته و پرسش برانگیز بوده را از تاریچه رویدادها و فعالیت های 40 ساله گذشته خود حذف ، تحریف یا سانسور کرده است تا بتواند در میدان جدیدی به فریب و جذب نیروی احتمالی مشغول شود، زیرا گذشته خیانت بار رجوی مانعی اساسی برای وضعیت فعلی سازمان مجاهدین می باشد.
این پرسش مطرح هست که چرا باید نسلی که روند رویدادهای تاریخی سازمان مجاهدین را با چشم خود ندیده است در معرض سانسور قرار گیرد؟
این نسل که حداقل از 40 سال به پایین را شامل شود. چرا باید یک فرد 35 تا 40 ساله یا پایین تر رویدادهای تاریخی سازمان مجاهدین را که نقش اساسی در وضعیت کنونی جامعه ایران داشته و آن را با چشمان خود ندیده است، مورد این سانسور سیستماتیک قرار گیرد.
من مایل هستم به صورت محوری در سیر زمانی به این رویدادهای حذف شده در تاریخ رویدادهای سازمان مجاهدین از سال 1357 اشاره ای داشته باشم.
اما سازمان مجاهدین چه رویدادهایی را در تاریخچه خود برای فراهم شدن شرایط و قالب کردن دوباره خود تحت عنوان ” شورای ملی مقاومت “حذف کرده است؟
یکی از سرفصل های مهم که سازمان مجاهدین در تاریخچه خود حذف کرده است به رای دادن مسعود رجوی و موسی خیابانی و سازمان مجاهدین به جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1357 می باشد. هیچ تصویر و نوشته ای در این ارتباط وجود ندارد. همه چیز حذف شده است.
روزگاری مسعود رجوی می گفت جمهوری اسلامی هم دمکراتیک است و هم ضد امریالیست و این چنین حمایت خود را نشان می داد و زیر عکس آیت الله خمینی مصاحبه می کرد و او را پدر مجاهد و حضرت آیت الله العضمی امام خمینی نام می داد. چرا این بخش از تاریخ سازمان در سال 1357 در شرایط کنونی در کلیه رسانه های سازمان حذف شده است؟
خوب همانطور که در فیلم مشاهده می کنید مسعود رجوی می گوید که ” تجربه خلق ها نشان می دهد که امپریالیزم بدون مبارزه مسلحانه با آن کشوری را ترک نکرده است و امیدواریم که امریالیزم آمریکا بدون اینکه مجبور باشیم به مبارزه مسلحانه متوسل شویم ایران را ترک کند”. خوب ! همه می دانند که موج ضد امپریالیستی و به قول خودشان شور ضد امپریالیستی در فضای سیاسی وقت ایران چه تاثیر مهمی بر رویداد گروگانگیری سفارت آمریکا در سال 1358 داشت. گروگانگیری سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در پناه باصطلاح شور ضد امپریالیستی که مجاهدین خلق در جامعه ایجاد می کردند، مشروعیت پیدا می کرد. وقتی رجوی می گوید برای بیرون راندن امپریالیم آمریکا از کشور امیدواریم به مبارزه مسلحانه متوسل نشویم، به چه معناست؟
سهم سازمان مجاهدین خلق در نابسامانی ها و خطاهای بسیار عمده ای که حکومت در روند ادامه گروگانگیری داشت چه بود؟ چه کسی به آن مشروعیت می داد؟ مگر سازمان مجاهدین و مسعود رجوی تاسیس ارتش میلیشیای خلق را برای مبارزه با امپریالیزم اعلام نکردند؟ مگر رهبری سازمان مجاهدین به همین دلیل در قضیه گروگان گیری سفارت آمریکا نامه بلند بالایی به آیت الله خمینی ننوشتند؟
در این تردیدی نیست که گروگان گیری سفارت آمریکا در سال 1358 که مسعود رجوی و مجاهدین خلق آن را ” ادامه انقلاب رهایی بخش اسلامی و ضدامپریالیستی ” می نامیدند و خواستار استمرار آن بودند، سر فصل مهم و بسیار تاثیر گذاری در وضعیت فعلی جامعه ایران و مشکلات متاثر از آن می باشد. سهم حکومت جمهوری اسلامی در آن روشن است، اما سهم سازمان مجاهدین خلق در آن چقدر است؟ این ” شور ضد امپریالیستی ” را چه کسی به جامعه ترزیق می کرد و به گروگانگیری سفارت آمریکا مشروعیت می داد و حمایت کامل خود را از آن اعلام کرد؟
چرا این سر فصل مهم در تاریخچه فعلی سازمان که در رسانه های سازمان مجاهدین آمده حذف شده است ؟ آیا به این دلیل است که این موضوع در تناقض جدی با مزدوری فعلی آنها برای اسرائیل و بخش جنگ طلب و تندرو هیئت حاکمه امریکا و عربستان سعودی هست؟ پس وظیفه ماست که اگر رجوی سانسور می کند ، ما آن را دوباره یادآوری کنیم و اجازه ندهیم به فراموشخانه فرستاده شود.
name-mojahedin-be-ayatolah-khommeyni.jpg”>name-mojahedin-be-ayatolah-khommeyni.jpg” alt=”Kankashi dar shoraye meli moghawemat-name mojahedin be ayatolah khommeyni” width=”639″ height=”413″ />
مسئله جاسوسی سازمان مجاهدین برای شوروی و انتقال پرونده سرلشگر مقربی نفوذی کا گ ب در ارتش زمان شاه هم از این دست است و به همین دلیل هنگام تحویل و انجام قرار محمد رضا سعادتی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین با عضو کا گ ب در سفارت شوروی به دستگیری وی منجر می شود که این موضوع هم کاملا از تاریخچه فعلی سازمان مجاهدین حذف شده است. چرا؟
همچنین اطلاعیه سیاسی ، نظامی سازمان مجاهدین در تاریخ 28 خرداد ماه 1360 که آغاز مبارزه مسلحانه را در پوشش دفاع مسلحانه از اعضای خود اعلام می کند بطور کامل حذف شده است . در واقع این اطلاعیه زمینه لازم را برای تظاهرات 30 خرداد و سرآغاز ترور و خشونت فراهم می کند که کامل از تاریخچه فعلی حذف شده است و …
به ترورهای کور بعد از سی خرداد 1360 از رفتگر و بقال گرفته تا امام جمعه های مختلف که با عملیات انتحاری ترور کردند تا انفجار 7 تیر ذر دفتر حزب جمهوری اسلامی تا انفجار هشت شهریور در دفتر نخست وزیری. به این ترورها هیچکدام اشاره ای نمی شود و …
از فاکتور جهاد جنسی که در این مورد موضوعیت ندارد و صدق نمی کند ، می گذریم ، اما باید نسل جوان جامعه ایران بداند که نخستین زن ذوب شده در رهبری فرقه مجاهدین گوهر ادب آواز بوده است که 40 سال قبل اولین عملیات انتحاری را در منطقه خاورمیانه و شهر شیراز علیه امام جمعه آن شهر انجام داده است. البته تصاویر نشان می دهد که حتی گوهر ادب آواز زیر سن قانونی بوده است حتی باید او را نه یک ” زن ” بالغ بلکه کودک سرباز نامید. در هر صورت این ترورها نشان می دهد که مسعود رجوی خود هم قاضی بوده است ، هم دادستان و هم مجری . پرسش این است که چرا این عملیات های انتحاری که سازمان مجاهدین آن را ” شهید مقدس عملیات انتحاری ” می نامیده است در تاریخچه سازمان مجاهدین حذف شده است؟
همچنین تشکیل شورای ملی مقاومت و نام موسس محوری آن به همراه سازمان مجاهدین یعنی آقای دکتر بنی صدر را کاملا از تاریخچه فعلی سازمان حذف شده است و اساسا طوری وانمود شده است که فردی به نام دکتر بنی صدر در شکل گیری این شورا نقشی نداشته است. به همین ترتیب به علل و روند جدایی دکتر بنی صدر ، زنده یاد دکتر قاسملو و حزب دمکرات کردستان ایران و سایر اعضای محوری آن اشاره ای نشده است و …
پس چگونه است که مریم رجوی مدعی است درب های شورای ملی مقاومت بر روی همه باز است و اعلام می کند که ما از آزادی بیان ، آزادی احزاب ، مطبوعات ، اجتماعات دفاع کرده و دفاع هم خواهیم کرد و … ؟ اگر این چنین است پس چرا …
ادامه این مطلب را می توانید در ویدئوی زیر مشاهده کنید
////////////////////////////