پسرم دوستت دارم آخر من هم یک مادرم تمام امیدهام بعد از سی سال یکی یکی دارند از بین میروند , لعنت خدا بر رجوی , رجوی در این ۳۰ سال چی یادتان داده یادتان داده که به برادرکوچت بگوئی نا برادری , پسرم تو را چی شده آیا در اثر فشارها مجبور شدی اینطوری حرف بزنی چرا ۳۰ سال تلفن و نامه نداشتی چرا بما عکس نفرستادی چرا ازدواج نکردی .من که همیشه خوشبختی تو را آرزو داشتم همیشه دوست داشتم نوه هام را بغل بگیرم چرا خودت را بدام انداختی گناه من , یک مادر پیر چیست پسرم الان ۶۰ سال داری چه بلائی سرت آوردند که اینهمه دروغ گفتی , پاپات که آرزوی دیدن تو را بگور برد میخواهی من هم همینطور بشوم .
نامه زهرا اشرفخانی ( التفات ) به پسرش میر واقف صداقی در آلبانی
پسرم واقف سلام دوستت داریم و چشم براه ایم , بعد از سی سال دوری بلاخره برادر کوچکت , باقر * فیلمی از تو برامون پیدا کرد و فرستاد تا ببینم من هنوز هم در شوک هستم بدلیل اینکه خودم توان نوشتن این نامه را ندارم از برادرات خواستم کمکم کنند تا این نامه را برات بنویسم .
تقریبا یکسال پیش یک غریبه به اسم تو به من زنگ زد و گفت که من واقف هستم صدای این نفراصلا شبیه به صدای تو نبود من باور نکردم به او گفتم پدرت , عموهات , دائیهایت و خاله همه و همه فوت کردند. ولی از او هیچ احساسی ندیدم نه گریه ای و نه چیز دیگر , او هیچ احساسی نسبت به من داشت خیلی کوتاه و مختصر با من صحبت کرد و تلفن را قطع کرد شماره تلفن او بسته بود و من نتوانستم شماره او را بردارم اما از آنروز استرس و نارحتیهای من صد چندان شده هر روز جلوی تلفن میشینم و گریه میکنم تا شاید یکباره دیگر آن غریبه زنگ بزند و خبری از تو بشنوم اما افسوس تا به امروز خبری نشد که نشد .
پسرم دوستت دارم آخر من هم یک مادرم تمام امیدهام بعد از سی سال یکی یکی دارند از بین میروند , لعنت خدا بر رجوی , رجوی در این ۳۰ سال چی یادتان داده یادتان داده که به برادرکوچت بگوئی نا برادری , پسرم تو را چی شده آیا در اثر فشارها مجبور شدی اینطوری حرف بزنی چرا ۳۰ سال تلفن و نامه نداشتی چرا بما عکس نفرستادی چرا ازدواج نکردی .من که همیشه خوشبختی تو را آرزو داشتم همیشه دوست داشتم نوه هام را بغل بگیرم چرا خودت را بدام انداختی گناه من , یک مادر پیر چیست پسرم الان ۶۰ سال داری چه بلائی سرت آوردند که اینهمه دروغ گفتی , پاپات که آرزوی دیدن تو را بگور برد میخواهی من هم همینطور بشوم .
طاقت من دیگر تمام شده نفرین و لعنت من بر رجوی وآل رجوی یک روزی بلاخره آه من مادرپیر گریبان رجوی را خواهد گرفت , این من بودم که از باقر خواسته بودم دنبال تو بگردد و از باقر خواستم اگر من فوت کردم تو را تنها نگذارد , چی چی بهت گفتند و چه فشاری رویت بوده که اینطوری به برادرت پریدی این انصاف نیست نه من نه هیچکدام از برادارات و خواهرت از تو دلگیر نیستیم . واقف من اینطور نبود چه بلائی سرش آوردند .
پسرم همیشه دوستت داریم و همیشه چشم براهت خواهم نشست تنها آرزو و امید من دیدن توست .
فدای پسرم واقف خدا را شکر که فیلم تو را دیدم همین که زنده هستی صدهزار بار جای شکر دارد . خدا نگهدارتو هر جا که هستی مواظب خودت باش هر چه نیاز داری بگو تو تنها نیستی ما همیشه با تو خواهیم بود . از اینجا هزاران بار میبوسم ات .
اگر یادتان باشد مسعود رجوی بعد از پیروزی انقلاب 1357 و هنگامیکه می خواست نشریه مجاهد برای اولین بار منتشر شود، در نخستین سر مقاله آن که به قلم خودش بود، نوشته بود که اگر صاحبان قلم و سلاح به چنین اتحاد و وصلتی ، یعنی جامعیت قلم در سلاح و بنیان سلاح در قلم، نپیوندند؛ پیوسته ناقص ؛...
فرق زلنسکی در اوکراین با اشرف غنی در افغانستان
همه به یاد دارند که چند ماه قبل هنوز فرقه تروریستی طالبان به کابل نزدیک هم نشده بود، اشرف غنی رئیس جمهور افعانستان چگونه بزدلانه با ده ها میلیون دلار فرار کرد و مردم افعانستان را با تروریست های عقب مانده طالبان تنها گذاشت. اما در هفته گذشته وقتی پوتین و...
من اعتقاد دارم که سیاست ها و استراتژی سازمان مجاهدین یکی از موانع اصلی در روند برقراری دمکراسی و آزادی در ایران می باشد. چنانـچه اگر رهـبری سازمـان مجاهدین خلق شیوه “مسالمت آمیز و سیاسی” مبارزات اجتماعــی مـردم ایران را بعـد از ٢٢ بـهمـن ١٣۵٧ به “مشی قهرآمیز و مسلحانه و تروریستی” در٣٠ خرداد ١٣۶٠ تغـییر نمی داد، شـرایـط...
بنابراین مردم و افکار عمومی بیش از یک دهه بود که از درون سازمان مجاهدین خلق اطلاع نداشتند. اما در ابتدای دهه 1380 ورق توسط افراد شجاع، جسور و فداکار برگشت، افرادی که بعضا از دو تا هشت سال در زندان های انفرادی مجاهدین خلق در حبس بودند. از این مقطع کابوس رجوی آغاز شد و این آغاز یک...
بنابراین مردم و افکار عمومی بیش از یک دهه بود که از درون سازمان مجاهدین خلق اطلاع نداشتند. اما در ابتدای دهه 1380 ورق توسط افراد شجاع، جسور و فداکار برگشت، افرادی که بعضا از دو تا هشت سال در زندان های انفرادی مجاهدین خلق در حبس بودند. از این مقطع کابوس رجوی آغاز شد و این آغاز یک...