موثقی: هفدهمین سالگرد جدایی من از فرقه ترو ریستی رجوی در اوج آسایش و آرامش

0
979

در آن زمان که خفقان مطلقه در درون مناسبات رجوی حاکم بود و جشن و پای کوبی برای جریان یازده سپتامبر  براه انداخته بود، بسیاری از نیروها از جمله من خواهان جدایی از این فرقه بودند که من را نهایتا انتخاب کرد تا با یک صحنه سازی بیشرمانه و وقیحانه  درجلو چشم همه نیروهایش با کتک زدن و تف کردن و مزدور مزدور گفتن و نهایتا زندانی کردن و تحویل دادن به زندان بد نام ابوغریب این را برای هرکس که خواهان جدایی از مناسبات رجوی بود جابیندازد که سر نوشت امیر موثقی سرنوشت همه شمایان خواهد بود بنا براین حساب کار دستتان باشد

هفدهمین سالگرد جدایی من از فرقه ترو ریستی رجوی در اوج آسایش و آرامش

Seyed-Amir-Movasaghiسید امیر موثقی، وبلاگ موثقی ـ 15.09.2018

Shekanjehgaran MKO dar Albani 260-410

لینک به منبع

هفدهمین سالگرد جدایی من از فرقه ترو ریستی رجوی در اوج  آسایش و آرامش

در هفدهمین سالگرد جدایی من از فرقه تروریستی رجوی هنوز صدای لرزان مسعود ملعون در گوشم شنیده .میشود که با ترس و لرزگفت امیر بر گرد تا با هم صحبت کنیم

درست در شرایطی که خفقان و دیکتا توری مطلقه رجوی مناسبات فرقه را در خود گرفتار  کرده بود و نیرو ها توان و قدرت مقابله را در برابر رجوی نداشتند در مقابل هزاران نفر به او نه گفتم و خواهان ترک نشست رجوی شدم و از جایم بلند شدم و پشت به رجوی صحنه را خالی کردم و به او گفتم نمیخواهم در مناسبات شما زور گویان بمانم رجوی با کمال وقاحت و دیوزگی گفت برو بیرون و بعد پشیمان شد و گفت برگرد تا صحبت کنیم در .حوض کثافت مریم

به او گفتم نمیخواهم بمانم گفتم شما زور میگوئید گفت بله من زور گوهستم چندین مزدور از صف دستمال به دستان جلو بار گاه قجری بلند شدند و  شروع کردند به من فحاشی و مزدور مزدور گفتن

این درست زمانی بود که رجوی خودش را اماده کرده بود برای یک رزمایش نیرویی تشکیلاتی در درون مناسبات از هم پاشیده شده و پاسیو شده، شمشیر بسته بود تا تک تک نفرات را با زور و شکنجه و رفتار های خبیثانه و شیطانی دمار از روزگار اسیران فرقه در بیاورد درست در بزنگاه تعیین و تکلیف با تک تک نفرات  با بلند شدن من در برابر او بار گاه اهریمنیش را در هم کوبیدم و تا مغز استخوان پوکی و بی آیندگی اورا برای همه نیروهای در اسارتش روشن و واضح بر روی صحنه آوردم

درست در زمانی که برجهای دوقلو امریکا توسط تروریستهای القاعده منفجر شد و رجوی خودش را در اوج شعف و خوشحالی میدید و منتظر یک حمله از طرف امریکا به ایران بود بر خلاف تحلیل های پوشالیش این حمله تبدیل به مشتی آهنین هم از طرف نیروهای درون تشکیلاتی همچون من و امثال من شد و هم از طرف دولت امریکا بر سر خودش و اربابش صدام فرود آمد

در آن زمان که خفقان مطلقه در درون مناسبات رجوی حاکم بود و جشن و پای کوبی برای جریان یازده سپتامبر  براه انداخته بود، بسیاری از نیروها از جمله من خواهان جدایی از این فرقه بودند که من را نهایتا انتخاب کرد تا با یک صحنه سازی بیشرمانه و وقیحانه  درجلو چشم همه نیروهایش با کتک زدن و تف کردن و مزدور مزدور گفتن و نهایتا زندانی کردن و تحویل دادن به زندان بد نام ابوغریب این را برای هرکس که خواهان جدایی از مناسبات رجوی بود جابیندازد که سر نوشت امیر موثقی سرنوشت همه شمایان خواهد بود بنا براین حساب کار دستتان باشد

اما چه شد بعد از گذشت هفده سال من در اروپا در آسایش و آرامش و رجوی درقبرخود ساخته اش که مریم قجر در ساختنش برایش معماری کرده در اوج خفت و خواری سیاسی تشکیلاتی ایدیولوژیکی بسر میبرد او حتی توان سخن گفتن ندارد اما من برای کمک به اسیران در بند فرقه در اروپا از هیچ گونه کمکی دریغ نخواهم کرد و خودم را بعد از گذشت هفده سال از جدایی از فرقه رجوی در اروپا سرپلی برای جدایی باقی مانده اسیران در فرقه رجوی میدانم و همه جوره کمک میکنم تا تک تک افراد اسیر شده در فرقه رجوی از اسارتگاه های  مخوف رجوی آزاد شوند  به امید پیروزی  و به امید آزادی همه اسیران از فرقه تروریستی رجوی اول در اسارتگاه آلبانی بعد در اسارتگاه های کشورهای اروپایی و امریکایی

زنده باد آزادی مرگ بر دیکتاتوری مطلقه رجوی

سید امیر موثقی

جمعه ۱۴ سپتامبر۲۰۱۸ – آلمان کلن

/////////////////////////////////

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید